اورژانس کانون

[یاقوت]

خواهشا کمک
من همش یه روزه پاکم
میشه یکی فقط باهام حرف بزنه
دیگه صبرم تموم شده

منم فقط ی روزه پاکم.اونم ن بعد ی سال.بعد ی سه روز 
چقدر خودت و سرزنش میکنی و انرژی منفی داری  انرژی منفی هات بهم رسید جانم
اول خودت و از این سرزنش رها کن.کاریه ک شده.بعدش شروع ب ادامه کارهای روزانه ت بکن.انگاری ک خ ا نداشتی.
اگر واقعا رها نمیشی از خونه برو بیرون و یکمی پیاده روی کن و با خودت کنار بیا.اگر امکانش و نداری شروع ب آشپزی کن ک ذهن و آزاد میکنه.ب هرحال خودت و مشغول کن.
اینجا همه نگرانتن   ولی فقط خودت میتونی حال خودت و خوب کنی.با ناراحتی حل نمیشه.

[*بنده پاک*]

خواهشا کمک
من همش یه روزه پاکم
میشه یکی فقط باهام حرف بزنه
دیگه صبرم تموم شده

منم فقط ی روزه پاکم.اونم ن بعد ی سال.بعد ی سه روز 
چقدر خودت و سرزنش میکنی و انرژی منفی داری  انرژی منفی هات بهم رسید جانم
اول خودت و از این سرزنش رها کن.کاریه ک شده.بعدش شروع ب ادامه کارهای روزانه ت بکن.انگاری ک خ ا نداشتی.
اگر واقعا رها نمیشی از خونه برو بیرون و یکمی پیاده روی کن و با خودت کنار بیا.اگر امکانش و نداری شروع ب آشپزی کن ک ذهن و آزاد میکنه.ب هرحال خودت و مشغول کن.
اینجا همه نگرانتن   ولی فقط خودت میتونی حال خودت و خوب کنی.با ناراحتی حل نمیشه.

ببخشید من نمیخواستم کسی را ناراحت کنم
من فقط پوچی بزرگی رسیدم
یک سال مقابل خدا وایسادم گفتم دیدین تونستیم
و
یک سال در مقابل شیطون وایسادم گفتم دیدی نتونستی
حالا چی
برگ برنده دست شیطون 
من فقط یه حرف دارم اگر اشتباهه بگین چرا
تو علم ریاضی میگن اگر یه سکه را دو بار پرت کردی هوا دوتاش شیر اومد نمیتونی بگی سکه ات دو طرفش شیر 
باش قبول
ولی من سکه امو ۸ سال انداختم بالا هر بار یه چیزی اومده
نتیجه واضحه
اشتباه میگم؟؟؟؟؟
امتحان سختی پیش رو دارم 
نمیتونم برم بیرون باید بشینم پای درسم
اما بازم از کمکتون ممنون
لطفا اگر انگیزه ای جدید چیزی سراغ دارین بگین
شاید تاثیر گذار بود

[یاقوت]

خ ا منطق سرش نمیشه.جبر و احتمالم جواب نمیده.حساب کتابم نداره.
یا انجامش میدی یا انجامش نمیدی.حالا کاریه ک شده.اول خودت و از این سرزنش نجات بده تموم شه بره.خب تو مغرور شدی و کار دست خودت دادی همین.تموم شد رفت.
درست و با صدای بلند بخون و دغدغه ذهنی ت و کنار بذار.ی کم آروم شو.بعد برگرد کانون ک پر از انگیزست: )
از ده روزه شروع کن ک سرپرستش با هرروز خوبی ک ب دست میاری عالی با متن های انگیزشی همراهیت میکنه و دوستان هم تنهات نمیزارن.
فقط ی کم سعی کن از این حال بعد الان دور شی.با اینکه من میگم ی چند ساعتی از درست دور باش چون تمرکز روش سخته اما خب خودت بهتر میدونی: )
انگیزه بالاتر از اینکه تنها نیستی؟؟؟الان همه ی جوری درگیر این کار هستن و شکستم داشتیم.پس همگی باهم میریم جلو: )
مواظب خودت باش: )
هروقت خواستی بری سراغش با صدای بلند بد خودت تکرار کن ک نمیری.درست و با صدا ی بلند و پیاده روی کردن تو اتاقت بخون.تغذیه مفید داشته باش.
نگرانم نباش .قطعا تو که ی بار تونستی برسی ب ی سال این بارم میتونی: )

[K_1]

سلام خانم ساناز
خوش اومدین به آشیانه آدمهای دوستدار پاکی

اون سکه ای که گفتینا .. 
اگر منظورتون گناهه، اگر هزار بار هم انداخته شد بالا و خط اومو، نمیشه گفت هر دو طرفش خطه ..
اما اگر سکه ناامیدی رو بندازین بالا و روی خط ناامیدی وایسین، یه بارش هم زیاده ..

درباره خدا چی فکر کردیم؟ زشت نیست آدم تصورش درباره خداش این نباشه که در اوج مهربونی و بزرگواری با بنده هاش؟
ولی باید بترسیم که انقدر ناامید باشیم ازش ..
الان شیطان خیلیییی خوشحاله ها .. 
نه به خاطر اون لغزش .. اتفاقا از اون مساله شما که خیلییی ناراحته .. یکسال پاکی در قلبتون ایجاد کردین .. این که نسوخته که .. توی قلبتونه .. حالا هم که لغزش رخ داده، انقدر جدی و پشیمون وایسادین و ناراحتین .. شیطان دوست داشت شما پیش خودتون میگفتین، دیگه بی خیال پاکی .. میخوام با لذت لجن آلود گناه زندگی کنم .. 
اما .. شیطان رو به خاطر این حال ناامیدیتون دارین خوشحال میکنین ..
واقعا فکر کردیم شیطان دنبال گناه خ.ا. و ایناست در ما؟
نه بابا .. اون حریصه .. به کم راضی نمیشه .. اون میخواد ما از خدا دست بکشیم .. خطرناکترین راهها برای دست کشیدن از خدا هم، ناامید شدنه ..
میخواین شیطون رو خوشحال کنین؟
میخواین چشمتون رو به چشم خدا ندوزین و روبرگردونین؟
مطمئنا نمیخواین ..
پس بلند شین، خودتون رو از نظر ظاهری از اون لغزش جدا کنین و یا زهرا بگین و با خدا درد دل کنین

بسم الله ..

[*بنده پاک*]

خ ا منطق سرش نمیشه.جبر و احتمالم جواب نمیده.حساب کتابم نداره.
یا انجامش میدی یا انجامش نمیدی.حالا کاریه ک شده.اول خودت و از این سرزنش نجات بده تموم شه بره.خب تو مغرور شدی و کار دست خودت دادی همین.تموم شد رفت.
درست و با صدای بلند بخون و دغدغه ذهنی ت و کنار بذار.ی کم آروم شو.بعد برگرد کانون ک پر از انگیزست: )
از ده روزه شروع کن ک سرپرستش با هرروز خوبی ک ب دست میاری عالی با متن های انگیزشی همراهیت میکنه و دوستان هم تنهات نمیزارن.
فقط ی کم سعی کن از این حال بعد الان دور شی.با اینکه من میگم ی چند ساعتی از درست دور باش چون تمرکز روش سخته اما خب خودت بهتر میدونی: )
انگیزه بالاتر از اینکه تنها نیستی؟؟؟الان همه ی جوری درگیر این کار هستن و شکستم داشتیم.پس همگی باهم میریم جلو: )
مواظب خودت باش: )
هروقت خواستی بری سراغش با صدای بلند بد خودت تکرار کن ک نمیری.درست و با صدا ی بلند و پیاده روی کردن تو اتاقت بخون.تغذیه مفید داشته باش.
نگرانم نباش .قطعا تو که ی بار تونستی برسی ب ی سال این بارم میتونی: )

خیلی ممنونم ازتون
تونستن که میتونم 
هر کاری یه راهی داره
ولی الان مشکلم اینه که حتی دوست ندارم شروعش کنم
ولی با این حال چون گفتین تو مسابقات شرکت کن
شرکت کردم
شاید همین باعث بشه پاکیم برام مهم بشه
بازم ممنون
در ضمن تا حالا کسی بهم نگفته بود مغرور 
همیشه همه گفتن بی اعتماد به نفس
فکر کنم شما نفر اولی

من فعلا رفتم
خدانگهدار

[*بنده پاک*]

سلام خانم ساناز
خوش اومدین به آشیانه آدمهای دوستدار پاکی

اون سکه ای که گفتینا .. 
اگر منظورتون گناهه، اگر هزار بار هم انداخته شد بالا و خط اومو، نمیشه گفت هر دو طرفش خطه ..
اما اگر سکه ناامیدی رو بندازین بالا و روی خط ناامیدی وایسین، یه بارش هم زیاده ..

درباره خدا چی فکر کردیم؟ زشت نیست آدم تصورش درباره خداش این نباشه که در اوج مهربونی و بزرگواری با بنده هاش؟
ولی باید بترسیم که انقدر ناامید باشیم ازش ..
الان شیطان خیلیییی خوشحاله ها .. 
نه به خاطر اون لغزش .. اتفاقا از اون مساله شما که خیلییی ناراحته .. یکسال پاکی در قلبتون ایجاد کردین .. این که نسوخته که .. توی قلبتونه .. حالا هم که لغزش رخ داده، انقدر جدی و پشیمون وایسادین و ناراحتین .. شیطان دوست داشت شما پیش خودتون میگفتین، دیگه بی خیال پاکی .. میخوام با لذت لجن آلود گناه زندگی کنم .. 
اما .. شیطان رو به خاطر این حال ناامیدیتون دارین خوشحال میکنین ..
واقعا فکر کردیم شیطان دنبال گناه خ.ا. و ایناست در ما؟
نه بابا .. اون حریصه .. به کم راضی نمیشه .. اون میخواد ما از خدا دست بکشیم .. خطرناکترین راهها برای دست کشیدن از خدا هم، ناامید شدنه ..
میخواین شیطون رو خوشحال کنین؟
میخواین چشمتون رو به چشم خدا ندوزین و روبرگردونین؟
مطمئنا نمیخواین ..
پس بلند شین، خودتون رو از نظر ظاهری از اون لغزش جدا کنین و یا زهرا بگین و با خدا درد دل کنین

بسم الله ..

خیلی ممنون که جواب دادین
بگذارین یه حقیقتی را بگم
رابطم با خدا بد جوری خراب شده
سر دو راهیم که دوباره برگردم به یه رابطه خوب یا ولش کنم 
یه چیزی بگم
بنظرم شدیم موش آزمایشگاهی برای خدا
ما را آفریده بعدم هر کاری که تمایل داریم بهش را میگه انجام نده
هر کاری که دوست نداریم و میگه انجام بده
خب واسه چی
من اصلا نمیفهمم
اصلا با خدا قهرم
دوسش دارما
خیلی دوسش دارم
ولی ازش دلخورم 
خیلی دلخورم
ببخشید من باید برم
ولی دوباره برمیگردم حرفاتونو میخوانم
بازم ممنون که جواب دادین

[K_1]

خواهش میکنم
بله بله .. فعلا کار خوبی میکنین که میرین سر درس .. بفرمایید و ان شاء الله با قوت ادامه بدین .. به قول خانم آتریسا ولی فشار نیارید و چند ساعت بازپروری هم طوری نیست ..

چقدررر خوشحال شدم که گفتین خدا رو خیلی دوست دارین .. خوش به حالتون .. حالا بیشتر که در کانون جا افتادین و وقت داشتین برامون بگین چیکار کنیم که محبتمون به خدا انقدر افزایش پیدا کنه
قدر این سرمایه رو بدونین ..
چون درسته ما مورد آزمایش واقع میشیم .. اما نه مثل موش .. خدا ما رو تکریم کرده و فضیلت داده ..
و انقدرررر بهمون تواناییها و استعدادها داده که نگو .. اما مشکل اینه که ما به چشممون نمیاد تواناییهامون .. لطفی که خدا به ما میکنه اینه که برای ما تکانها و مواجهه های متنوعی ایجاد میکنه و نشونه هایی رو جلو چشممون میاره که ما در این آزمایشها زیباتر و زیباتر بشه کارهامون و هی خودمون رو بیشتر کشف کنیم و هی متعجبتر بشیم از شکوه آفرینش خدای مهربونمون ..

خدا به همراهتون
زنده باشین

[*بنده پاک*]

خواهش میکنم
بله بله .. فعلا کار خوبی میکنین که میرین سر درس .. بفرمایید و ان شاء الله با قوت ادامه بدین .. به قول خانم آتریسا ولی فشار نیارید و چند ساعت بازپروری هم طوری نیست ..

چقدررر خوشحال شدم که گفتین خدا رو خیلی دوست دارین .. خوش به حالتون .. حالا بیشتر که در کانون جا افتادین و وقت داشتین برامون بگین چیکار کنیم که محبتمون به خدا انقدر افزایش پیدا کنه
قدر این سرمایه رو بدونین ..
چون درسته ما مورد آزمایش واقع میشیم .. اما نه مثل موش .. خدا ما رو تکریم کرده و فضیلت داده ..
و انقدرررر بهمون تواناییها و استعدادها داده که نگو .. اما مشکل اینه که ما به چشممون نمیاد تواناییهامون .. لطفی که خدا به ما میکنه اینه که برای ما تکانها و مواجهه های متنوعی ایجاد میکنه و نشونه هایی رو جلو چشممون میاره که ما در این آزمایشها زیباتر و زیباتر بشه کارهامون و هی خودمون رو بیشتر کشف کنیم و هی متعجبتر بشیم از شکوه آفرینش خدای مهربونمون ..

خدا به همراهتون
زنده باشین

بله درست حق با شماست 
من بد گفتم تو هر آزمایش وقتی سر بلند میای بیرون تازه هوش از سرت میره که خدا چی آفریده
قران
شبی یه صفحه با معنی 
خدا باهاتون حرف میزنه 
تا حالا نمیدونم دوبار یا سه بار همین مدلی قرآن را کامل خواندم
واسه من راه رسیدن به خدا بود
ولی الان دو ماهی هست نخواندم 
یه جورایی دلم نمیخواد آشتی کنم
نمیدونم چیکار باید کنم
فقط میدونم حالم خیلی بده 
فقط چند ساعت پاکم ولی توانایی ادامه پاکی را ندارم
:((((

["سعید"]

.
سوشیانس/ 11 آذر/ ...

روزهای پاکیت روی هم مینشینن و پلکان نورانی تو رو به سوی کمال مطلق تشکیل میدن ..
و پایه این پله ها، میشه روز مبارک 11 آذر .. شروع پاکی ..

آره برادر حق با توئه. کنار نشستن و غصه خوردن هیچ فایده ای نداره. بزرگترین ابراز پشیمانی از اشتباه شروع دوباره است.. شروعی دوباره با هدف و فکر به دلایل از دست رفتن پاکی.

من افسردگی شدیدی داشتم
یه چاقو بزرگ تو کابینتا داشتیم به مشاورم گفتم دلم می خواد خودمو با اون تکه تکه کنم ... واقعا هر بار که می دیدمش وسوسه می شدم


می خوام بگم ... حال من به این ابزارا مثل حال شما به ایسنتا بوده اقای سوشیانس

یا بندازیدش دور یا بذاریدش تو یه کشو که کمتر باز و بسته می شه

چه قصه ی پر دردیه این افسردگی.. آدم تا جای آدم افسرده نباشه نمی تونه تز بده و بگه چی کار کن چی کار نکن..انقدر بدم میاد بعضی ها به طرف که افسرده است می گن "عزیزم چرا افسرده ای دنیا پر از قشنگیه"!! یعنی یه جوری انگار اون فرد افسرده تا الان از این جمله ها به گوشش نخورده.. من پدرم چون دوره ی طولانی افسردگی داشت از نزدیک میدیدم حالشو..

دقیقا همینه باید اینستا رو بذارم تو کشو..نمی تونم بگم اکانتم رو غیر فعال می کنم چون ازش استفاده های مفید فراوونی هم می کنم..ولی از روی گوشی و تبلتم پاک می کنم و هفته ای یک بار نصبش می کنم تا پست هایی که میخوام بذارم و اکانت هایی که میخوام چک کنم رو ببینم.

ممنون از به اشتراک گذاری تجربتون.

[*شهریار‌*]

ببخشید من نمیخواستم کسی را ناراحت کنم
من فقط پوچی بزرگی رسیدم
یک سال مقابل خدا وایسادم گفتم دیدین تونستیم
و
یک سال در مقابل شیطون وایسادم گفتم دیدی نتونستی
حالا چی
برگ برنده دست شیطون 
من فقط یه حرف دارم اگر اشتباهه بگین چرا
تو علم ریاضی میگن اگر یه سکه را دو بار پرت کردی هوا دوتاش شیر اومد نمیتونی بگی سکه ات دو طرفش شیر 
باش قبول
ولی من سکه امو ۸ سال انداختم بالا هر بار یه چیزی اومده
نتیجه واضحه
اشتباه میگم؟؟؟؟؟
امتحان سختی پیش رو دارم 
نمیتونم برم بیرون باید بشینم پای درسم
اما بازم از کمکتون ممنون
لطفا اگر انگیزه ای جدید چیزی سراغ دارین بگین
شاید تاثیر گذار بود

سلام علیکم 

خیلی خیلی خوش اومدین به کانون . مطمئن باشین روزای خوبی در راهه ، از این بابت نگران نباشین.

یه چیزی رو فقط نمیفهمم . انقدر ناامیدی برای چیه
آخه ؟ 
حتما شما هم شنیدید که میگن مخالف پیروزی ، شکست نیست ، بلکه ناامید شدنه . اگه خوردین زمین ، گرد و خاک های رو لباستونو پاک کنین ، دستتونو بزارین رو زانوتون ، یه یا علی بگید و بلند شین و بعد
ادامه ی مسیر رو طی کنید . 

گفتید ۸ سال سکه انداختید و همیشه یک نتیجه اومده . 

این یعنی سکتون ناهمگنه . یعنی یه ور سکتون وزنش خییلی بیشتر اونوره . در نتیجه فقط اون رو سکه که وزنش بیشتره و همه ازش تنفر دارن پدیدار میشه . خب الان باید چیکار کنین ؟ باید اون رویی که دلتون میخواد همیشه بیاد رو تقویت کنین ، از روی ناامیدی ، بکنید و به روی امیدواری و ایمان  اضافه کنین و اینو هم بدونید 
که : 

سرنوشت شما بدست خودتونه . یا میخواید و تلاش میکنید ، پشت بندش خدا هم کمکتون میکنه و موفق میشید و یا ....

[*بنده پاک*]

ببخشید من نمیخواستم کسی را ناراحت کنم
من فقط پوچی بزرگی رسیدم
یک سال مقابل خدا وایسادم گفتم دیدین تونستیم
و
یک سال در مقابل شیطون وایسادم گفتم دیدی نتونستی
حالا چی
برگ برنده دست شیطون 
من فقط یه حرف دارم اگر اشتباهه بگین چرا
تو علم ریاضی میگن اگر یه سکه را دو بار پرت کردی هوا دوتاش شیر اومد نمیتونی بگی سکه ات دو طرفش شیر 
باش قبول
ولی من سکه امو ۸ سال انداختم بالا هر بار یه چیزی اومده
نتیجه واضحه
اشتباه میگم؟؟؟؟؟
امتحان سختی پیش رو دارم 
نمیتونم برم بیرون باید بشینم پای درسم
اما بازم از کمکتون ممنون
لطفا اگر انگیزه ای جدید چیزی سراغ دارین بگین
شاید تاثیر گذار بود

سلام علیکم 

خیلی خیلی خوش اومدین به کانون . مطمئن باشین روزای خوبی در راهه ، از این بابت نگران نباشین.

یه چیزی رو فقط نمیفهمم . انقدر ناامیدی برای چیه
آخه ؟ 
حتما شما هم شنیدید که میگن مخالف پیروزی ، شکست نیست ، بلکه ناامید شدنه . اگه خوردین زمین ، گرد و خاک های رو لباستونو پاک کنین ، دستتونو بزارین رو زانوتون ، یه یا علی بگید و بلند شین و بعد
ادامه ی مسیر رو طی کنید . 

گفتید ۸ سال سکه انداختید و همیشه یک نتیجه اومده . 

این یعنی سکتون ناهمگنه . یعنی یه ور سکتون وزنش خییلی بیشتر اونوره . در نتیجه فقط اون رو سکه که وزنش بیشتره و همه ازش تنفر دارن پدیدار میشه . خب الان باید چیکار کنین ؟ باید اون رویی که دلتون میخواد همیشه بیاد رو تقویت کنین ، از روی ناامیدی ، بکنید و به روی امیدواری و ایمان  اضافه کنین و اینو هم بدونید 
که : 

سرنوشت شما بدست خودتونه . یا میخواید و تلاش میکنید ، پشت بندش خدا هم کمکتون میکنه و موفق میشید و یا ....

ممنونم که جواب دادین اما قصه نا امیدی نیس
قصه اینه که همه این ۸ سال واقعا دلم میخواست پاک بشم
وای الان اصلا دلم نمیخواد
از خودم میترسم
فردا عازم سفرم تنهایی
با کارهایی که چند روز پیش انجام دادم دیگه جونی برام نمونده جلوی چشمام سیاهی میره
اگر امروز و فردا هم تکرار بشه :(
نمیدونم باید چیکار کنم

[آقای اراده]

سلام آرامشو از خدا درخواست کنید 
در مسیر رسیدن به آرامش واقعی یعنی خدا قدم بر دارین 
خداوند رحمت و برکاتی به سمت شما نازل میکنه که قابل وصف و درک  نیست ....
تلاش کنید

[*بنده پاک*]

[karma]

من این حس شمارو دقیقا همین تابستون تجربه کردم و دقیق میفهمم چی میگید خیلی حس بدیه

[*بنده پاک*]

راهش چیه

اصلا ادامه دادن واسه ترک کار درستیه