اورژانس کانون

[mig23]

ممنون سیزده جان آره میتوانم جان اون احساس زجر آور تازه اولشه بعدش دوزخه دوزخ

[می توانم]

اره به خدا
حالا امشب چرا بیدارید؟
بد خوابید یا دارید درس میخونید؟
یا کار باید تحویل بدید

[نمیدانم]

میگی جون،
چی شده؟
اوضاع تحت کنترل هست که؟

[mig23]

دروغ چرا هم بد خوابم هم درس دارم

[نمیدانم]

بدخوابم یعنی چی؟
خوابت نمیبره، درس هم داری؟

[mig23]

اوضاعم 80 درصد تحت کنترله. رفیق یعنی نصفه شب خوابم میبره که احتمالا کمپلکس افردگی هست

[نمیدانم]

خدا رو شکر که اوضاع تحت کنترل هست.
در مورد خواب یه بررسی کن ببین چرا خواب ت نمی بره:
مثلن شاید عصر زیاد خوابیدی،
یا آخر شب نوشیدنی کافیین دار خوردی،
یا ...
دیگه چیزی به ذهن م نمیاد


من بیشتر وقتا کمبود خواب دارم،
یعنی یه جورایی وقت نمی شه بخابم نه که خوابم نمی بره.
گاهی پلک های چشم م هِی دو دو می زنه

[mig23]

صحیح.خوب علت ها میتونه متفاوت باشه ولی نهایتا خروجیش بی خوابیه که میتونه اختلال توی زندگی بسته به شدتش توی سلامت روحی و نهایتا منجر به مریضی جسمی بشه خدایی نخواسته . حد اقلش اینه که مثل خ.ا توانایی ذهنی رو پایین  میاره

[نمیدانم]

درست می گی، مهم این ه که معلول بی خوابی وجود داره.
حقیقت، نمی دونم چیزی در این باره.
ولی می شه زیادی روش تمرکز نکرد.
اگه حوصله درس خوندن داری که بخون،
نداری هم پا شو یه دسشویی و مسواک بزن،
یه کم هم آب بخور،
بعد برو تو رختخواب.
آرام دراز بکش،
سعی کن کمتر به چیزها فکر کنی،
خواب تو رو خواهد برد ...
ان شاء الله.


من م خواب م گرفته یه کم.
شب آروم ی داشته باشی رفیق.

[mig23]

شبت به خیر داداش گلم. شبت آروم فردات پر امید ممنون از سیزده عزیز میتوانم عزیز

[تـــواب]

سلام
من مشکل بزرگم اینه که نمی تونم از وسوسه ها دوری کنم و وقتی به خودم اومدم که کار از کار گذشته

چه راهکاریو پیشنهاد می دید ؟ واقعا خسته شدم از این موضوع ...

[vojdan bidar]

راهش به نظرم اینه که چشم رو کنترل کنی ، سعی کن تحت هیچ شرایطی چشم رو آزاد نزاری ، تو کوچه و خیابون رو نمیگم چون تقریبا قابل کنترل نیست ، منظورم اینه که تو اینترنت چشم رو کاملا مهار کنی ، تعبیر درستی نیست ولی به خودت بگو من شاید نتونم خ.ا رو کنترل کنم ولی چشم رو که میتونم از پسش بر بیام ، من تجربه ام این بوده که چشم رو هروقت پاک نگه داشتم ظرف چند روز وسوسه خ.ا کمتر شد 

[pahlevon]

تواب جان راهی که الان دارم میرم فعلا 36روزه جواب داده ....اخرین لانه پناهم بعد ازخودارضایی که شامل خانه و مادرم میشد رودرهم شکستم!...
علنن گناهمو به مادرم بیان کردم و دیگه جایی برام نمونده که زیر ابی برم و مخفی کنم چشم چرانی هم دارم اما دیگه لحظه ای به فکر خ ا نمیافتم...
همونطور که وجدان بیدار هم گفت از چشم چرانی تو اینترنت پرهیز کن ....

[می توانم]

یعنی دقیقا چی گفتید به مادرتون؟
انقدر با جنبه هستن؟

[تـــواب]

واقعا کنترل چشم خیلی موثره تو این چند روز سعی کردم کمی بیشتر مواظب باشم ، انگار که بهترم 

ان شاالله همه بچه ها رو سفید بشن