1392 خرداد 17، 22:58
(1392 خرداد 17، 22:52)Mohamadd نوشته است: اواز میخونم.آره داداش برو بیرون قدم بزن
جز ذکر و نماز و وضو کاره دیگه ای هست بکنم؟
شب تنهایی حال میده
یا تو وی تماشا کن
ولی هیچی جای نمازو پر نمی کنه
(1392 خرداد 17، 22:59)Mohamadd نوشته است: پجه ها اگه میشه در رابطه با مذهب و دین و اینجور چیزا باهام حرف نزنین لطفا :rolleyes:خب
(1392 خرداد 17، 23:01)zara نوشته است:چشم الان این کارارو میکنم(1392 خرداد 17، 22:59)Mohamadd نوشته است: پجه ها اگه میشه در رابطه با مذهب و دین و اینجور چیزا باهام حرف نزنین لطفا :rolleyes:خب
پاشین یه آب خنک به سر و صورتتون بزنید یه لیوان هم آب یخ نوش جان کنین
اگه کسی تو خونه هست برین پیشش
آهنگ گوش بدین
یه کاری کنید که فکرتون ازش فاصله بگیره
اگر فکر می کنین پای سیستم بودن بدترش می کنه بلند شین از پاش
اگه نه برین این تالار شاد شاد یه کم بخندین
(1392 خرداد 17، 23:02)رند نوشته است: دروووووووودسلام داداش
داداش محمد چی شده
چه خبرا؟
از وضعیت یه توضیح بده
(1392 خرداد 17، 23:02)رکســــانـا نوشته است: از پای سیستم بلند شید برید یه کار دیگه بکنیدچشم الان اینا رو هم انجام میدم
یه کتاب بخونید
اهنگ گوش بدید
برای خودتون چایی درست کنید
به یه دوست سه اس ام اس بدید تا سرتون گرم شه یکم
(1392 خرداد 18، 0:39)MohseN72 نوشته است:(1392 خرداد 17، 22:59)Mohamadd نوشته است: پجه ها اگه میشه در رابطه با مذهب و دین و اینجور چیزا باهام حرف نزنین لطفا :rolleyes:هیچی نمی گم
می فهمم دردت چیه ....
نقل قول: "به نفست بگو بی حوصله میشی وقتی میشکنی تا چند ساعت بعدش حال هیچ کاریو نداری حوصله نداری گاهی عقلت توی اون لحظات دری وری میگه یکم عقلت مست میشه و به چه کنم چه کنم میفتی . توی تصمیمات و برنامه ات دچار بی ارادگی و بی حوصلگی و بی حالی میشی .
به نفست بگو چقدر خواب کافی و نشاط کافی خوبه . بش بگو روزهای بعد پاکی براش لذت بخش تره بش بگو لذات دیگه رو با پاکی توی روزهای بعد از پاکی بیشتر میشه چشید ، دیگه چشمها و دماغ و حس چشایی گریپ نیست . میشه از دیدن یه منظره بیشتر لذت برد . میشه با آرامش و خلوت فکری بهتری خوابید .
میشه هم دردی و درک بهتری با بقیه داشت . بخدا وقتی پاک باشی آب که میخوری باش حال میکنی و لذت بستنی خوردن رو بیشتر میفهمی !
این ها رو بنفست بگو .
بگو تو بی نظمی و بی خوابی رو دوست داری که میشکنی ؟
تو بی قراری و بی حوصلگی و تشویش فکری رو دوست داری که میشکنی ؟
تو حس گناه و پوشوندن وجدان رو دوست داری که میشکنی ؟
بش بگو تو حال بد و بی تمرکزی رو دوست داری ؟
تو چه کنم چه کنم و گیجی و تردید رو توی تصمیمات زندگیت دوست داری که میشکنی ؟
مرتب بس بگو و بشمار . بعد خود نفست میگه بیا دیگه نشکنیم ! بیاد خود نفست بگه من طرف لذت پاکیم . طرف لذت ارامشم . طرف لذت شهوتم منتها پاکش و به موقعش توی خواب . بیاد بگه طرف لذت بردن از غذا ها و منظره ها و میوه هام .
بیاد بگه نمی خوام با یه شکست خ.ا ، غدایی که میخورم رو کوفت کنم!
نمی خوام گردشی که با دوستم میرم رو از کم درکی و بی حو صلکی باش کوفت کنم .!
خودش میاد میگه نمی خوم انقدر تحملم کم بشه که بواسطه شکست که نتونم یه ساعت بشینم درس بخونم و یه ساعت نشستن بر ای درس برام عذاب باشه .
دوستانه باش حرف بزن
بلاخره برای شکستت لحظه قبلش توجیهی میاری