1392 تير 12، 8:59
نقل قول: انگار واقعا یه طوریم شدهآفرین همینا رو باید به نفستون یادآوری کنید
بچه ها
من نمی خوام مثل قبل شم
+
اینا
نقل قول: "به نفست بگو بی حوصله میشی وقتی میشکنی تا چند ساعت بعدش حال هیچ کاریو نداری حوصله نداری گاهی عقلت توی اون لحظات دری وری میگه یکم عقلت مست میشه و به چه کنم چه کنم میفتی . توی تصمیمات و برنامه ات دچار بی ارادگی و بی حوصلگی و بی حالی میشی .
به نفست بگو چقدر خواب کافی و نشاط کافی خوبه . بش بگو روزهای بعد پاکی براش لذت بخش تره بش بگو لذات دیگه رو با پاکی توی روزهای بعد از پاکی بیشتر میشه چشید ، دیگه چشمها و دماغ و حس چشایی گریپ نیست . میشه از دیدن یه منظره بیشتر لذت برد . میشه با آرامش و خلوت فکری بهتری خوابید .
میشه هم دردی و درک بهتری با بقیه داشت . بخدا وقتی پاک باشی آب که میخوری باش حال میکنی و لذت بستنی خوردن رو بیشتر میفهمی !
این ها رو بنفست بگو .
بگو تو بی نظمی و بی خوابی رو دوست داری که میشکنی ؟
تو بی قراری و بی حوصلگی و تشویش فکری رو دوست داری که میشکنی ؟
تو حس گناه و پوشوندن وجدان رو دوست داری که میشکنی ؟
بش بگو تو حال بد و بی تمرکزی رو دوست داری ؟
تو چه کنم چه کنم و گیجی و تردید رو توی تصمیمات زندگیت دوست داری که میشکنی ؟
مرتب بس بگو و بشمار . بعد خود نفست میگه بیا دیگه نشکنیم ! بیاد خود نفست بگه من طرف لذت پاکیم . طرف لذت ارامشم . طرف لذت شهوتم منتها پاکش و به موقعش توی خواب . بیاد بگه طرف لذت بردن از غذا ها و منظره ها و میوه هام .
بیاد بگه نمی خوام با یه شکست خ.ا ، غدایی که میخورم رو کوفت کنم!
نمی خوام گردشی که با دوستم میرم رو از کم درکی و بی حو صلکی باش کوفت کنم .!
خودش میاد میگه نمی خوم انقدر تحملم کم بشه که بواسطه شکست که نتونم یه ساعت بشینم درس بخونم و یه ساعت نشستن بر ای درس برام عذاب باشه .
دوستانه باش حرف بزن
بلاخره برای شکستت لحظه قبلش توجیهی میاری