انجمن شبانه روزی

**mahdi**

امتحان،

اين يكيو بدم، ديگه بقيه زياد سخت نيستن،

10 روزه دارم واسه اين امتحان ميخونم، تازه دو ساعت پيش كتابش تموم شده،

انگار هيچي بلد نيستم.

**حسین چار دو دو**

مهدی دادا نگران نباش

سر جلسه امتحان یادت میاد،این به تجربه برام ثابت شده

منو نگا

فردا صبح یه امتحان دارم دو تا کتاب باید می خوندم

یکیشو که اصلا نخوندم

اون یکیشم نصفه خوندم

مثلا میخواستم شب بیدار بمونم

کلی شکلات تلخ و قهوه و ادوات خریدم که خوابم نبره

الان دارم آماده میشم بخوابم Khansariha (46)

نگا کن چطوری می خندم 4fvfcja

ایشالا قبول میشی دادا

**ترلان** · 1392 خرداد 6، 0:38

استرس امتحانا !!!!!

بیاید پیش من 4fvfcja

به من میگن خدای استرس 4fvfcja

نمیدونم هر چقد میتونید به ذهنتون استراحت بدید
تا مث من بعد امتحان تازه جوابا یادتون نیفته 1276746pa51mbeg8j

اخ یاد امتحانم افتادم Tears

**حسین چار دو دو** · 1392 خرداد 6، 7:42

دارم آماده میشم برم امتحان

بچه ها التماس دعا دارم

در واقع التماس معجزه دارم 4fvfcja

از شواهد و قرائن پیداست که این درسو می افتم Khansariha (46)

**حسین چار دو دو** · 1392 خرداد 6، 11:30

بدترین امتحان این چهار سال دانشگاهمو دادم

اگه اینو پاس بشم تا یه هفته بزن بکوب میگیرم...بساط عیش و نوش راه میندازم...کل بچه های کانونو تا یه هفته نهار و شام میدم

بچه ها دعا کنید قبول بشم

قبول نشم خودمو می کشم Khansariha (46)

**ehsan90**

سلام
دوستای گلم یه داستان کوتاه و جالب گذاشتم اینجا بخونید Khansariha (8)

حسین جان خو برادر من جای این کارا درس میخوندی 4fvfcja

راحت تر نبود ؟

**حسین چار دو دو** · 1392 خرداد 6، 13:50

احسان دادا دقیقا کدوم کارا منظورته؟

به خدا من کاری نکردم

درسه سخت بود با یه استاد سخت گیر

من استادای سخت گیر رو دوست دارما...منتهی این دیگه شورشو در آورده

اصن یه وضی

**سها**

سلام

حسين آقا ك از جنگ برگشتن..

آقا مهدي شما چ كردين؟
من عاشق حسي هستم ك بعد از تمام كردن كتاب بهم ميگفت هيچي بلد نيستي.. 4fvfcja

پستتونو ك خوندم خيلي جالب بود برام.. من بعد از اين حس هميشه خوب ميشدم.. 53258zu2qvp1d9v

اين همه آدم.. ظهر ي روز بهارتابستوني.. چ ساكتن..
چرا؟! 53258zu2qvp1d9v

ارادتمندم.. زياد.. 303

ياعلي.

منظوره آقا احسان كارهايي هست ك قولشو دادين واسه بعد از پاس شدن.. 4fvfcja

**mahdi**

عاقا عجب امتحاني بود،

ما كه تا مين آخر داشتيم حل ميكرديم،

ولي بكس از همون اول پشه ها رو كيش ميكردن.

بازم خداروشكر.

جالبش اينجا بود كه 10 روز طول كشيد كه يك دور شد،

ولي امروز صبح بعد از نماز هم توو سه ساعت تقريبا يه دور ديگه شد،

الان حس ميكنم نفر اول دكتري شدم. 1276746pa51mbeg8j

**حسین چار دو دو** · 1392 خرداد 6، 14:26

به به دادا مهدی دست پر برگشته

پس معلومه خدا رو شکر خوب دادی امتحانو

باریکلا داداش

سها خانوم کاشکی جنگ بود !! یه سر رفتم جهنمو برگشتم

میگم چه حس های جالب و رمانتیکی دارین 4fvfcja

من که امتحانایی که احساس میکنم صد در صد آمادم رو خراب می کنم چه برسه به اونایی که احساس کنم هیچی بلد نیستم Khansariha (46)

**سها** · 1392 خرداد 6، 14:32

معذرت ميخوام..
اما خب خوندن داريم تا خوندن..

اين ك بعد از ي دور كامل و دقيق بگي بلد نيستم مال اينه ك خيلي بلدي..

نمونه حي* آقا مهدي..
تا آخرين لحظه نوشتن و نفر اول دكتري شدن..

حسش اين جوريه! 4fvfcja

ياعلي.

____________
حي(ب فتح ح ) = زنده
(من ميخوام عربي شما خوب بشه)

**سها** · 1392 خرداد 6، 15:23

سلام
ميتوانم اتفاقا اين حالت رو هم خيلي خوب ميشناسم..

تو شرايط فعلي شما.. نميخواد خيلي بخوني.. ي سري تست بزن.. اونم فقط برا يادآوري..
و براي آروم شدن .. و مشغول بودن..

نگو چون نميخوني پس هيچ نتيجه اي نميگيري..
امتحانتو با امتحان هاي آخر ترم فرق داره عزيزم..بيشتر اطلاعاتت رو ميسنجي..

آروم باش..

بهترين كمك همينه..ك خودت بايد ب خودت بكني!:x

در پناه خدا..
ياعلي.

**سها**

پ ميتوانم..
من با خودم حرف زدم آيا؟!؟

(1392 خرداد 6، 15:24)ابوالفــضـل نوشته است:
نقل قول: نمونه حي* آقا مهدي..
تا آخرين لحظه نوشتن و نفر اول دكتري شدن..

حسش اين جوريه!
یادش به خیر یه باران.. هم بود که حرفای اونم نمیفهمیدیم...مثل شما
کسی خبر نداره ازش؟
راستی یه مریم .. هم بود
اون که شبانه روز کانون بود الان کجاست؟
رامین. هم نیست
بارونی... هم نیست چند روزیه
کلا . دارهای کانون به طرز مشکوکی غیب شدن...
این همه دوست دارن اینجا... یه خبری بگیرید ببینید اصا مردن...؟ زنده ان..؟ :smiley-yell:
فقط اگه مرده بودن نگید روحیمون بهم میریزه (شوخی)
ولی جاشون خالیه بســـــــــیــ ــ ــ ــ ...

وا؟!؟

آقا ميخواين ي كاري كنيم.. شما ي سري ب حال و احوال خودتون بزنين.. جون خودم شايد گيرنده مشكل داره ها!!

منظورم اين بود:
گفتم ك وقتي حس ميكردم هيچي بلد نيستم امتحانم خوب ميشد.
بعد آقا مهدي گفتن ك تا آخرين لحظه داشتن مينوشتن و حس ميكنن ك نفر اول دكتري شدن.
حسين آقا گفتن "من که امتحانایی که احساس میکنم صد در صد آمادم رو خراب می کنم چه برسه به اونایی که احساس کنم هیچی بلد نیستم"
من هم براي تاييد حرفم به نمونه زنده و حس آقا مهدي بعد از امتحاني ك فك ميكردن هيچي بلد نيستن، اشاره كردم! 53258zu2qvp1d9v

ان شاء الله واضح باشه.. 4fvfcja

(از نظر من الان بدتر شد!

)

و
آره..
جاي خيلي ها خاليه..
خيلي خالي...

ان شاء الله هر جا هستن سلامت باشن و پاك و شاد..
ياد خدا تو دلشون باشه و ايام ب كامشون..
53258zu2qvp1d9v

در پناه خدا..
ياعلي.