آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[هورا]

منم نمی دونم چرا اینطوری شده
در مورد خودم واقعا شرمنده شماهام
از وقتی تایپیک برنامه ریزی رو زدم کلا سرم شلوغ شد
چون فهمیدم اوقاتمو دارم به بطالت می گذرونم و می تونم مفیدتر باشم
واسه همین کلا خیلی کمتر میام کانون یا نت و وقتی هم میام میرم سراغ تاپیک برنامه ریزی(به خدا خیلی کار داره ! باز خدا رز زرد رو خیر بده به دادم رسید وگرنه همون تاپیک هم داشت از کار میفتاد )
بچه ها من همینجا به شدت از همتون عذرخواهی می کنم
منو ببخشییییییییییین؟

[سها]

سلام
اینجانب نیز بدین وسیله مراتب عذرخواهی خودم رو به اطلاع همه میرسونم..

عذر خواهی بابت وقت کمی که برای گروه میذارم..

خواهش میکنم ببخشین......

و پانیذ جون تقصیر منه که فراموش کارم...
میخواستم تو رو بکنم سرپرست یه قسمتی...ولی بعد از اینکه با سایر مدیرا مشورت کردم ...کلا رای بر این شد که لازم نیست که تاپیک مورد نظر سرپرست داشته باشه...
و چون اصل مطلب منتفی شد منم یادم رفت به تو توضیح بدم...
آقا شرمنده......

و یه نکته
ببینین الان من و مهتاب و هورا به فاصله کم اومدیم و اعلام حضور کردیم..حالا هر کدوم به یه شکل..
باور کنین من هر روز افراد آنلاین اون روز رو چک میکنم..به چند دلیل...
و میبینم که مثلا نگار نیلو لیلا رها و حتی هورا ومهتاب و خودم آنلاین بودن و بودیم اما هیچ چیزی توی گروه گفته نشده...
مهتاب و هورا رو نمیدونم..
اما من انگیزه ام کم میشه..
مثلا من یه سوال میپرسم فقط دو نفر جواب میدن در حالی که میدونم لااقل 5 نفر از گروه اون روز کانون بودن..

میبینم مثلا یه دوستی میشکنه اما هرچی میگی خب دلیلتو بگو..کاملا ساکته..
و نهایت دلیلی هم که مطرح میشه همون قبلی ها هست...
واقعا این بده...این یعنی من همون ره رو تکرار کردم..این یعنی من هیچ تغییری به روش مبارزه ام ندادم...
خب اینجا من به عنوان حامی چی کار میتونم بکنم؟!

از خودم ناامید میشم...

من همون اول هم گفتم ممکنه یه راه کاری که واسه من بن بست بوده بشه چراغ واسه یه کس دیگه...وگرنه من اصلا از شکنجه کردن کسی لذت نمیبرم...یا قصد ندارم کسی رو مسخره کنم ..

اعتقاد من اینه که وقتی داری یه چیزی رو برای کسی تعریف میکنی خواه نا خواه کمی میای بیرون از دایره ای که توشی وبه همون نسبت هم کلی تر نگاه میکنی...
اینطوری میتونی جزییات بیشتری رو ببینی و به نقات ضعف و قوت وافق بشی..

یه چیزه دیگه....یه بار یکی از بچه ها میگفت گروه ما فقط از هم احوالپرسی میکنیم..
اون پست و انتقاد رو خیلی از بچه های گروه خوندن اما هیچ کس اعتراض نکرد...
خب من قاعدتا برداشت کردم که با اون دوستمون موافقین دیگه...غیر از این میتونست باشه؟!!

از بهار معذرت میخوام که هیچ راهکاری بهش ندادم و هیچ توضیحی ندادم...
دلیل دارم که تو فرصت خودش براش توضیح میدم..

تواب خیلی عالی داره پیش میره ..
من انتظار دارم به بچه ها کمک کنه...خیلی هم خوب فعالیت میکنه..

بهار تاپیکش رو خیلی عالی داره میبره جلو...
و مریم هم که کم پیداست و البته همچنان با روش خودش داره پیش میره..

رها سکوت خیلی بدی داره..من نگرانشم..

پاییز جون شما هم تو گروه ساکتی و البته میدونم که تو هم دلت نمیخواد در مورد جزییات توضیح بدی...

اما عزیز من و بقیه دوستان...اگر تا حالا از راهی که رفتین نتیجه ی دلخواه رو نگرفتین ..خواهش میکنم یه تجدید نظر و یه برگشت به عقب داشته باشین تا ببینین کجا رو باید درست کنین..
راهی که تا حالا نتیجه نداده خب حتما یه جاش ایراد داره دیگه...نه؟

و سانی گلم ..
من همیشه اسمت رو تو لیست غایب ها میآوردم....خیلی ناراحت شدم که شکستی و آرزو میکنم که برگردی دوباره..
قبول دارم که غرور مثه صاعقه میمونه....
نمیخوام اصرار کنم به اومدن و موندن تو کانون ..اما گاهی فقط به جهت یادآوری عهدت بیا..این میتونه بهت کمک خوبی بکنه...

ببخشین که پر گفتم..
درپناه امن یاد خدا؛ایام به کام..یاعلی.

[ساحل]

سها جونم عزيزم
چرا حرفات انقدر بوي دلگرفتگيو ميده
خوب دوستان گرفتاري براشون پيش مياد .به طور اتفاقي به برخي پستها سر ميزند و هزلر و يك دليل ديگه

خانمهاي گلم نمي دونم اينجا چه خبره
چرا سوت و كور شده
چرا كسي به كسي روحيه نميده
چرا همه دلگرفته شده اند
خوب تابستون ديگه و هزار و يك مشكل
اگه باران نيست اگه هورا سرش شلوغه اگه سها مشكل داره
چرا ما ساكت نشستيم چرا سعي نميكنيم كاستيهاشون را جبران كنيم
دوستان مديرانمون خيلي برامون زحمت كشيدند و خيلي كمكمون كردند خوب حالا اونها نياز به روحيه دارند ما بايد كمكشون كنيم ما بايد بهشون روحيه بديم خوب اونها هم آدمند و مثل ما....
نبايد انتظار داشته باشيم كه فقط اونها به دادمون برسند
تا حالا شده بگيد تنها باران سها هورا و بهار و اتر خسته نباشيد شما مشكلي نداريد چه كمكي از دستمون برمياد يا چطور ميتونيم كاري كنيم كه زياد باعث زحمت نشيم
انگار فقط انتظار داريم يكي باشه ما رو تشويق كنه!!!!!!!!!
دوستان باور كنيم كه تنها هم برخي موقعها دلتنگ ميشه و احساس دلتنگي ميكنه

مهتاب جون تا اينجا خيلي خوب كار كردي داستانهاي قشنگ و آموزنده اي دادي و خوب به دوستان روحيه داديد.متشكريم
ببخشيد اگه زيادي صحبت كردم بيايد شاد باشيم و شادي آفرين

صميمانه از مديران محترممون تنها سها باران هورا بهار و اتر و... بقيه دوستان سپاسگزارم و در خدمتگزاري تا جايي كه بتونم حاضرم
در سايه الطاف الهي...شاد و سعادتمند و سلامت و پيروز باشيد.......التماس دعا

[پانیذ]

سها جونم سلام خوبی؟
عزیز دلم من ناراحت نیستم اما فقط یه چیزی رو بگم اولا که گروهمون گرمتر بود هممون تو ترک موفق تر بودیم شاید چون خیلی مقید تر بودیم
شاید براب من اینطور بوده نمیدونم ولی اصلا از این وضع راضی نیستم با نگفتن و حرف نزدن هیچ چیز درست نمیشه
خواهش میکنم بچه ها بیاین با هم حرف بزنیم تا اوضاع گروهمون درست بشه
من خودم خیلی تنها هستم وجود شما خیلی بهم کمک میکرد ولی الان...............
نمیدونم امیدوارم خدا کمک هممون بکنه

[bahar2]

سلام سلام
خدمت همه دوستان گل نسیم حیاتی من + هر سه تا حامی گل خودم


خب گله و شکایت دیگه بسه
به نظر من این کمرنگ بودن های اخیر رو میشه گذاشت به حساب امتحانات و غیره +
پس الان که تابستونه میشه یه شروع پرنشاط دیگه ای رو در گروه رغم زد

سها جان من به شخصه معذرت شما رو قبول دارم () و همچنان به همه تون ارادت دارم
خدمت هورا جونی و پانیذ گلم که هردو مثل من و بقیه از سکوت گروه خسته اند عارضم که:
تنها راه حل اینه که دوباره با همدیگه اینجا حــــــــــــــــــــــرف بزنیم همین
و به همین سادگی و خوشمزه گی ...

دیری نخواهد پایید که
گروه دوباره شلوغ و پر پست و پر رونق و شاد و شنگول میشه

[ساحل]

اين همه حرف زدم انگاري هيچكي نخوند

بابا بيخيالتون شدم

[bahar2]

تواب جون مثل اينكه من و تو باهم درحال پست دادن بودیم
من رفتم چند دقیقه و برگشتم... و الان دارم پستت رو میخونم ....

---

......
تواب جون گلم ()
خیلی حرفات به جا و درست بودن
باهات موافقم ....

من خودم متوجه اشتباه خودم شدم ...
واقعا چرا باید فقط توقع داشته باشیم حامی ها و مدیرا به ما روحیه بدن ؟؟
اونا فقط مسئول تشویق ما نیستن ..گاهی اونا هم به شدت به روحیه دهی ما نیاز دارن
بیائیم همون قدر که کانون بهمون کمک میکنه ما هم مایه بزاریم و به همه تو کانون در حد خودمون کمک کنیم

فقط یه چیزی تواب جون:
من مدیر نیستم .... فقط یه عضو کوچیک کانونم
که فقط چند ماه از عضویتم گذشته ()

[سها]

سلام سلام سلام
خوبین؟خوشین؟ سلامتین؟

من که گله نکردم..فقط یه کمی از درد دلم رو گفتم....شکر خدا حالم خوبه....بیخیال....

نتیجه ای که من گرفتم اینه که باید شروع کنیم ... و شروع میکنیم...نظر شما چیه؟!؟

به عنوان اولین قدم اینکه ..کسایی که امروز این پست رو میخونن( 22 تیر)حتما یه سر به مفاتیح خونشون بزنن.....
چیزای خوب خوب توش نوشته..

و با یه اعلام وضعیت موافقین؟
کسایی که موافقن لطفا توی یه خط یه شرح حالی از خودشون بگن و منو از بیخبری نجات بدن.....پیشاپیش سپاسگزارم...
نه لزوما روزای پاکی رو ها...کلا بگین چه خبر.........


اعضاء:
1-پاییز جون
2-مهتاب جون
3-پانیذ جون
4-مریم جون
5-رها جون
6-نگار جون
7-نیلو جون
8-تبسم جون
9-سروناز جون
-10بهار جون
11-لیلی جون
12-هورا جون
13-سها.......خوبم شکر خدا و داره یک سالم میشه...تولدم نزدیکه...

دسته ی تازه نفس ها :
1-سحر جوون
2-الی جون(نپتون)
3-سانی جون

یه توضیح به سانی عزیز ..
چون مدت غیبتت زیاد بود به دسته تازه نفسها رفتی...
ممنون میشم اگه برنامتو بهم بگی...اینکه میمونی کانون؟میخوای تو مسابقات شرکت کنی ؟

و یادتون باشه باید موفق بشیم....اینجا اومدنمون بی دلیل نیست....

در مورد پست قبل همچنان نظراتتونو میشنوم ...باشد که تحولی شگرف رخ دهد..

و مواظب خودتون باشین..یاعلی.

[sani]

سلام سها جونم خوب برنامم اول اینه که با جدیت بیام اینجا و ولش نکنم مغرور نشم فقط نمیدونم چی کار کنم خیلی دپرس میشم و برای فرار از این هیچ راهی ندارم بعضی وقتا حتی اون موقع که چند ماهی میشد پاک بودم بغض عجیبی تو گلوم گیر میکرد و میکنه شکر خدا شروع کردم آروم آروم درسامو میخونم این سریم بعد شکستم تونستم با ورزش خودمو دوباره احیا کنم ولی خیلی بم سخت گذشت داشتم از غصه دق میکردم امیدوارم این درباره زنده شدنم بهونه ای نشه تا دوباره برم سراغ خودا...:cool:

[mahtab_r]

سلام .. سلام ...
چه خبر ...
بالاخره این سکوت طولانی شکست ...
تقریبا همه درست گفتند و همه یه حرف زدن ...

این که فقط با کنار هم بودن می شه ترک کرد .. با روحیه دادن و با روحیه گرفتن .. با درس گرفتن و درس دادن ... با تقسیم کردن شادی ها و غم ها ...

شاید لازم باشه که یادآوری کنیم که : همه ی ماها هدفامون مشترکه و فقط واسه ترک دور هم جمع شدیم ... و هر کدوم دلایل شکستمون متفاوته ...
یکی ترس ... یکی عصبانیت ... یکی تنهایی .... یکی خستگی ... یکی بیکاری ... و غیره ...

دلایل زیاده .. اما هیچ وقت منطقی دور هم جمع نشدیم و دلایل شکست رو بگیم ... ( به جز چند تا مورد کوچیک ) و براش راهکار بدیم .

سها جون به نظره منم گروه ما فقط احوال پرسی می کنه ... مخصوصا این اواخر ... شاید هر کسی به تنهایی سعی می کنه دیگری رو به حرف بکشه ... اما باید بدونیم که این کار تنهایی امکان نداره .... و نمی شه ... مگر اینکه همه با هم تلاش کنیم ...

فکر کنم به جز چند نفر تقریبا همه حرفاشون رو زدن ... من منتظره شنیدن حرفای اونا هم هستم ... ما همه با هم باید تلاش کنیم که موفق بشیم ..

اگه گروهی کار کنیم موفقیتمون بیشتره و راحت تر می تونیم جلو بریم .


-پاییز جون
2-مهتاب جون : من خوبم ... خوب خوب ... دارم به "نصف سال" نزدیک می شم ... من هر روز واسه کانونی ها دعا می کنم ... مخصوصا نسیم حیاتی ها ...
3-پانیذ جون
4-مریم جون
5-رها جون
6-نگار جون
7-نیلو جون
8-تبسم جون
9-سروناز جون
-10بهار جون
11-لیلی جون
12-هورا جون
13-سها.......خوبم شکر خدا و داره یک سالم میشه...تولدم نزدیکه...

دسته ی تازه نفس ها :
1-سحر جوون
2-الی جون(نپتون)
3-سانی جون

به قول بهارم گله و شکایت بسه ....

بیاین دوباره از نو شروع کنیم ... مثل روز اولی که همه دور هم جمع شدیم ...

------
مفاتیح و باز کردم و این اومد :

ومنزه است خدایی که بعد از هر چیز است و منزه است خدایی که با هر کس است و منزه است خدایی که باقی است .

[هورا]

بچه ها منو عفو کنین ؟؟؟ سیستمم قاطیه الآن فقط تونستم خیلی سریع با سیتمم مامانم بیام و کانون رو چک کنم
و مامانم هم با سیستم کار دارن
از اینکه می بینم گروه دوباره جون گرفته خیلی خوشحالم
و انشاالله تمام سعیمو می کنم توی برنامه ام بیارمش و با انگیزه و انرژی ای که شماها بهم بدین دوباره مثل سابق توش فعالیت کنم
التماس دعاااااااااااااااااااا

[سروناز]

سلام ...
چه عجب دوباره گروه دور هم جمع شد ... خیلی وقت بود پرت و پلا و بی خبر از هم بودیم . خوشحالم .
مهتاب جان که اصلا تحویلمون نمیگیره ... این چند مدت بیشترین کسانیکه تو کانون هی در رفت و امد بودن تقریبا من بودمو هورا و سها و تواب ... سانی هم که مثل ستاره هالی 2000 سال یه بار پیداش میشه

پاییز جون
2-مهتاب جون : من خوبم ... خوب خوب ... دارم به "نصف سال" نزدیک می شم ... من هر روز واسه کانونی ها دعا می کنم ... مخصوصا نسیم حیاتی ها ...
3-پانیذ جون
4-مریم جون
5-رها جون
6-نگار جون
7-نیلو جون
8-تبسم جون
9-سروناز جون ... 10 روز پاکم . اوضاع روحی از 100 ، 30 ... کتابهای قشنگی خریدم و دارم میخونمشون . از گرما هم تقریبا پا از خونه بیرون نمیذارم . و همچنان ... تنهای تنها ولییییییییییییییییییییییییییییییییی ... دارم میرم ثبت نام کلاس یوگا تا شروعش کنم دوباره . اوضاعمو بهتر میکنه . تازگی ها هم خدا حرفایی بهم زد که از یه سری تصمیمات خودم خیلی شرمنده شدم و کلی ازش معذرت خواهی کردم . امیدوار منو ببخشه
-10بهار جون
11-لیلی جون
12-هورا جون
13-سها.......خوبم شکر خدا و داره یک سالم میشه...تولدم نزدیکه...

دسته ی تازه نفس ها :
1-سحر جوون
2-الی جون(نپتون)
3-سانی جون


یه بار یه کتاب معرفی کردم ... ولی چون هیشششکی استقبالی نکرد دیگه پیگیرش نشدم . الان هم رومانها و داستانهای کوتاه جذابی خریدم که دوست دارم دیگران هم بخوننشون . فکر کنم آمار کتاب خونهای کانون کم باشه . چون اکثرا دانشجو یا کنکوری هستن و دیگه حالشون از کتابای دیگه بهم میخوره . همه مثل من بیکار نیستن که
دوستتون دارم

[هورا]

سروناز جونم خوشحالم که سرحال تر از قبل می بینمت
به امید اینکه هزار برابر بهتر از الآنت ببینمت
میشه کتاب ها رو معرفی کنی؟؟؟
من عاشقه کتابم
فقط امیدوارم بتونم وقت بذارم براش !!!
مخصوصا اگه رمان تخیلی اونم خارجی باشه
یا رمانایی مثل بابالنگ دراز و حالت خانوادگی و صد البته خارجی !
آخه ایرانیا همشون تکرارین و معمولا هم باعث میشن آدم فقط غصه بخوره و عاشقانه هم هستن
می خوام جدید و شادی آور باشه

1-پاییز جون
2-مهتاب جون : من خوبم ... خوب خوب ... دارم به "نصف سال" نزدیک می شم ... من هر روز واسه کانونی ها دعا می کنم ... مخصوصا نسیم حیاتی ها ...
3-پانیذ جون
4-مریم جون
5-رها جون
6-نگار جون
7-نیلو جون
8-تبسم جون
9-سروناز جون ... 10 روز پاکم . اوضاع روحی از 100 ، 30 ... کتابهای قشنگی خریدم و دارم میخونمشون . از گرما هم تقریبا پا از خونه بیرون نمیذارم . و همچنان ... تنهای تنها ولییییییییییییییییییییییییییییییییی ... دارم میرم ثبت نام کلاس یوگا تا شروعش کنم دوباره . اوضاعمو بهتر میکنه . تازگی ها هم خدا حرفایی بهم زد که از یه سری تصمیمات خودم خیلی شرمنده شدم و کلی ازش معذرت خواهی کردم . امیدوار منو ببخشه
10- بهار جون
11-لیلی جون
12-هورا جون>>>>>> مثل همیشه هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا حسابی سرمو گرم کردم و سعی کردم مسئولیتای بیشتری رو قبول کنم تا غرورم بره بالاتر ! و از شکستم جلوگیری کنه ... مثلا آدم وقتی یه معلمه با خودش میگه خیلی زشته من که یه معلمم این کارو بکنم نا سلامتی باید سعی کنم الگو باشم خلاصه این یه روش جدیده که دارم امتحان می کنم ! که غرورمو کمی زیادتر کنم و فعالیتامو به شدت زیاد کنم یعنی تا حد توانم !!! فعلا که الحمدلله راضی ام ...امیدوارم این بار نتیجه بگیرم به دعاهاتونم محتاج و اینکهههههه زندگی بی نهایت زیباست مخصوصا وقتیکه صبحای زود بری توی خیابون و قدم بزنی و به تک تک درختا و جونورا و گل و گیاها و حتی آدمای اطرافت توی دلت سلام کنی و براشون یه روز زیبا آرزو کنی اون وقته که می فهمی نفس کشیدن چقدر لذت بخشه !
13-سها.......خوبم شکر خدا و داره یک سالم میشه...تولدم نزدیکه...

دسته ی تازه نفس ها :
1-سحر جوون
2-الی جون(نپتون)
3-سانی جون

[سها]

سلام مجدد
یه نکته ..
اسم تواب توی لیست گروه نیست.....چون فرم رو پر نکردی....

خانم خانما...شما برو تو تالار اصلی گروه ها پست اول آقای ایده رو نگاه کن ..فرم توش هست..کپی کن و پرش کن ...تا اسمت رسما بیاد تو گروه....منتظرم ها...

و بهار خانم و سانی جون و سایر دوستان ..زودی بیاین بگین در چه حالی هستین تا ببینیم چی کار کنیم بهتره...

ممنون..یاعلی.

[ساحل]

فرمو پر كردم و اسمم هم وارد كردم
دييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييگه اينجا نميام
دلم شكست