انجمن شبانه روزی

[دکتر آرش!]

همساده جان ...به نظرم شما نظریاتت رو همینطوری ادامه بده....یا شایدم بهتر باشه بگم اطلاعاتت رو نشر بده!....

گرچه خیلی از مسائل رو میدونم اما مطمئنم خیلی هاشم نمیدونم!....

پس شما ادامه بده ...بسی خوشمان آمد!

[دکتر آرش!]

حرف که زیاده در مورد چیزی که میخوام بگم اما به همین قدر بسنده میکنم که:

بعضی از قدیمی های کانون به خاطر بودن توی کانون به چنان درجه ای از شعور وفهم و شناخت و پختگی توی ترک رسیدن که کم کم از صحنه ی کانون محو میشن!





اینو بعد از خوندن بیشتر پست های تالار تجربه ها میگم!....

و نوع برخوردشون نسبت به ترک در حال حاضر!


موفق باشید

[همساده]

همساده جان ...به نظرم شما نظریاتت رو همینطوری ادامه بده....یا شایدم بهتر باشه بگم اطلاعاتت رو نشر بده!....

گرچه خیلی از مسائل رو میدونم اما مطمئنم خیلی هاشم نمیدونم!....

پس شما ادامه بده ...بسی خوشمان آمد!

سلام دکتر جان.تا قبل از این من به این نتیجه رسیده بودم حرفهایی که به عمل نرسن به هیچ دردی نمیخورن الان متوجه شدم حتی افکاری هم که به عمل نرسه به همون مقدار بی فایده است

افكار ما در بهبودى مان مهم نيست ، بلكه اين اعمال ماست كه مهم است.

این چیزا نظریات من نیست منم فقط دارم چیزهایی که دیگران تجربه کردن رو منتقل میکنم. وگرنه از ذهن بیمار من هیچ کدوم از این چیزا تراوش نمیکنه من در بهترین حالت راوی هستم. که تنها امیدم اینه که گفتن این حرفها باعث بشه که منم مثه صاحبان این حرفها پاک زیستن رو یاد بگیرم. امیدم اینه که این حرفها روی خودم اثر بزاره اول از همه.

[همساده]

پیام بهبودی

جنس بیماری خودارضایی فکر است

وقتی فکر می آید

اگر روح به جائی وصل نباشد

ویرانگراست

[درخشنده]

همساده جان مرسی که هستی....
نوشته هات همشون خیلی ارزش دارن....مخصوصا اونایی که مربوط میشن به روابط دختر و پسر....

[drift]

دلیل شکست های من سرابی بیش نبود.

[همساده]

این پیام بهبودی به عشق داداشم درخشنده و چندتا از بچه های دیگه که مثه خودم از وابستگی عاطفی در عذابن. به امید بهبودی هممون

وابستگی عاطفی در روابط غیر جنسی

این امر شبیه وابستگی به روابط زناشویی است.مثل روابط با یک معشوق سابق یا احتمالی یا تخيلى.ما در وابستگی غیر جنسی،بیماری و عدم سلامت عقل را در شکل اساسی آن تجربه کرده و تسلط وحشت انگیزه آن را می بينيم.برای مثال به یک عضو بگوييد که از یک رابطه عقب بکشد تا شدت این مشکل را مشاهده کنید.به همین دلیل این تعداد از ما به این احساس می رسند که اساس بیماری ما جنسی نیست بلکه روحانی است،و جنبه روحانی بصورتی غیر قابل اندازه گیری قوی تر از جنبه فيزيکى بیماری است.اگر چه به وضوح جنبه فيزيکى نیست.((لطفا با من ارتباط داشته باش و مرا کامل کن.....))در اینجا است که ما قدرت موذیانه و مکارانه "اعتیاد به روابط"را مشاهده می کنيم.

تجربه دوست همدرد

بعد از شکست سخت عاطفی که از بیرون و درون من را به مرز نابودی کشاند کم کم به این نکته رسیدم که  باید:

<یاد بگیرم به جای گرفتن، ببخشم>
هر گاه که نگاهم به او می افتاد،  به جای پیروی از محرک نگاه وافکار بیمارگونه وابستگی، مستقیم به جلو خیره شده و برای آن شخص دعا می کنم.
گاهی این دعا، دعای ساده ای است، مانند:  <<خدایا به او برکت بده و هرچه نیاز دارد را به او ببخش>> و گاهی بسته  به شدت تحریک، دعای نیرومندتری همچون <<خدایا به او برکت بده و او را  وسیله خیر و برکت خودت قرار بده؛ باشد که اراده تو در زندگی او جاری شود.>>

گاهی این کار را امتحان کنید: وقتی برای کسی این گونه دعا کنید دیگر نمی خواهید که او شما را کامل کند.

[می توانم]

ببین کی اینجاست ؟

امید فردا خان خوبید؟
احوال امید پس فردا چطوره؟

اونایی که نمی دونن اقای امید فردا یه برادر کلی از خودش کوچیکتر داره که اسمشو گذاشتن امید پس فردا

[همساده]

ترس از خودارضایی عامل شکست 
روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد. مار گفت: «انسان‌ها از ترس ظاهر خوفناک من می‌میرند نه به خاطر نیش زدنم.»
اما زنبور قبول نکرد.
مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت. آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت: «من او را می‌گزم و مخفی می‌شوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خود نمایی کن.»
مار نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت: «ای زنبور لعنتی» و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد. مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد و بعد از چند روز بهبودی یافت.
مدتی بعد که باز چوپان در همان حالت بود، مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند. این بار زنبور نیش می‌زد و مار خودنمایی می‌کرد.
این کار را کردند و چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت و به خاطر وحشت از مار دیگر زهر را تخلیه نکرد و ضمادی هم استفاده نکرد. چند روز بعد چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد.

:beginner:عادت به خودارضایی و غول شهوت نیز همین گونه هستند.فقط به خاطر ترس از آنها، افراد نابود می‌شوند یا شکست می‌خورند.

[نمیدانم]

"آخرین بازدید" تان را "پنهان" نکنید؛
همین که روزی و ساعتی باشد،
هر چند دور،
که نشان دهد هستید و آمده اید،
هر چند بی صدا؛
همین هم خوب است ...
     

[alpha2]

این پیام بهبودی به عشق داداشم درخشنده و چندتا از بچه های دیگه که مثه خودم از وابستگی عاطفی در عذابن. به امید بهبودی هممون

وابستگی عاطفی در روابط غیر جنسی

این امر شبیه وابستگی به روابط زناشویی است.مثل روابط با یک معشوق سابق یا احتمالی یا تخيلى.ما در وابستگی غیر جنسی،بیماری و عدم سلامت عقل را در شکل اساسی آن تجربه کرده و تسلط وحشت انگیزه آن را می بينيم.برای مثال به یک عضو بگوييد که از یک رابطه عقب بکشد تا شدت این مشکل را مشاهده کنید.به همین دلیل این تعداد از ما به این احساس می رسند که اساس بیماری ما جنسی نیست بلکه روحانی است،و جنبه روحانی بصورتی غیر قابل اندازه گیری قوی تر از جنبه فيزيکى بیماری است.اگر چه به وضوح جنبه فيزيکى نیست.((لطفا با من ارتباط داشته باش و مرا کامل کن.....))در اینجا است که ما قدرت موذیانه و مکارانه "اعتیاد به روابط"را مشاهده می کنيم.

تجربه دوست همدرد

بعد از شکست سخت عاطفی که از بیرون و درون من را به مرز نابودی کشاند کم کم به این نکته رسیدم که  باید:

<یاد بگیرم به جای گرفتن، ببخشم>
هر گاه که نگاهم به او می افتاد،  به جای پیروی از محرک نگاه وافکار بیمارگونه وابستگی، مستقیم به جلو خیره شده و برای آن شخص دعا می کنم.
گاهی این دعا، دعای ساده ای است، مانند:  <<خدایا به او برکت بده و هرچه نیاز دارد را به او ببخش>> و گاهی بسته  به شدت تحریک، دعای نیرومندتری همچون <<خدایا به او برکت بده و او را  وسیله خیر و برکت خودت قرار بده؛ باشد که اراده تو در زندگی او جاری شود.>>

گاهی این کار را امتحان کنید: وقتی برای کسی این گونه دعا کنید دیگر نمی خواهید که او شما را کامل کند.

دعایی به ظاهر سخت ....ولی اگه از ته دل باشه تاثیرش وصف ناپذیر...

[Man Mitavanam]

بذار خیالتو راحت کنم


اگه واقعا  میخوای ترک کنی 


باید مراقب چشم و ذهنت باشی


اینجا منتظر شما هستیم
(کلیک)

[همساده]

به نام خدا
پیام بهبودی
آنچه که خودارضایی در یک لحظه به شما می دهد انصراف یا رهایی از خود و ترک کلی خویشتن است.
اما پس از گذشت چند لحظه مجدداً شما با همه‌ی آشوب و اضطراب خود حضور دارید.
در نتیجه شما خواهان تکرار مجدد و هر چه بیشتر آن حالت (بی خویشی )هستید حالتی که در آن نه نگرانی وجود دارد و نه خاطره‌ای از خود.
این است منشا افراط در غریزه جنسی.

[آخرین امید]

سلام  کسی یادش میاد از کجا شروع کرد خودش فهمید یا بهش پیشنهاد دادن، تو اینترنت دید .
من ،دوستام بهم پیشنهاد دادن که خدا من و اونا رو هدایت کنه.

و یه سوال دیگه آیا به کسی هم پیشنهاد دادین ؟ من به یه نفر پیشنهاد دادم .یعنی بستر و واسش فراهم کردم و اونم مثل من درگیره و هر بار که خ . ا میکنه به حساب منم مینویسن .چی کار کنم؟ چجوری میشه جبران کرد؟

[آخرین امید]

  راستش کسی به من یاد نداد بخاطر بیماری خیلی ناگهانی باهاش مواجه شدم و ادامه دادم که برام عادت شد ... و مثل اکثر دیگه تا یه مدت طولانی اصلا نمیدونستم چی هست ....
بهتون پیشنهاد میکنم به صورت ناشناس کانون رو بهشون معرفی کنید البته جوری باشه که خودتون لو نرید
یا نمیدونم شایدم کار بدی باشه ولی نظر من اینه ....

بهش پیشنهاد دادم بیاد کانون ولی نا امیده میگه فایده نداره واز طرفی هم خیلی جدی نیست که ترک کنه