امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

یعنی هیچـــــــــــــــــــــــــی اندازه این خوشحالم نکرد 

که خبر دادن آب رسیده پل چوبی

اصفهان با زنده رودش زندس

:22::22::22::22:
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
سلام،

اول سالي شانس بدمون خودشو نشون داد، استاد راهنمايي كه خدا خدا مي كردم پروژم باهاش نباشه، ولي.....:13::13::13:
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
یعنی خوشم میاد ازتون
بابا بزارین این پ پ یه بادی بخوره توش
اینجوری پیش بره دوباره حجم دیتا بیس پر میشه دوباره باید پ پ ها رو حذف ککن ها
از ما گفتن بودSmiley-face-cool-2




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
آخ چقد خستم

دانشگاه تو فصل بهار هم مکافاتیه هاااا

سر کلاس سوم همش چرت میزدم

استاده هی منو نگاه میکرد

دو سه بار یهو کوبید رو میز فکر کنم میخواست منو از چرت در بیاره

من که اصلا تو این دنیا نبودم

از بی خوابی کلاس دور سرم میچرخید

این چشا رو هم میرفت مگه وا میشد لا مصب

دویست کیلو میشدن


خدا فردا رو بخیر کنه 1276746pa51mbeg8j

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 فروردين 19، 23:44)حسین چار دو دو نوشته است: آخ چقد خستم

دانشگاه تو فصل بهار هم مکافاتیه هاااا

سر کلاس سوم همش چرت میزدم

استاده هی منو نگاه میکرد

دو سه بار یهو کوبید رو میز فکر کنم میخواست منو از چرت در بیاره

من که اصلا تو این دنیا نبودم

از بی خوابی کلاس دور سرم میچرخید

این چشا رو هم میرفت مگه وا میشد لا مصب

دویست کیلو میشدن


خدا فردا رو بخیر کنه 1276746pa51mbeg8j
حسین جان اینجاست که باید از تجربیاتت استفاده کنی ! Smiley-happy114
منم یه سری ترم پیش همین طور شدم، حالا استاد کی بود؟ مدیر گروه ! 42
آقا ما رو هم می شناخت، باش رو در بایستی داشتیم، خیلی زشت بود، 
یه دو بار چشمام بسته شد و سرم داشت ول میشد که از خواب می پریدم 
دیدم نه اینجوری نمیشه، گفتم بچه ها که دارن زحمت می کشن جزوه رو می نویسن، چه کاریه فشار بیارم به خودم ؟
همونطور که کیف و اینام تو کلاس بود اجازه گرفتم اومدم بیرون، رفتم تو یکی از طبقه های دانشکده یه کلاس خالی پیدا کردم، ( حال نداشتم برم تا مسجد 4fvfcja ) قشنگ ساعت گوشیمو کوک کردم به مدت 45 دقیقه و سرمو گذاشتم رو دستم رو دسته صندلی و گرفتم خوابیدم، تخت! 4fvfcja قشنگ سر حال شدم ، برگشتم سر کلاس و به ادامه درس گوش دادم 4fvfcja ، یه ده دقیقه بعدشم استاد حضور و غیاب کرد، ما هم که حاضر بودیم سر کلاس و حاضری رو زدیم 4fvfcja
تکنینک های زیاد دیگه ای هم وجود داره که تو در آن ِ واحد چند جا باشی، مثلاً من امروز در آن واحد سه جا بودم 4fvfcja... 
اگه دوست داشتی میتونم تجربیاتم رو در اختیارت بذارم 4fvfcja





پایداری، تا رستگاری ...




[تصویر:  05_blue.png]
سلام بچه ها
جاتون خالی  بود امشب ساعت 11 رفتیم  لب زاینده رود
بالاخره بعد 5 ماه اب باز کردن و امشب بعد 4 روز  اب رسید به پل های توی شهر
غوغایی بود لب پل ها، ترافیک
همه مردم دوبله پارک کرده بودن و بدو که که اب که میاد را ببینن
همه جمع شده بودن وسط رودخانه

اب که به پل رسید دست و سوت کف ، خلاصه امشب اتش بازی بود
امشب اب رسید به پل بزرگمهر
برو بچ اصفهانی که نرفتن حتما فردا برند
( اما حیف که زمین خشک بود و اب هم خیلی کم ، دعا کنیم که که رودخانه پر اب بشه)

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
خوشا زاینده رود و وضع بی مثالش4fvfcja
مال بارندگی های اخیر بوده؟
بعد از 5 ماهSmiley-happy114
رودخانه های شهر ما بعد از 50 سال به راه افتادنvarzeshبله 50 سال
اینقد تو این دو سه روز بارندگی زیاد بود ک اینجوری شد
تازه شنیدم تو یکی از شهر های استان مردم از خونه هاشون فرار کردن




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
نه داداش حمید از ما خشک نبود
اب از سد بشته بودن به دلیل کمبود
یعنی والا اینجور میگن که کمبود اب
از اون طرف بذل و بخشش میکنن

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
(1392 فروردين 20، 0:42)mahsa20 نوشته است: نه داداش حمید از ما خشک نبود
اب از سد بشته بودن به دلیل کمبود
یعنی والا اینجور میگن که کمبود اب
از اون طرف بذل و بخشش میکنن
به به چشمم روشن ماسا خانم
معتاد هم ک شدین
بشته بودن؟Smiley-happy114




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
اره دیگه داداش دوست ناباب
امشب رفتیم لب اب هوا خوب بود یه پکی زدیم
جوونی و جاهلی دیگه

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
ای بابا
منم سوتی دادم کSmiley-happy114
حالا اگه سوتی منو پیدا کردین یک اعتبار جایزه دارین




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
ماسا خانوم( این سوتی)
چون من مهسا م و ماسا یکی دیگه اس

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
سلام و روز همگی بخیر 303

دوستان چه خبر مبرا ؟
منو نمیبینید خوش میگذره ؟ 4fvfcja
فقط و فقط و فقط      نماز


[تصویر:  05_blue.png] 
(1392 فروردين 20، 10:15)ehsan90 نوشته است: سلام و روز همگی بخیر 303

دوستان چه خبر مبرا ؟
منو نمیبینید خوش میگذره ؟ 4fvfcja
اه اه
باز دوباره این پیداش شد
یه مدت نبود از دستش راحت بودیم ها:smiley-yell:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.4fvfcja
شوخی کردم
بیا بغل خودمKhansariha (18)




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
نقل قول: اه اه
باز دوباره این پیداش شد
یه مدت نبود از دستش راحت بودیم ها[تصویر:  a.gif]

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.[تصویر:  e.gif]
شوخی کردم
بیا بغل خودم[تصویر:  5.gif]
چاکر حمیدخان
من از همون اول میدونستم شوخیه 4fvfcja
تو بغلت که بودم ، میخوای بیام بیرون ؟ Khansariha (18)
فقط و فقط و فقط      نماز


[تصویر:  05_blue.png] 


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان