آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)
ارسالها: 139
تاریخ عضویت: بهم 1392
اعتبار:
0
بچه ها
ازخداخجالت میکشم فک کنم این پسره ی جورایی بوبرده منم میدونید چیگفت گف اگه قصدی داری ب بزرگترت بگو ببین اونا میذارن بامن دربیافتی=-O:'( ینی بالحن بدی ام گفتاخب البته منم تاحالاباپسر جماعت حرف نزده بودم خرابکاری زیاد کردم.میدونم خداالان وایستاده آغوششو بازکرده میگه تا چیزیت نشده بپرتوبغلم تامراقبت باشم اینوحس میکنم اما خجالت میکشم.وقتی میبینم محبت بی کران اونوول کردم دلمو سپردم دست آدمی ک خودشم ....چی بگم ....
بچه هارهابغض داره رهااز خداخجالت زده هس.شما بگیدرها چکارکنه خدابازم بروش بخنده بگیداصن خدادیگه قبولش داره؟؟؟؟:'(:'(:'(:'(:'(:'(:'(
سپاس شده توسط
ارسالها: 5,135
تاریخ عضویت: آبا 1391
اعتبار:
438
جنسیت: خانم
قربون دلت بشم رها جونم
تنها کسیه که واسه همیشه قبولت داره
تنها کسیه که بهت لبخند می زنه وقتی برگردی پیشش بدون
اینکه به روت بیاره
سپاس شده توسط
ارسالها: 1,228
تاریخ عضویت: دي 1390
اعتبار:
2
رها جان شک نکن بهترین
من اینو دیروز با تمام وجودم احساس کردم
نمیدونم چطور بگم
ولی لنقدر حالم بد بود ولی انقدر باهاش حرف زدم
و با خودم نعمت هایی که بهم داده را یاد اورزی کردم تا اروم اروم شدم
و امروزم هم همون که میخاستم را بهم داد
خداراشکر کن عزیزم و تنها از خودش ارامش بخواه
شک نکن بهترین دوست و همراه
من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی
سپاس شده توسط
ارسالها: 139
تاریخ عضویت: بهم 1392
اعتبار:
0
سلام مهسا جان دارم میرم پیش دوستان تا این گندی ک بالاآوردمو یه کاریش کنیم باهم تورو ب همین خدایی ک اینقد باهاش رفیقی برام دعا کن حالم خیلی بده خیلی خواهش میکنم دعام کنید بچه ها
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,082
تاریخ عضویت: تير 1391
اعتبار:
971
جنسیت: خانم
سلام
رها جون خداروشکر که خیلی زود پی بردی که این آدم ارزش تو رو نداره
اینا همش کار خداست ،
مطمئن باش خدا خیلی می خوادت که هواتو داره
گلبرگ جان مدیریت بعد از شکست رو بخون
اگه آرامش می خوای تو این روزا بیشتر با خدا راز و نیاز و استغفار کن
دعاهایی بخون که آرومت کنه
باور کن هیچ چیز مثل یه توبه ی خالصانه دل آدم رو پاک نمیکنه
منم این روزام سخت میگذره البته تو بیداری نه ، تو خواب!
خودم هم یکم تقصیر کارم البته
باید بیشتر مواظب خودم باشم
خدایا از شر شیطان به تو پناه میبرم که جز تو هیچ پناهگاهی ندارم
هممون رو حفظ کن
سپاس شده توسط
ارسالها: 420
تاریخ عضویت: دي 1392
اعتبار:
0
سلاااااام بچه هااا
منو به جمع قشنگتون راه میدید آیا
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,082
تاریخ عضویت: تير 1391
اعتبار:
971
جنسیت: خانم
سلااااااااااااااام
مرمربانو خانم حامی و همکار جدید خوش آمد میگم بهت
...
بچه ها بازم تو خواب و بیداری!!!!!!!!!!!!!!!!
با اینکه دعا خوندم و نیت کردم اتفاقی نیوفته
اولش تو خواب شروع میشه ولی آدم نمیدونه ادامش اختیاری بوده یا غیر اختیاری
حالم بد شد!
سپاس شده توسط
ارسالها: 420
تاریخ عضویت: دي 1392
اعتبار:
0
ممنونم سنا خانم
واسه منم قبلا زیادتر اتفاق می افتاد اما الان چند ماهیه که خیلی بهتر شدم
در مورد من به نظرم کنترل ذهن خیلییی موثر بوده
یعنی وقتی تحریکات حداقل باشه، دیگه این اتفاق هم کم میشه
سپاس شده توسط
ارسالها: 97
تاریخ عضویت: فرو 1393
اعتبار:
0
سپاس شده توسط
ارسالها: 5,135
تاریخ عضویت: آبا 1391
اعتبار:
438
جنسیت: خانم
1393 فروردين 30، 23:15
ویرایش شده
دلم خیلی چیزها خواست امشب و خیلی ها شکر بود ولی نه از ته دل
موندم هنوز چرایی که جواب نگرفتم هنوز بغضی که آروم نگرفته
هنوز فکر هنوز
نماز با حضور قلب یک هدیه
خوندن اونجور که باید یک هدیه
سجده شکر یک هدیه
باز کن گلبرگ خدا واست هدیه داره
باز کن عقده از دل
گریه کن
گریه کن
گریه کن
چرا نمی شکنی بغضتو
سیلی خوردی بیدار شی؟
باز خوابت رفت؟
نه ایندفعه بیشتر بیدار موندم
ایندفعه چشمامو بیشتر باز نگه داشتم
صدای اذان صبح و تاریکی و ضجه زدن تو و تموم شدن تموم
شب تاریکو وحشتناکی که گذرندونی
دلم پره از حرف
روزت مبارک یا فاطمه زهرا روزت مبارک
ولی یا فاطمه زهرا گلبرگ دلش
...
سنای خوبم گلبرگ واست دعا می کنه
یا علی
سپاس شده توسط
ارسالها: 379
تاریخ عضویت: دي 1391
اعتبار:
0
چرا من اینقد ضعیفم؟؟
امروز جوری حالم بد شد که سر کلاس عملی میخواستم گریه کنم
تو عیددیدنی خونه مامان بزرگم گریه کردم
تو مسافرتمم گریه کردم
اخه چرا من اینجوریم
اونکه بمن ابراز علاقه ای نکرده که من اینقد بهش وابسته شدم
امروز از جلوم رد شد اصن منو ندید اما چشمای من روش قفل شد طوری که دوستام فهمیدن
خدایا نجاتم بده این سال آخری تو دانشگاه خودم آبرو خودمو نبرم
سپاس شده توسط
محبت جان عزیزم
وقتی آدم به کسی علاقه پیدا میکنه اولین اتفاقی که میوفته بدی هاش رو نمیبینه
اگرم کسی به چشمش بیاره اون بدی ها رو سعی میکنه برای خودش توجیهی پیدا کنه براش
چون همیشه دوست داره طرفش کمال مطلق باشه
حالا راه کار فراموش کردن اون آدم اینه که:
چشمات رو باز کن
بدی هاش رو هم ببین
و برای خودت تو دلت تکرار کن
اینطوری زودتر فراموشش میکنی عزیزم
و یه روزی میرسه که دیگه وقتی اسمش میاد و یا میبینیش هیچ احساسی بهش نخواهی داشت
به خودت زمان بده
من این کار رو کردم عجیب جواب میده
سپاس شده توسط
ارسالها: 112
تاریخ عضویت: بهم 1391
اعتبار:
0
سلام بچه ها!!!!
سپاس شده توسط
ارسالها: 420
تاریخ عضویت: دي 1392
اعتبار:
0
سلام به روی ماهت
چرا اینجا اینقدر سوت و کوره، کجایید پس بچه ها؟
سپاس شده توسط
ارسالها: 9,082
تاریخ عضویت: تير 1391
اعتبار:
971
جنسیت: خانم
سلام
صبحتون بخیر
راست میگه مرمربانو خیلی خلوته اینجا
بیاید سریع یه پستی بزنید،صحبت کنیم
رویا رهایی جان خوش اومـــــــــــــــــدی به جمعمون
گلبرگ جان سنا هم از ته دل برات دعا میکنه
کجا رفتی؟زودی بیا پیشمون
سپاس شده توسط
موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان