عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1401 مهر 15، 13:18)*بنده پاک* نوشته است: Khansariha (56)  من بچه بودم کلاس زبان میرفتم.
معلممون یه بار بدجوری مسخرم کرد Hanghead
خانم زیبایی بود. و منو به خاطر ظاهرم شوخی شوخی جلو همه بدجوری مسخره کرد Hanghead
بدجوری خورد تو ذوقم. گمونم آخرین کلاس زبانی بود که رفتم.


کلا از کلاس زبان متنفر شدم  Hanghead
از زبان هم متنفر شدم  Hanghead

Khansariha (56)  کاش پرروتر بودم اون موقع Khansariha (56)

Hanghead  آقای امیر شاه از کلاس زبان گفتن یاد این خاطره تلخ افتادم
هنوز قیافه خانم را یادمه Hanghead
یه رفتار چقدر مسیر آدم را عوض میکنه  Khansariha (56)


من فقط. سیزده. ch. کلاس زبان رفتم 
شاید باور نکنید  ده ترم یه معلم داشتیم Gigglesmile 
نه بخاطر کمبود معلم
بخاطر اینکه اون معلم با کلاس ما خیلی سازگار بود 
پر انرژی و با محبت همین 
کلاس اصلا خشک نبود و واقعا خوش میگذشت. 

ولی مدرسه متوسط اول سال هفتم و هشتم یه معلم فوق العاده سخت گیر 
توی اسپیکینگ یه کلمه بد تلفظ میکردیم نیم نمره کم میکرد از پنچ نمره اسپیکینگ 
خیلی سخت گیر بود ولی من همیشه ۵ میشدم  Gigglesmile
ی بار ۴ گرفتم
۴ بخاطر نوشتن بد مکالمه بود از لحاظ گرامری غلط داشت
نقل قول: سلام خدمت دوستان  [تصویر:  53.gif]
من با شخصه خیلی به فال تعبیر خواب اینا علاقه دارم 
چند سال پیش یع کتاب خریدم تحت عنوان تعبیر خواب 
فهرست داره 
مثلا خواب موش : 
خواب مردن  و ...
بعد وقتی میری مثلا تو صفحه ی موش چندتا تیتر داره 
مردن موش 
کشتن موش و ...
تو اینترنت هم اگه همینجوری سرچ کنید میاره 
ولی کابوس کلا خیلی معنا نداره 
برمیگرده به حالت روحی آدم ...
مثلا من که فوبیای حیوانات دارم هروقت آشبته میشم خواب میبینم گربه داره بهم حمله میکنه ...
ولی تعبیر حمله گربه دربارم صدق نمیکنه  [تصویر:  ehteram.gif]
 سلام 
ممنون از نظر شما   302  303

آره سرچ میکنم بعد هر خوابی میبینم ولی اون خواب منو نمیاره
کابوس هام به خاطر اضطراب پنهانه  65  امروز دوباره به این نتیجه رسیدم دچار اضطراب پنهان شدم که به خاطر یه خبری هست که خیلی وقته منتظرش هستم زمان می‌بره ولی خوب میشم بالاخره من به هدفم میرسم نمی‌دونم چرا انقدر بی قرارم یکی نیست بگه آخه چته آروم باش مرد 4chsmu1
اضطراب پنهان چیه ؟ فک میکنم منم دارم
(1401 مهر 15، 15:24)آبی آسمانی نوشته است: اضطراب پنهان چیه ؟ فک میکنم منم دارم
اگه خیلی مفصل و کامل میخواید راجبش بدونید پیشنهاد میکنم کتاب های دروغ هایی که به خود می‌گوییم و کتاب پیوند دوباره با جوهره خویشتن را بخونید (خودمم باید دوباره برگردم بخونمش خیلی نکات مهمشو یادم رفته) ولی تاجایی که یادمه اینطور بود روح ما از چندین لایه تشکیل شده اتفاقات و حوادثی که برای ما رخ میده توی لایه های مختلف روحیمون نفوذ می‌کنه منتهی چون یه سری مکانیسم های دفاعی می‌خوان که از روح و ذهن و جسممون دفاع کنن با استفاده همین مکانیسم ها یا از انکارشون میکنیم یا فراموششون میکنیم یا .... (خیلی هستن مکانیسم ها توی همون کتاب پیوند دوباره با جوهره خویشتن توضیحشون داده) به لایه ناخودآگاه ذهنمون منتقل میشن ولی همچنان هستن منتهی توی لایه خودگاه نیستن برای همین خیلی وقتا حالمون بده حوصله نداریم یا حتی یه سری بیماری ها مثل دیابت و یا فشار خون میبینیم با وجود اینکه فرد دارو و رژیم مناسب داره بازم به پزشک مراجعه می‌کنه ولی فاکتور های آزمایشش بالا هست احتمال زیاد مربوط میشه به همین ناخودآگاه فرد  چون هنوز درگیر یه سری اتفاقات تنش زا هست که حل نشدن و فقط مکانیسم ها یه جورایی سرکوبشون کردن و رفتن توی ضمیر ناخودآگاه در واقع هنوز اضطراب هست منتهی چون توی لایه ها ناخوداگاهه تشخیصش خیلی سخته خیلی وقتا اصلا به فکر تون هم نمیرسه
(1401 مهر 15، 15:24)آبی آسمانی نوشته است: اضطراب پنهان چیه ؟ فک میکنم منم دارم


یه کتاب هم هست به اسم اختلال اضطراب اجتماعی ک دو تا روانشناس نوشتن توجه داشته باشید روانشناسی زرد نیست
و توی سایکو تلنت بم معرفی کردن
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه 49-2 
من امروز ۵روز هست که کتاب خوندنو شروع کردم خیلی خوبه آدم انگار می‌ره یه دنیای دیگه  4chsmu1 
آدمو توی تنهایی خودش غرق می‌کنه یه جورایی هم از تنهایی در میایی چون با نویسنده همراه میشی   65  خلاصه که خیلی خوبه مخصوصا اگه مثل من مجبورید تایم زیادی را تنها باشید 
اگه کتاب خون نیستید مثل ۵روز پیش من 65 (انگار مثلا ۵۰سال کتاب میخونم  Gigglesmile ) باید بگم عمرتون بر فناس حتی اگه پاک باشید  Khansariha (56) 
امروز  کتاب مغازه خودکشی را شروع کردم ،کیمیاگر رو به اتمامه ولی مغازه خودکشی کلا خیلی متفاوته یکمی هم ترسناکع به نظرم 4chsmu1 ولی خب دوستش دارم دوست دارم بدونم تهش چی میشه (نگید چی میشه ها اسپویل میشه از مزه میوفته 65 )
سلاااام 53

آقای کینگ امیر واقعا بهتون تبریک میگم تجربه تدریس توی این سن خیلی عالیه  Confetti
چقدر خوب بود اگر یه محیطی فراهم میشد که بشه حداقل یه سری از شغل‌ها رو تجربه کرد، واقعا گاهی با هیچی جز تجربه نمیشه فهمید که اون شغل برای اون آدم مناسب هست یا نه Khansariha (56)
نقل قول: کلا از کلاس زبان متنفر شدم  [تصویر:  hanghead.gif]
از زبان هم متنفر شدم  [تصویر:  hanghead.gif]
به نظرم باید هم جوابشو میدادی ، هم کلاستو عوض می‌کردی هم به مسئولش شکایت می‌کردی تا یاد بگیره با بچه اون سنی چطور برخورد کنه Swear1

نقل قول: هر جمله ای که درس میداد از من میپرسید الان بهتر یاد میگرم یا ترم پیش ؟  [تصویر:  shy.gif]
وایی این خیلی بده 4chsmu1

نقل قول: من امروز ۵روز هست که کتاب خوندنو شروع کردم خیلی خوبه آدم انگار می‌ره یه دنیای دیگه  [تصویر:  4chsmu1.gif] 
واقعا ایول به شما Khansariha (69)
میشه بیشتر از فواید کتاب خوندن بگین برای دوستان 4chsmu1 65

نقل قول: امروز  کتاب مغازه خودکشی را شروع کردم ،کیمیاگر رو به اتمامه ولی مغازه خودکشی کلا خیلی متفاوته یکمی هم ترسناکع به نظرم [تصویر:  4chsmu1.gif]
پایانش یجوری که اگه اسپویل بشه کل هیجانتون برای خوندن کتاب به فنا میره  Smiley-face-whistle-1 
و من یه اعتبار ناقابل میگیرم پایانش رو اسپویل نمی‌کنم  19 4chsmu1
ببخشید دیگه زندگی خرج داره  65
 سپاس شده توسط
[تصویر:  2022-10-07_5v1g.png]

یعنی فقط برای من محدودیت یک پست در دقیقه وجود داره؟ Khansariha (56)
.
.
.
سلام عرض ادب ان شاءالله حال همه اعضای کانون خوب باشه 49-2
ببخشید یه چند وقت نشد در کنارتون باشم معذرت میخواهم
ان شاءالله در مسیر پاکی باشید 49-2
(1401 مهر 15، 20:34)silent scream نوشته است: [تصویر:  2022-10-07_5v1g.png]

یعنی فقط برای من محدودیت یک پست در دقیقه وجود داره؟ Khansariha (56)
سلام عرض ادب امیدوارم حالتان خوب باشد ehteram
فقط تاپیک هایی که مربوط به گروه های ترک هست محدودیت زمانی ندارم(امیدوارم اشتباه پاسخ نداده باشم)
ولی در بقیه تاپیک ها باید 1 دقیقه صبر کنم
سلام 
بچه ها یه سوال داشتم 
چند وقتِ می خوام بپرسم وقت نمیشه 
(فقط لطفا حقیقت رو بدون اغراق یا کم و کاست بگین )

تو دوره های سنی (۵سال  ، ۱۲سال  ،  ۱۸ سال ، ۲۵سال به بالا اگر کسی هست ) چه حسی نسبت به مادر تون داشتین ؟ 
می خوام کسایی که ۲۰ رو رد کردن ، حتما پاسخ بدن ،چون نظر اون بازه اهمیت داره..
ممنون 53
(1401 مهر 16، 0:17)حیدر کرار نوشته است: سلام 
بچه ها یه سوال داشتم 
چند وقتِ می خوام بپرسم وقت نمیشه 
(فقط لطفا حقیقت رو بدون اغراق یا کم و کاست بگین )

تو دوره های سنی (۵سال  ، ۱۲سال  ،  ۱۸ سال ، ۲۵سال به بالا اگر کسی هست ) چه حسی نسبت به مادر تون داشتین ؟ 
می خوام کسایی که ۲۰ رو رد کردن ، حتما پاسخ بدن ،چون نظر اون بازه اهمیت داره..
ممنون 53


سلام . ۲۰ سالمه 

بااینکه کارای اشتباهی می‌کنه ، ولی خب سعی میکنم درکش کنم . 
این چند وقت اخیر خیلی قوی تر شدم تو این موضوع
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
(1401 مهر 16، 0:17)حیدر کرار نوشته است: سلام 
بچه ها یه سوال داشتم 
چند وقتِ می خوام بپرسم وقت نمیشه 
(فقط لطفا حقیقت رو بدون اغراق یا کم و کاست بگین )

تو دوره های سنی (۵سال  ، ۱۲سال  ،  ۱۸ سال ، ۲۵سال به بالا اگر کسی هست ) چه حسی نسبت به مادر تون داشتین ؟ 
می خوام کسایی که ۲۰ رو رد کردن ، حتما پاسخ بدن ،چون نظر اون بازه اهمیت داره..
ممنون 53

من 22سال دارم 
البته خیلی وقته که متوجه این موضوع شدم مادرم تماما به من تکیه کرده (به غیر از جنبه مالی ) و خوب خیلی سخته چون من دست و پام خیلی بستس هر کاری می‌خوام بکنم باید حواسم باشه تنها نشه کلا خانواده مادرم خیلی وابسته هستن توی خانواده اونا دیدم بچه هاشون وقتی میرن دنبال زندگی خودشون چقدر افسرده شدن چقدر این شرایط روحی روی جسمشون تاثیر گذاشت

فقط میتونم بپرسم چرا این سوال کردید؟
درود

آخی دوباره هوای کانون کردم  Hanghead

آخی این پوریا نگاه خیره یار دلش رو برده ، انگار قلبم سر جاش نیست




(1401 خرداد 26، 23:42)رامین. نوشته است:
(1401 خرداد 26، 23:20)Pourya نوشته است: یک زمانی خیلی واسه اسپم سخت گیری میکردم ، الان که فکر میکنم خندم میگیره  Nishkhand

سلام پوریا
چطوری؟

سلام رامین جان

یادش بخیر ، انگار واقعا کانون خونه امنمون بود و واقعا با دوستانمون اینجا زندگی می کردیم
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
سلام 
خیلی خوش برگشتین  Confetti
فک کنم از خیلی قدیمی‌های کانون هستین 65
ما فقط اسمتون رو از قدیمی تر ها شنیدیم Khansariha (56)
ان‌شاءالله همیشه سلامت باشین 53
(1401 مهر 16، 0:17)حیدر کرار نوشته است: سلام 
بچه ها یه سوال داشتم 
چند وقتِ می خوام بپرسم وقت نمیشه 
(فقط لطفا حقیقت رو بدون اغراق یا کم و کاست بگین )

تو دوره های سنی (۵سال  ، ۱۲سال  ،  ۱۸ سال ، ۲۵سال به بالا اگر کسی هست ) چه حسی نسبت به مادر تون داشتین ؟ 
می خوام کسایی که ۲۰ رو رد کردن ، حتما پاسخ بدن ،چون نظر اون بازه اهمیت داره..
ممنون 53


سلام، بدون اغراق هست : )


۵ سال : باهاش میخوابیدم و حس همه ی بچه کوچولو ها رو داشتم ، وابسته ب مادر .

۱۲ : ازش دور بودم ، بیشتر از حد متوسط دور، بچه ی خوبی نبودم .

۱۸ سال : همه ی حس ها رو داشتم نسبت بهش ، نگرانی ، خشمگین ، قهر ، خنده و .... همه رو همزمان تجربه میکردم و ازش خیلی خیلی دور بودم و درکی از مامان نداشتم . در ۲۴ساعت روز فقط وعده های غذایی میدیدمش . 
من تا ۲۰سالگی خیلی انگشت شمار تنهایی با مامانم بیرون رفتم . موقع بیرون رفتن تا برگشت انقدر اعصابم خرد میشد نمیتونستم تحمل کنم .

الان : یک دیروز و هر چقدر سعی کردم باهاش تماس برقرار کنم نبود و من مردم و زنده شدم  53258zu2qvp1d9v 
این حس و بنویسم شاید جالب نباشه و مسخره باشه .. ولی من واقعا مثل نفس حسش میکنم .
یک دوست داشتن مریض گونه ای هست . 
خودم واقف هستم بهش ولی من یک بار نزدیک بود مامانم و از دست بدم و از اون زمان ب بعد همه چ عوض شد . 
اون خودشم نمیدونه چقدر دوستش دارم.



-------
من در جایگاهی نیستم نصیحت یا توصیه بکنم ، ولی ی چیزی ب ذهنم رسید  دوستانه بگم : )
بعضی وقت ها سعی کنید خودتون و جای مامان ها بذارید . درک کنید . اگر تندی ای بحثی هست ی کم صبر کنید و مشکلات و بازبینی کنید بعدش بحث کنید . 

مامان من ، خانمی هست از نسل ماقبل و آموزش ها و فرهنگی ک از زمان خودش آورده فرق داره با چیزهایی ک من دیدم و یاد گرفتم . 
تو رابطه با مامانم ، یکم من از توقعات و تفکراتم کم میکنم یکم اون و نهایتا ب یک راه میانه میرسیم  53258zu2qvp1d9v 

ب نظر من سخت ترین کار دنیا مامان بودن هست .من اگر جای مامانم  بودم بعضی موقع ها یاقوت و در اسید حل میکردم  Nishkhand  



--------------------------

سلام اقا پوریا ، خوش اومدین 53

فقط یکم دیر جواب احوال پرسی و نمیدین؟!!! Gigglesmile

فکر کنم شما همونی هستین ک پیام ک میاد چند روز بعد سین میزنید و بعدش جواب میدین  Khansariha (56) 


منم خیلی زیاد دلم تنگ شده برای کانون قدیمی و دوستانم.. 
شب زنده داری های کانون و بحث و گپ زدن ها عالمی داشتن .. 
ی حس غریبی دارم  53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان