عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

❁﷽❁.. ذکر روز سه شنبه {یا اَرحَمَ الراحمین.. ای بخشنده ترین بخشندگان} خداجان!!! گاه کوچکی وناتوانی ام مرا لال میکند.. وبعدبزرگواری تو به من جرات میدهد, وبه حرفم میآورد.. گاه وضع خودم ناامـیدم میکند.. بعد فکر لطـف تـوباز سر ذوقم میآورد و به من شوق میدهد..سلااااام صبحتون بخیر دستتون بخشنده و مهربان...۹۸/۵/۲۲
[تصویر:  16997843-3796-l.jpg]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جریمه ی روز دوم(معذرت ب خاطر تاخیر Hanghead )

[تصویر:  722_1_hamgardi_1.jpg]
آقای چکاوک قطعا همین طوره قرار نیست تاپیک ورزش، مطالعه و ... برای همه جذاب باشه
اما میشه بی هدف، بیکار، بی انگیزه و ناامید، بی اراده، بی برنامه و بی نظم و انضباط، بی مسئولیت و بی تعهد نسبت به خودت باشی بعد انتظار داشته باشی تو کارهات موفق هم بشی
مثلا من نوعی میرم تو تاپیک مکتبخونه فعالیت می کنم خودم رو متعهد می کنم که حداقل روزانه یک صفحه کتاب بخونم و نتیجه رو اونجا ثبت کنم.
جدای مفید بودن خود مطالعه دارم تمرین برنامه ریزی ومنظم بودن هم می کنم
وقتی تونستم مهارت برنامه ریزی و نظم و... یاد بگیریم، تمرین کنم و تقویتش کنم.
حالا من تو تاپیکی که دوست داشتم تونستم یک سری مهارت ها رو راحت تر به دست بیارم چون به اون کار علاقه داشتم و الان از این مهارت ها برای ترکم هم استفاده ببرم.
تهش احساسم به خودم چیه؟ خودم رو بیشتر دوست دارم، احساس ارزشمندی و درنهایت عزت نفس می کنم.
هرچی این عزت نفس بیشتر بشه اون موقع است که دیگه به راحتی تن به هر چیزی نمیدی
این قدر خودت رو ارزشمند می بینی که بهترین ها رو برای خودت می خوای
من مهمترین هدف ترکم رسیدن به همین عزت نفس هست

الان تو کانون تاپیک های مسابقات هست تاپیک هنر، ورزش، ادبیات، روان شناسی، برنامه ریزی و کلی تاپیک دیگه که هر کسی با توجه به علاقه و مهارتش می تونه اونجا فعالیت کنه
سلام به همه 

عید گذشته مبارک عیدغدیرم که توراهه ایشالا با پاکی مون ما یه عیدی بدیم به اقاامیرالمومنین ایشونم دست نوازش پدریشونو رو سرمون بکشن و برکت ببخشن به تلاشهامون و جوونی مون

من پست برادرآرمین رو خوندم ولی دستم نرفت چیزی تایپ کنم یعنی نمیدونستم چی باید بگم 65
وقتی میدیدم این بنده ی خوب خدا چقد منظم و دقیق و مداوم و آهسته دارن کانون رو جلو میبرن و همیشه حواسشون به همه جا و همه مون هس دیگه مگه حرفی هم میموند

دیدم منی که کانون واقعا اولویت نیس برام (شرمنده ام بابتش) و وقتی بخوام میام وقتی نخوام نمیام و خوشمم نمیاد کسی سین جیمم کنه فلانی چرا کارتو انجام ندادی و ی جورایی طلبکارم می شدم خب چی باید میگفتم؟! 
دیدم همه رو حق دارن و چیزی نگفتنم خیلی بهتره تا بخوام از سر هیجان ی سری حرف بزنم که تفکری پشتش نیس و بدتر حال ایشونو بد کنم

برادرخوبم حق داری ببخشید اگه ما کم کار کردیم اینجا دل همه ما به شما قرصه میدونیم حتی اگه صد روزم نیایم ی آرمینی هس که حواسش به همه جا هس ولی یادمون رفت این آقاآرمینم زندگی داره و قرار نیس جور همه رو بکشه من از شما بابت کم کاری هام عذرمیخوام

(1398 مرداد 19، 19:52)آرمین نوشته است:
نقل قول: اینکه من ورزش کنم و بعد بیام کانون اعلام وضعیت کنم، سودی نداره. 

کاری که نه سودی برای خودم داره و نه سودی برای دیگران، چرا باید انجام بدم؟
مثلا بنویسم: آرمین / 1 مرداد / 4 روز ورزش
خب که چی؟

من هدفم ترک خودارضایی هست.
مشکل من خودارضایی هست.
نه ورزش. نه قرآن. نه مطالعه. 
طبیعتاً انگیزه ای برای این جور فعالیت ها هم تو کانون ندارم.

بقیه هم این طور فکر می کنن؟

می دونم راستگو هستید
اما به خاطر من، لطفا راست راستش رو بنویسید.  303

واقعیتش آقاآرمین خیلی وقتها آدم نمیدونه مشکلش چیه 
یعنی من فکر میکنم مشکلم فقط خ ا و به بقیه روند زندگیم توجه نمیکنم بخاطر همین متوجه نمیشم که ریشه و اساس مشکلم کجاست
و براساس پیش فرض ذهنی ای که دارم با قضایا برخورد میکنم و حال و حوصله تجربه جدید ندارم

مثلا من اومدم ی آزمون انجام دادم برای خودم ببینم وقت استرس چیکار میکنم تا بتونم عادت اشتباهمو کشف کنم

اومدم دو روز عادتامو یادداشت کردم دیدم وقت استرس من ول چرخیدنم تو نت زیاد میشه مثلا مرتب میرم اینستاگرام، کانون و یکی دوتا سایت خبری میچرخم همینطوری بی هدف میچرخم صفحات رو بالاپایین میکنم حتی پاسخگویی به پستهامم انجام نمیدم 
دیدم این رفتار من واکنشی به استرس درونیمه که در واقع منو از انجام کار مفید بازمیداره و باعث میشه قفل شم و نتونم هیجاناتمو کنترل کنم حتی خلقمم میریزه بهم
حتی تو زمان حضور تو کانون تاپیکایی که ضعفمو یادآوری میکردن نمیرفتم مثلا شادی یعنی.. و امروز چه کار مفیدیانجام دادی؟ با خوندن اینا احساس ضعف میکردم استرس میگرفتتم بیشتر دوست داشتم ندید بگیرمشون و اینطوری رو ضعفم سرپوش بذارم

این آزمون کوتاه به من نشون داد وقت استرس از نت دوری کنم و با هر سختی ای که هس خودمو مجبور کنم کاری که باید انجام شه رو تموم کنم

ی مثال دیگه از خودم میزنم من تا بحال نرفتم تاپیک مکتبخونه چون احساس میکردم ی چیز جالب نمیتونه باشه به خودم فرصت ی بار چک کردن این تاپیکو نمیدادم ولی اتفاقی دوسه روز پیش رفتم دیدم چقدددر تاپیک جالبیه و ترغیب شدم کتابی که میخونم رو بیام تو تاپیک اعلام کنم



ما غیراز خ ا از نواقص شخصیتی زیادی رنج میبریم که خودمونم خیلی وقتها خبر نداریم و نمیتونیم متوجه شیم چطور این نواقص مارو سمت لغزش میکشونن بخاطر همین نسبت بهشون بی توجه میشیم اعلام وضعیتای بقیه بهم انگیزه میده که منم حرکت کنم و متوجه شم که باید همه ابعاد زندگیم رو با هم به پیش ببرم 

 

امیدوارم همه مون کمکم کنیم کانون با قدرت به مسیرش ادامه بده و تلاشهای اینجامون بشه جبران مافات گناهی که تنها خودمونو نسوزوندیم درش و ممکنه رو خیلیا اثر گذاشته باشیم

این بود انشای امروز ما 49-2
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
این «شما چقدر خوبید» های مرد مجاهد رو می بینم، ناخوداگاه صدای عادل فردوسی پور میاد تو گوشم. 4chsmu1

اینجا

نقل قول: این آزمون کوتاه به من نشون داد وقت استرس از نت دوری کنم و با هر سختی ای که هس خودمو مجبور کنم کاری که باید انجام شه رو تموم کنم

راستش منم دقیقا مثل شمام.
با این فرق که اینجور مواقع می رم توی آپارات می چرخم.
وقتایی که استرس دارم یا خیلی خسته ام از کار.

تجربه نشون داده که این جور مواقع شکست خیلی نزدیکه به آدم.

حالا من یه مخالفتی با شما کنم؟ این جور مواقع به نظرم اصلا خوب نیست که خودتون مجبور به کاری کنید ...
به نظر من بهتره که این جور مواقع استراحت مفید و کوتاه بکنید، مثلا برای نیم ساعت یا یک ساعت.
برید بیرون قدم بزنید، ورزش کنید، کتاب بخونید، فیلم نگاه کنید، غذا درست کنید (چیزایی رو نوشتم که برای من جواب می ده).
حواستون هم باشه کاملا جمع باشه که ذهنتون خطا نکنه.
بعد از یک ساعت که ذهنتون آروم شد، می تونید برگردید سراغ کاراتون. (پیشنهاد هم اینه که برید سراغ کارهای ساده تر)

این نظر و تجربه ی من بود.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

ممنون مسترعاشق تجربه خوبی بود منتهی مسئله من اینه اگه نرم سروقت کار شیرین یه روز کامل رو صرف یللی تللی میکنم یعنی هرکاری میکنم که نرم سر اون کاری که باید انجام بدم 
فعلا کار یکه میکنم اینه وقت استرس و بیقراری نمیرم سمت گوشی و لپ تاب 
کتابی ورق میزنم آهنگی گوش میدم ی نظمی به اتاق میدم از این کارا
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
نقل قول: این «شما چقدر خوبید» های مرد مجاهد رو می بینم، ناخوداگاه صدای عادل فردوسی پور میاد تو گوشم. [تصویر:  4chsmu1.gif]

اینجا
 چقدررر چسبید این ویدیو1 .. مرررسیییی


آقا این صبونه ما چی شد پ؟
چرا مسئولین ذیربط کمال توجه را مبذول نمیکنن؟
ای بابا ..
بریم دوباره بخوابیم با همین گرسنگی ..

ولی این دلیل نمیشه که نگیم:
صبح همگییییی بخیییییررررر 317
خصوصا اونایی که ساعت 11:30 این پست رو میبینن 65
❁﷽❁..ذکر روز چهارشنبه {یا حــــی و یا قیوم..ای زنده ای پاینده} خداجان... تو همین حوالی هستی تو فقط در حرفهای من پرسه میزنی در وجودم نور میشوی، طلوع میکنی... تو هر روز خورشید را از آستین آسمان بیرون میکشی ابرها را نقاشی میکنی و زندگی را به من هدیه میدهی...خدایا سپاسگزارم..سلاااااام صبح بخیر روزت را آغاز کن با یگانه خدایی که در دلهاست..‌۹۸/۵/۲۳
[تصویر:  15189503-1385-l.jpg]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جریمه ی روز سوم(آخر bliss )

[تصویر:  6j42_16980737-6732-l.jpg]
(1398 مرداد 23، 4:35)مرد مجاهد نوشته است: آقا این صبونه ما چی شد پ؟
چرا مسئولین ذیربط کمال توجه را مبذول نمیکنن؟
ای بابا ..
بریم دوباره بخوابیم با همین گرسنگی ..

ولی این دلیل نمیشه که نگیم:
صبح همگییییی بخیییییررررر 317
خصوصا اونایی که ساعت 11:30 این پست رو میبینن 65

آقا ی کمی هم بخوابین دیگه چ خبره؟؟ wacko2 

شکایت من و پیش مدیر نبرین ک سه روزه تو اشپزخونه ی کانون اسیر شدم khodahafez 

ب خاطر اینکه دیر موندم تو این سه روز و اینکه روز آخریه رفت مخصوص کله پاچه آوردم  4  4chsmu1


[تصویر:  16982883-6363-l.jpg][تصویر:  k614_16963909-8013-l.jpg]
آقا چه خبره اینجا  Swear1
چرا آشپرخونه اینقدر بهم ریخته اس ؟  Swear1
چرا یه لایه روغن روی همه چیز بسته ؟  Swear1
.
.
.
.
کله پاچه زدین   39 22
منو بگو میخواستم برا ظهر پیتزا بزنم  23
.
.
.
.
مرد مجاهد منم 11:30 رسیدم 
فکر کنم منظورت با من بود 
.
.
.
طبق دستور آرمین از ناهار ظهر خبری نیست 
بیچاره ما
نه صبحونه خوردیم نه ناهار داریم  Khansariha (116)
.
.
.
برم سر کمد عاشق بیسکوییت بدزدم  4fvfcja 128fs318181
.
.
.
.
فعلا بای  khodahafez
(1398 مرداد 23، 10:31)آقای اراده نوشته است: آقا چه خبره اینجا  Swear1
چرا آشپرخونه اینقدر بهم ریخته اس ؟  Swear1
چرا یه لایه روغن روی همه چیز بسته ؟  Swear1
.
.
.
.
کله پاچه زدین   39 22
منو بگو میخواستم برا ظهر پیتزا بزنم  23
.
.
.
.
مرد مجاهد منم 11:30 رسیدم 
فکر کنم منظورت با من بود 
.
.
.
طبق دستور آرمین از ناهار ظهر خبری نیست 
بیچاره ما
نه صبحونه خوردیم نه ناهار داریم  Khansariha (116)
.
.
.
برم سر کمد عاشق بیسکوییت بدزدم  4fvfcja 128fs318181
.
.
.
.
فعلا بای  khodahafez

اقا آشپزخونه رو ک من تمیز کردم بیرون اومدم Khansariha (7) Gig 
صبحونه هم ب اون خوبی...چرا گرسنه موندین؟؟؟ 17  ولله من از کله پاچه نخوردم ..فکر کنم اقای مجاهد ک از ساعت ۷صبح منتظر صبحانه بودن خیلی گرسنه شون بود ک همه ش و خوردن 65   
اقا بالاخره منکه وظیفه ی صبحانه اوردن و انجام دادم ..از این ب بعد فقط شام و ناهارو میتونم انجام بدم..چیه سر صبحی با ی چشم بسته صبحانه اماده کنم خیلی سخته 117
آخ آخ ..
ببین میگن کسی رو ملامت نکن، خودت دچار میشی همینه
نقل قول: خصوصا اونایی که ساعت 11:30 این پست رو میبینن [تصویر:  65.gif]


به ساحت بلند ظهرخیزان کانون طعنه زدم،
خود نیز یکی از آنها گشتم22
عدل ساعت 11 و نیم بیدار شدم 65 

ولی فهمیدم که نیاز نیست سحرخیز باشی تا کامروا شوی
ما که ساعت 11 و نیم بیدار شدیم،
با یک فروند کله پاچه مسافربری مواجه شدیم
دستتون درد نکنه خانم آتریسا .. خیلی چسبید .. Khansariha (69)
فقط لطفا از این به بعد، یه مقدار برای مدیران قرمز رنگ کنار بگذارید .. نه به عنوان حق السکوت ها .. نه .. همینجوری کلی گفتم .. 65
با سلام
به انجمن مرد مجاهد خوش آمدید 4chsmu1
صبحتون بخیر 11 و نیمی ها1
صبحونه هم دیگه دوران عیش تمام شد ..
خانم آتریسا دوران محکومیتشون رو طی کردن
من ساعت شیشی هستم  65 128fs318181
ساعت 11 نیمی امروز ؟  4chsmu1
صبح بخیر انجمن مرد مجاهد Gigglesmile
برم آشپزخونه ببینم چی داریم 
قول نمیدم  Gigglesmile
دقییییقا 11 و نیم22

ممنووون خانم کورن رز


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان