امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

(1392 فروردين 6، 19:36)Ma Sa نوشته است: سلام


[تصویر:  1957.gif]سلام منم هستم ، قول قول قول[تصویر:  1957.gif]
[تصویر:  2081.gif]
یـــــــــــــــاعلی

1.الون[تصویر:  8.gif]

2-مهسا2053

3-فرشته[تصویر:  8.gif]

4-ماسا♥

5-سنـــــا53

6-

7-

8-

9-

10-

11-
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


سلاااااااااااااااام
گل دخترا منم هستم
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
ســــــــــــلااااام!
حالا درسته شما هرچی بگین باش، ما میگیم چشم؛ ولی اقلاً بنویسید چی رو هستین که ما هم باشیمSmiley-happy114

[تصویر:  2081.gif]
یـــــــــــــــاعلی


1.الون53

2-مهسا2053

3-فرشته53

4-ماسا♥

5-سنـــــا53

6- چکاوک53

7-پریا53

8-

9-

10-

11-
کسی جرئت داره نباشه؟؟1744337bve7cd1t81
پاکی تا آخر فروردین!! نبود؟؟
:22:

چرا ماسا قلب داره؟Smiley-happy114


آآآآآآآآآآآآآآآآآ ورین آآآآآآآآآآآآآآآآآورین از همکاریتون خووووووووووووشم اومدددددددددد ....varzeshبقیهههههه غـــــایبا زود بــــــاشن!!!!!!!!

به قول پریا کی جرات داره نباشههKhansariha (18)clappingclapping

مــــــــاســــــــــا خودش قلب گذاشته بودددددددد:22::x
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


ehteramKhansariha (8)
ایام به کام

دقت کردین مونا کم حرف شده؟
.
"!Be The Crazy Happy One"
.
[تصویر:  openpage_smile01_j_1448249f.png]
مونا عصبانی هم شده!:(

[تصویر:  nasimhayat.png]
از چی؟!
ماسا منم قلب میخوام19


مونا جوووووووووون زود بیا اعلام وضعیت ببینممممم چتهههههههههههه؟؟؟؟؟؟Khansariha (18) دلمون برا پستات تنگ شـــــــده
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


(1392 فروردين 6، 23:58)پریا نوشته است: از چی؟!
ماسا منم قلب میخوام19
4chsmu1
آقا ما دیدیم همه برا خودشون گل گذاشتن حوصلم نکشید شکل گل رو پیدا کنم گفتم یه قلب نثار خودم بکنم! :P
هرکی قلب میخواد کلید آلت رو بگیره بعد عدد 3 رو از سمت راست کیبورد بزنه..
دقت کنید از سمت راست کیبورد بزنینا..با عددای بالای کیبورد نمیشه cheshmak

تقدیم به شما...




میگ الون خانوم....شما که عاشق اعتبار دادنینی...یه وقتاییم از دستتون دررفت به ما اعتبار بدین! 4chsmu1
[تصویر:  7xo9iif681u74a7tyqju.png]      




[sup] خــدایــا فقـــط بخــاطـــر تــــو  ♥[/sup]


[تصویر:  474.gif]


  بفرمایید شکلکای  ترول
سلام من امروز خیلی اتفاقی با این گروه فوق العاده اشنا شدم و خیلی برام جالب بود ولی اصلا با انجمن اشنایی ندارم و نمی دونم باید از کجا شروع کنم
من 29 سالمه حدود 3 ساله که به ....مبتلا شدم و حدود دو ماهی بود که ترک کرده بودم ولی دیشب دوباره خطا کردم و حالا خیلی پشیمونم و می خوام برای همیشه ترکش کن
ولی یه سوال دارم نظرتون راجعبه عقیده یه عده که میگن..... اصلا مشکلی نداره و باعث از بین رفتن تنش ها میشه چیه و اینکه اگه این عمل چند ماه یک بار انجام شه بازم مضره
من دیروز با شنیدن این حرف که این کار کاملا طبیعیه دوبار دست به این کار زشت زدم ولی بعدش خیلی پهلوهام درد گرفت و از اون بدتر خیلی عذاب وجدان داشتم
من هر وقت خیلی پرخوری میکنم دست به این کار میزنم و یه جورایی به پرخوری هم اعتیاد دارم
کمکم کنید:13:
سلااااااااااااااام
سلاااام
خوفین گل دختراااا؟

دقت کردین زارا جدیدن چقد شایعه میسازه؟
زااراااا جونم حداقل واسه ما ی دونه از اون خوباشو [تصویر:  inlove2.gif]  بساز دلمون خوش شه Smiley-happy114

مریم هم ک همش فک میکنه من عصبانیم [تصویر:  utedass.gif]
4chsmu1



لیلای عزیـــــــــــــزم خیلی خوش اومدی ب کانون 
[تصویر:  MG_124.gif]

خیلی خوش اومدی ب نسیم 

خانمی اول برو اینجا فرم ثبت نام رو پر کن
تا کیمیا جون اسمت رو ب اعضای نسیم اضافه کنه
بعدشم بدو بیا  مسابقه ی 10 روزه ثبت نام کن  ک منتظرتم [تصویر:  dancegirl2.gif]

اما در مورد این حرفا ک گفتی شنیدی
کاملا غلطه
چون تو خ.ا ب طور طبیعی ک بدن ارضا نیمشه با خیال پردازی  هست
مضرات خ.ا از نظر روحی و روانی بیشتر هستش
عزیز من خ.ا مثل سراب میمونه
راه درست ارضای میل جنسی نیست

اصن تو فک کن اگه ضرر نداشت برای چی اسلام گناه کبیره میدونتش؟

اینکه فک کنی هرچند ماه یکی بار ضرری نداره کاملن اشتباهه
مطمئن باش  هیچ وقت همون چند بار در ماه نمیونه و زیادتر میشه
و از طرفی این کار گناهه حالا چ ی بار چ صد بار
این فکرار و بریز دور عزیزم این حرفا از نظر علمی ک ثابت شده نیستن


دیگه لطفا سمت خوندن اینجور مطالب نرو چون برای ماها ک تو ترک هستیم مضره و باعث میشه خدایی نکرده شیطون گولمون بزنه و انچه نباید بشه پیش بیاد

ب جای این فکرا فقط و فقط ب ترکت فکر کن ک برای خودت و ایندت لازمه

ان شالله با تصمیم جدی ک تو سال جدید گرفتی توکل ب خدا و کمک دوستای کانونیت میتونی برای همیشه پاک بمونی[تصویر:  studsmatta.gif][تصویر:  studsmatta.gif][تصویر:  studsmatta.gif]
خیلی خوشحالم ک تو جمع ما هستی[تصویر:  grouphugg.gif]
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
(1391 اسفند 23، 10:43)mahesefid نوشته است:
(1391 اسفند 22، 21:04)مریم 74 نوشته است: سلام  خوبین؟؟خیلی خوشحالم که اینجام من یه مشکلی که دارم رو میخواستم اینجا با این گروه که دخترونه هست در میون بذارم......ببخشید دوستای خوبم......من وقتی بیدارم میتونم خودمو کنترل کنم که  خودارضایی نکنم .....بعد تا یک ماه ...45روز خودارضایی نمیکنم.....بعد نمیدونم بعد یک ماه شب تو خواب خ.ار میکنم اصلا دقیقا نمیفهمم چی میشه یعنی اولشو نمیفهمم وسطایه این کار منظورم خ.ار میفهمم که دارم خ.ار میکنم.....واسه خودمم خیلی عجیبه؟! نمیفهمم چیکار کنم؟! کمکم کنید ممنونم از همه تون که هستین ...ممنون  که تو کانون احساس تنهایی نمی  کنم                                                            سلام  ماه سفیدم  خوبی؟؟؟ممنون  از جوابت
سلام مریم جان...من هم مثل تو تازه نفس هستم...مشکلتو که خوندم یاد خودم افتادم دفعه ی اول که می خواستم ترک کنم (2سال کنار گذاشتم)اوایل ترکم در خواب این جوری می شدم...راستش تنها چیزی که کمکم کرد در خواب به این مشکلم غلبه کنم مقاومت شدیدم در بیداری بود...یعنی یه جورایی اونقد ارادمو قوی کردم که باور کن در خواب که اونجوری می شدم فورا می گفتم نه من دارم ترک می کنم وفورا همون لحظه تا دیر نشده از خواب می پریدم...روش دوم هم که مطمعنم موثره اینه...من ایه الکرسی رو حفظ نبودم ولی درست از لحظه ای که شروع کردم به ترک این دعارم حفظ کردم ودر بیداری وقتی فکرای ناجور به ذهنم می اومد اونو می خوندم فورا....وچون اوایلش برام حفظ کردنش سخت بود اونقد به مخم فشار میاوردم که فکر بد از ذهنم می رفت..به خدا بعد یه مدت وقتی توی خواب اون حاللت بهم دست میداد مغزم نا خوداگاه این دعارو می خوند ومن هم موفق شدم در خواب به این کار غلبه کنم...من نمی گم تو این دعارو حفظ کن ولی ببین چه سوره یا دعایی رو دوست داری همون رو حفظ کن ...امیدوارم موثر باشه

دوستای خوبم..من دیروز خیلی توی سایت چرخیدم ...واقعا از همه ی مطالبش لذت بردم ...عالیه...در مورد مشکل خودم هم خیلی فکر کردم ..وبه این نتیجه رسیدم که ارادم فوق العاده ضعیفه..کسی که بخواد ترک کنه کوه بدی ها هم جلوش باشه باید مقاوم باشه....حتی اگه من تا صبح  خواب بد ببینم باید مقاوم باشم....یه خاطره ای به ذهنم رسید بزارین بگم من یه مدت دچار بختک می شدم که به خاطر فشار روحی بود ...توی اون حالت  اصلا نمی تونستم از خواب پاشم  فکر کنم در اون حالت 10بار سوره حمد می خوندم..بعضی وقتا می گفتم دیگه مردم ...ولی ناخوداگاه چند ایه اول سوره یس به ذهنم می اومد ومن فورا بیدار می شدم....واسه همین سعی کردم سوره یس حفظ کنم...خیلی به دردم خورد...الان دیگه دچار بختک نمی شم.....البته سعی می کنم هر روز یه بار بخونم...الانم ماهایی که توی خواب مشکل داریم باید یه ایه یا یک ذکر ملکه ی ذهنمون بشه تا ضمیر ناخوداگاهمون بتونه در خواب هم به این فکر پلید غلبه کنه...این سایت ذکرهای خیلی قشنگی گفته که من از امروز شروع کردم به گفتنشون....من همیشه منتظر می موندم اولین خواب بد ببینم بعد کلی دعا می کردم...این دفعه درست از همین امروز پیشگیری می کنم تا 20روز دیگه که کم کم خوابها میاد سراغم توی خواب بهشون غلبه کنم...ان شائالله.....از خدا می خوام هم من وهم همه ی دوستانم یه روز به این کارشون غلبه کنن.
[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 فروردين 7، 20:56)مریم 74 نوشته است: سوالم ادامه داره ماه سفید .....وقتی جواب سوالی که تو گره پرسیدمو دادی خیلی خوشحال شدم میدونی خوشحالم که اینو توهمم درک میکنی میدونی چیه؟؟جوابت واسم تکراری نبود آخه اصولا وقتی این سوالومیپرسم بچه ها میگن بهش فکر نکن  اما میدونی عزیزم درد من از فکر کردن نیست من اینقدر درس و زندگی دارم که نمیشینم ذهن خودمو درگیر افکار سیاه و تصورات جنسی کنم ...درد من اینه که چرا بعد از 30....20..روز ترک باید یهو شب تو خواب خودارضاایی  کنم در حالی که......شاید باورت نشه.....من شبا اینقدر خودمو خسته میکنم که درگیر زندگی برنامه ی روزانه میشم که نکنه یهو شبا تو خواب خ.ارضایی کنم باورت نمیشه شبها خودمم حالیم نمیشه کی خوابم میبره از خستگی ...فقط میفهمم که بیهوش میشم و میخوابم اما اتفاقی که واسم افتاد منو بدجور عذاب میده  اینکه بعد 30 روز یهو شب تو خواب ....خ.ا کنم..با اینکه شبها 1  ...2...میرم تو رختخواب ...نصفه شب بیدار میشمو میبینم در حاله ..خ.ار کردنم......شاید باورت نشه یعنی اینقدر خسته ام که فرداش میفهمم دیشب چیکار کردم.....راهی که گفتیرو امتحان کردم اصلا من هرشب دارم آیهالکرسی رو میخونم ....ولی وقتی که خودارضایی میکنم ..درحالی که اون مطلب درسی یا چیزی که تو روز خوندم تکرار میشه ....که هیچ ربطی به مسایل جنسی ندارد ....یعنی تو این لحظه فرصت این که بخوام بفهمم چی به چیه و آیه ای رو همون لحظه بخونم نیست....من اینقدر در طول روز خودمو خسته میکنم که نیمه شب حالیم نمیشه دارم چیکار میکنم.....البته وقتی بیدار میشمو بعد چند دقیقه به عقل میام ....و تمومش میکنم ....اصلا راضی هم نمیشم.....نمیفهمم دستم چ طور حرکت میکنه و یهو با اون همه خستگیه من  خ.ار میکنه و مطلب درسیه طول روزو تکرار میکنه؟!!!نمیدونم این دیگه جه دردیه؟؟؟؟من نگران آیندمم  میگم فردا پس فردا دانشجو شم ...چی میشه؟؟تو خوابگاه.....نیمه شب جی میشه؟؟به هرحال گفتم بهت بگم چون حس میکنم مثله خودمی قربونت برم.....ممنون که وفت گذاشتی....تونستی بیا بهم پیام بده اونجا جوابمو بده....من میخواستم تو پیامات بپرسم ولی گفتم شاید اونجارو تو صلاح ندونی......من اون روزی اومدم اینجا قصدم این بود که مشکل خ.ار در خوابم حل شه....تا کلا خ.ارم  حل شه........مراقب خودت باش  ...ممنون از حضورت.53

(1391 اسفند 23، 10:43)mahesefid نوشته است:
(1391 اسفند 22، 21:04)مریم 74 نوشته است: سلام  خوبین؟؟خیلی خوشحالم که اینجام من یه مشکلی که دارم رو میخواستم اینجا با این گروه که دخترونه هست در میون بذارم......ببخشید دوستای خوبم......من وقتی بیدارم میتونم خودمو کنترل کنم که  خودارضایی نکنم .....بعد تا یک ماه ...45روز خودارضایی نمیکنم.....بعد نمیدونم بعد یک ماه شب تو خواب خ.ار میکنم اصلا دقیقا نمیفهمم چی میشه یعنی اولشو نمیفهمم وسطایه این کار منظورم خ.ار میفهمم که دارم خ.ار میکنم.....واسه خودمم خیلی عجیبه؟! نمیفهمم چیکار کنم؟! کمکم کنید ممنونم از همه تون که هستین ...ممنون  که تو کانون احساس تنهایی نمی  کنم                                                            سلام  ماه سفیدم  خوبی؟؟؟ممنون  از جوابت
سلام مریم جان...من هم مثل تو تازه نفس هستم...مشکلتو که خوندم یاد خودم افتادم دفعه ی اول که می خواستم ترک کنم (2سال کنار گذاشتم)اوایل ترکم در خواب این جوری می شدم...راستش تنها چیزی که کمکم کرد در خواب به این مشکلم غلبه کنم مقاومت شدیدم در بیداری بود...یعنی یه جورایی اونقد ارادمو قوی کردم که باور کن در خواب که اونجوری می شدم فورا می گفتم نه من دارم ترک می کنم وفورا همون لحظه تا دیر نشده از خواب می پریدم...روش دوم هم که مطمعنم موثره اینه...من ایه الکرسی رو حفظ نبودم ولی درست از لحظه ای که شروع کردم به ترک این دعارم حفظ کردم ودر بیداری وقتی فکرای ناجور به ذهنم می اومد اونو می خوندم فورا....وچون اوایلش برام حفظ کردنش سخت بود اونقد به مخم فشار میاوردم که فکر بد از ذهنم می رفت..به خدا بعد یه مدت وقتی توی خواب اون حاللت بهم دست میداد مغزم نا خوداگاه این دعارو می خوند ومن هم موفق شدم در خواب به این کار غلبه کنم...من نمی گم تو این دعارو حفظ کن ولی ببین چه سوره یا دعایی رو دوست داری همون رو حفظ کن ...امیدوارم موثر باشه

دوستای خوبم..من دیروز خیلی توی سایت چرخیدم ...واقعا از همه ی مطالبش لذت بردم ...عالیه...در مورد مشکل خودم هم خیلی فکر کردم ..وبه این نتیجه رسیدم که ارادم فوق العاده ضعیفه..کسی که بخواد ترک کنه کوه بدی ها هم جلوش باشه باید مقاوم باشه....حتی اگه من تا صبح  خواب بد ببینم باید مقاوم باشم....یه خاطره ای به ذهنم رسید بزارین بگم من یه مدت دچار بختک می شدم که به خاطر فشار روحی بود ...توی اون حالت  اصلا نمی تونستم از خواب پاشم  فکر کنم در اون حالت 10بار سوره حمد می خوندم..بعضی وقتا می گفتم دیگه مردم ...ولی ناخوداگاه چند ایه اول سوره یس به ذهنم می اومد ومن فورا بیدار می شدم....واسه همین سعی کردم سوره یس حفظ کنم...خیلی به دردم خورد...الان دیگه دچار بختک نمی شم.....البته سعی می کنم هر روز یه بار بخونم...الانم ماهایی که توی خواب مشکل داریم باید یه ایه یا یک ذکر ملکه ی ذهنمون بشه تا ضمیر ناخوداگاهمون بتونه در خواب هم به این فکر پلید غلبه کنه...این سایت ذکرهای خیلی قشنگی گفته که من از امروز شروع کردم به گفتنشون....من همیشه منتظر می موندم اولین خواب بد ببینم بعد کلی دعا می کردم...این دفعه درست از همین امروز پیشگیری می کنم تا 20روز دیگه که کم کم خوابها میاد سراغم توی خواب بهشون غلبه کنم...ان شائالله.....از خدا می خوام هم من وهم همه ی دوستانم یه روز به این کارشون غلبه کنن.
[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 فروردين 7، 15:56)لیلا83 نوشته است: سلام من امروز خیلی اتفاقی با این گروه فوق العاده اشنا شدم و خیلی برام جالب بود ولی اصلا با انجمن اشنایی ندارم و نمی دونم باید از کجا شروع کنم
من 29 سالمه حدود 3 ساله که به ....مبتلا شدم و حدود دو ماهی بود که ترک کرده بودم ولی دیشب دوباره خطا کردم و حالا خیلی پشیمونم و می خوام برای همیشه ترکش کن
ولی یه سوال دارم نظرتون راجعبه عقیده یه عده که میگن..... اصلا مشکلی نداره و باعث از بین رفتن تنش ها میشه چیه و اینکه اگه این عمل چند ماه یک بار انجام شه بازم مضره
من دیروز با شنیدن این حرف که این کار کاملا طبیعیه دوبار دست به این کار زشت زدم ولی بعدش خیلی پهلوهام درد گرفت و از اون بدتر خیلی عذاب وجدان داشتم
من هر وقت خیلی پرخوری میکنم دست به این کار میزنم و یه جورایی به پرخوری هم اعتیاد دارم
کمکم کنید:13:
سلام لیلا جوون،بهت خوشامد میگم و تبریک،به عقیده ی من هرکسی که با کانون آشنا میشه،بخت باهاش یار بوده و خداوند بهترین هارو براش خواسته535353535353

منم مث تو خیلی وقتا بنظرم هیچ اشکالی نداشت اینکار، و سعی میکردم اینکارو طبیعی و بی ضرر بدونم،همونطور که مطالب زیادی برای رد این عمل همه جا وجود داره و تو قطعا سایتای زیادیو در این باره مطالعه کردی،میدونم که عکسشم هس و تو اونهارو هم مطالعه کردی و دچار تردید شدی،ما میدونیم که اوامر و دستورات اسلامیو با ایمان باید پذیرفت
حتی اگر دلیل انجام خیلیاشونو ندونیم،مسلمون با ایمان کسی که ،حکمت و صلاحی که خداوندش فرموده رو بپذیره  و دستورات دینیشو بی چونو چرا قبول کنه،ولییییییییییییییی
این یعنی اینکه آیا  فرد عاقل غیر مسلمون باخیال راحت و بی هیچ اشکالی  اینکارو انجام میده؟
آیا کسی که مسلمون نیس واقعا بعد انجام اینکار تنشهاش از بین میره؟


من خیلی وقتا سعی کردم قویا خودمو یک نامسلمون بدونم و موفق هم شدم  با راحتی و بی دغدغه این گناهو انجام بدم،ولییییییییییی
متوجه شدم احساس خاری و پستی که بعدش بهم دس میده هیچ ربطی به مسلمان بودنم نداره بلکه کاملا مرتبط با انسان بودنم داره،و انسانیت تنها موضوعیه که اهمیت جهانی داره و  تنها مرتبط به ادیان نیس،و این همون پشیمونی که توام بهش رسیدی عزیزم
آره،حق بااونایی که میگن خ.ا تنشهارو از بین میبره،ولی کدوم تنشها؟
تنشهای مبهم و  موقتی و زودگذری که از یک هوس ناشی شده،وتنها فکر مارو ازون هوس برای مدت کوتاهی خالی میکنه ............
ولی در عوض تنشهای دیگه ای رو جاش مینشونه مث احساس ناپاکی،حقارت،پستی،بی اعتمادی به خود،بی ارادگی و .... که آثار سو اش  تمام زندگی و وجودمونو در بر میگیره و در نهایت جز روزگاری که با نارضایتی سپری شده،چیزی عایدمون نمیشه....همه ی ما که اینجاییم این احساس هارو بخوبی درک میکنیم چون روزی گرفتار بودیم و همچنان در حال مبارزه باهاشون هسیم،اگر قرار بود تنشهای حقیقی با راه حل به این ساده گی و غلط از بین بره،هیچوقت این احساسات بسراغمون نمیومد.......


ما بدنبال حل مسئله ی هوس،تنش ها،آرامش.............هستیم و خ.ا تنها یک حدس مبهم و واهی برای زود بجواب رساندن این مسئله است در حالیکه که هرچه بیشتر  پیگیر این راه حل میشیم،از جواب حقیقی و درست بیشتر فاصله میگیریم و نهایتا تنها این زمان هست که از دست دادیم و ما برای حل این مسئله تنها تا آخر عمرمون که نمیدونیم چقدر هست!فرصت داریم،چه کنیم؟
باقی صفحات عمرمونم  با این غلط غلوطا پر کنیم؟؟؟؟
یا نه میتونیم این فرصت مبهم باقی ماندرو به تلاش برای یافتن و  نوشتن راه حل درست این مسئله صرف کنیم؟؟؟؟

کسی چه میدونه شاید این فرصت اونقدر زیاد باشه که خطوط اشتباه گذشترو هم بتونیم با پاکن پاک کنیم و جواب کاملو توش بنویسیم

انتخاب با ماست53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
گاهی یاد آوری یه نفر دیگه میتونه مارو مصمم تر کنه برای تصمیمی که گرفتیم
پس محض یادآوری برات نوشتم.....




دلایل رفتن به سمت اینکارو که  دوتاشو گفتی یکیش گوش دادن به حرف کسانی که خ.ا بی ضرر شمردن و دیگری پرخوری

در مورد اولی امیدوارم این یاد آوری، کمک کوچیکی  بهت کرده باشه و در مورد پرخوریم هم من میتونم خیلی کمکت کنم چون یه زمانی خیلی پرخور بودم و شروع کردم به رژیم گرفتن،به دلایل زیر
1. داشتن اندام متناسب و زیبا
2.پر خوری موجبات مبتلا شدن به بیماریهای خطرناکی مث دیابت و فشارخون و  ....... و در نهایت سکته قلبی و  .... .......سپری کردن زندگی با مریضی خیلی مصیبته و دوست ندارم بدست خودم موجبات مرگ تدریجیو فراهم کنم و اینو خیلی غیر منطقی میدونم
3.و مهمتر از همه ی اینها ،اثبات با اراده بودن که  احساسات تحقیرانه رو  ازم دور میکنه

 لیلا جوون ببین این راهکارا بکارت میاد؟
 خیلی حرفیدم،شرمنده
ایشششششششششششششششالا هممون روزای خوبیو کنار هم تو کانون سپری کنیم535353535353
از آسمان طلا می بارد، هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر می شوم، من نظر كرده خداوندم.

[تصویر:  jomlat-2.jpg]

[تصویر:  nasimhayat.png]





سلام

خوبین؟

====================================
فرشته جان ممنون از صحبت های دلچسب ات...واقعا از خوندنش لذت بردم . راهکارهایی که دادی ممنونم.53

====================================
دوستان میخوام یه موضوعی رو خدمتون بگم 1 یه شفاف سازی!4fvfcja

چندین و چند بار  خیلی از بچه ها ازم پرسیدن چرا نسیم حامی نداره؟. چرا حامی نمیاری؟

خب من تصمیم گرفتم اینجا یه توضیح کامل و همه جانبه بدم تا هیچ نقطه مبهمی نمونه 1 و از طرفی همه ما همگروه هستیم . خوبه هم فکری کنیم.

در این متن ام هم اصلا کس خاصی مد نظرم نیست....یعنی کسی جایی از صحبتهام رو به خودش نگیره خواهشا. 

پیشاپیش بگم که  از بابت رفتن حامی های سابقمون خودم هم ناراحتم. 


و جواب :
====================================
1- من تو آوردن حامی یکمی سختگیر و وسواسی هستم.

کسی که قراره حامی بشه باید حمایت کردن رو بلد باشه.

حمایت کردن به این معنی ها نیست :

اینکه تو جلو بری و یکی پشت سرت بیاد.

اینکه تو به طرف ات بخوای راهکار  بدی.

اینکه تو بالایی اون پایینه.

نه اینا نیست

حمایت به این معنیه :

تو دست اونو بگیر و بلندش کن و با خودت همراهش کن. تجربیاتت رو براش بگو شاید براش مفید باشه.

خودتو بزار جای اون طرف ببین دردش از چیه. شاید نتونی ترک ش بدی اما بتونی چند قدم ببری اونو جلو تر.

ما نه روانشناسیم نه مشاوره...اما میتونیم در حد یه دوست به هم کمک کنیم..
==================================================
2- اکثر ما دخترا چون قراره در آینده مادر بشیم ذاتا این کار حمایت کردن رو خوب بلدیم 4fvfcja

اما بیشتر برای نزدیکانمون این توانایی رو بکار میگیریم.

کسی که حامی میشه باید روحیه هم نوع دوستیش بالا باشه...دوست داشته باشه به هم دردهاش کمک کنه.


بیشتر از اینکه کمک بخواد برای خودش ، حاضر باشه کمک بده!
==================================================

3- من حامی ها رو کنار نذاشتم.

اونا خودشون یا نبودن و یا انصراف دادن و من تنها کاری که کردم این بود که اسمشونو پاک کردم ( به جز مانا جون که هنوز حامی هست. )

که مثل اینکه این پاکسازی من خیلی تو چشم اومد4fvfcja
=================================================

4- حامی باید انرژی و امید داشته باشه. خودشو دوست داشته باشه. به خودش احترام بزاره.

=================================================

5- حامی بودن از نظر من ( چه تو دنیای واقی و چه مجازی ) یه جورایی مقدسه

این که بدون چشم داشتی به کسی کمک کنی. بلکه خدا هم به خودت کمک کنه.

اگه این دید رو داشته باشه کمک به دیگران به نظرش کاری " وقت گیر و اجباری " نمی آد.


حامی بودن به این معنی نیست که 24 ساعته وقتت واسه دیگران باشه.

میشه در حد کم اش هم به دیگران رسیدگی کرد. 
================================================

6- حامی باید خلاق باشه .

مثلا سرپرست مسابقات میدونه دقیقا وظیفه اش چیه و چه کاری باید انجام بده. ( خدا قوت به همشون )

اما حامی کارش غیر منتظره است. باید بتونه تو شرایط مختلف خودشو نشون بده 1

یعنی یه جورایی توانایی مدیریتش باید یه ذره بالاتر از بقیه باشه.cheshmak


=================================================

7- یه سری حرفای دیگه هم در مورد نحوه حامی بودن هست که اونا رو فقط به حامی ها میگم4fvfcja یعنی اینجا بگم میشه توضیح اضافه .

=================================================

8- نمیدونم چرا تازگی ها این متن های من اینقدر بالا بلند میشن!4fvfcja

=================================================
9- سوالی هست همین جا بپرسین جواب میدم.Khansariha (18) مرسی


یا علی53
یا عباس

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان