امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

(1393 ارديبهشت 8، 20:49)niaz نوشته است: وای خدا ینی ممکنه؟
ینی میشه برای همیشه پاک موند؟
ینی ممکنه این آخرین شکست من باشه؟
ینی ممکنه من یه روز انقدر قوی بشم که بتونم دربرابر شیطون مقاومت کنم؟

من خسته ام از اینهمه شکست...
چرا تمومی نداره...
از اینهمه بدقولی های خودم عصبانیم
از اینکه که هربار میگم این دیگه آخرین باره و بار...
 Tears
چی شده؟
چی باعثش شد؟
خیلی وقت بود که این وسوسه ی لعنتی افتاده بود تو مخم
ولی هی سعی میکردم ایگنورش کنم
هربار که سراغم میومد سرمو به یه چیزی گرم میکردم تا یادم بره
دیشب که رفتم تو تخت بی خوابی به سرم زده بود و حسابی کلافه بودم که این وسوسه ها هم فرصت رو مغتنی شمردن برای جشن و پایکوبی
و من لعنتی مغلوبشون شدم...
باید منو با اره برقی کشت
vayy:shame::13:

بچه ها...
واقعا میشه؟
چجوری میشه مقاومت کرد؟
چجوری میشه مثلا یک سال پاک موند؟
چرا من نمیتونم...؟!؟ 
هرچقد هم که پاک بمونم... حتا تا 100 روز و 200روز هم رفتم ولی باز نمیشه..23

میدونین چیه...
معذرت میخام بابت اینهمه صراحت تو حرفام (اگه لازم بود بگین ویرایشش کنم)
چند وقته با اینکه خیلی سرم شلوغه کاره ولی مدام این فکر داره تو مغزم میچرخه
اینکه ماها الان اوووووج جوونی و نیازمونه!
و خب واقعا مقاومت در برابرش خیلی سخته
راستش این موضوع انقد داره بهم فشار میاره که دارم به این فکر میکنم خاستگار بعدیم هررررچی که بود باربط یا بی ربط قبول کنم!
قبلیا رو رد میکردم چون خیلی به هم نمیخوردیم
ولی دیگه هیچ راهی جلوم نمیبینم...
نمیتونم باور کنم که بدون ازدواج میشه پاک موند..
[تصویر:  akmmowr4h0rrml1nl43w.png]
تو دهقان بذر خویشتنی
(1393 ارديبهشت 8، 21:23)niaz نوشته است: خیلی وقت بود که این وسوسه ی لعنتی افتاده بود تو مخم
ولی هی سعی میکردم ایگنورش کنم
هربار که سراغم میومد سرمو به یه چیزی گرم میکردم تا یادم بره
دیشب که رفتم تو تخت بی خوابی به سرم زده بود و حسابی کلافه بودم که این وسوسه ها هم فرصت رو مغتنی شمردن برای جشن و پایکوبی
و من لعنتی مغلوبشون شدم...
باید منو با اره برقی کشت
vayy:shame::13:
این حرفو نزن چرا باید بکشنت؟
تو باید شیطان رو مغلوب کنی128fs318181
مطمئنم که میتونی و از پسش بر میایKhansariha (69)
میدونی همیشه وقتی میخوام بخوابم وسوسه دارم 1276746pa51mbeg8j
همیشه یه آدم بی اراده بودم و توی اون لحظات اصلا نمیتونم به هیچی فکر کنم ولی تو ذهنم توی روز تکرار میکنم که اگه وسوسه اومد سراغم پاشم تو جام بشینم فقط همین و چند تا نفس عمیق بکشم و اگه خواستم برم یه لیوان آب بخورم
بعدشم چندتا صلوات بفرستم و سعی کنم فکرمو پرت کنم مثلا به کارایی که فردا میخوام انجام بدم فکر کنم.
ببخشید خیلی حرف زدم
نیاز جان هر موقع دیدی اوضاع وخیم شد سریع بیا اورژانس یا نسیم اگرم کسی نبود خودتو با مطالب قبلی سرگرم کن تا بچه ها کم کم برسن
مطمئن مطمئنم که میتونی شیطان رو مغلوب کنی یادت باشه که شیطان در مقابل تو خیلی خیلی ضعیفه 53258zu2qvp1d9v
سلام نیاز عزیزم


مطمئن باش که میشه دوست خوبم 1


واسه همه ی ما بارها و بارها پیش اومده که وقتی توی ترک بودیم  پامون لغزیده و ....
من خودم تا 8 ماه هم پاک بودم قبلا اما بازم . . . 
و دلیلشو هم میدونم، دلیلش سهل انگاری خودم بوده، دور شدنم از خدا و . . . 


اولا که ناامید نباش . . . 
این که ناراحت باشی خوبه ، این که پشیمون باشی خیلیی خوبه، این که وجدانت الان داره اذیتت میکنه هم خوبه، اما ناامیدی نه . . . 
 
و اینکه این بار مراقبتت رو بیشتر کن، هر چی بیشتر از زمان پاکیت میگذره، حواستو بیشتر جمع کن، سعی کن تو برنامه های مذهبی بیشتر شرکت کنی، و هر روز و هر روز از خود خدا بخواه که در برابر شیطان حفظت کنه . . . 
 و از کوچکترین چیزی که ممکنه تو رو وسوسه کنه دوری کن، یعنی مثلا حتی وقتی میبینی رفتی تو رختخواب و خوابت نمیبره و داری وسوسه میشی، از رختخواب بیا بیرون و خودتو یه جوری سرگرم کن. . . به این فکر کن که چند ساعت بعد فکرش از سرت میپره و چقدر حس خوبی داری که اون کارو نکردی . . . 


مطمئنم که تو توانشو داری که باهاش مقابله کنی 128fs318181
موفق باشی عزیزم Khansariha (8)
[تصویر:  15.gif]
بابا نیازی  اروم باش

با مرمر موافقم برنامه مذهبیتو بیشتر کن سعی کن حتما حتما نمازات اول وقت یا حداقل در اولویت اول کارات

دوم اینکه وسوسه میاد بهش رو نده میگی چن روز داشتی ولی چطر جلوش وایمیسدی؟

دیدی همون اول حس شیرینی میاد تو دلت میگی فکر کاری که نکردم نباید بزاری همین فکرم تو ذهنت بیاد

حالا که میدونی یکی از موقعیت هات تو رخت خواب هست اگه میتونی جاتو عوض کن

من این کارو کردم وسط سالن میخوابم با وجود خونه بزرگی که داریم تعجب همه رو برانگیخت ولی چاره چیه

وقتیم خوابت نمیبره اهنگ گوش کن توی جات دراز نشست بزن

اصلا هر شب موقع خواب اگه خسته نیستی دراز نشستو بزن و بخواب تاثیر داره

فکر ازدواجم با فرد بی ربط از سرت بنداز بیرون

خو  حرف یه عمره128fs318181

تو میتونی باباییcheshmak
نمی دونم حالم چطوریه
اینا که میان میگن 100 روز و 8 ماه و ...
پاک بودیم
بعدشم میخوان خودشونه با اره برقی بکشن

به خودم میگم
حتما حال عالی داشتن
تو هوا راه میرفتن
ادم تا وقتی
این حال خراب کثیفیو
گناهو حس نکنه
نمیفهمه اون پاکی ک داشته

و حالا از دست داده
چی بوده
به خودم میگم
تو ام همت کن
و این حال خوبو تجربه کن
اما بازم ...

و حالا از دست داده
چی بوده
به خودم میگم
تو ام همت کن
و این حال خوبو تجربه کن
اما بازم ...

[تصویر:  nasimhayat.png]
بازم وقتش که میرسه
میگم گور بابای همه چیز
خسته ام
خیلی
شاید خیلی خسته تر از نیاز

[تصویر:  nasimhayat.png]
برگشتم به روزای اول
هر روز چند بار ...
خووبه نه ؟ اووضام خیلی خرابه
به کمک نیاز دارم
به کی بگم ؟ همه انگار دلشون گرفته،نمی خوام حالشونو بدتر کنم
یادمه وقتی اومدم چقد پر بودم از انگیزه واسه ترک
هنوز سر جای اولم ولی انگیزه ایی نمونده
از گلبرگ چیزه نمونده
نایی ندارم واسه ادامه
گلبرگ جان عریزم خیلی ناراحت شدم
خواهری تو الگوی منی

ااگه شما از این حرفای ناامید کننده بزنی په من دیگه باید بمیرم
chase
سلام
چقدر تو اين سن اعصابامون خرابه دخترا !
اين حقمونه ؟ 
ميفهمم تك تكتون چي ميگيد !
 دو ساله كانونم دريغ از 10 روز پاكي !!!!!! عمق فاجعرو درك كن ! دريغ از 10 روز پاكي ..
بخدا خيليه .. 
اما حيف ... كاري از دستم بر نمياد
وقتي راجبش حرف ميزنم نميدونم چجوري بگم كه همه بفهمن كه چقدر سخته .. هنوزم بودن  
ولي كلمه هم معني دردو پيدا نميكنم ... 
بيخيال.. 23
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
سلام
خوبین بچه ها؟

گلبرگ.. گلبرگ الان ی دنیا تجربه داره.. چطور میگی از اولش بدتر شده!؟
نیاز..میشه.. قطعا میشه...فقط شرط داره..
می توانم..درسته ک خسته ای.. اما اگه همون ... رو نگی میتونی خودتو تقویت کنی..


ببینین وسوسه اگه نیاد باید ب خودمون شک کنیم.. مهم برخورد ما تو وسوسه هاس..


شک نکن ک همه کسایی ک اینجان با وسوسه ها درگیرن.. اما انتخاب ماها شکست و مقاومت رو رقم میزنه..پس خوب انتخاب کن..

میدونین تو هر رقابت و جنگی هر چی مدت درگیری بیشتر میشه حمله ها و حربه ها دقیق تر و قوی تر میشه.. طبیعی هم هست.. آخه حریف ها از هم شناخت دارن و ب نقاط ضعف هم آشنا شدن...نه؟


حکایت ما و مدت پاکی هم همینه..

ببین وقتی میخوای ده روز پاک باشی .. اونم بعد از سالها ب ی میزان فعالیت و تلاش و انرژی نیاز داری و وقتی میخوای 100 روزگیتو نگه داری ب ی میزان دیگه.. ی نوع دیگه.. ی جور دیگه...از فعالیت و انرژی و فکر و عمل نیاز داریم...

حکایت شناخت شیطانه.. حکایت قوی شدن ماست... حکایت جهادی هست ک ادامه داره...

اینطوری ب این قضیه نگاه کنین..1

در پناه خدا..
یاعلی.53

هپی .. من دو س ماه دیگه میشه 5 سال ک کانونم!!!! 19
هنوز بودن بده؟!؟


و همین بیخیالی ک میگی اولین قدم برای اعصاب خوردی و داغون شدن تو این سنه!


شماها جوونین بچه ها.. اینقدر راحت میتونین تغییر کنین ک نگو...
چرا بیخیال؟
چرا فک کنی نمیتونی؟
چرا ادای آدمهای شکست خورده و ضعیف رو دربیااریم؟


این ی گناهه.. ی انتخابه. کی ما رو مجبور میکنه؟


میشه... قطعا میشه...
اگه...
اگه...
اگه...


یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام به همه ی دلهای پر و نیمه پر و یه ذره پر و..
وقتی میخوای یه چیزی رو ترک کنی که نفست باهاش درگیره
باید بهش پوان بدی..
کاری که دوست داره رو انحام بده
یعنی باید یه جایگزین براش معرفی کنی تا داغ نکنه و نزنه سرش 
برای مواقعی که آدم اعصابش خورده .. راستش هنوز راه حل دقیقی رو پیدا نکردم Kool
خوشا باران و وصف بی مثالش
ميدوني سها چي رو ميگم بودن  تو اين جارو نميگما! 
بودن كلي رو ميگنم اين كه بدوني اگه بيشتر باشي نه تنها پاك نميشه بلكه بدتر هي دائم ميشكني ...
بديش اينكه كه همه ما ميدونيم كه خدا توبه پذيره ... خدا ميبخشه ... ميتونيم ترك كنيم... بايد توكل كنيم..... بايد حواسمونو پرت كنيم ..تواناييشو دارم ... بايد نماز بخونيم ... بايد اميد داشته باشيييييم... اتگيزه هامونو به خودمون ياداوري كنيم .. از تجربياته ديگران استفاده كنيم ............و ......................................
اما چرا نميشه سها ؟
ببين 10 ساله بهش مبتلام ! 
وقتي فكرشو ميكنم از دستم  از بدنم .. بدم مياد ! از دوش گرفتام بدم مياد !
نميخوام از كلمه هاي خيلي سخته .. خيلي خستمو اينا حرف بزنم ! 
اصلا نميدونم چي بگم ! فقط دلم ميخواد بگم ..
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
(1393 ارديبهشت 9، 10:42)happpygirl نوشته است: ميدوني سها چي رو ميگم بودن  تو اين جارو نميگما! 
بودن كلي رو ميگنم اين كه بدوني اگه بيشتر باشي نه تنها پاك نميشه بلكه بدتر هي دائم ميشكني ...
بديش اينكه كه همه ما ميدونيم كه خدا توبه پذيره ... خدا ميبخشه ... ميتونيم ترك كنيم... بايد توكل كنيم..... بايد حواسمونو پرت كنيم ..تواناييشو دارم ... بايد نماز بخونيم ... بايد اميد داشته باشيييييم... اتگيزه هامونو به خودمون ياداوري كنيم .. از تجربياته ديگران استفاده كنيم ............و ......................................
اما چرا نميشه سها ؟
ببين 10 ساله بهش مبتلام ! 
وقتي فكرشو ميكنم از دستم  از بدنم .. بدم مياد ! از دوش گرفتام بدم مياد !
نميخوام از كلمه هاي خيلي سخته .. خيلي خستمو اينا حرف بزنم ! 
اصلا نميدونم چي بگم ! فقط دلم ميخواد بگم ..

خو منم میگم.. اگه ب بودنت ب عنوان فرصت نگاه کنی نمیگی بده!
موجود بودن.. حی بودن.. زنده بودن.. اختیار داشتن .. یعنی فرصت داشتن.. یعنی خدا داره عاشقانه نگاه میکنه ببینه چی میکنی..

ببین اگه اینجا باشی.. اگه کلا باشی.. همین ک هستی یعنی دو تا انتخاب داری.. یکی پاکی و تمام شدن.. یکی هم گناه و ادامه دادن..

این خیلی خیلی خیلی بهتر از اینه ک دیگه فرصت پاک شدن نداشته باشی...


و
آره میدونیم.. خدا تو قرآن میگه کافرا همه اگه ازشون بپرسی خدای تو کیه میگن الله..(نقل مضمون میکنم)
اما فرق مومن با کافر تو چیه؟
توی اینه ک مومن ب چیزی ک میدونه عمل میکنه.. دریچه قلبش رو ب نور ایمان نبسته... از خدا خواسته حمایتش کنه..

ماها هم همینیم..
باید عمل کنیم! بعد ایمان هم میاد.. بعد زیاد شدن عمل هم میاد..بعد لطف خدا هم میاد و....

همین ک میگی بدت میاد رو باید بزرگ کنی..
چطور از ی غذا، ی جای ،ی حرف ک بدت بیاد دیگه تکرارش نمیکنی.. اینم تکرار نکن...

یادت باشه..(یادمون باشه) ما هستیم ک انتخاب میکنیم..خوده خوده ما! هیشکی مسئول نیست.. هیشکی مجبورمون نمیکنه...1


در پناه خدا.
یاعلی.53

آها اینم بگم..

من کسی رو میشناسم حدود 20 سال درگیر بود!
تمامش کرد..1

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

اول
خیلی ممنون از تبسم و مرمربانو و پری عزیز
ممنون که وقت گذاشتین و کمکم میکنین

و بعد...
میتوانم و هپی گرل
پستاتونو که میخونم احساس میکنم خودم نوشتمش!
همین گیجی و خستگی و کم طاقتی رو 14ساله که دارم تجربه میکنم

سها
به قول هپی، حرفات همه کاملن درستن و حق با توئه
و همه ی ما هم میدونیم که صدبار اگر توبه شکستی...
ولی من دیگه از خودم متنفرم!
از 6سالگی از سر نادونی گرفتار این طالع نحس شدم و به تعداد روزای این 14سال توبه کردم و باز شکستم...
قبول دارم که خدا میبخشه 
ولی من روسیاه... از اینکه هربار میزنم زیر قولم منزجرم
دارم با این کار خدا رو با اون عظمتش دست میندازم!
شدم چوپان دروغگو
توبه.. یه بار... 2بار... 100بار... ولی نه 14سال
دیگه به اراده ی خودم هیچ امیدی ندارم
بخاطر همین نمیتونم باور کنم پاکی بدون ازدواج رو
از اینکه دارم در برابر بار امانتی که خدا بهم داده اینطوری خیانت میکنم عصبانیم
از اینکه دارم شرافت خلقم رو اینطوری به حقارت میکشم خسته ام
بعد از هرشکستم تا چند روز حتا روی نماز خوندن ندارم
روی اینکه با اینهمه بدقولی وایسم جلوی خدا و باز بهش سلام بدم ندارم...

به قول شاعر
تنها و دلگرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
[تصویر:  akmmowr4h0rrml1nl43w.png]
تو دهقان بذر خویشتنی

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان