1392 خرداد 10، 23:25
ویرایش شده
(1392 خرداد 10، 23:15)mahdi نوشته است: به به موباركه دادا حسين،:22:اول؟عروسي؟لماذا منو دعوت نكرده بودن؟
عاقا دارم از عروسي آبجي دوستم ميام، جاتون خالي ،بعضي از دوستان رو بعد ازچندين سال ديدم، خاطره ها تازه شد.
الان حس نوستالژيم فوق تحريك شده، و در ناحيه اشباع دارم كار ميكنم. اگه رله هام عمل نكنن، ممكنه بتركم.
دومن؟نوستالژ رو معني كنيد؟عاقا در حد من بحرفيد خو
------------------------------
واو ماني؟مرسي داداش حسين امدم
هرجي بيشتر لطف كني بهتر واسه دوماديتم خودم اسفند دود ميكنم ايشالله!
من برم بخوابم دارم ميميرم از كمر دردشب خوش
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم...
تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
------------------------------
پیامبر اکرم( ص)فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود