سلام
کاش من میمردم
امروز دوباره شکستم
دیروز هم همینطور
اینم از استقبالمون از رمضون
وای خدا دارم دیوونه میشم
کاش یکی میتونست کمکم کنه
کاش حرفای یکی میرفت تو کلم و دیگه هم بیرون نمیومد
ای خدا
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید.
اگه امشب یه وحی به من میرسید که دو راه بیشتر نداری
یا ترک کن
یا بمیر
من دومی رو انتخاب میکردم
چون.............................
چون خسته شدم
لطفا پ خ
چون نمیخوام کسی از حرفام ناراحت بشه
مقاومت؟
دو روز جواب میده
من خیلی ساله که درگیر این کارم
10 پونزده سال کم نیست ها
یه اراده محکمتر میخواد که فعلا من ندارم
نمیتونم بهش فکر نکنم
وای خدا این چه منجلابی بود که بهش گرفتار شدیم
حمیدخان، به روزایی که به تصمیمت شک نداشتی فکر کن.
وقتایی که زمینه واسه شکستن فراهم میشه ما اون روزا رو یادمون میره. روزایی که به خودمون میگفتیم "چیز احمقانه تری نبود بهش عادت کنی؟"
ترک روز به روز سخت تر نمیشه، آسون تر میشه.
مقاومت کردن مثل دوی استقامت نیست که هرچی جلوتر میری خسته تر بشی.
وقتایی که به شکستن نزدیک میشی دلت واسه خودت میسوزه میگی "آخی این همه مقاومت کردی حالا چی شد؟ بازم وسوسه شدی! بازم وسوسه میشی!"
ولی این دلسوزی، دلسوزی خاله خرسه ست.
این اراده ای که میگین ندارین رو برای این میگین که خودتون رو توجیه کنین.
کسی که اراده نداشته باشه شجاعت جلو اومدن واسه ترک رو نداره.
روزی یه پله بالا رفتن کار سختی نیست حمید خان.
از یه دفعه از بالای پله های افتادن، آسون تره
این کمترین حقیه که به گردن خودتون دارید.
هی روزگارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت
کاش میشد دوباره برگردم به اون روز ها
کم سن و سال تر از خودم رو میبینم که چه راحت ترک میکنه
غبطه میخورم که چرا تو اون سالها به فکر ترک نیوفتادم
چرا نا آگاه بودم
25 سال عمر خدا
بیشترشو تو این کار بودیم
تا همین جاشم مدیون کانونم که شده چند روزی یبار...نه مثل قبلا که هر روزی یبار
دیگه به جایی رسیدم که یا باید بمیرم یا ترک کنم
حمیدخان خیلیا مث شما 10-15 ساله درگیره این کارن
درسته که چرکهای این همه سال روی هم جمع شدن و سفت تر شدن و کندنشون سخت تر شده
اما ناممکن نیست
منم مث شما این همه مدت درگیرش بودم
دو ماهه دیگه تقریبا دو سال میشه که اینجام
اما هنوز مث کنه چسبیدم و امیدوارم
امیدتو از دست نده داداش
خودتو نباز
حمید خان یا این وری میشه یا اون وری یعنی چی؟
یه بار شکستن دیگه مساویه با هدر دادن همه ی زحمتایی که تا الان کشیدید.
این همه سال از عمرتون رو با عذاب وجدان و خجالت از خودتون گذروندید بس نیست؟
سخته. معلومه که سخته! خیلیییییییییی هم سخته واسه ماهایی که بیشتر از ده سال عمرمون حتی فکر نکردیم داریم با خودمون چیکار میکنیم.
بذارید بهتون حسابی سخت بگذره تا بعد بتونید سرتون رو بگیرید بالا و بگید من تونستم!!
استقامت کنید نه به خاطر این که چاره ای ندارید.
واسه این که ثابت کنید قراره بقیه ی عمرتون با اون سال ها یه فرقی بکنه.