امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

ضمن احترام به مشهدیای کانون باید بگم که  منم مثلا مشهدیم ولی اصلا از شله خوشم نمیاد 4fvfcja4fvfcja 

چیه آخه!! 4fvfcja Smiley-face-cool-2
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
ایراد کار اینه که مثلا مشهدی هستی!
:d

[تصویر:  nasimhayat.png]
در راستای گزینش واژه‌ی ریشه‌مند و دلنشین «جفنگ» به جای واژه‌ی ناپسند و بیگانه‌ی «اسپم»،بدینسان واژه‌گزینی های زیر پیشنهاد می‌شود: Smiley-face-cool-2


1. جَفَنگنده: اسپمر، کسی که تولید کننده‌ی اسپم است، اسپمری با روحیه‌ی خشن.

2. خَفنگ: اسپم بسیار خفن، اسپم‌هایی که توسط جفنگنده‌های کار درست تولید شود.

3. جِلفَنگ: اسپمی که جلف باشد، اسپمی رنگ و وارنگ که در آن از تکرار حروف به طور متوالی استفاده شده است، اسپمی به رنگ‌های صورتی و بنفش.


Smiley-happy114
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
(1392 دي 26، 10:20)باران.. نوشته است:
از آشپزی لذت ببرید چون تنها هنریه که میتونید باهاش چشم و قلب هر کسی رو شاد کنید53258zu2qvp1d9v 
 
من علاوه بر چشم و قلبم، شیکمم شاد میشه 4fvfcja
ولی عجب تاثیر قلبی داره آشپزی 22
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
میگم مگه قرار نبود تو تاپیک آشپزی غذاهای آسون بزاریم؟

خب پس چرا در حد لالیگا غذا میزارین؟؟؟؟

فکر یه کسایی که آشپزیشون لنگ میزنه و اول راه هستن هم باشین خب....به جون دخترم اگه منظورم خودم باشم1276746pa51mbeg8j
یا عباس
یه چند وقتیه که مصداق واقعی این عبارت که "فلانی عاشقه! گیج میزنه!" رو در خانه‌ی خود یافته‌ایم 4fvfcja


این داداشم از وقتی که با اون عروس محتمل آینده‌مون میره بیرون اینجوریه که مثلا
چند دقیقه به دیوار خیره میشه بعد با خودش میخندهSmiley-happy114
یا نگاه میکنه به زمین بعد لباشو به هم فشار میده حرص میخورهSmiley-happy114
یا قد نیم ساعت صداش میزنی بعد میری جلوش میگی "هوی!" میگه "هان؟ چی شده؟" Smiley-happy114


کلا واسه من اسباب سرگرمی شده بیچاره 4chsmu1 گناه داره 4chsmu1
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
(1392 دي 26، 15:50)آرشام نوشته است:
(1392 دي 26، 10:20)باران.. نوشته است:
از آشپزی لذت ببرید چون تنها هنریه که میتونید باهاش چشم و قلب هر کسی رو شاد کنید53258zu2qvp1d9v 
 
من علاوه بر چشم و قلبم، شیکمم شاد میشه 4fvfcja
ولی عجب تاثیر قلبی داره آشپزی 22

میگن آقایون بنده شکم هستن اینه ها Smiley-happy114

البته بلانسبت آقایون کانونی ...  4fvfcjaSmiley-face-cool-2 

خودمم همینطور تقریبا 4fvfcja
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
سلام بر همگی
خوب همه غذا رو دوست دارن دیگه 4fvfcja مگه شما بدتون می اد4fvfcja
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

(1392 دي 26، 19:20)Homa_a نوشته است:
(1392 دي 26، 15:50)آرشام نوشته است:
(1392 دي 26، 10:20)باران.. نوشته است:
از آشپزی لذت ببرید چون تنها هنریه که میتونید باهاش چشم و قلب هر کسی رو شاد کنید53258zu2qvp1d9v 
 
من علاوه بر چشم و قلبم، شیکمم شاد میشه 4fvfcja
ولی عجب تاثیر قلبی داره آشپزی 22

میگن آقایون بنده شکم هستن اینه ها Smiley-happy114

البته بلانسبت آقایون کانونی ...  4fvfcjaSmiley-face-cool-2 

الان فک کنم بد برداشت کردیدا! :P
منظورم این بود که عجب تاثیر قلبی داره آشپزی واسه خود آشپز! خیلی آرامش میده! Smiley-happy114 :P
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
سلام،

واقعا بهت افتخار ميكنم داداش آرشام،

خوشم مياد نذاشتي كانون بدون اسپمر بمونه.Smiley-happy1144fvfcja

خوبين؟ خوشين؟ سلامتين؟
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سلااااام
بلهه
خوبیم
خوشیم
سلامتیم
شما چطور؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
خداروشكر، منم خوبم

عاقا انقدر بحث غذا رو وسط نكشيد، دلتون واسه سربازا نميسوزه؟

به خدمت رفته ميداند مصيبت هاي بي غذايي را.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سلام

شما واقعا سربازی میرید آقا مهدی؟!4fvfcja

خدا قوت واقعاSmiley-happy114

داداشم 40 روزه که نیومده خونه، دلم براش حسابی تنگ شده13

امروز با داداش کوچیکم ریاضی کار میکردم یه دفعه وسط تمرین حل کردن چشمش افتاد به عکس داداشم با لباس سربازی

گفت دلم براش تنگ شده و یه دفعه زد زیر گریه1276746pa51mbeg8j

یه وایت برد کوچیک داره روش نوشت داداش ... دوست دارم
بهم گفت هیچوقت اینو پاکش نکن!

حالا وقتی خونه بود با هم مثل تام و جری بودنا4fvfcja
(1392 دي 27، 0:06)سنــا نوشته است: سلام

شما واقعا سربازی میرید آقا مهدی؟!4fvfcja

خدا قوت واقعاSmiley-happy114

داداشم 40 روزه که نیومده خونه، دلم براش حسابی تنگ شده13

امروز با داداش کوچیکم ریاضی کار میکردم یه دفعه وسط تمرین حل کردن چشمش افتاد به عکس داداشم با لباس سربازی

گفت دلم براش تنگ شده و یه دفعه زد زیر گریه1276746pa51mbeg8j

یه وایت برد کوچیک داره روش نوشت داداش ... دوست دارم
بهم گفت هیچوقت اینو پاکش نکن!

حالا وقتی خونه بود با هم مثل تام و جری بودنا4fvfcja

مثل دوتا آبجیا من4fvfcja
باهم که هستن مثل موشو گربه ان
از هم که دور میشن دو روز همو نبینن...
(1392 دي 27، 0:06)سنــا نوشته است: سلام

شما واقعا سربازی میرید آقا مهدی؟!4fvfcja

خدا قوت واقعاSmiley-happy114

داداشم 40 روزه که نیومده خونه، دلم براش حسابی تنگ شده13

امروز با داداش کوچیکم ریاضی کار میکردم یه دفعه وسط تمرین حل کردن چشمش افتاد به عکس داداشم با لباس سربازی

گفت دلم براش تنگ شده و یه دفعه زد زیر گریه1276746pa51mbeg8j

یه وایت برد کوچیک داره روش نوشت داداش ... دوست دارم
بهم گفت هیچوقت اینو پاکش نکن!

حالا وقتی خونه بود با هم مثل تام و جری بودنا4fvfcja
اي بابا، نگين تروخدا،

باور كنين سربازم، 1276746pa51mbeg8j

باز خوبه من هفته اي، دو هفته اي، اونم پنج شنبه جمعه ميام خونه،

دوستم افتاده شهر خودش، صبح ميره، ظهر مياد خونه42
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان