عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

نقل قول: اصلا من اعتراض دارم   [تصویر:  swear1.gif] 
مسئولین چرا پاسخگو نیستن ... این طفل ها هم ازدواج کردن رفتن ؛ چرا هیچکس نیست بیاد منو بگیره  
2222
بعد شما بدویین بگین اگه میتونی منو بگیر Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13)

نقل قول: حالا چی شده دست چپ می خوای بشین؟ [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif] 
درسته چپ دستا واقعا خیلی کار درستن ولی دیگه کسی رو راه نمیدن 
تاندون دست راستم آسیب دیده Hanghead
بی ادب هرچقدر باهاش راه میام پرروتر میشه Swear1منم باهاش قهر کردم طرح دوستی با دست چپم ریختم Gigglesmile
اون زمون که میگفتن دست چپا کار درستن دست راست هارو هنوز ندیده بودن 65
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
وقتی کسی مرا ناراحت می‌کند یا به چالش می‌کشد یا مشمئز می‌کند از خود می‌پرسم این فرستاده شده تا چه درس مهمی را به من یاد بدهد؟
در این لحظه فاقد کدام ویژگی شخصیتی و روانی هستم که باعث شده متحمل درد و رنج شوم؟
انسانهای کندذهن و کم‌هوش به شما صبر و بردباری می‌آموزند.
انسانهای عصبانی، آرامش و خونسردی را می‌آموزند.
انسانهای تحقیرگر، عزت‌نفس و احترام را به شما می‌آموزند.
انسانهای بی‌احساس، عشق بی قید و شرط را می‌آموزند.
انسانهای لجباز، انعطاف را به شما می‌آموزند.
53
 سپاس شده توسط
همیشه از اون خرمایی ها که درست می کنم و می برم سر کار،
دو سه بسته هم بیشتر، همین طوری می گذارم تو ساک م،
به صورت اتفاقی می دم به دوستان و غیر دوستان.
 53

چند روز پیش ها،
با کشتی باری فرستادنم محل کار.
البته نه از اون غول کشتی ها؛ زیاد بزرگ نیستند.
رفتم بالا، بهش می گند Bridge، به فارسی می شه پل فرماندهی.
کاپیتان استراحت بود،
افسر ارشد پشت فرمون بود.
استقبال خوبی کرد، از اتیوپی بود، همون جا که مرکزش "آدیس آبابا" هست  4chsmu1
یک بسته از اون خرمایی ها رو دادم بهش.
خوش ش اومد؛ بعد هم که کاپیتان اندونزیایی ه اومد، اون هم دوست داشت Confetti
دریا هم کمی ناآرام بود،
سر کشتی بالا می رفت، پایین می اومد،
می گفت جالبه بار اول ت هست و حالت خراب نمی شه!
همیشه تجربه های جدید، حس خوب و هیجان انگیزی دارند.
بعد گفت چه عطری زدی، اسم ش رو روی کاغذ بنویس.
گفتم وایسا برم بیارم ش، امتحان ش کن.
بعد که آوردم، گفتم برش دار، اصلن برا خودت.
تشکر کرد و گفت حالا من چی بدم به تو!؟  Hanghead
گفت یک جام تلخ وش می بری؟
گفتم: معذور دار ما را  4chsmu1
گفت دفعه بعد برم اتیوپی، برات سوغات میارم.
منم گفتم: Come onnnnn  53

گاهی خوبه چیزایی که دوست داری رو رد کنی. اسم عطره L'EAU D'ISSEY POUR HOMME بود از برند Issey Miyake.
ی عطر سبز تابستونی.
گذرتون افتاد، امتحان کنید. بوی خوب و خاصی داره، محصول سال 1994.
53
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
سلام بر برادرا و خواهرای گلم خوبین؟
خوشحالم دوباره اینجا میبنمتون
2uge4p4 53
(1395 آذر 4، 0:54)نمیدانم نوشته است: گاهی خوبه چیزایی که دوست داری رو رد کنی. اسم عطره L'EAU D'ISSEY POUR HOMME بود از برند Issey Miyake.
ی عطر سبز تابستونی.
گذرتون افتاد، امتحان کنید. بوی خوب و خاصی داره، محصول سال 1994.
53


همه خاطرات کار آقای نمیدانم خوندنی هستن...از همون اولش 53258zu2qvp1d9v
اصلا اسم عطر و ادکلن میاد دیگه من دوعدد بال میشم فقط
آقا منه عطر باز الان باید برم  مغازه به مغازه پی این عطر و کشفش کنم که حالا Unsure

دو ماه پیش که مشهد بودم یه عالمه عطرهای مختلف خریدم و حس میکنم هنوز اشباع نشدم22


و خب اصل حرفتون راجبه گذشتن از چیزایی که خیلی دوستشون داریم.. نمیگم خیلی،ولی در حد همون دو سه باری که گذشتم خیلی حس خوبی داشت 53258zu2qvp1d9v
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير

پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش‏ ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش‏ كسانى كه پيش از ما بودند نهادى

پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما درگذر

و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى‏؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.


ترجمه آیه 286 سوره بقره

[تصویر:  profile800_lgvv.jpg]
خانوم لبخند، پس شما هم اهل عطرید  Khansariha (8)
من اصلن نمی دونستم،
یک دو سالی بیشتر نیست که کم و بیش ادکلن استفاده می کنم.
53
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
(1395 آذر 3، 23:01)آرمــین نوشته است: سلام
چای زغالی میریزید تنها تنها می خورید؟Swear1
تازه تهدید به بن هم می کنید؟ به جرم پنهان بودن؟ Swear1

بشکنه این دست که نمک نداره...  
بابابزرگ کجایی که ببینی با نوه ات چه کردند... 53258zu2qvp1d9v

می توانم خانم
بستنی رو بذارید تابستون سال دیگه... چیزی نیست... 7 ماه دیگه ست... 4chsmu1
از همین چای های دبش عاشق نوش جان کنید...  Khansariha (69)

روزبه جان
تو تاپیک دست نوشته های خودمون، نمیشه بحث و تبادل نظر کرد... خلاف قوانینی هست که تو پست اول تاپیک نوشته شده...
اما دوست داشتم این رو برات بنویسم:
[تصویر:  roozbeh1.jpg]
من اون قدری بلد نیستم که بخوام آموزش بدم یا اشکال کسی رو بگیرم...
ولی حرف های «ب» ی کشیده ی تو اون قدری طویل بود که من رو مجاب کرد این چند کلمه رو برات بنویسم...  4chsmu1


اندازه ی خط تو رو درست متوجه نشدم... زمانی می تونم متوجه بشم که تو تو برگه ی a4 بنویسی و من عینا همون رو تو برگه ی a4 پرینت بگیرم...
(من برگه ی تو رو با سایز 50 درصد پرینت گرفتم)
با این حال حدس می زنم مثل تمام نوآموزان دیگه خطت درشت تر از استاندارد خوشنویسی باشه...

«الف» در حالت معمول 3 میلیمتر هست... در اتصال 3.5 الی 4...
حرف «ب» می می تونه 4 میلیمتر باشه یا 5 میلیمتر...
و حرف «ر» اگه بعد از «دال» بیاد، به جای «ر مرغی» باید «ر خنجری» نوشته بشه...

خواستی تمرین کنی از روی خط من ننویس...
خیلی مهمه که آدم هر چیزی رو میخواد یاد بگیره درست یاد بگیره... نه از روی چیزی که نسبتا درسته و نسبتا خوب به نظر میاد...

صرفا این ها رو نوشتم به رسم دوستی...  
امیدوارم که موفق باشی... Khansariha (18)


22
نمی نویسم دیگه 22
به رسم دوستی زدی داغونم کردی 22
آموزشو میذاشتی تو پروفایل خودم... نه جلو چشم 150 میلیون بیننده 22

چرا اینقد با روحیه لطیف من بازی میکنین 22
من برم به همون فیزیولوژیم برسم 22 ...
خط هم پیشکش خودتون 22
والسلام Tears

من فقط با یه چی مشکل دارم...
نمیدونم چرا هرچی رند میگه درست از آب درمییاد 22
و یاد آور مصراع
"کو به تایید نظر حل معما میکرد" 22
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
(1395 آذر 4، 10:24)نمیدانم نوشته است: خانوم لبخند، پس شما هم اهل عطرید  Khansariha (8)
من اصلن نمی دونستم،
یک دو سالی بیشتر نیست که کم و بیش ادکلن استفاده می کنم.
53

اصلا یک جوره دیوونه کننده ای22
نمیگم از کودکی ولی از همون عنفوان نوجوانی با اسپری های 1500 تومنی و عطرهایی با شیشه کوچولو علاقه من به عطر و ادکلن زیاد شد..
الان تو خانواده به عنوان مشاور عطر زنگ میزنن راهنمایی میخوان ازم Gigglesmileخیلی کیف میده Gigglesmile

خیلی خوبه استفاده از عطریات..
اوصیکم به استفاده از عطر و ادکلن زیاد 53258zu2qvp1d9v
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير

پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش‏ ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش‏ كسانى كه پيش از ما بودند نهادى

پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما درگذر

و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى‏؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.


ترجمه آیه 286 سوره بقره

[تصویر:  profile800_lgvv.jpg]
 سپاس شده توسط
اقا من حوصلم سررفتههههه
یکی بیاد حرف بزنیم
 سپاس شده توسط
خوابگاه
امروز صبح  Khansariha (121)

[تصویر:  h1kd_photo_2016-11-24_18-06-17.jpg]
53
اصلا چه معنی می ده دکتر جماعت خوش خط باشه؟ 22
روزبه جان شما یه خط رو نسخه بکشی داروخونه دار متوجه می شه چی گفتی.
همین الان برو توبه کن. 22
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

امروز عصر بد جوری اورژانسی شد اوضاع
دلیلشم کنترل نکردن نگاه وداستانای بعدش بود
از خونه زدم بیرون 
یک ساعت ونیم توی هوای منفی شیش درجه پیاده روی کردم تا بیخیالم شد
درسته الان استخونام منجمد شده ولی حال خیلی خوبی داره پیروز شدن جلوی نفس  Khansariha (69)
(1395 آذر 4، 20:59)یوسف نوشته است: امروز عصر بد جوری اورژانسی شد اوضاع
دلیلشم کنترل نکردن نگاه وداستانای بعدش بود
از خونه زدم بیرون 
یک ساعت ونیم توی هوای منفی شیش درجه پیاده روی کردم تا بیخیالم شد
درسته الان استخونام منجمد شده ولی حال خیلی خوبی داره پیروز شدن جلوی نفس  Khansariha (69)

منم امروز همینطوری شدم اومدم اورژانس اینجا کسی نبود چیزی نگفتم زدم بیرون از سرما و موارد دیگه یه تک پا روانه اورژانس بیمارستان شدم Khansariha (13)
مهم اینه که امرووووووووووووز پاااااکم  Khansariha (69)
(1392 اسفند 9، 16:04)سنــا نوشته است:
"پــــــاداش به شیوه نهنــــــــــــــــگی"

[تصویر:  %D9%BE%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%D9%88%D9%84%D9...%D8%A7.jpg]


واقعاً مشکل ما در اینکه کارها را به تعویق می اندازیم در چیست؟ چرا وقتی می دانیم به نفعمان است که کاری را انجام دهیم آنرا دائماً به تأخیر می اندازیم؟:-??



شما حتماًدر فیلمها و شاید هم حضوراً  نهنگها و دلفین های غول پیکر را دیده اید که چگونه از داخل حلقه ها رد می شوند و باعث شگفتی من و شما می شوند،
ولی سوال اینجاست که این موجودات غول پیکر چگونه برای انجام چنین حرکات داوطلب می شوند؟ 17

مربی نهنگ ها در شروع کار در یک استخر طنابی که با کف استخر فاصله کمی دارد نصب می کنند، طبیعتاً نهنگ هم از بالای آن و هم از زیر آن حرکت می کند، مربیان در قفسه های مخصوص و حفاظت شده منتظر می مانند تا آقای نهنگ از روی طناب عبور کند، با عبور او بلافاصله غذای مورد علاقه او را به عنوان پاداش به او می دهند، نهنگ وقتی چند بار این حرکت اتفاق می افتد به این نتیجه می رسد که وقتی از روی طناب رد شود، پاداشی در کار است بنابراین این کار را بارها تکرار می کند و البته در این فاصله مربیان بیکار نمی نشینند و دائماً این طناب را بالاتر و بالاتر می آورند و البته همچنان نظام پاداش دهی را ادامه می دهند کم کم طناب به سطح آب می آمد و حال نهنگ برای عبور از بالای طناب مجبور می شود تا از آب بیرون بیاید و همچنان که طناب بالاتر و بالاتر می رود او هم بیشتر و بیشتر از آب بیرون می پرد تا اینکه یک جسم چند تنی با آن عظمتش برای پاداشی شاید به ظاهر کوچک حاضر می شود ارتفاع زیادی از سطح آب فاصله بگیرد تا بعد از آن است که حالا دیگر طناب را حذف می کنند و فقط پاداش را ادامه می دهند و این نهنگ چند تنی چون بچه دولفین کوچکی به بالا می پرد و وقتی دوباره به درون آب برمی گرد و عظمتی جذاب از یک پرش فرود را برای تماشاگران بوجود می آورد.

حال ما  “زبان مشترک” بین مغزمان و خواست هایمان را گم کرده ایم، چون به نهنگ مغزمان هم وقتی از زیر طناب رد می شود پاداش می دهیم و هم وقتی از روی طناب رد می شود، و این در اول باعث گیجی او می شود ولی بعدها او هم راحت ترین راه را انتخاب می کند یعنی به خودش زحمت نمی دهد و دائماً از زیر طناب رد می شود چون راحت تر است، در هر حال پاداش را می گیرد فرقی نمی کند، شما چه اهمال کاری بکنید و چه نکنید پاداشها برقرارند، چای، تخمه، تلویزیون، تفریح و هر کار لذت بخش دیگر، پس چرا باید کاری را شروع کنید که احتمالاً سخت و آزاردهنده است، شما که اگر آنرا انجام هم ندهید پاداشها برقرار هستند!53258zu2qvp1d9v


خب راه چاره چیست؟clapping
به همین سادگی! مثل مربی نهنگها عمل کنیم، پاداشها خودمان را مدیریت کنیم، بله همین پاداشهای کوچک، یک فنجان چای داغ، یک بستنی خوشمزه، یک آفرین معنادار! یک کارت پاداش، چند امتیاز بیشتر و …
و آنها را وقتی از روی طناب رد می شویم به خود بدهیم! بله به همین سادگی! دست به کار شوید، به همین سادگی!Smiley-talk002


http://malekig5.com
بعضی پستا رو باید چندین و چند بار خوند. 53258zu2qvp1d9v
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام میگما 12 آذر تولد من نیستا! 4chsmu1
اصلا هم لازم نیست جشن بگیرید! 4chsmu1
فقط اومدم بگم که اگه خواستید جشن بگیرید خیلی شلوغش نکنید! 4chsmu1
همین Hanghead
(یادتون نره ها حتما برام جشن بگیرید مگه ادم چند بار 27سالش میشه! Khansariha (13) )
اصلا من رفتم برم تا بیشتر آبروریزی نکردم 65


شعار من: ناامیدی ممنوع
[تصویر:  zko_mxcpx3irr8xxxrsdbdjwa0n2.png]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان