1393 دي 23، 8:10
اما شاید بپرسید چرا علی بلورچی؟ چون او یک الگو بود. الگوی اخلاص و گمنامی.
زندگي پرفراز و نشيب شخصي و خانوادگي، رتبه پنج كنكور، دانشجوي الكترونيك دانشگاه شريف، شاگرد خاص آيت الله حق شناس و گمنام بودن عمدي وي براي انتخابش كافي بود.
بخشی از وصیت نامه شهید علی بلورچی:
ما انسانها چند صباحي به اين دنيا آمده ايم تا امتحان شويم كه كدامين ما بهترين و زيباترين اعمال را انجام مي دهيم.
آن انسانهايي مي توانند بهترين عمل را انجام دهند كه هم صراط مستقيم را به نحو احسن بشناسند و هم درحين عبور از آن اخلاص عمل را حفظ كنند. صراط مستقيم نيست مگر راه علي و اولاد علي (عليه السلام) و طريقه چگونه خالص گشتن را نيز مي بايست از همين ها آموخت.
بكوشيم خود را هرچه بيشتر به دامان اهل بيت و عصمت بيندازيم و از سر چشمه پر فيض اين خانواده نهايت بهره را ببريم و درك مقام امامت و ولايت را بكنيم كه دراين صورت همه چيز داريم والا هيچ.
سعي كنيد تا جوان هستيد خود را اصلاح كنيد. هر چه از عمر مي گذرد سياهي هاي قلب بيشتر مي شود و صفاي دروني كمتر. تلاش كنيد قلبتان را روز به روز و لحظه به لحظه جلا داده به آن برسانيد كه جز خدا و محبّت او در آن چيزي نباشد. مطمئن باشيد كه آسان است امّا كمي همّت و مردانگي مي خواهد.
[img=0x0]http://www.ehda.ir/StaticPages/Pictures/468X60-1.gif[/img]
تنها با شهرت نیست که میتوان جاودانه شد ... این است راز جاودانگی...
اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم . من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ...
خسته ام و به انتظار فردایی که شاید هرگز نباشد و نیاید نشسته ام .
غمگین و تنها ...
از غم نفس هایی که به شماره افتاده است و چهرهء مادری که خسته است ... و کودک اش را می بیند که هر چند دیگر کوچک نیست اما ناتوان تر از دیروز های دور در گوشه ای افتاده است و نفس های آخر را می کشد.
و آیا به راستی تو با خود می اندیشی کسی پیدا می شود که مرهم دردهای من باشد؟
که خدا را بداند و درد را بشناسد؟
که رفتنی ست و خواهان ماندن است؟
بیا ما هم جاودانه شویم . ما می توانیم
به اینجا سر بزن : اهدای زندگی