انجمن شبانه روزی

[Roksana]

آقا هروقت مدت زمان نشستن حمیدخان رو صندلی سوژه گیری تموم شد بگید که من بیام بشینم :icon_biggrin:
حمید خان به ما شیرینی ندی پس به کی بدی؟ کی از ما مستحق تر ؟

[عمو سعید]

رکسانا خانم خوب صندلی رو از یه دونه به 2 تا ارتقا میدیم و به طور همزمان سوژه هارو مدیریت میکنیم ...

حالا از کجا شروع کنیم؟

[Roksana]

نه دیگه اونجوری تمرکز روی سوژه های موردنظر کم میشه
درسته من کلا و ذاتا شخص فداکاری هستم اما اصن راضی نیستم حمیدخان نخورده از جاش بلند شه

---

حمید خان تازه اومدی نیومده میخوای بری؟ الان زوده متاهل بشی

کلی از بچه ها تو صفن و واجد شرایطن
ارمان مجتبی هادی علیرضا

یعنی علیرضا شیفته این تواضع و خاکی بودنت شدم

[عمو سعید]

بر اساس سوژه مداری

همیشه حق با سوژه است ...

پس

حمید میای شام بدی یا ... بیام بگیرم شامو ...

بابا زود باش کلی سوژه تو صف منتظرن ...

شامو بدی بیخیالت میشیما ...

پول نقد نداری خو النگوات هست که ... گرمی 68 تومن نرخ امروز ...

کلی چلوکباب میتونی بدی ...

[ساحل]

سلام
عصر جمعه تون بخیر
این سومین باریه که دارم تایپ می کنم
÷یامی تحت عنوان"وسعت دنیا" برای تمام دوستان حاضر در لیست انلاین که پیامهای خصوصی شون بسته و پر نبود ارسال کردم
واقعا شگفت انگیزه

---

هر کی خواست و نداشت برام پیام بده براش ارسال کنم

آقا یا خانم نقطه سر خط پیام خصوصی اتون پر شده
لطفا خالیش کنید

نمی دونم ویروس پیام بستن تو کانون پخش شده
چه خبره؟؟؟؟
از تو یکی دیگه انتظار نداشتم

[طاها]

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااممممممممم

خوب بیا این .......... رو یه گوشمال بده دیگه ما رو تهدید به زدن نکنه
دهه یعنی چی ؟

کی ؟؟؟؟

چی ؟؟؟؟؟؟

کوجااااااااااااااااااا؟؟؟

هاااااااااااااااااااااا نننننننن !!!!!

کی تهدید کرده !!؟؟

اگر نمیترسی بیا جلو ببیینم

خودت انتخاب کن

1- از وسط نصفت کنم :icon_biggrin:

2- اب کشت کنم :icon_biggrin:

3-از وسط نصفت کنم و اب کشت کنم:icon_biggrin:

4- شیرینی به من بدی و منو شام ببرین بیرون به کسی هم نگی (زیر سبیلی)

گزییه 4 تایید شد

------------------
خوبیییییییییییننننننن

خیلی وقت بود اینجا پست نزده بودم

از اینکه خوشحال و سرحال میبینموتون خیلی خوشحالم

مواظب مهربونیهاتون و خوبیهاتون باشین

داداش کوچیک شما طاها

[Roksana]

سلام
همینجا از ساحل عزیزم تشکره ویژه میکنم
معرکه بود
هرکی باز نکنه ضلل کرده اساسییی

وووووو
ساعت 5:54 دقیقه
من فردا امتحان دارم
و هنوز سه جلسه از 13جلسه رو خووندم
اصلا حال خوندن نیمیاد

[omid-2]

سلام به همه خوبین ؟

دیشب ساعت سه صبح یود (این سوتی نیستا واقعا دیشب 3 صبح بود )

که رفتم بیرون از خونه ببینم چه خبره دیدم یه سریا به بهانه به مسجد رفتن واسه لیله الرغائب نشستن سر کوچه

به پسره گفتم این موقع شب چرا نشستین اینجا چی کار میکنین الان ؟

گفت بچه ها رفتن لپ تاباشون رو بیارن شبکه کنیم گیم نت راه بندازیم ..

میخواستن نصف شب اونم تو کوچه بشینن بازی کنن

(من رفته بودم زباله ها رو بذارما توی پرانتز هم میدونم که موقعش 9 شبه ولی یادم رفته بود )

خلاصه فکر نکنین من شبا خوابگردی دارم نصفه شبا میرم بیرون قدم میزنم

میتوانم خانوم آخه سوژه ای گیر نمیاد که اصلا بخوره به من اگه بچه ها یا خودتون پیدا کردین چشم من اولین نفر میام رو یه دونه از این صندلی هایی که عموسعید

درست کرده میشینم ...

البته اینم بگم این داداش حمید میخواد رو صندلی آدامس بچسبونه

به داداش آرمان بگین با چشمای تیزبینش سریع بیاد جلوشو بگیره ها من کت شلوارمو تازه خریدم

---

دوستان راستی این پیغام خصوصی ای که ساحل خانوم هم فرستادن حتما ببینید آدم احساس بی وزنی میکنه وقتی میبینه

خیلی جالبه ...

[ana]

سلام

داداش علیرضا؟گزینه نمیخواد.این دوستان سادهء ما هم دارن تست میزنن.

آخه برادر من اگه قرار بود ماها واسه درس و پروژه نیایم کانون که باید در کانون رو میبستیم

یه قانون وجود داره:

هرچه زمان امتحان نزدیکتر --> ساعات حضور در کانون بیشتر

پس شک نکنید داستان امر خیره

[مــانــا]

سلام

منم با آنا موافقم 100% امر خیره

این هم اخرین عکس لو رفته از حاج آقا و همسر محترمه تو ترک موتور

حالا چرا بنده خدارو با موتور میبرین خونه بخت

علیرضا خان منظورتون از اون علیرضا که علیرضا 68 نبودش؟؟؟اخه کانون علیرضا زیاد داره که واجد شرایط تر هستن

[عمو سعید]

دوستان اینطوری نمیشه ...

یه تاپیک سوژه بزنیم ...

مثلا سوژه هفتگی معین کنیم ...

این هفته هادی ... هفته بعد آرمان ... بعدش علیرضا ... بعدش ...

------------------------------------
علیرضا حداقل سوار موتور میشی یه کلاه ایمنی بده به خانومت ...

اول ایمنی بعد عروسی ( ؟؟ )

[مــانــا]

علیرضا حداقل سوار موتور میشی یه کلاه ایمنی بده به خانومت ...

اول ایمنی بعد عروسی ( ؟؟ )

عمو سعید این که عکس علیرضا خان نیستش... اخه بنده خدا زن و بچه و موتورش کجا بود؟؟
اون ارمان خانه که الان درگیر امر خیرن

[ana]

این کارا رو میکنید که بچه های مردمو متواری میکنید دیگه
اول آقا آرمان دررفتن،حالا هم هادی خان متواری شدن توی تاپیک رهایی خرداد گفتن "رفتم که رفتم"،زمان بازگشت =نامعلوم.
خودمونیم فکر کنم این مدیریت یه حسنهایی هم داره آ .احتمالا آمار دامادی رو بالا میبره.
حالا هم که آقا علیرضا کاندید شدن. عمو سعید هم که بعد از آقا آرمان و هادی خان اسم ایشونو آوردن.
دستهایی پشت پرده داره دیده میشه.
داستان چیه؟!
یه نورافکنی چیزی بیارید روشن بشیم خو.

---

عموسعید میتونیم اسم اپیک سوژه رو بذاریم تاپیک ازدواج.

[عمو سعید]

عمو سعید این که عکس علیرضا خان نیستش... اخه بنده خدا زن و بچه و موتورش کجا بود؟؟
اون ارمان خانه که الان درگیر امر خیرن

از بس سوژه زیاد شده این روزا ...

سوژه ها خط رو خط شدن ...

اصلا خوب مگه علیرضا دل نداره ..؟

بابا بزرگ شد رفت دیگه ... کی میخوایم زنش بدیم ...

این کارا رو میکنید که بچه های مردمو متواری میکنید دیگه
اول آقا آرمان دررفتن،حالا هم هادی خان متواری شدن توی تاپیک رهایی خرداد گفتن "رفتم که رفتم"،زمان بازگشت =نامعلوم.
خودمونیم فکر کنم این مدیریت یه حسنهایی هم داره آ .احتمالا آمار دامادی رو بالا میبره.
حالا هم که آقا علیرضا کاندید شدن. عمو سعید هم که بعد از آقا آرمان و هادی خان اسم ایشونو آوردن.
دستهایی پشت پرده داره دیده میشه.
داستان چیه؟!
یه نورافکنی چیزی بیارید روشن بشیم خو.

---

عموسعید میتونیم اسم اپیک سوژه رو بذاریم تاپیک ازدواج.

من به دستای پشت پرده اعتقادی ندارم ...

بابا خوب قسمته دیگه ...

آره ... تاپیک ازدواج بزنیم ولی تاپیک سوژه هم داشته باشیم ...

مثه مسابفات هر کی از تاپیک سوژه طی یک هفته به سلامت عبور کرد و معلوم شد که واقعا خبراییه میفرستیمش تاپیک ازدواج تا بقیه مراحل به شکلی رسمی تر ادامه پیدا کنه ...

[soheil70]

ایول ایول.............
خوشم میاد موقع درس و امتحان شد جنگجویان ریختن شبانه روزی.........همه نشستن دارن درس میخنونن کانون کک پر نمیزنه برو بچه های ما میان اینجا.........ایول ایول...........................یه نفرمون درس بخون نیست.............