1392 ارديبهشت 6، 21:45
1392 ارديبهشت 6، 21:58
(1392 ارديبهشت 6، 21:45)پریا نوشته است: فريدون فروغي يا اون يكي؟فکر کنم اون یکی دیگه
فامیلیشو نمی دونم خو
همون البوم خاطره هر جا که میری ....
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما
1392 ارديبهشت 6، 21:58
ویرایش شده
اهای خوشگله عاشق
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
1392 ارديبهشت 6، 22:01
من دلم خواست
پلی شد
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
1392 ارديبهشت 6، 22:03
ویرایش شده
یادش به خیر
سال 84 بود هااا! ده سال گذشت
https://soundcloud.com/hadi3309
https://soundcloud.com/hadi3309
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما
1392 ارديبهشت 6، 22:18
شبی تلخ و عبوسی ، مثل دردی
منو با خودت ببر ، یک روز از اینجا
غریبه ، اگه فراموشم نکردی
غریبه آی غریبه آی غریبه
ببین دنیا پر از رنج و فریبه
غریبه آی غریبه آی غریبه
دلم تنگه ، غریبه آی غریبه...
آخیییییی یادش بسی به خیر
.
"!Be The Crazy Happy One"
.
1392 ارديبهشت 6، 22:24
گم شده های بی نشون ...
یه ریزه خاکسترشون...
دو حلقه انگشترشون ....
یه تیکه استخون سر...
یه شاخ گل ، یه بال و پر ...
یه دکمه پیرهنشون ....
یه ذره خاک تنشون ....
آخیییییی یادش بسی به خیر
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
1392 ارديبهشت 6، 22:47
ویرایش شده
بعضی کانالاش فوق العاده اس
کانال هادی رو بررسی کنیم ببینیم سلیقه اش چطوریاس
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
1392 ارديبهشت 6، 22:50
ویرایش شده
من ترم 1 و 2 صبحا همیشه زود میرفتم دانشگاه سرکلاس
ولی این چند ترمه همیشه بعد از استاد میرسم
خب جونم براتون بگه شنبه هفته پیش بود
من صبح ساعت 8:30 کلاس داشتم!
همیشه ساعت 6:15 سعی میکنم بیدارشم بعد میشه 6:30
این دفعه شد 6:40
میدونید که صبح برا زود رسیدن حتی 1 دقیقه هم زود بیدار شدن ارزش داره ((مخصوصا برا ما دخترا ))
خب آماده شدم داشتم از خونه میرفتم بیرون چشمم خورد به ساعتم
چرا من اینقد زود آماده شدم؟؟؟
گفتم حتما یه جای کار میلنگه
دوباره برگشتم تو اتاقم ببینم نکنه چیزیو جا گذاشتم یا کاری نکردم و اینا
دیدم نه همه چی درسته
رفتم ایستگاه تا من رسیدم اتوبوس امد
به هیچ چراغ قرمزی هم بر نخورد
من اوون روز 8:20 دقیقه یونی بودم
گفتم خب حالا بعد چند ترم، قبل دوستم میرسم سرکلاس
رفتم سرکلاس
دیدمش تو کلاس بود
داشتم شاخ درمی اوردم
اوونم گفت نمیدونم چرا اینقد زود رسیدم من از ساعت 8 سر کلاسم
بالاخره قسمت نیس ما قبل اوون برسیم
یک بار برای همیشه ترک خواهم کرد
1392 ارديبهشت 6، 22:55
اون قدمیا ، ترم اول دوم همچین ژیگول و شیک میرفتیم ...
الان با دمپایی میریم ...
واسه مو هم بستگی به این داره بالش محترم چجوری حالت داده باشه ، هر چی باشه کنار میاییم باهاش ...
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
1392 ارديبهشت 6، 23:09
ای روزگار
جوانی کجایی؟
1392 ارديبهشت 6، 23:16
.................................................
شما از كدوماشين؟
دسته اول: كسايي كه منتظرن يه نفر گزارش كار آماده كنه و برن از روش كپ بزنن.
دسته دوم: كسايي كه خودشون انجام ميدن.
.................................................
طرف يه روز قبل از كلاس اومده ازم گزارش كارو گرفته،
فرداش ميبينم دقيقا همونو پرينت كرده و داد به استاد،
حالا من بيچاره، شكل هارو با نرم افزار كشيدم، نمودار هارو با مطلب زدم،و...
تازه قبلشم استاد كلي سوال پيچم كرد كه مطمئن بشه خودم انجام دادم، ميگفت اينارو داشتي از قبل.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1392 ارديبهشت 6، 23:20
واقعا حس بدیه
جسارتن گزارش کار کدوم آز رو میگید؟؟
یک بار برای همیشه ترک خواهم کرد