بچه ها بیاین قبل اینکه کسی بیفته زمین خودمون دستشو بگیریمو همراهیش کنیم
الان مسابقه گروهیه
تا جایی که براتون امکان داره از حال هم خبر بگیریم
نمی دونم این درسته یا نه ولی
قدیمیا میگن وقتی یه جاییت درد می گیره باید روو سرت بذاری فریاد بزنی
شاید بیه جاهایی درست باشه و یه جاهایی نه
یه حسرت هایی هست همیشه تو دل آدم می مونه
نمیشه هیچوقت جبرانش کرد
همیشه می گی ............
از حال خودتون خبر بدین
بیاین اینجا یا اورژانس وقتی حالمون خوب نیس
ناراحتم از اینکه بچه ها نیستن
دلم واسه مانایی خودم تنگ شده
فک می کردم عیدی بیاد
کسی از مانا خبری داره؟
از نفیسه
از زارا
از بارونی
از اچ اف زهرا
من هر چی هم زور بزنم یه کم اینجا پر شورتر و سرحال تر شه
انگاری نمیشه
اصلا قهرم باهاتون
گلبرگی نصفه شبی بهونه گیر شده
می دونم دلم چشه
امشب دلم مامان بزرگمو می خواد
عیدی نشد برم براش فاتحه بخونم
یه روز بعدش رفتم
انگاری هنوز داشت باهام حرف میزد
که مامان چرا ایقددیر اومدی
اینه حسرتایی که می گم
دیر رسیدن ،دیر دستشو گرفتن ، دیر فهمیدن ، دیر...
خیلی زود رفت
خدا رحمتش کنه
یا علی
سلام
منم دلم برا مانا و زارا و اچ اف زهرا بارونی و کلا بروبچ قدیم تنگ شده
از بچه های فعلی هم اونایی که نیستن فعلا چون روزای عیده و بچه ها مشغول عید دیدنی!
گلبرگ اتفاقا کارت برای فعال نگه داشتن نسیم ستودنی و کاملا واضحه
مرسسسسسسسی که هستی
باز خوبه از گروه شما چن نفری هستن
گروه ما در سکوت موقت به سر میبره
[dir=rtl]سلام
داشتم خودمو نگاه میکردم دیشب..
یکی تو لاین پی ام میداد .. یکی تو وایبر..گروه دوستام تو واتس آپ شلوغ میکردن.. با یکی تو مسنجر بودم و خودم با تمام وجود دلم میخواست کانون باشم..
و صد البته خوابم میاومد شدید..
(امیدوارم خودم مبتلای ب این شبکه ها نشم و اگه فایده ای برای اعضای ک اونجا هستن نداشتم درگیر ضررهاش نشم..)
ب خودم گفتم سها.. خو تو ک این همه گله میکنی از نبود بچه ها.. وجود این شبکه های اجتماعی رو با این همه راحتی و در دسترس بودن در نظر گرفتی؟
جذابیت های اونها اینقدر هست ک کانون بره تو حاشیه..چرا توقعم زیاده؟!؟
زور کانون کمه برای مقابله با این همه قوه ای ک میکشن بچه ها رو سمت خودشون..
گلبرگ تو هم غصه نخور.. واقعا ازت ممنونم ک هستی..ان شاءالله ک خدا بهت کمک کنه و همیشه موفق باشی..
دوستت دارم..
بچه ها سلام
اینروزا خیلی سخت میگذره برای ترک هی میام بشکنم هی جلوی خودمو میگیرم...دلم خیلی گرفته یادم افتاد به ساله قبل اینجور موقعهایه نفری اومد گفت دوسم داره،منم خوشحال از این موضوع خواستم قبولش کنم باخودم گفتم همه چی تموم شد..اما میدونید چی شد اون الان همسره یکی از همکلاسیهامه...همش باخودم میگم دلیل این از دست دادنه غیره منتظره این گناهه لعنتی بود خدا چیزیو ازم گرفت که شاید میتونست همه زندگیم بشه...اینروزا همش این فکر دغونم میکنه.
و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.....
ممنونم سهای خوب خودم ، عشقم به تو روز افزون است
فاطمه ی خوبم ، کولاکی ها همیشه خوب هستن و خوب می مونن
آزادم ، اینو به خودم و تموم هم گروهیام می گم ، خدای نکرده هفتتون قرمز شد بیایماز درسی که گرفتین و قراره که محکم پاش وایسیم و عملیش کنیم حرف بزنیم
نگیم شرمنده و .... که ناسزا حواله شما می شود از طرف گلبرگ
والا