1394 تير 21، 22:58
1394 تير 21، 23:28
کیا بیدارن؟
فکر کنم تا سحر خوابم نبره
میتوانم خانوم شمام هستین؟ چی شد نتتون ؟ درست شد؟ رفتین پی اش؟
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 تير 21، 23:42
ویرایش شده
(1394 تير 21، 13:49)سها نوشته است:بههه..مدير مدييره(1394 تير 21، 11:17)می توانم نوشته است: یه چیز جالبی بگمسلام
من این قضیه اسم خیلی وقته باهم هست
یکی از اقایون کانون بود یه برادر 6 ساله داشت
یه مدت ندیده بودش
میگفت گریه کرده بوده که تلفن بزنید باهش صحبت کنم
پای تلفنم یه عالمه گریه کرده بوده که دلم برات تنگ شده
یکی هم که این آقای امید برادر بزرگه امید پس فردا
با یکی دیگه
این سه تا رو قاطی میکردم
یادش به خیر
اولی کی بود؟!؟
یادم نیست من!!
(1394 تير 21، 12:24)alOne but Happy نوشته است: سلام این بار تنها دفعه ای هست که اومدممممممممممممممم کانون و دلم تنگ شدددد برای روزای خوبی که اینجا داشتم کنار شماهااااا...خیلی دلتنگممممم...دلتنگ اون الون سابق...
فكر كنم منظور ميتوانم خانوم ،داداش milad milano هس كه قبلا omid بود،معمولا با اوشون اشتباه ميشدم:-؟ ولي اين جرياني كه گفتنو يادم نيست:-؟
حالا من يه سوال برام ايجاد شد،اگه من اميد فردا ام،داداش فسقليم پسفردا،بعد داداش وسطيه چي ميشه؟!:-؟
اميد نيمه شب فردا؟؟!
عههه اون خانووم..
عاقا ماا هممم دلمووون واسه الووووون خانوووم تنگ شده هسشاااا..حالا قديم و جديد كه نميدونم چه فرقي ميكنن ولي كلا..
اون در انتظار سال چهاررم هم كه زير اسمتوون عاااليه يعنييي
داداش به اميد خدا درووود و خوشامد(با يه شص سالي تاخير خوب دقيقا از زمان عضويت شما نبودم من عذر ميخوام )
اسم شما هم خيلي خووبه هاااا..
ما هم اگه خدا بخواد بيدااريم..
برنامه خواب ما هم كه كلا به هم ريخته،ديگه كلا بدنم عادت كرده كه عادت نكنه ،يعني سيكل خواب و فيزيولوژي بدنو همرو كلا زدم نابود كردماا
من الان دوباره وارد ماه رمضون شدم و از امروز بايد روزه بگيرم
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1394 تير 21، 23:49
نه نرفتم پی هیچی
کارام زمینه
دارم وقت هدر میکنم
دارم کتاب داستان میخونم
امیدفردا اسمشو یاد نگرفتم متاسفانه
وگرنه که میگفتم
ولی اسمش تو همین مایه های امید و اینا بود
گویا حال خواهرش خوب نبود و مارش مجبور شده بود بره پیش خواهرش و برادره رو هم که شش ساله بود با خودش برده بود
بیشتر یادم نیست
فعلا حال ندارم به قضیه اینترنت فکر کنم
کارای مهم تر از اون هست که به اونام حال ندارم فکر کنم
راستی به امید خدا چرا خوابش نمی بره؟
1394 تير 21، 23:52
ویرایش شده
نقل قول:خب نمیدونم چم شده این روزا... بیشتر شبا قبل سحر خوابم نمیبره یا اگرم ببره خیلی کم میبره. امروزم با اینکه دیشب نخوابیده بودم صبح 3-4 خوابیدم بعدش نخوابیدم. تا الان که باز خوابم نمیبره. ...راستی به امید خدا چرا خوابش نمی بره؟
خب چی شده میتوانم خانوم انقده بی حال شده حال نداره به هیچی فکر کنه؟
نقل قول: داداش به اميد خدا درووود و خوشامد(با يه شص سالي تاخير خوب دقيقا از زمان عضويت شما نبودم من عذر ميخوام )
اسم شما هم خيلي خووبه هاااا..
دمت گرم دادا. اقایی ... اختیار داری این چه حرفیه. عذر تقصیر از ماس که نیومدیم سر بزنیم به قدیمیا
ولی اسم شما قشنگتره
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 تير 21، 23:52
قاعدتا
شایدم سپیده دم
یا حتی دم اذان صبح
خلاصه اینم از ابتکارات مرد مجاهد
باید بقیه داستانم از خودش بپرسید
1394 تير 21، 23:55
پارسال بود یا پریسال ولی افتضاح بود شب تا سحر بیدار بودم بعدشم به زور خوابم می برد ولی باقی مانده روز زیاد میخوابیدم و بی حال بودم
کار بدنی میکنید که خسته بشید؟کار ذهنی؟چشمی؟
1394 تير 22، 0:03
همیشه آغاز راه دشوار است
عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد
اما در اوج
حتی از بال زدن هم بی نیاز است
عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد
اما در اوج
حتی از بال زدن هم بی نیاز است
1394 تير 22، 0:04
توضیح آنکه وقتی بین این دو تا مرددی میگی فردا پس فردا فلان کار رو میکنم؛
سوال دیگه ای هم بود در خدمتم
1394 تير 22، 0:16
بگو کی اومده؟؟؟
پسر پاک
خوبی پسر پاک؟
آقا من پ پ نمیتونم بفرستم بیخودی نرو تو پروفایل من که امیدی بهش نیست
1394 تير 22، 0:19
هر 8 ساعت یه بار
جیک ثانیه خوابش میبره
اگه افاقه نکرد،
کتاباشو باز بکنه دو سه خط بخونه
بیشتر نشه که ممکنه بره تو کما
1394 تير 22، 0:20
یه فکری به حال بی خوابی منم بکنید.
نه بابا این روزا جز نت گردی هیچ کار خاصی نمیکنم
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 تير 22، 0:21
چه خوشگل شدهههه
سلام بچه هااااا
همگی سلااام
سلام میتوانم یا به عبارتی میتی خانوم سابق
نیشم تا بنا گوش باازه
اینجا چه خوشگله خخخخ
و امروز ....پذیرش پاسخ همه دردهای من است....
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم........که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود.............به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
سپاس شده توسط
1394 تير 22، 0:26
وقتی آدم سالی به دوزاده ماه یاد دوستان پارسال و آشناهای امروز رو یاد نکنه
می شه داستان حضرت والا
آقا ایده درس خوندن خیلی ایده ی خوبیه
ولی فعلا نیت نکنید
تازه پسر پاک اومده
پسر پاک چه خبر؟