1391 بهمن 12، 18:34
![[تصویر: tree.jpg]](http://www.idonno.persiangig.com/image/tree.jpg)
خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش *** بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر
" مولوی "
این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png){kind=small}
خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش *** بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر
" مولوی "
این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...
1391 بهمن 12، 19:34
![[تصویر: Untitled%20%D8%A8%D9%84%D8%A8%D8%A7.jpg]](http://abollegend.persiangig.com/Untitled%20%D8%A8%D9%84%D8%A8%D8%A7.jpg)
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
![[تصویر: final%201.png]](http://ktark.com/final%201.png)
![[تصویر: 75564740_83301426cfcbb.jpg]](http://mag.eshomer.com/wp-content/uploads/2016/12/75564740_83301426cfcbb.jpg)
1391 بهمن 12، 19:51
(1391 بهمن 12، 19:47)darling نوشته است: آرشامه !؟
نه
بیایم یه مسابقه بزاریم
مثلا من یه نفر رو تو ذهنم می کشم بعد دوستان بیان بگن من کی رو کشیدم
هر کی هم برنده شد خوش به حالش
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
1391 بهمن 12، 20:08
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
1391 بهمن 12، 20:49
گشت ارشاد چند بار گرفته ـت ؟
![[تصویر: 51960705784679108839.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/51960705784679108839.jpg)
1391 بهمن 12، 20:54
(1391 بهمن 12، 20:49)مـَرد نوشته است: پشتکار موهات رو آفریقایی میبندی اونم بلند ؟:smiley-yell:
گشت ارشاد چند بار گرفته ـت ؟
چشات قشنگ می بینه
با پوینت بهتر از این نتونستم.یعنی حوصلشو نداشتم
من خودم گشتم نبود نگرد نیست
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
1391 بهمن 12، 22:14
(1391 بهمن 12، 20:54)پشتکار نوشته است: با پوینت بهتر از این نتونستم.یعنی حوصلشو نداشتم
حیف که پرشان امتحاناشم تمومید اما پیداش نمیشه...
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
1391 بهمن 12، 22:17
بي خيال خرابي ها..
درست شده ها رو نگاه كنين..
خدا بزرگه...
و
ضمنا من اون روز ميخواستم بيام اون خان رو حسابي دعوا كنم..
شايد هشدار بود..
اما اصلا در مورد ماها صدق نميكنه...
همه ما اينجاييم ك تمام كنيم ايت ذلت رو.. همه ما دنبال درست كردن زندگي هامونيم..
اگه نه اصلا عضو نميشديم و ي پست هم نميداديم..
اون خانم هم اگر بخواد .. اگر دقيق باشه.. اگر جدي و حقيقي باشه ميتونه ب شوهرش كمك كنه..
ما داشتيم پسرهايي ك متاهل شدن و اصلا يادشون رفته ك چي بوده اين كوفتي..و دخترهايي ك زندگي هاي شيريني رو شروع كردن..
همه چي درست ميشه.. دست خودمونه!
اگه ما بخوايم ميتونيم توبه كنيم و فضل و كرم و مغفرت خدا اينقدر زياده ك همه گذشته هامونو جبران كنه...
ياعلي.
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)
1391 بهمن 12، 22:19
(1391 بهمن 12، 20:33)Toranj نوشته است: امروز 57ش/42د
آقا من دچار دگرگونی شخصیتی حاد شدم...
یعنی در واقع به مردونگیم برخورد!
مخم رو میکوبم تو همین دیفال اگه از این آبجیمون تا 2 ماه دیگه جلو نزنم!
این خط
اینم نشون !(آقا کسی به آبجی ترنج نرسونه ایناروها وگرنه خفن تمرین میکنه فردا 170تا شنا میزنه!)
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
1391 بهمن 12، 22:25
![[تصویر: Untitled%20%D8%B1%D8%B0%D8%B1%D8%B0.jpg]](http://abollegend.persiangig.com/Untitled%20%D8%B1%D8%B0%D8%B1%D8%B0.jpg)
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
1391 بهمن 12، 22:27
ویرایش شده
(1391 بهمن 12، 22:17)سـُـها نوشته است: سلام
بي خيال خرابي ها..
درست شده ها رو نگاه كنين..
خدا بزرگه...
و
ضمنا من اون روز ميخواستم بيام اون خان رو حسابي دعوا كنم..
آبجی چی الان درست شده؟!
ما که چیزی نگفتیم... حالا!
چرا دعوا کنین؟! به نظرم حرفاشون خوب بود!
یه جورایی من آینده ی مردی رو دیدم که ممکنه همون من باشم وقتی اونقدر غرق شدم که نمیبینم دنیای اطافمو...
ولی خدایی آبجی! شرمنده ها! ناراحت نشید! ولی چرا «دعوا»؟ گاهی راه های دیگه غیر از «دعوا» هستا! مثلا گفتگو!
(1391 بهمن 12، 22:25)پشتکار نوشته است: یعنی کی می تونه باشه؟
مادر فولاد زره؟ درست حدس زدم؟
جاییزه ام داره؟
(1391 بهمن 12، 19:52)darling نوشته است: خودتونید؟
آدم دلش شاد میشه بعضیا رو خندون ببینه!
خدا یا شکرت!
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
1391 بهمن 12، 22:35
(1391 بهمن 12، 11:12)سـُـها نوشته است: سلام
آخي ترول ها.. و نقاشي ها پريد..
كانون خودش اسپم زدايي كرد...
ياعلي.
هیشکی از این جریان بیشتر از آبجی سها شادمان نیست...
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!