امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

(1398 تير 7، 23:29)cornrose نوشته است: سوال میپرسه ولی پروفایلشو میبنده 
واقعا شما بودین عاشقش نمیشدین؟ 22

یعنی چی؟
[تصویر:  Untitled_2.png]
ادم به امید زنده است
اگه قرار باشه امید پاک شدن رو هم خودمون از خودمون بگیریم دیگه چیزی نمیمونه
اگه شرایط روحی خوب نیست بخاطر اینه خودمون نخواستیم خوب باشه
اول باید خودمون برای خودمون قدمی برداریم بعد توکل به خدا داشته باشیم که برامون کاری کنه
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
 سپاس شده توسط
(1398 تير 7، 23:31)aliunknown نوشته است: بانو مهرخدا، اون تمرینی که پارسال با هم انجام دادیم رو یادتون میاد؟
ازتون خواهش میکنم این آهنگایی که در ادامه براتون میزارم رو پخش کنید و در ادامه اش اون تمرین رو انجام بدید.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13

راستش یادم نمیاد Hanghead

(1398 تير 7، 23:32)رامین.. نوشته است: ادم به امید زنده است
اگه قرار باشه امید پاک شدن رو هم خودمون از خودمون بگیریم دیگه چیزی نمیمونه
اگه شرایط روحی خوب نیست بخاطر اینه خودمون نخواستیم خوب باشه
اول باید خودمون برای خودمون قدمی برداریم بعد توکل به خدا داشته باشیم که برامون کاری کنه

809197ps94ijjhwg 809197ps94ijjhwg 




نمیدونم خوبه یا بد، اما قلبمم بازیش گرفته...بدبختی قلبمم مدتیه مشکل پیدا کرده...

باید برم قلبم داره اذیت میکنه به خانواده اطلاع بدم
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
سلام
ببخشید نگرانتون کردم
الان بهترم، دیشب خانواده ب موقع ب دادم رسیدن

یه ساعتی هست شیطون زمزمه هاش شروع شده ولی اینقد خوابم میاد ک محلش نمیدم

اومدم حالمو بگمو و برم بخوابم
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
مهر خدا خوبی؟
یا رادَّ ما قَدْ فاتَ
عمرهای به سر آمده، 
روزهای گذشته،
خون‌های ریخته،
عشق‌های گم شده، 
آبروهای رفته،
بغض‌های شکسته، 
اشک‌های چکیده،
و آب‌های از جوی رفته را 
تو باز می‌گردانی
ای باز گرداننده‌ی از دست رفته‌ها...

[تصویر:  20191213_181446.png]
 سپاس شده توسط
خوووووووووب خووووووبم
53 53 53
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
خستگی
استرس
امتحان
همش میرسه به یه چیز
 سپاس شده توسط
خوب نیم ساعت تقریبا گذشت و طبق معمول کادر اورژانس روز تعطیلی نیستن
منم بهتره برم پی درس ماست شاید بتونم از این استرس یکم کنم
 سپاس شده توسط
(1398 تير 8، 10:10)majid78 نوشته است: خوب نیم ساعت تقریبا گذشت و طبق معمول کادر اورژانس روز تعطیلی نیستن
منم بهتره برم  پی درس ماست شاید بتونم از این استرس یکم کنم


سلام داداش... پاکیتو و ضرر هایی که بعد شکست بهت میزنرو تو ی کاغذ بنویس کنار دستت بزار، هروقت ذهنت پرت شد به خودت بگو بشکنم چی میشه اون کاغذ باعث میشه شیطون نتونه منحرفت کنه

اگه تونستی برو بیرون پارکی جایی یه قدمی بزن برگرد یه دوش اب سرد بگیر بشین سر کارات
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
 سپاس شده توسط
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم


(1398 تير 8، 9:40)majid78 نوشته است: خستگی
استرس
امتحان
همش میرسه به یه چیز


(1398 تير 8، 10:10)majid78 نوشته است: خوب نیم ساعت تقریبا گذشت و طبق معمول کادر اورژانس روز تعطیلی نیستن
منم بهتره برم  پی درس ماست شاید بتونم از این استرس یکم کنم

 
داداش مجید عزیز 53
سلام و صبحت به خیر
این چرخه ی معیوب را بشکن داداش
این ختم شدن به یک چیز ، فقط عادتیه که ما می کنیم
عادت کردیم تا این وضعیت ها پیش اومد بریم دنبال این کار
مثل اینه که هواپیما را گذاشتی رو حالت اتوپایلوت که هر بار این وضعیت ها پیش اومد این کارو بکن
داداش جان ولی باید کنترل را خودمون به دست بگیریم برای صعود نه سقوط
باید تلاش کرد و تمرین کرد و باید بدونیم چجوری استرس هامون را کنترل کنیم و برای چیزای کم اهمیتی مثل امتحان استرس نداشته باشیم
باید یاد بگیریم چجوری تو مواقع بحرانی کنترل را به دست بگیریم
باید داداش
می دونم سخته ولی ما برای کارای سخت اومدیم نه برای اینکه یه آدم معمولی باشیم
تنها در صورت گذر از سختی هاست که رشد می کنیم وگر نه باید تا همیشه در همون وضعیت ساکن باشیم
مطمئنم می تونی اگه بخوای
داداش جان ایشالا بشینی پشت فرمون و تا رسیدن به مقصد راهتو ادامه بدی
آرزو می کنم همیشه در اوج باشی
اندر صف دوستان ما باش و مترس
فارغ دل شو، از آن ما باش و مترس
ببخشید اگه دیر جواب دادم Hanghead داداش مهربون ولی برو جلو
و بیا برامون بگو از اوجی که رفتی هیچ وقت نذار چیزای کوچیک تو را از هدف بزرگت منحرف کنه داداش
ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی

در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی

 در پناه خدا

موفق باشی 49-2








(1398 تير 8، 9:17)مهرخدا نوشته است:
خوووووووووب خووووووبم
53 53 53


و چقد زیباست آبجی مهر خدا
که اینهمه دوست به فکرتون باشن
و در سخت ترین شرایط کنارتون باشند
این چیزی نیست جز همون دعاهای شما
" ای دوست دوا فرست بیماران را"
که به صورت دوستان فوق العاده ای از طرف خدا مستجاب شده
و خدایی که عاشقانی براتون فرستاد تا شما را از غم نجات دهند
عاشق همه دم فکر غم دوست کند
هر کس چیزی که لایق اوست کند
دم همه ی عاشقان خدا و اون زیبایی مطلق گرم
که وقت و انرژی خودشون را برای زیبایی وقف کردند
دست شما درد نکنه و ممنون (از همه ی دوستان)
و امیدوارم به اونچیزی که لایقشید برسید
و خانوم مهر خدا ممنون که نشانه های خدا را تلف نکردید 49-2
ایستادید و یکی از زیباترین راه ها را انتخاب کردید
و بدونید که مثل اسمتون خدا خیلی دوستون داره
که عزیزانی را برای موفقیت برای راهنمایی و پاکیتون فرستاده
امیدوارم در ادامه نه تنها موفق باشید بلکه چراغ راهی باشید برای همه ی کسانی ظلمت مانده اند
 
نذر کرده ام    یک روزی که خوشحال تر بودم    بیایم و بنویسم که   زندگی را باید با لذت خورد

که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید   و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

یک روزی که خوشحال تر بودم  می آیم و می نویسم که     این نیز بگذرد

مثل همیشه که همه چیز گذشته است و   آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است

یک روزی که خوشحال تر بودم   یک نقاشی از پاییز میگذارم ,

 که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست   زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,

یک روزی که خوشحال تر بودم   نذرم را ادا می کنم

تا روزهایی مثل حالا   که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است

بخوانمشان     و یادم بیاید که

هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد

و                                                           هیچ آسیاب آرامی بی طوفان

منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی   مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی

Khansariha (89)
 سپاس شده توسط
سعی کن امروز رو پاک بمونی
 به خودت بگو فقط همین امروز رو تلاش میکنم نشکنم هدف اسونیه یک روز پاک موندن اصلا سخت نیست حتما از پسش برمیای Khansariha (69)
یا رادَّ ما قَدْ فاتَ
عمرهای به سر آمده، 
روزهای گذشته،
خون‌های ریخته،
عشق‌های گم شده، 
آبروهای رفته،
بغض‌های شکسته، 
اشک‌های چکیده،
و آب‌های از جوی رفته را 
تو باز می‌گردانی
ای باز گرداننده‌ی از دست رفته‌ها...

[تصویر:  20191213_181446.png]
 سپاس شده توسط
سلام مجدد و ممنون از دوستان
رفتم یه سر ب کتابم زدم بعد یه سال دیدم همش اسم و تاریخ هست دوستانی که میخوان کنکور انسانی بدن درک میکنن چی میگم یه چیزی تو مایه های اعلام اشخاص خودمون خوب منطقیش اینکه توی یه روز نمیشه این همه را جمع کرد باید نشست نمونه سوال خوند اغلب نمونه سوالات پیام نور تکرار سال گذشته است از این بابت یکم آروم شدم
حرفت درسته داداش امید خان اینا همش برای خودمون خوبه باید در مقابلش ایستادگی کنیم و بجنگیم تا رشد کنیم به قول معروف باید شخصیت سرسخت داشته باشیم (این افراد از افرادی هستن که به استقبال مشکلات میرن و همه مشکلات را برای رشد خودشون پله ترقی میدونن)
ممنون از کمکت موری جان انقدر تو ذهنم این جریان تکرار شده ک الان ک پاکم به یاد همین چیزا افتادم و پاک موندم
 سپاس شده توسط
دم شما گرم آقا مجید گرامي [تصویر:  53.gif] 
كه فكرت و ذهنت درسته 
دقيقا حرفات درسته
و طبق تجدبه ي خودم 
هر امتحاني آروم بودم نتيجه ي بهتري گرفتم
و همينطور زياد جدي نگير امتحانا را 
در مقابل زندگيت و خودت ، يه امتحان اينقد چيز مهمي نيست
ايشالا كه هم نتيجه ي خوبي توي امتحانا بگيري
و هم توي زندگي و اهداف مهمت موفق باشي 
ايمان داشته باش كه آدم بزرگي هستي 
چون يكي از بندگان شاهنشاه عالمي و اون دوست داره
و مي توني به هر هدفي برسي داداش 
نذر کرده ام    یک روزی که خوشحال تر بودم    بیایم و بنویسم که   زندگی را باید با لذت خورد

که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید   و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

یک روزی که خوشحال تر بودم  می آیم و می نویسم که     این نیز بگذرد

مثل همیشه که همه چیز گذشته است و   آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است

یک روزی که خوشحال تر بودم   یک نقاشی از پاییز میگذارم ,

 که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست   زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,

یک روزی که خوشحال تر بودم   نذرم را ادا می کنم

تا روزهایی مثل حالا   که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است

بخوانمشان     و یادم بیاید که

هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد

و                                                           هیچ آسیاب آرامی بی طوفان

منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی   مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی

Khansariha (89)
 سپاس شده توسط
(1398 تير 8، 10:10)majid78 نوشته است: خوب نیم ساعت تقریبا گذشت و طبق معمول کادر اورژانس روز تعطیلی نیستن
منم بهتره برم  پی درس ماست شاید بتونم از این استرس یکم کنم

آمبولانس اورژانس هستم در خدمت شما 
Khansariha (89) 

چی شده ؟
کی بوده ؟
شیطون ؟
Khansariha (51) 

خب حستو برامون توصیف کن مجید جان 
احساس خستگی و بی حالی داری ؟
 سپاس شده توسط
(1398 تير 8، 12:03)آقای اراده نوشته است:
(1398 تير 8، 10:10)majid78 نوشته است: خوب نیم ساعت تقریبا گذشت و طبق معمول کادر اورژانس روز تعطیلی نیستن
منم بهتره برم  پی درس ماست شاید بتونم از این استرس یکم کنم

آمبولانس اورژانس هستم در خدمت شما 
Khansariha (89) 

چی شده ؟
کی بوده ؟
شیطون ؟
Khansariha (51) 

خب حستو برامون توصیف کن مجید جان 
احساس خستگی و بی حالی داری ؟

داداش تو ترافیک مونده بودی ب گمونم دمت گرم
بهترم خداراشکر فعلا شیطون گم و گور شده انگاری
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان