امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1397 مهر 5، 23:03)atrisa نوشته است: چقدر شماها آدم خوشبختی هستید ک ی دوست کانونی و از دست ندادین1
آتریسا هستم با فشار 6 از بیمارستان مزاحم میشم1
اورژانسی فرستادنم برا سرم 4chsmu1

سلام
ان شاءالله حالتون بهتر شه خانوم آتریسا .
این متن پایین رو فقط خانوم آتریسا بخونن چون بقیه کلا متوجه نمیشن چی گفتم .

تو خونه ی ما اگه رو به موت هم باشیم مامانم معتقده کهلیگ اوتی و یارپیز دم کن بخور خوب میشی !

یعنی حتی بیماری لاعلاج هم بگیریم اینو دم میکنه به زور میریزه تو حلق ما

وضعیت طوری میشه که آدم مجبوره خوب بشه تا از زیر شکنجه بیاد بیرون

جدیدا مامان بزرگم از ترکیب این دو گیاه و چندتا گیاه دیگه یه ماده ی قرمز رنگی درست کرده و معتقده که برای درمان سوختگی مناسبه !

اسمش رو هم گذاشته "یانیق داواسی" تو فامیل هم به اسم خودش ثبت رسمیش کرده!

حالا کافیه یه جایی از بدنت بسوزه سریع میرن اینو میارن میزنن به زخم ؛ یعنی جوری میسوزونه که آدم راضیه اون بخش بدنش قطع عضو بشه تا سوزش این پاماد تموم شه

کلا خاصیت این دارو اینه که آدم بعد از سوختگی مجبوره خودش سریعا خوب شه ! چون اگه سوختگی خوب نشه این پماد بلایی سرت میاره که زندانی سیاسی زیر شکنجه همچین بلایی سرش نمیاد . 

کلا خانواده ی ما ساختمان پزشکانه

مامانم متخصص داخلی و مغز و اعصاب
مامان بزرگم متخصص سوختگی ؛ پوست و چین و چروک
عمه جان هم متخصص چیخیخ سینیق و گوموج!

حالا شما هم سعی کنین سریعتر خودتون خوب شین وگرنه میگم دکتر داخلی بیاد ببندت به  کهلیگ اوتی و یارپیز
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
(1397 مهر 6، 0:13)رامین. نوشته است:
(1397 مهر 5، 23:03)atrisa نوشته است: چقدر شماها آدم خوشبختی هستید ک ی دوست کانونی و از دست ندادین1
آتریسا هستم با فشار 6 از بیمارستان مزاحم میشم1
اورژانسی فرستادنم برا سرم 4chsmu1

سلام
ان شاءالله حالتون بهتر شه خانوم آتریسا .
این متن پایین رو فقط خانوم آتریسا بخونن چون بقیه کلا متوجه نمیشن چی گفتم .

تو خونه ی ما اگه رو به موت هم باشیم مامانم معتقده کهلیگ اوتی و یارپیز دم کن بخور خوب میشی !
یعنی حتی بیماری لاعلاج هم بگیریم اینو دم میکنه به زور میریزه تو حلق ما
وضعیت طوری میشه که آدم مجبوره خوب بشه تا از زیر شکنجه بیاد بیرون
جدیدا مامان بزرگم از ترکیب این دو گیاه و چندتا گیاه دیگه یه ماده ی قرمز رنگی درست کرده و معتقده که برای درمان سوختگی مناسبه !
اسمش رو هم گذاشته "یانیق داواسی" تو فامیل هم به اسم خودش ثبت رسمیش کرده!
حالا کافیه یه جایی از بدنت بسوزه سریع میرن اینو میارن میزنن به زخم ؛ یعنی جوری میسوزونه که آدم راضیه اون بخش بدنش قطع عضو بشه تا سوزش این پاماد تموم شه
کلا خاصیت این دارو اینه که آدم بعد از سوختگی مجبوره خودش سریعا خوب شه ! چون اگه سوختگی خوب نشه این پماد بلایی سرت میاره که زندانی سیاسی زیر شکنجه همچین بلایی سرش نمیاد . 
کلا خانواده ی ما ساختمان پزشکانه
مامانم متخصص داخلی و مغز و اعصاب
مامان بزرگم متخصص سوختگی ؛ پوست و چین و چروک
عمه جان هم متخصص چیخیخ سینیق و گوموج!
حالا شما هم سعی کنین سریعتر خودتون خوب شین وگرنه میگم دکتر داخلی بیاد ببندت به  کهلیگ اوتی و یارپیز
Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) 
آقا رامین من فکر میکردم فقط خانواده ی ما اینجوریه....
فقط تو خونه ی ما درمان همه چیز اوزرریح هست...مامانم فقط ماورباهاش خفه میکنه...
بعد متخصص سینخچی هم مادر بزرگمه ک تا استخوان هارو جابجا نکنه دست بردار نیست1
و اینکه من بخدا فشارم 6بو د رسیدم دکتر اورژانسی گفت برو سرم داری میمیری قبلش ک خونه بودم مامانم یارپیز آورده بود میگفت ب زور بخواب خوب میشی..رفتم دکتر دیدم داشتم میمردم.. 53258zu2qvp1d9v 
ماهم از این ساختمان پزشکان داریم با پزشکان مجرب  Khansariha (56) Khansariha (56)
(1397 مهر 6، 0:19)atrisa نوشته است: Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) 
آقا رامین من فکر میکردم فقط خانواده ی ما اینجوریه....
فقط تو خونه ی ما درمان همه چیز اوزرریح هست...مامانم فقط ماورباهاش خفه میکنه...
بعد متخصص سینخچی هم مادر بزرگمه ک تا استخوان هارو جابجا نکنه دست بردار نیست1
و اینکه من بخدا فشارم 6بو د رسیدم دکتر اورژانسی گفت برو سرم داری میمیری قبلش ک خونه بودم مامانم یارپیز آورده بود میگفت ب زور بخواب خوب میشی..رفتم دکتر دیدم داشتم میمردم.. 53258zu2qvp1d9v 
ماهم از این ساختمان پزشکان داریم با پزشکان مجرب  Khansariha (56) Khansariha (56)

وای اوزرریح . یعنی خفه میشه آدم
کافیه تو خونه یدونه عطسه کنی یا اینکه یکم دماغت بخاره ؛ یه دود غلیظی هول میدن تو لوزوالمعده ت که دیگه جرات نکنی بخوایی به عطسه ی دوم فکر کنی
اسپند که تو عطاری ها میفروشن خیلی خوبه ؛ شیک و باکلاس!
ولی اوزرریح که خودشون جمع میکنن و خشک میکنن افتضاح دود میده . یه دود سیاه غلیظی که انگار داره از اگزوز در میاد . قشنگ هم میان میگیرن تو صورت ادم یعنی تا چند ثانیه اکسیژن به مغزش نمیرسه
قبلنا یادمه همه جمع میکردن و باهاش یه نقش قشنگی میبافتن . تو خونه ها میرفتی از دیوار آویزون بود . خیلی قشنگ بود

ان شاءالله که زودتر حالتون بهتر بشه  53

...........

خواهرزاده م چند روزیه داره میره مدرسه . چقدر با نسل ماها متفاوته  53258zu2qvp1d9v

ما نسلی بودیم که تا اواسط مهر با یه خط کش داشتیم گوشه های دفتر رو خط کشی میکردیم و دفترهامون رو جلد میکردیم  65

خط کشی کردن دفترها رو یادتونه؟ خیلی پروژه ی داغونی بود خداییش  4chsmu1

به نسل امروز بگی دفترامون خط کشی نداشت اصلا نمیفهمه یعنی چی ...

به خواهرزاده م یدونه عروسک دادن و یکم خمیر بازی و کمی هم اسباب بازی فکری برای مهارت آموزی ! ما نهایت کار مهارتی که تو مدرسه انجام میدادیم این بود که مداد قرمز رو برمیداشتیم و نوک زبونمون رو بهش میزدیم تا قشنگ پر رنگ شه بعد لبمون رو باهاش قرمز میکردیم  4chsmu1

مهارت خیلی داغونی بود ولی خب تو دوران خودش شبیه جوکر میشدیم  4chsmu1
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
❁﷽❁..ذکر روز جمعه{اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ..خدایا بر محمد و خاندانش درود بفرست} السَّلامُ عَلیك یااَباصالِحَ المهدی(عج).. سلام اگر با لبخند همراه باشد. حکم شاخه گلی پر از احساس را دارد که به قلب التیام میبخشد؛؛؛؛ وَ قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ.. و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر را بر زبان آرند.. (سوره اسرا– 17) سلااااام ... خوشرنگ ترین لحظات دنیا را با لحظه هایی پر از شادی و زیبایی براتون آرزومندم....۹۷/۷/۶



[تصویر:  16615233-4568-l.jpg]
- بگو دوچرخه

+ دوچرخه

- سیبیل بابات میچرخه

و در ادامه هِر هِر هِر ؛ کِر کِر کِر ؛ خنده از اعماق وجود و غش رفتن عضلات

این نهایت تفریح ما تو دوران اول ابتدایی بود ...  53258zu2qvp1d9v

حالا خواهر زاده م رو میبینم از الان من بیشتر تفریح داره  65

مدرسه چه جای قشنگیه برای اینا ...

حرف آ رو بهشون یاد دادن ؛ بعد بجای تکلیف شب بهشون خمیر بازی دادن گفتن حرف آ رو باهاش بسازین بیارین مدرسه

کلا شوق و ذوق داره بره مدرسه مثل دوران ما نیست به زور میرفتیم مدرسه

حالا این مدرسه دولتی هم هست . رفتم مدرسه شون میز تک نفره دارن ! من اولین باری که روی میز تک نفره نشستم دوران دانشگاه بود  65

تو مدرسه همیشه تو یه نیمکت 3 نفر میشستیم ...

همیشه هم روی میز پر از یادگاری بود و زیر میز پر از پوست نارنگی .
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
پوست نارنگی Khansariha (13)
 سپاس شده توسط
چه بازیایی تو مدرسه میکنن؟
بازی های کمک آموزشی!!!

[تصویر:  nasimhayat.png]
داشتم پست های قدیمی رو میدیدم اینو پیدا کردم ...

تقریبا یاد محله امیر حسین غیاثی تو خندوانه افتادم 4fvfcja



(1393 شهريور 24، 21:39)رامین. نوشته است: 4fvfcja

یعنی بعضی وقتا یه صحنه هایی میبینم میخوام دیوارو گاز بگیرم 

ما محلمون تو جنوب تهران بالاشهر محسوب میشه 4 کلا محله ی خیلی خاصیه ؛ زیاد هم جنوب نیست از وسط نقشه یکم پایین تره 4fvfcja

واقعا خیلی جای خاصیه ؛ فرهنگ خاص خودشو داره ؛ کلا این محله از ایران جداست 4fvfcja بعضی از صحنه هایی رو دیدم که فقط همینجا میشه دید ؛ خارج از اینجا عمرا اتفاق نیوفته ...

رفته بودم عابر بانک دیدم یارو به شدت داره با دگمه ور میره ... عقب تر واییستاده بودم کارش تموم شه برم پول بگیرم دیدم هی داره دگمه رو فشار میده عابر بانک بدبخت هم هر بار که این دگمه رو میزد هی میگفت بیییییییب منم عقب تر واییتاده بودم فقط داشتم صدای بیب بیییییب بییییییییییییییییییییب دستگاه رو میشنیدم

یه دفعه دیدم یارو یه قدم اومد عقب تر ؛ خودشو ول کرد رو دستگاه عابر بانک ؛ انگشت شستش رو گذاشت رو دگمه و کف دست چپش هم گذاشت رو انگشت شستش ؛ لب پایینیش رو داشت گاز میگرفت و با تمام قدرت دگمه رو فشار میداد ؛ دستگاه بدبخت هم فقط یه سره میگفت بیییییییییییییییییییییییییییب 

4-5 ثانیه ای تو همین حالت بود یعنی چند ثانیه دیگه ادامه میداد دگمه کامل میرفت داخل دستگاه ؛ دید اینجوری اثری نداره برگشت داشت اینور اونورشو میگشت ؛ فکر کنم دنبال قلم چکش بود 4fvfcja
بهش گفتم آقا طوری شده ؟ برگشت گفت دگمه ش کار نمیکنه ! میگم خب وقتی دگمه رو میزنید صدای بیب که میاد یعنی داره کار میکنه دیگه ؛ میگه اگه کار میکنه پس چرا اون صفحه ش نمیاد ؟ میگم کدوم صفحه ؟ میگه همون که وقتی برداشت وجه رو میزنی همون صفحه ای میاد که یه مبلغی رو انتخاب میکنی و پول میده !

رفتم جلو دیدم همه گزینه ها ؛ انتقال وجه و دریافت موجودی و شارژ و .... همگی پررنگن ولی گزینه ی دریافت وجه کمرنگه یعنی دستگاه پول نداره ...

یعنی اون لحظه میخواستم با سر برم تو دیوار ... میگم خب آقا پول نداره ؛ قبول نمیکنه میگه صفحه ش باید بیاد بعد بنویسه پول نداره ؛ هر چه کردم نتونستم توجیه ش کنم این گزینه ای که روشن نیست یعنی اینکه دستگاه پول نداره ... آخر مجبور شدم من قبول کنم که دستگاه خرابه و پول نمیده ؛ باید بریم از یه دستگاه دیگه پول بگیریم 4fvfcja یعنی آخه دیگه تا چه حد ؟ 4fvfcja

...............

یبار هم یه اتفاق خیلی جالب افتاد من خونه نبودم ؛ اون شب من خوابگاه بودم الان که دو سال داره ازش میگذره هنوزم حسرت میخورم که چرا اون شب خونه نبودم و این سوژه رو از دست دادم 4fvfcja

میگن نصف شب تقریبا نزدیکای ساعت 3 میشد ؛ همه خواب بودن یه دفعه یه صدای خیلی بلندی اومد ؛ جوری که شیشه های خونه داشت میلرزید

همه از خواب پریده بودن حتی همه همسایه ها هم از پنجره و بالکن اومده بودن بیرون رو نگاه میکردن که چه اتفاقی افتاده

همه خوابن یه دفعه همه با ترس و لرز با یه صدای بلند و خیلی خیلی بم از خواب میپرن

باب ؛ باب ؛ باب ؛ باب ؛ دَرهَ باب ؛ باب ؛ باب ؛ باب

رفیقم میگفت همینجور بدون کفش و دمپایی فقط پریدم تو کوچه ببینم چی شده 

رفتن پایین دیدن نیسانیه جفت درارو باز کرده رو هر در دو تا باند بسته و یه ساب هم گذاشته جلوی پای شاگرد ؛ صدای ضبط رو تا آخر زیاد کرده داره الکس گوش میده 4fvfcja

یعنی هنوزم که هنوزه دارم حسرت میخورم که چرا اون لحظه اونجا نبودم اون صحنه رو ببینم 4fvfcja یارو تازه سیستم بسته بود نصف شب اومده بود وسط محل تست کنه ببینه صداش چجوریه 4fvfcja
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
(1397 مهر 6، 23:58)رامین. نوشته است: - بگو دوچرخه

+ دوچرخه

- سیبیل بابات میچرخه

و در ادامه هِر هِر هِر ؛ کِر کِر کِر ؛ خنده از اعماق وجود و غش رفتن عضلات

این نهایت تفریح ما تو دوران اول ابتدایی بود ...  53258zu2qvp1d9v

حالا خواهر زاده م رو میبینم از الان من بیشتر تفریح داره  65

مدرسه چه جای قشنگیه برای اینا ...

حرف آ رو بهشون یاد دادن ؛ بعد بجای تکلیف شب بهشون خمیر بازی دادن گفتن حرف آ رو باهاش بسازین بیارین مدرسه

کلا شوق و ذوق داره بره مدرسه مثل دوران ما نیست به زور میرفتیم مدرسه

حالا این مدرسه دولتی هم هست . رفتم مدرسه شون میز تک نفره دارن ! من اولین باری که روی میز تک نفره نشستم دوران دانشگاه بود  65

تو مدرسه همیشه تو یه نیمکت 3 نفر میشستیم ...

همیشه هم روی میز پر از یادگاری بود و زیر میز پر از پوست نارنگی .

اگه الان مدرسه ها این طوری شده جای بسی خوشحالیست
 دوستای گلـــــم سلام
منو یادتونه؟
یه چندماهی میشه نیستم، بخدا دلم برا همتون تنگ شده 302

خوبین ان شالله؟
چه روزای خوبی داشتم اینجا، چه تعهدی داشتم به بچه ها
چه خوش میگذشت. من اینجا یاد گرفتم معنای اراده رو...دلم خیلی تنگ شده برا اون روزا
یهو کارام شلوغ شد سرم خیلی شلوغ شد. چون خونه هم هنوز نت نداریم نمیشد بیام. با گوشی هم سخته

4روز پیش داییم فوت کرد Shy  حالم خیلی گرفته ست. دست و دلم به کار نمیاد

دلم خیلی تنگ شده بود براتون 53258zu2qvp1d9v دوستتون دارم 302 302 302
[img=0x0]http://avazak.ir/Java/line/Avazak.ir-Line5.gif[/img]


    
       کارگاه آموزشی تالار مسابقات

       کنترل نگاه و ذهن                                               مسابقه بهترین ها

             قرار عاشقی                                   نماز و روزه های قضا و مستحبی[img=0x0]http://dingo.care2.com/c2c/emoticons/star.gif[/img] 
                                                                                      
جشن پاکی مسابقات   


[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8236215876/u2kig0x2xk6igwj759y.jpg[/img]
317 317 317 سلام به کانون و کانونیاااااا  317 317 317
 سپاس شده توسط
سلاااام انیس جان

خیلی از دیدن ارسالت خوشحال شدم. جالبه همین یکی دو روز پیش اسمت رو تو مسابقه ی بهترین ها دیدم و به یادت افتادم.
فوت داییت رو تسلیت میگم. روحشون شاد. 53
خوشحال میشیم بیشتر به کانون سر بزنی.




سلااااااام آقای اراده
به نظر پرانرژی میایند 317
(1397 مهر 9، 18:16)Queen نوشته است: سلاااام انیس جان

سلااااااام آقای اراده
به نظر پرانرژی میایند 317
سلاام 
آره  دقیقا  128fs318181 4fvfcja
 سپاس شده توسط
(1397 مهر 9، 11:53)انیس نوشته است:  دوستای گلـــــم سلام
منو یادتونه؟
یه چندماهی میشه نیستم، بخدا دلم برا همتون تنگ شده 302

خوبین ان شالله؟
چه روزای خوبی داشتم اینجا، چه تعهدی داشتم به بچه ها
چه خوش میگذشت. من اینجا یاد گرفتم معنای اراده رو...دلم خیلی تنگ شده برا اون روزا
یهو کارام شلوغ شد سرم خیلی شلوغ شد. چون خونه هم هنوز نت نداریم نمیشد بیام. با گوشی هم سخته

4روز پیش داییم فوت کرد Shy  حالم خیلی گرفته ست. دست و دلم به کار نمیاد

دلم خیلی تنگ شده بود براتون 53258zu2qvp1d9v دوستتون دارم 302 302 302

سلام انیس خانم  303
بله که یادمونه  128fs318181
الان خوبید اوضاعتون خوبه ؟
تسلیت بابت داییتون  Hanghead
سر بزنید بهمون کانون به یاران قدیمیش نیاز داره  Khansariha (69)
 سپاس شده توسط
(1397 مهر 9، 18:20)آقای اراده نوشته است:
(1397 مهر 9، 18:16)Queen نوشته است: سلاااام انیس جان

سلااااااام آقای اراده
به نظر پرانرژی میایند 317
سلاام 
آره  دقیقا  128fs318181 4fvfcja

پر انرژی بودنتون علت خاصی داره؟ 4chsmu1
تا ته قضیه رو درنیارم ول کن نیستم Gigglesmile
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان