اورژانس کانون

[Alireza 68]

پست چکاوک خانوم و تجربه ایشون هست

من شخصا وقتي وسوسه ميشم كه تصويرهاي زشت توي افكارم شكل ميگيره اونا را اگه ادامه بدم ميرسم به جاهاي خطرناك اما جلوي اون تصوراتا بايد از لحظه اول گرفت با يچيزي كه فكر را مشغولش كنه حالا هركسي خودشا بهتر ميشناسه كه اون لحظه بايد چجوري فكرشا از اين مسئله دور كنه من هميشه كلي خودما دعوا ميكنم بعدم با هر ذكري كه بلدم خودما دور ميكنم اگه توجه كرده باشيد اين ذهنمونه كه هميشه كار دستمون ميده اگه ميشه يه مسير فكري تعيين كنين واسه اون لحظه.البته درسته ادم تنها نباشه يا مشغول كاري باشه حل ميشه اما اگه از بنياد مسيره فكرمون عوض شه (سرعت انتقال به موضوع + تمرين بشه) درصد وسوسه مياد پايين

اینم نهج البلاغه هست که توی پست مجتبی بهش اشاره شده بود

http://www.erfan.ir/farsi/nahj/nsm_proj/main.php


سعی کن ی چیزی کنارت باشه که با دیدنش فکر وسوسه از ذهنت بره بیرون مثل ی دعا و یا قران

راستی نمازتو خوندی؟

اگه نخوندی حتمان برو بخون

[همساده]

هادی و علیرضای عزیز ممنونم.
چشم الان هم میرم نماز میخونم.
لیست این کارایی هم که گفتین نوشتم.
حتما انجامشون میدم.
واگه امروز رو با موفقیت به شب رسوندم حتما خبرتون میکنم.
شمام دعام کنید.
یا علی

[Alireza 68]

اینم تجربه و برنامه سها خانوم هست


یه کم سخته برنامه گفتن.. چون شرایط فرق میکنه.. حالتها و زمانها..!
اما در کل:
اگر تحریک خارجی باشه با تمام وجود لگد میزنم بهش.. و سریع موقیتم رو عوض میکنم.. درواقع نبود محرک واز بین بردنش یکی از مهترین کارهاست.. به خودم تو آینه نگاه میکنم و خجالت میشکم..!!
ذکر لاحول ولاقوة الا بالله و صلوات رو مکرر میگم..
متوسل میشم به ائمه(علیهم السلام)..
رفتارم خیلی شبیه ترسیده ها میشه!
بعدش میام کانون! اگه نشه هم شروع میکنم به نوشتن یا خط خطی کردن!..

خودمو شدید دعوا میکنم!(اهل ناز کشیدن نیستم!) همین که رفتم طرفش برام شکنجه میشه! موقعیت خودمو به عنوان عزیزه خدا یادآوری میکنم.. با حرفایی که به خودم میزنم یا میزنم تو گوش نفسم یا گریه اش میندازم.. دیگه بستگی داره به میزان لگد پرونیش!
بعدم میخندم به شیطون(سعی میکنم تحقیرش کنم)..

و در نهایت فکر میکنم.. به خودم و خدا!..به ائمه(علیهم السلام) خیلی فکر میکنم..!

موفق باشین و شاد..
یاعلی.

---

برنامه پوریا هم خوبه

برنامه ی من : 1- وقتی ذهنم به سمت عوامل تحریک کننده منحرف میشه سعی میکنم با تمرکز روی کارهای دیگه ذهنم رو کنترل میکنم 2- به خودم تلقین می کنم که حتما موفق میشم و هیچ عاملی مانع موفقیت من نخواهد شد 3- یاد تلاشی که تا اینجا برای رسیدن به موفقیت کردم می افتم 4- فرستادن صلوات + ذکر 5- خوردن یک لیوان آب 6- اومدن به کانون 7-فاصله من با خدا خیلی زیاد شده گذشته توی هر شرایطی بودم اول از خدا طلب یاری میکردم ولی الان حتی توی بدترین شرایط هم از خدا غافل میشم 8- محدود کردن تماشای فیلم و سریال 9- میدونم که توی زندگی یکی از عوامل شکست هام همین هست پس برای بهبود شرایط زندگی هم شده باید ترک کنم 10- دوری از کوچکترین عامل تحریک کننده 11- جلوگیری از ورود افکار مزاحم 12- وقتی افکار وسوسه کننده سراغم اومد باید همون موقع این افکار رو از بین برد و نباید گذاشت ادامه پیدا کنن 13- باید دلایل محکم داشته باشیم برای ترک ، دلایلی که به مرور زمان فراموش نشن و هر زمان بهشون فکر میکنیم وتوی سخت ترین شرایط بتونن مانع لغزش ما بشن

خب این هارو بگیر از بینشون گلچین کن بنویس و تا شب انجامشون بده

اگه جواب نداد بگیر صد بار بنویس:

من پاک میمونم چون خدا کمکم میکنه

[hadeeee]

اگه کسی بتونه وقتی با کوچکترین و ریزترین عامل برخورد کنه تا اخرش پاک میمونه ولی اگه ذره ای کنجکاوی کنه تا اخرش میره

[سها]

سلام
آقا هادی خوبین شما!؟!؟؟!؟!؟
اینجا خیلی جدی تر از این حرفاست ها!!

لطفا بدونین چی رو کجا و چطور استفاده کنین!!

پست ایشون و پستهای حوابی ک بهشون داده شد حذف میشه..

از همه دوستایی ک انرژی گذاشتن معذرت میخوام...
امیدوارم آخرین بار باشه!!!

در پناه خدا..
یاعلی.

---

راستی
شدیدا منتظر خوش خبری آقای سینر هستم...
از ته دل آرزو میکنم شاد برگردن!

در پناه خدا..
یاعلی.

[hadeeee]

اقای سینر بی صبرانه منتظر شما هستیم امیدوارم که شما هم امروز فن سی پی یو تون نسوخته باشه

---

سلام سها خانوم من خوبم شما چطور خوبیم؟<؟

[ترك براي هميشه]

اين كامنتو توي بخش مسابقه زدم.يكي از دوستان گفت مثه اينكه شديدا اورژانسي ام.كپي ميكنمش اينجا بلكه ايشالا فرجي بشه و درصد تستسترون خونم بياد پايين

البته الان ديگه تقريبا همه جاي بدنم درد ميكنه.

دوستان الان دقيقا مثه معتاداي مواد كه تو فيلما نشون ميدن شدم

چشام قرمزه قرمزه.شديدا دارم عرق ميكنم و كشاله رانم و ... در حد انفجار داره درد ميكنه.ذهنمم مثه گاو وحشي هر طرف ميره ولي هنوز نتونسته منو بندازه.

البته من از شب چهارشنبه هفته پيش پاكم ولي استارت تركم رو سر صبح شنبه ( 00:25) زدم.

واقعا برام جالبه.مثه سم ميمونه كه داره از بدنم در مياد.

افسوس ميخورم كه اي كاش اين كانون رو قبل اون همه سايتاي كثيف پيدا ميكردم.ولي ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازس.

اول كمك اوستا كريم بعدشم دعاي همرزم هاي گلم.اين غول اعتياد رو جوري ميتركونم كه با كاردك از رو زمين جمش كنن.

چاكريم

mr. T

[soozan]

سلام
الان هم حالتون بده ؟

[ترك براي هميشه]

آره .شديدا آمپر چسبوندم دارم ياتاق ميزنم.البته يه راهي به ذهنم رسيد

الان بهترين كار خوابه.

فردا هم از ساعت 6 بايد بلند شم برم سر كار تا عصر فردا امكانات واسه كار خلاف جور نيس خدا رو شكر.بلكه تا فردا عصر يه مقدار هورمون خونم بياد پايين.

مسابقات 10 روزه رو شروع كردم.انشالا با لطف خدا و كمك دوستاي گلم همينطور يه ضرب ميرم جلو كه ركورد كانون رو بزنم.

[soozan]

با وضو برين به رخت خواب بريد خيلي بهتره
ذكر بگيد صلوات
سوره حمد

[ترك براي هميشه]

ممنون دوست گرامي

ولي اين اعمالي كه فرموديد شايد زياد براي من كارساز نباشه.

توي ذهن داشتن هدفم و تصور پشيماني يك ثانيه بعد از خ.ا خيلي برام موثر تره.

[chika]

موااااااظب دستت بااااش
خیلی زیاد
به هر قیمتی شده جلوشا بگیر
فکرتا ببر به سمت جیزای خووب
مثلاً یه خبر خوبی که شنیدی
یا کارایی که فردا باید انجام بدی
برنامه ریزی
یا هرچیزی که فکرتا مشغول کنه
موفق باشی

[ترك براي هميشه]

ممنون چكاوك

اتفاقا اين دستو خوب اومدي.

گاهي اوقات واقعا غير اراديه.تا به خودم بيام ميبينم كه تماس داشتم.البته نه برا خ.ا.شايد از روي عادت

اگه ميتوني در مورد بيشتر كردن كنترل روي دستم راهنمايي كن.

[chika]

دست یه حالتی داره که وقتی شروع به حرکت بکنه
کنترل همه چیز خارج میشه و تا تهش میری
تا انتهای فشار هم که شده
دستتا کنترل کن نذار نزدیک شه
اینجوری پاک میمونی

[حسین چار دو دو]

چکاوک خانم درست میگن
تازه من یه جایی خوندم گفته بود شبا دستاتو موقع خواب به صورت حلقه بالای سرتون قرار بدید که خدایی نکرده یه وقت نخواد شیطونی بکنه