اورژانس کانون

[عمو سعید]

کیمیا خانوم ممنون ...

به خیر گذشت ...

یه سکته بود که رد شد ...

برم نماز ...

التماس دعا

[Mosafer kocholo]

سلام
عمو سعید؟:smiley-yell:
خان عمو باید برا برادر زاده هاش نمونه باشه
پس به خاطر ماها هم که شده:s:
نمیدونم وسوسه بوده
یا هر چیزی
بهش بگید بره پی کارش
خان عموی مهربون ما درسته سبیلو
اما پشت اون سبیلا یه دل بزرگو مهربون داره!!!

[ana]

عمو سعید؟!
وقتی مسافر کوچولو که همیشه مهربونه ایین آدمک رو بفرسته :smiley-yell:
دیگه باید خیلی مواظب خودتون باشیدا!
عمو سعید اجازه بدید من تجربه دیشب خودمو بگم
دیشب اصلا حالم خوب نبود
ته ته دلم فکر میکردم این دفعه میشکنم
یه دلیلش هم این بود که شیطون توی گوشم میخوند :ببین اینهمه بزرگای کانون میشکنن،مگه چی میشه، تازه از کی ه که تو پاکی،خوب خیلی وقته دیگه خجالت نداره تو هم مثل اونا میای میگی شکستی و دلداریت میدن و دوباره شروع میکنی
ببخشید دیگه دارم خیلی صادقانه میگم
بــــــــــــــــــعــــــــــــــــــدش
چند تا چیز جلومو گرفت

---

یکی اینکه یه مدت پیش حرف سر این بود که اگه بدونی تا چند دقیقه دیگه میمیری چه کار میکنی
مامان سها حرفی زدن که روی من خیلی اثر داشت
گفتن که :......و بلند میشم و به امامها سلام میدم،"اونها بزرگوارتر از اونی هستن که جوابمو ندن"
از اون روز فکر میکردم چقدر مامان سها ایمانشون در مورد اینکه امامها ما رو میبینن و جواب میدن قویه!

---

وقتی دیشب به شکستنم فکر میکردم از تصور اینکه مثلا حضرت زهرا یا امام رضا دارن راست راست نگام میکنن موهای تنم سیخ میشد.
یه لحظه فکرشو بکنین واقعا جلو یه مرد دیگه یا یه خانوم دیگه این کار زشت چقدر وحشتناکه
چه برسه به کسیی که اونقدر برامون محترم و بزرگن

---

از طرفی با اینکه خودمو راضی میکردم که حتی بزرگای کانون میشکنن ولی خودم میدونستم از اینکه بیام بگم شکستم بد جور شرمنده میشم
اینم یه دلیل بود

[Mosafer kocholo]

آنا جونی حسابی خجالتم دادای!!!
خو عمو سعید برام خیلی قابل احترامند تحمل ندارم بیانو خدایی نکرده اعلامه...
خلاصه خان عمو بیاو با اعلام پاکی دل مونو شاد کن
منم ببخشید اگه تند حرف زدم

[ana]

اما درسته اینها باعث میشد نشکنم ولی حالمو که خوب نمیکرد.
کاری که کردم این بود که فکرمو و حواسمو از این موضوع پرت کردم
شب وقت خواب فیلم گذاشتم و اونقدر زل زدم به صفجه مانیتور که مثل آدمهایی که بیهوش میشن خوابم برد
امروز به لطف الهی آرومم و پاک
خیلی زیباست نه؟
"آروم و پاک"
میدونم باز هم وسوسه ها برمیگردن ولی اینم میدونم که با مبارزه دیشب یه کوچولو قویتر شدم و محکم تر و این آرومم میکنه.
مبادا بشکنید
کبادا شکستن بقیه این کار رو براتون عادی کنه
وقتی فریب شیطان روبخوریم تنها چیزی که برامون میمونه حسرته!
خیلی رنج آوره نه؟
"حسرت"

---

مواظب پاکیتون باشیدا.
محکم "یا علی " بگید و به خودتون بگید امکان نداره بذارم "دشمن شاد" بشم.
مگه خوابشو ببینه.
یا علی قهرمان.

---

ببخشید طولانی شد.

---

مسافر کوچولو خوبم این چه حرفیه
کار خوبی کردین
گاهی نیشتر بیشتر از نوش اثر داره.

[عمو سعید]

کیمیا خانوم با محبت

مسافر کوچولو خانم عزیز

آنا خانوم عزیز

سینر جان

از همتون بابت راهنماییاتون، محبتاتون و کمک هاتون ممنونم ...

تکرار ذکری که کیمیا خانوم گفتن تا یاد خدا بیافتم که نظاره گر منه ...

سقلمه هایی که مسافر کوچولو خانم زدن تا حواسم بیاد سر جاش و بفهمم تو چه مرحله حساسی هستم ...

آنا خانوم که با تجربشون بهم یادآوری کردن که " فان مع العصر یسرا "، " پایان شب سیه سپید است " ...

و سینر عزیز داداش گل و با معرفتم با پیام هاش روحیه ای به من داد که دیگه کلا یادم بره این قضایا ...

همه اینا رو کنار هم گذاشتم و دیدم که واقعا میتــــــــــــــــــــونم پاک باشم ...

این همه امداد الهی بالاخص دوستای خوب ... پس خدا میخواد که ما پاک باشیم

حالا هم با افتخار تمام میگم که پاکم

این پاکی رو بعد از خدا مدیون همه شما عزیزا هستم ...

همیشه پاک و شاد باشید

در پناه حق

[happpygirl]

سلام

خوبـــــــــد ؟!

میشه با من یکم حرف بزنید ؟!

من استرس شکست دارم

فقط 4 روزه دیگه مونده تا تموم کنم 10 روزرو

اما همش درگیره استرسشم

[گل سرخ]

سلام هپی گرل جون؟

چطوری ؟

چه خبر از امتحاناتت؟؟

استرس واسه چی؟؟ تا خدا رو داری؟؟ خدا حواسش بهت هستا

[Alireza 68]

سسسسسسسسسلام

عمو سعید دمت گرم سیبیلتو عشقه

تبریک میگم که موفق شدی

خانوم هاپی گرل

با آب سرد وضو بگیرید


ایت الکرسی خیلی موثره اگه 3بار بخونین که دیگه تمومه

نفس عمیق بکشید
تمرکز کردن رو امتحان کنید ... برای جمع و جور کردن افکار خیلی لازمه

ببینید عاملش چیه ازش دوری کنید اگه تنهایی هستش برید پیش بقیه خانواده اگه نت هستش از پای کامپیوتر بلند شید

یا علی

[ana]

سلام هپی نازنین
چه حرفی بزنیم؟
ارشاد کنیم؟
میخوای بریم انجمن سبزی پاک کنیم بیان بنمون کنن ؟
از چی حرف بزنیم عزیزکم؟

---

از هرچی میخوای میحرفیما
نگرا ن نباش بعد پستامو پاک میکنم که دعوا نشیم.
چی ناراحتت کرده؟
فکر امتحانات باعث شده اورژانسی بشی نازدارک؟

[happpygirl]

نه من از شکست خیلی میترسم

انا جون خودت از نسیم حیات که باخبری میدونی که اگه دوباره بشکنم اصلا رویه برگشت ندارم

استرس شکست باعث میشه همش بهش فکر کنم

---

دوست جونیا حالم داره بهتر میشه

کیمیا , انا , داداش علیرضا ممنونم

[سها]

سلام
هپی گرل اصلا چرا بهش فکر کنی؟!؟

نیگا فک کن داری از خیابون رد میشی.. چطوری رد میشی؟؟
هی ب خودت میگی من تصادف میکنم تصادف میکنم؟!؟
اصلا!
خیلی راحت و محکم رد میشی!

اینم همینه..

اگه هی تکرار کنی ک وای من الان میشکنم.. خو کم میاری!
وی چیزی خانم..شکستن ی کار یهویی نیست ک خودش اتفاق بیافته!
میتونی جلوشو بگیری..


اصلا بهش فکر نکن..

ب این فکر کن ک چی کار کنی برات بهتره..
عصر جمعه اس.. پاشو برو پیش مامان ببین برنامهای برای بیرون رفتن ندارن!
اگه نداشتن.. تو بهشون برنامه بده!


در پناه خدا..
یاعلی.

[Alireza 68]

هاپیگرل خانوم فکر شکست رو از ذهنتون ببرید بیرون

این ها تلقین هستش از سمت شیطان میخواد بهتون تلقین کنه که میشکنید

شما هم پیش خودتون تکرار کنید من پاک میمونم چون خدا کمکم میکنه


اصلان همین الان 100 بار بنویسید من پاک میمونم چون خدا کمکم میکنه

من دبیر املا هستم خیلی هم عصبانیم:smiley-yell: (ابتکار خودمه ها)

تا یک ساعت دیگه از مشقتون عکس میگیرید برامون میفرستید

[happpygirl]

من پاکم. من پاکم. من پاکم. من پاکم. من پاکم. من پاکم. من پاکم. من پاکم. من پاکم...
اقا اجازه ..!؟
شکر خوردیم

چشم مامانیه خوفم ( سها جون)

[ariarezayi]

سلام بچه چند وقته یه حس بدی دارم
احساس می کنم میل جنسی یه چیز کثیفه
و همین باعث شده............
نمیدونم کجای کار ایراد داره
plz help