1394 بهمن 22، 10:47
سپاس شده توسط
1394 بهمن 22، 17:14
ممنون از خوش آمدگویی تون می توانم خانم
چی فکر کردید؟
این بچه این قدر افتاده است که حتا تولد خودشم مستقیم اشاره نمی کنه...
محل بعدی که بهتون پیشنهاد می کنم، صندلی داغ عاشق هست...
هم حسابی سر به سرش بذاریم... هم ازش یاد بگیریم... هم بپرسیم از رمز و راز ارتباط صمیمانه اش با غورباقه ها...
و
خدا به همه دردها تسکین بده ان شالله...
دل درد و زانو درد و دندون درد و سردرد و ...
سپاس شده توسط
می توانم ، زینبی ، خانوم لبخند ، شازده کوچولو ، عاشق فاطمه زهرا ، طاهر ، نمیدانم ، پارادایس ، آقای ضربتی ، Queen ، دکتر آرش! ، سها ، Alireza 68
1394 بهمن 24، 10:22
من چشمام خیلی زشت شده ایا خوشگل میشه؟
دوم لاغر شدم ایا هیکلم برمیگرده؟
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 14:51
(1394 بهمن 24، 10:22)پسر آریایی نوشته است: سلام بچه هایی ک خیلی از روزای پاکیشون میگذرد
من چشمام خیلی زشت شده ایا خوشگل میشه؟
دوم لاغر شدم ایا هیکلم برمیگرده؟
رفیق !! برادر !! داداشم!!1
برگشتن یا برنگشتنش رو نمیدونم اما یه چیزی رو خوب میدونم ، اگه همین الان جلوی ضرر رو بگیریم خیلی بهتره !!
من که تصمیم قطعی خودم رو گرفتم که ترک کنم ....امیدوار هم هستم که وضعیت مشابهی که با شما دارم، هر چه زود تر به حالت عادیش برگرده ....
به همین خاطر سعی میکنم ورزش کنم ، خ.ا نکنم ، از این به بعد هر چی هم دم دستم میاد بریزم توی حلقم تا کمبود ماده حس ننکنم.
راستش من بعد این چند سال به این نتیجه رسیدم که یه سری چیزا همیشه برای یک موضوع اصل حساب میشه و یک سری چیزا حاشیه.........
چه توی درس خوندن و چه توی شغل و چه توی ترک خ.ا و ....
الان هم به نظرم فقط تمام سعیتو بکن که ترک کنی ، بقیه ش خود به خود درست میشه .
یادمه یه زمانی که خیلی سنم کم بود به داییم گفتم : دایی هدفام خیلی زیاده .....اونم در اومد گفت : بزرگترین هدفت چیه /؟؟ ....گفتم : مثلا فلان چیز!!....اونم گفت: همون اصله و اونو پیش بگیر بقیه ی هدفات خود به خود به خاطر هدف اصلیت ،پشت بندش خودشون میان!!
1394 بهمن 24، 15:05
خوب الان من نتیجه گرفتم که بی کس تر از خودم خودمم....
اصلا اون چند تا پست بالا که در مورد تولد خوندم یهو انگار یه چیزی یواش(؟!) خورد تو سرم !!!
ای دل غافل!!! پیر شدیم و نه زنی نه بچه ای نه عروسی !!!....هییییییییی
الان باید صدای انگ و اونگ بچه م یا نوه هام بیست تا کوچه اونطرف ترو پر میکرد!!
هییییی
هیچکس مثل مانیست ...توی سن بیست و چهار هزار تا آرزوی بر باد رفته دارم.
دوستان هیچ کدوم از حرفارو جدی نگیرین همه ش شوخی بود
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 18:48
خیلی دلم تنگ شده بود دیگه نتونستم جلو خودمو بگیرم...
اینجا برام مثل یه پناهگاهه...وقتی میبینم 95 درصد اطرافیا اینکارارو میکنن احساس میکنم تنها ترین ادم روی زمینم...
بهم گفتن دیگه یادش نیوفت....ولی نمیشه...
این نیاز انگار همیشه هست...
راستی نمیدونم چند وقته پاکم...شاید یه سال شده باشه .....
زندگیم رو با سختی جلو میبرم و هنوز نباختم...
تو این مدت فهمیدم قدر خیلی چیزارو ندونستم.... قدر فرصتامو...قدر دوستای خوبم...
اون دختری که به خاطر کاراش پناه برده بودم به اقا عطا که کمکم کنه از شرش خلاص بشم الان میفهمم چه فرشته ایی بوده....
چون افتادم توی دنیای با کلاس و کثیف ادمای دانشگاه....
کسایی که بهشون اعتماد داشتم عوضی از اب درومدن!
ولی حس میکنم دیگه قدرتشو ندارم برگردم پیش اون فرشته! حالا این منم که لیاقتشو ندارم..
نمیخوام دوستای کانونیم رو همینطور از دست بدم...
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 19:02
ویرایش شده
(1394 بهمن 24، 14:51)بابا لنگ درازم نوشته است:متن اخرت داداش خیلی روم تاثیر گذاشت ...هدفت چیه؟...همونو دنبال بگیرم بقیه خودشون میاد(1394 بهمن 24، 10:22)پسر آریایی نوشته است: سلام بچه هایی ک خیلی از روزای پاکیشون میگذرد
من چشمام خیلی زشت شده ایا خوشگل میشه؟
دوم لاغر شدم ایا هیکلم برمیگرده؟
رفیق !! برادر !! داداشم!!1
برگشتن یا برنگشتنش رو نمیدونم اما یه چیزی رو خوب میدونم ، اگه همین الان جلوی ضرر رو بگیریم خیلی بهتره !!
من که تصمیم قطعی خودم رو گرفتم که ترک کنم ....امیدوار هم هستم که وضعیت مشابهی که با شما دارم، هر چه زود تر به حالت عادیش برگرده ....
به همین خاطر سعی میکنم ورزش کنم ، خ.ا نکنم ، از این به بعد هر چی هم دم دستم میاد بریزم توی حلقم تا کمبود ماده حس ننکنم.
راستش من بعد این چند سال به این نتیجه رسیدم که یه سری چیزا همیشه برای یک موضوع اصل حساب میشه و یک سری چیزا حاشیه.........
چه توی درس خوندن و چه توی شغل و چه توی ترک خ.ا و ....
الان هم به نظرم فقط تمام سعیتو بکن که ترک کنی ، بقیه ش خود به خود درست میشه .
یادمه یه زمانی که خیلی سنم کم بود به داییم گفتم : دایی هدفام خیلی زیاده .....اونم در اومد گفت : بزرگترین هدفت چیه /؟؟ ....گفتم : مثلا فلان چیز!!....اونم گفت: همون اصله و اونو پیش بگیر بقیه ی هدفات خود به خود به خاطر هدف اصلیت ،پشت بندش خودشون میان!!
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 19:35
سلام اقا درخشنده
خوبی؟
مام خیلی دلمون برات تنگ شده بود
خیلی جاتون خالی بود واقعا
خودتونو نبازید
حتما کسایی مثل شما پاک و درست حسابی پیدا می شه اون طرفا
افرن بر شما که یک ساله شدید
مبارکتون باشه
التماس دعا
1394 بهمن 24، 20:23
ویرایش شده
یکی از کسایی ک پروفایل ش رو باز کردم و رفتم ک پیام بذارم همین درخشنده عزیز بود
ولی نمیدونم چرا اونجا ک رفتم بی هیچ حرفی بستمش
شاید پیش خودم گفتم درخشنده ک دیگه رفته، پیام گذاشتن یا نذاشتن من چ فرقی به حالش میکنه؟!
ک البته الان به این نتیجه رسیدم اشتباه کردم...
حالت چطوره مرد بزرگ؟
خیلی صفا آوردی . تو بگو منور کردی اصلا
میگفتی به عاشق می گفتم برات گوسفند زمین بزنه
این مدت ک نبودی بچه ها ی روز درمیون سراغت رو می گرفتن
خعلی از برگشتنت خوشحال شدم
راستی امروز روز جشن میلاد حضرت زینب کبری است
مبارکا باشه این فرخنده میلاد بر همگی کانونی های عزیز
و البته امروز روز پرستار هم هست
تبریک میگم این مناسبت رو اول به پرستار جمع مون درخشنده عزیز و بعد هم به سایر رفقا
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 20:55
با ما باشید
موفق باشید
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 21:15
(1394 بهمن 24، 20:23)طاهر نوشته است: امروز صفحه اول رهروان رو باز کردم و از بین اسمای لینک دار ک توش قرار داده شده بود داشتم همین جور اسامی رو نگاه می کردم
یکی از کسایی ک پروفایل ش رو باز کردم و رفتم ک پیام بذارم همین درخشنده عزیز بود
ولی نمیدونم چرا اونجا ک رفتم بی هیچ حرفی بستمش
شاید پیش خودم گفتم درخشنده ک دیگه رفته، پیام گذاشتن یا نذاشتن من چ فرقی به حالش میکنه؟!
ک البته الان به این نتیجه رسیدم اشتباه کردم...
حالت چطوره مرد بزرگ؟
خیلی صفا آوردی . تو بگو منور کردی اصلا
میگفتی به عاشق می گفتم برات گوسفند زمین بزنه
این مدت ک نبودی بچه ها ی روز درمیون سراغت رو می گرفتن
خعلی از برگشتنت خوشحال شدم
راستی امروز روز جشن میلاد حضرت زینب کبری است
مبارکا باشه این فرخنده میلاد بر همگی کانونی های عزیز
و البته امروز روز پرستار هم هست
تبریک میگم این مناسبت رو اول به پرستار جمع مون درخشنده عزیز و بعد هم به سایر رفقا
اوه روز پرستار رو هم یادتونه مرسی...
افتادم بخش اطفال کلی نینی اونجاست همشون عشقن... ولی هرکی میخواد بیاد پرستاری بگید نیاد.... نصف بیشتر روزا بچه ها به انصراف فکر میکنن
تحمل بیمارستان واقعا سخته و پرستار بیمارستان بودن ازون بدتر....
ازش چیزی نگم بهتره...ایشالاه همه همیشه سالم باشن و قدر سلامتیشونو بدونن....
هرشغلی دارید باهاش کیف کنید...
--------------
بابالنگ درازه گلم مرسی...
خوشحالم که باهاتون اشنا شدم...
-------
(1394 بهمن 24، 19:35)می توانم نوشته است: وااااااای
سلام اقا درخشنده
خوبی؟
مام خیلی دلمون برات تنگ شده بود
خیلی جاتون خالی بود واقعا
خودتونو نبازید
حتما کسایی مثل شما پاک و درست حسابی پیدا می شه اون طرفا
افرن بر شما که یک ساله شدید
مبارکتون باشه
التماس دعا
سلام خانوم میتوانم...
لطف دارید....پاکیه ما که هیچی نیست جلوی خیلیا.... از بس بدی توی دنیا زیاد شده کارای خوبمون خیلی زیاد
دیده میشه...
ادمای گناهکار (حالا به بقیه گناها کاری ندارم...همین فیلم دیدن رو میگم) تحمل دیدن پاکیه بقیه رو ندارن.... میخوان خوردشون کنن...
یا کاری کنن اونا هم مثل خودشون بشن.....
سپاس شده توسط
1394 بهمن 24، 21:47
آقا چشم ما روشن...
خیلی خوش اومدید..
کی بشه همینطوری دوستای دیگه ای ک رفتن هم بیان...
یاعلی.
سپاس شده توسط