انجمن شبانه روزی

[m.amin]

مرجان خانم حالا نوبت شماست میتونی گیسای محسن رو بکشی چیزی نمیگه

[صابر..]

این پایین بقل اسم من یک ستاره هست
کسی می دونه چیه اون

نکنه تارک ستاره دار شدم
یعنی بزودی اخراج می شم

بعد می برنم اوین

[Ethereal]

علیرضا و امین ممنون

مرجان جان! گل دخترا که خسته نمیشن


بچه ها با انرژی جلو بریننننننننننننننننننننننننننننن


اگه کسی افتاد اشکال نداره، پاشین و با انرژی ادامه بدین

ما می تو نیـــــــــــــــــــــــــــــــم

به افتخار خودمون

هیپ هیپ

هوراااااااااااااااااااا


هیپ هیپ
هوراااااااااااااااااااااا

هیپ هیپ
هوراااااااااااااااااااا

ما رفتیم

[m.amin]

محسن جان چرا نامحسوس میای کانون؟!:smiley-yell:

[صابر..]

امین جان من گیس ندارم

4 تا شیوید مو دارم
اونهم اگه بتونم تا آخر ماه که میخواهم برم خواستگاری اونها رو نگه دارم خیلی خوب می شه

---

e

من نمی دونستم اینجوریه
من مرد نامرئی ام الان

پس برم یک کم شیطونی کنم فعلا

[gmarjang]

یعنی بزودی اخراج می شم

بعد می برنم اوین

1 ستاره اینجا دو تا هم که حراست دانشگاه بهت داده. اوین چیه مستقیم میبرنت واسه اعدام:13:
امین جان محسن اگه گیس داشت اینجا نبود که یکی پیدا میشد زنش بشه....

[m.amin]

محسن مو نداری اونوقت بچه هارو اذیت میکنی؟
پس خانما چطوری تلافی کنن؟

[صابر..]

اگه با اعدام من دل یک سری از دوستانم شاد می شه

من حاضرم

فقط موقع اعدام چشام رو نبندید
چون می خواهم خنده رو رو صورت دوستام ببینم

---

اوه سها خانم اومد
مخلصیم مامانی ( میبینی می خوان من رو بکشند (موش مردگی خفیف))

---

وا

من که مخفی ام چرا خودم رو لو می دهم

[Amirhossein18]

از ماست که برماست امیر حسین جان.............چند روزی نبودم چون دیگه نمی خواستم بیام...................... اراده ی قوی ای دارم....بهتون قول میدم دیگه سراغش نرم..............هر دفعه که سراغش رفتم فقط به خاطر این بود که بهم تسکین میداد.....نه به خاطر لذتی که میداد........ چون لذت ش بعد یکی دو سال واسم زهر مار شد...............................فقط یه روز نماز نخوندم و تنبلی کردم..........بعد یه ماه سحر خیزی نماز صبحام غذا شد......پس میرسیم به اون جمله ای که بالا گفتم:از ماست که بر ماست.......................................................................................................................... بی خیال......یه چند روز دیگه دوباره میشم همون ی که بودم............الان می خوام برم یه سر به چکاوک خانوم تو تاپیکش بزنم..............فک کنم بیشتر به اونجا نیاز دارم تا اینجا....... شرمنده امام علی هم شدم.......خدا منو ببخشه

آخ آخ آخ ، گفتی
منم خیلی وقتا یادمه شکستم از قضا شدن یه نماز شروع شد ، بعدش یه نماز دیگه... بعدش چند روز نماز نخوندم ... بعدشم......
درس بگیر از این اتّفاق
نذار دیگه تکرار بشه

[m.amin]

محسن دیگه اینقدر هم سنگ دل نیستیم که فکر میکنی

[gmarjang]

اگه با اعدام من دل یک سری از دوستانم شاد می شه


مخلصیم مامانی ( میبینی می خوان من رو بکشند (موش مردگی خفیف))

چرا دهن لقی میکنی بی جنبه؟؟؟؟مامان سها رو صدا میکنی؟؟؟؟اووون بارو بگم به مامان سها؟؟؟؟

[صابر..]

مامان دروغ میگه :smiley-yell:
خودش گفت ، بیا


هیچ کی نمی فهمه

تازشم ،از کیف تو یک دونه پول سبز ورداشت رفت با دوستاش بستنی خریدن خوردن ، و فقط واسه من یک شکلات موچولو خریده بود

---

امین جان محسن اگه گیس داشت اینجا نبود که یکی پیدا میشد زنش بشه....

نه بابا من اینجا نیومدم واسه پیدا کردن یک دختر خوب ، که بگیرمش

[m.amin]

سها خانم بیا این بچه هاتونو از کف تاپیک جمع و جور کنید

---

الانه که دعوا بشه!!!!

[eshtiagh]

HAHA

دعوا دعوا کره مربا

[m.amin]

سلام اشتیاق جان
درستش اینه دعوا دعوا سر کره و مربا