تعادل در زندگی با قرآن (سبک زندگی قرآنی)

[مجتبی]

اینکه من برم صبح یه کارایی بکنم و یه آثاری رو برای خودم مترتب کنم ،شب که میام بپرم  پاچه ی مامانمو بگیرم و هیچوقت احساس آرامش نداشته باشه،همسرم رو له کنم،خواهرم رو اهانت کنم،با برادرم دعوام بشه ...اینکه نمیشه

قرآن میگه نمی خوایم این کار رو بکنی اما با مردم مودب صحبت کن،اذیتشون نکن.این میشه همون بالاترین سلوک و مسلما اگر اینا رو کنترل کنم تغییرات زیربنایی درمن رخ داده و واقعا چیز دیگه ای شدم.

بعضی وقتا ما فرافکنی میکنیم،از تغییرات واقعی به اینکه سرمون رو با یه چیزایی گرم کنیم فرار میکنیم.یکم روش دقت کنید ببینید چند درصد مردم جامعه سبک زندگیشون اینه؟

[سنــا]

سلام
ممنون از آقا مجتبی
ادامه ی پست قبلیم...

مثلا من انقدر به یکی زور میگم که طرف دیگه خودشو می بازه.
اینطوری نیست که زور گفتن جلوی رشد کسی روبگیره ولی اگه اینجوری هست
که اگه کسی خودش رو باخت دیگه رشد نمیکنه.پس من عامل غیر مستقیم ممکنه باشم اما عامل مستقیم نه.
 برای همین قرآن میگه که اگه تو جامعه بد،محیط بد،خانواده بد  قرار بگیرین نگران نباشین راه برون شد داره
لا يضركم من ضل إذا اهتديتم اگر شما بخواید راه حق رو برید چیزی بهتون آسیب نمیزنه.
یعنی میشه تو بدترین شرایط بهترین بود. اما خب خیلی ممکنه شرایط بد آدم ها
 رو به این نقطه نرسونه و عامل غیر مستقیم باشه.


بنابریان قرآن فرمول خیلی ساده ای رو بیان میکنه:
یه ارتباط با خدا بگیر ، تو زندگی هم درست عمل کن و با مردم هم خوب باش.
همین سه کلمه: ایمان،عمل صالح،احسان .
رو به یه سمتی بکن،هدفت رو مشخص کن و حیف اون هدفت جز نقطه متعال الله باشه و مطمئن هم باش که به نتیجه میرسی
چرا شک داری؟ایمان به یوم الاخرت داشته باش یقین به آخرتت داشته باش وبعد به افتضای اینم عمل کن.
خیلی ها عملشون همینجوریه،معلوم نیست دارن چیکارمیکنن.باید ببینیم وقتی ما یکم هدفمند بشه زندگیمون؛اعمالمون صالح میشه.
این اصلابه این معنی نیست که کارهای عادی و روزمره ما باید ترک بشه نه،خوردن و خوابیدن و خندیدن و گفتن و رفتن و ...اینا هست
ولی وقتی اینا هدفدار بشه عمل صالح میشه ،یعنی من میبینم با اینا دارم حرکت میکنم .



عمل صالح یه ویژگی داره "العمل صالح یرفع" من باید احساس کنم که دارم ارتفاع میگرم بااعمالم.
اگه یه عمره دارم یه کاری رو انجام میدم ولی احساس نکنم دارم ارتفاع میگیرم عمل صالح نبوده .من باید احساس کنم که پیشرفت کردم.
یه سوال: اگه یه وقتی ازت سوال کنن که حاضری به گذشته برگردی و بگی نه به این دلیل که الان خیلی خوبه ،شما خیلی خوبی.اگه بگی نه به این دلیل که خیلی گذشته داغون بوده یا اگه بگی آره
به این دلیل که خیلی از فرصت هارو از دست دادی اینا خوب نیست.
من دلم می خواد که وقتی پیر میشم بگم خدارو شکر که پیر شدم. چرا همه مردم ما نگران پیر شدن هستن؟


ادامه دارد...
 

[می توانم]

نمی دونم دوستان گوش کردید یا نه ولی این دفعه هم اقا مجتبی فایلای خیلی خوبی رو معرفی کردن بهمون

شماره هفت انگار داره درباره ما صحبت می کنه 

می گه ادم راه داره از بیرون به داخل وجودش دروازه های درون ادم رو می گن گوش و چشم و بعدش می گن از اینا فواد (دقیق نگرفتم چیه اقا مجتبی اینو توضیح می دید؟) و بعدش هم قلب ادم  صدمه می بینه

حالا اگر یکی از کار بدی که انجام می ده ناراضیه و درونی اونو دوست نداره و قلبا و اعتقدا اونو نمی خواد - تقصیر خودشم هست که تو دام اون کار بد افتاده - ولی اعتراف می کنه که اقا اشتباه دارم می کنم ولی گیر افتادم دیگه انگار نمی تونم نجات بدم خودمو این ادم هنوز قلبش صدمه ندیده اما اونی که میاد خودش رو توجیح می کنه یا می گه عشقم می کشه اینا رو انجام بدم و قلبا اونو دوست داره خوب این ادم قلبش صدمه دیده =>بین این دو مدل ادم خیلی تفاوت هست

اگر کسی قلبش صدمه ببینه دیگه درمونش خیلی سخت می شه ولی بی درمون نیست

باید اول دریچه های ورودی رو داشته باشیم نذاریم که هر چیزی ببینیم نگاه حرام نباشه تصویر زشت نباشه و ... اون وقت که نذاشتیم هر چیزی وارد وجودمون شه دیگه فکرمونم بهتره دیگه الودگیاش کم می شه چون ذهن ما یه چیزیه که برای خیلی چیزا اول باید خوراک بهش وارد بشه بعد بتونه از رو اون کپی بسازه . اگر فکرمون درست شد اون وقت می تونیم باز ی مرحله جلو بریم . یعنی فکرمون بشه ارامش محبت فهم و شعور و علم و ... به جای غضب و شهوت و حسد و ...

دقیقا انگار داره به ما می گه می گه که اگر شما اسیر یک گناهی هستی و نمی تونی بیای بیرون همت کن شروع کن

اول نذار چیزای بدی بیاد توی وجودت (از چشم و گوشت)

بعد هم اونایی که اومده یا قبلا اومده بوده رو از تو فکرات و تخیلات بیرون بنداز چون اینا خودشون فکرای منفی رو میسازن مخصوصا ک خیال ادم چیزای منفی رو چند برابر می کنه ولی چیزای خوب رو چند برابر نمی کنه
یعنی دوم اینکه بعد از کنترل ورودی ها مدیریت خیال کنین

*درباره توبه هم قشنگ می گن تشبیه می کنن به بالا اوردن غذای سمی که خوردیم و حالا باید بالا بیاریم تا مسموم نشیم

[سنــا]

ادامه ی پست قبلیم...
(توضیح: من فعلا فایل سوم هستم ،می توانم جان فایل هفتم رو لطف کردن خلاصشو نوشتن.مرسی)



خوش بحال کسی که در پیری خدارا شاکر است.


مرا سفر به کجا می برد؟
کجا نشان قدم ‚ ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن


"سهراب سپهری"

یه جایی لازمه آدم احساس کنه رسیده دیگه و آمادست بره به یک زندگی دیگه و واقعا آسونه و پیچیدگی نداره.


قرآن میگه یه هدف متعالی انتخاب کن ، تعامل خوب با خلق داشته باش. اقامه ی صلات و ایفای ذکات
،به همین سادگی.ایمان بیار ، عمل صالح هم انجام بده،به همین سادگی! این میشه یه  سبک زندگی.

یعنی من هدف دارم  وبرای رسیدن بهش دارم کار میکنم.خیلی ها میرن دانشگاه یا مدرسه میشینن و فقط  به زور معلم و در س و نمره و 
پاس کردن یه کارایی میکنن ولی یه عده میخونن که به نتیجه برسن  .

میدونید کجا میشه فهمید که کی راست میگه و به خاطر مدرک درس نمیخونه؟ اینکه بگن اگه مدرسه و دانشگاه هم نیاید به همتون مدرک میدیم
 ولی اگه کسی دوست داره علم یاد بگیره بیاد و هیچ مشکلی هم برای هیچ کاری ایجاد نمیکنه و اینجا اونا که واقعا میرن مدرسه اونا راست میگن.
بگن نماز رو هر کی دوست داشت بخونه،هر کس دوست داشت با خدا حرف بزنه
یا یه روز مثلا اعلام کنن روزه دیگه لازم نیست بگیرید ،هرکی مایله روزه بگیره و اونی که واقعا روزه بگیره و نماز بخونه سبک داشته

ادامه دارد...

[سنــا]

وقتی یکی این مسیر رو بره یه اتفاقای جالبی براش میوفته،قرآن میفرماید:


إِلَّا مَن  وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا


تَابَ یعنی کی؟ توبه یکی ازمعانیش اینه که  آدم یه خطایی بکنه و برگرده و دیگه اون خطا رو نکنه
ولی معنای اصلی توبه اینه:تغییر جهت. مثلا یه جایی هستم نمی دونم مسیرم کجاست،بعد یه پیامبری میاد میگه از این طرف بیا .من جهتم رو عوض
 میکنم و به سمت اون حرکت میکنم این یعنی توبه


 و اصولا توبه یه عقب نشینی تاکتیکی داره ،یعنی با خودت میگی چقد گیج بودم. گاهی شده یه خطایی میکنی بعدش میگی وای خدا چرا این کارو کردم
 خدایا ببخش


پیامبران هم توبه دارن ،همه توبه دارن ولی توبه این نیست که حتما یه خطایی کرده باشه و گناه کرده باشه،اینکه یکی فک میکنه چقد گمراهه ،چقدر دوره ،
 چقدر فرصت هارو از دست میده،چقدر افتاده از راه .این احساس عقب نشینی  و عقب افتادگی انگیزه میشه برای حرکت


من تاب و امن و عمل صالحا هر کس جهت زندگیشو عوض کنه،دل به یک نقطه متعال بدهو به مقتضای اون توی لایه های بیرونی وجودش هم تجلی پیدا کنه یعنی اعمالش در مسیر اون بشه ...


ادامه دارد ...

[سنــا]

قرآن وقتی  در مورد  کسایی که فرصت زندگیشون رو از دست دادن و رفتن جهنم صحبت میکنه,میگه اینا فقط یه خواهش دارن

میگن مارو برگردون َلعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ . یعنی من فرصت حرکت و اندوختن رو از دست دادم .

دنیا یعنی حیات پست و پایین. باطل دنیا (؟!) جهنمه کسی که از دنیا ارتفاع بگیره میره وارد بهشت میشه و گرنه میره تو جهنم

و قرآن گفت : من عمل صالحا من ذكر أو أنثى وهو مؤمن


اگر یکی نقطه متعالی داشته باشه و به مقتضای اون عمل کنه : فلنحيينه حياةطيبة به او زندگی می دهیم


فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ

وارد بهشت می شوند و بی حساب و بی اندازه روزی میگیرند.

ادامه دارد ...

[سنــا]

همچنین قران میگه: مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْعَنْهُ سَيِّئَاتِهِ  => مشکلاتش رو بر طرف میکنیم

یه گناه رسمی داریم اینکه من یه خطایی رو بکنم،  ولی این گناهی که اینجا گفته اون نیست بلکه بازنمود یک اتفاقه => اینکه من
یه خلل هایی تو وجودم دارم،یه آسیب هایی به خودم زدم؛یه ضعف هایی دارم ، یه چیزهایی رو بدست نیاوردم؛یه جاهایی رو منهدم کردم.

سیئه یعنی انهدام یک فضیلت ،یه خوبی و عفو یعنی اینو درست کنه خدا

و خدا میگه اگه شروع کنید به ایمان و عمل صالح،نقص های وجودیتون رو پرمیکنم

اینکه تو ادبیات عرفانی و یا ادبیات دعایی  ما خیلی از گناه حرف میزنن این به معنی اون گناه رسمی  نیست

حافظ هیچوقت نمیگه که بریم گناه رسمی انجام بدیم و حلال ها رو حرام کنیم یا مرتکب حرام بشیم ،نه،

هر چند اونم ریشش همینه که در حقیقت یه خلل وجودی داشتیم بعدیه عمل بد ازمون سر زده

ولی گناهی که تو ادبیات حدیثی و روایی ،ادبیات مناجاتی و عرفانی گفته میشه یعنی همون نقص وجودی

زاهد یا عابدی که توهم دینداری دارن،اینا فکر میکنن چیزی بارشونه ولی کسی که عارف واقعیه میبینه چقدر ضعف و نقص وجودی داره،میبینه که سرتا پا گناهه

ادامه دارد...

[سنــا]

نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو / که مستحق کرامت گناهکارانند

یعنی به یه آدمی که فقیره پول میدن نه کسی که پولداره

 

خداشناس اینجا کناییه از کسایی هست که ادعا دارن ،میگه شما که میگین همه چیزتون خوبه برید ببینیم چیکار میکنید

ولی اگه بهشتی باشه به من میدن که فقیرم تو که همه چیز داری

 

برای همین عارفان همیشه نقص وجودی خویش رو میبینن و برای همین همیشه احساس بدهکاری میکنن

ولی مثلا کسی که زاهد و عابد باشه،یه دین قشری داشته باشه ،چهارتا نمازو روزه و حج و .. انجام بده .احساس طلبکاری میکنه.

میگه من خوبم دیگه همه باید به من احترام بگذارن،تو صف نونم وای نایستمو ...

 

و قرآن میگه اگه شروع کنین به این مسیر جهت بگیرین ،کارتون هم درست کنین ،کار بد نکنین .بی خودی زندگی نکنید با خودی زندگی کنید،

اگه اینکارو بکنید => یکفر عنه سیئات  درستش میکنیم و یدخله جنات .درباره جنت حرف زدیم.دخول در بهشت یه چیز فیزیکی نیست یه اتفاقه که تو زندگی ما میوفته

یادتونه که گفتیم نار یعنی سوختن استعدادها و جنت یعنی تحقق استعدادها

به همین دلیل خودمون وقتی استعدادمون میسوزه ،میگیم سوخته استعدادم.

وقتی قرآن میگه اینارو وارد جهنم کردیم یعنی استعدادشونو سوزوندن  و وقتی میگه وارد بهشت کردیم بهشت یعنی جنات یعنی چیزی که دائما داره شکوفا میشه و به یه منبع بی نهایت آب و منبع حیات هم وصله.

وقتی
قرآن به یکی وعده بهشت میده یعنی شروع میکنیم به شکوفایی و اگر کسی ایمان و عمل صالح بیاره این اتفاق شکوفایی براش میفته

خیلی جالبه که همین مسیره که مارو به خدا میرسونه.خیلی راحت قرآن  میگه اصلا نگران نباشید. اگر ایمان و عمل صالح داشته باشید به نتیجه می رسید.فکر نکیند باید یک کار عجیب و غریب بکنید...

ادامه دارد...



چرا هیشکی اینجا رو نمی خونه جز یکی دو نفر !!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

[سنــا]

قرآن گفت دعای قرآنی بکنید:خدایا کمکم کن کاری انجام بدم که به رضایت تو منجر بشه.

یعنی اصلا لازم نیست پیچیدگی داشته باشی .همین که این مسیر عمل صالح روطی کنی،به رضایت میرسی

و قران گفت کسانی که الذین امنوا و عمل صالحات باشن فاولائک مع الذین انعم الله ملحق میشن به اهل نعمت و اهل نعمت خیلی جایگاه بلندی دارن

اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم یعنی خیلی جایگاه بلندی دارن

 

والذين امنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم فى الصالحين کسی که اهل ایمان و عمل صالح باشه ما اونها رو به صالحین یعنی اونایی که همه چیزشون سرجاشه ملحق میکنیم

یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ  و خدا کسانی رو که اهل ایمان و عمل صالح باشن استوارمیکنه،گامها ،نگاه ها ،عقاید و باورهاشون رو استوار مینکه .
از باری به هر جهت بودن و از اینکه نمی دونن تو هر موقعیتی باید چیکار کنن

ادامه دارد...

[سنــا]

در مقابل این قرآن یه نگرانی هایی  داره .میگه یه عده هستن این نقطه ایمان رو انتخاب نکردن:


مِنكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ الآخِرَةَ

میگه بعضی ها ارادشون تا این حد نبود که به آخرت برسن 

مَن کانَ یُـریدُ ثَـوابَ الـدُّنیا فَعِـندَ اللهِ ثَوابَ الـدُّنیا وَ الاخِرَۀِ

قرآن میگه حتی اگه دنیا رو می خوای بیا پیش من.دنیا که پیش کس دیگه ای نیست که
حتی اگه کسی دنیا رو بخواد، بره پیش خدا اونوقت یه چیزای دیگه ای گیرش میاد

میگن یکی تشنش شد رفت در زد  وآب خواست،دلبری در رو باز کرد و او یادش رفت آب می خواد و عاشق او شد و به خانه  در شد ...



درسته وقتی به مهمانی خدا میریم زشته برای حاجت بریم، ولی اگه حاجتی هم داری فقط از خدا بخواه

[سنــا]

خدا میگه حتی اگه دنیا رو می خوای بیا پیش خودم، یهو یه چیزی بهت نشون میدم که دیگه دنیا رو هم نخوای..
اما عیب کسایی که دنیا رو می خوان اینه که پیش خدا دنبال دنیا نمیرن

یریدون ارض دنیا و الله یرید الاخرت
اینا یه لحظه ی خوشی دنیا رو می خوان ولی خدا برامون یه پایان خوب می خواد
کسی که آخرت رو بخواد ؛ هم دنیا رو داره هم آخرت
ولی کسی که دنیا رو بخواد، نه دنیا رو داره نه آخرت!

الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَی الآخِرَةِ
کسانی که دور اندیش نیستند و یادشون میره که پایانی هم هست و امتحان جامع داره...

 الّذين لايوتون الزكوة و هم بالاخرة هم كافرون

من كان يريد حرث الدنيا نؤته منها وما له في الآخرة من نصيب

...

[سنــا]

خیلی قرآن نگران اینه که کسی دنیا رو انتخاب کنه

گروهی میگن که : فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (200 بقره)

برخی از مردم می گويند : ای پروردگارما ، ما را در دنيا چيزی بخش ، اينان را در آخرت نصيبی نيست(1)

 و گروهی دیگر میگن که : وِمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(201 بقره)

و برخی از مردم می گويند : ای پروردگار ما ، ما را ، هم در دنيا خيری بخش و هم در آخرت ، و ما را از عذاب آتش نگه دار

ومن یِرد ثواب الدنیا نوته منها ،ومن یرد ثواب الاخره نوته منها


هر کس خواهان ثواب اين جهانی باشد به او می دهيم و هر کس خواهان ثواب آن جهانی باشد به او می دهيم

یعنی انتخابتون رو ما ارج می نهیم.این خیلی جالبه که در عین حال خدا به انتخاب ها ارج می نهد ولی ماها حاضر نیستیم برای انتخاب مردم ارج قائل بشیم !

[سنــا]

بعد میگه اگه این کارها رو انجام بدین خیلی چیزا سر جای خودش میاد

و البته یه چیز دیگه ازتون می خوام ، علاوه بر این که اقامه ی صلات میکنین و ایتای زکات ؛ به این آیه هم نگاه کنید
که به نظر من همه ی سبک زندگی رو توش آورده:


وقولوا للناس حسنا و اقیموا الصلوه و آتو الزکاه(110 بقره)


این آیه سه تا کار رو ازتون می خواد: با مردم خوب باشید ، ارتباطتون رو با من جدی بگیرید و اتو الزکاه( اثر مثبت هم داشته باشید)


ومن يسلم وجهه إلى الله وهو محسن ... کسی که رو به خدا کنه و به مردم خوبی کنه ...


این یه سبک زندگیه که خیلیا ندارن،همینجور معلوم نیست دارن چیکار میکنن و برای همین مردم هم آسیب میبینن ازشون!

این دوتا خیلی به هم نزدیکه : ایمان و احسان. یعنی اگه کسی اهل ایمان باشه حتما اهل احسان هم هست .
کسی که مردم ازش آسیب ببینن دروغ گفته اگه بگه من مومنم و کسی که مومنه حتما به مردم خیر میرسونه!

[سنــا]

بزرگترین مشکل بشر در از دست دادن این فرصت طلایی سبک زندگی اتباع از هواست(هوس) .


مشکل بشر اینه که تمایلات لحظه ای داره.این تمایلات بعضی شیرینه از سنخ تمایلات و شهواته  و بعضی تمایلات تلخه از سنخ غضب و کینه و حسد و ... . اینا نمیذاره که این انتخاب رو انجام بده و اگه کسی بتونه این انتخاب رو بکنه پیروزه


وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى. فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى
کسی که بتونه از این هوی دست برداره اون به نتیجه میرسه .

ولی متاسفانه بعضیا هستن که این هوی و هوس های لحظه ای رو نمی تونن رها کنن
و تا من تو این لحظه های هوی و هوسی باشم نمی تونم انتخاب کنم. هر دفعه یه چیزی منو به یه سمتی میبره هیچوقت آرام نمیشم که چشمم باز شه وببینم و انتخاب کنم


تصور کنید رو یه چرخ و فلکی نشستین و با سرعت زیاد داره میره، فرض کنید یه جعبه پر از غذای خوشمزه هم کنارتون باشه ، چیو بر میدارید؟انقدر سرعت زیاده که نمی بینید اصلا ؛ حالا اگه دستتون رو دراز کنید یه چیزی هم بردارید آسیب مبزنید به خودتون
ولی وقتی آروم بگیرید میفهمید چی به چیه و انتخابش می کنید.


بشر توی ناآرامی هوی و هوسه. خیلی ها فکر میکنن جامعه اونا رو ناآرام میکنه، زنشون یا شوهرشون ناآرامشون میکنه و .. ولی حقیقت قضیه اینه که من خودم ناآرام شدم که این موجا منو برده . اگه خودت آرام باشی میتونی انتخاب کنی و هیچی به تو ضرر نمیرسونه. یعنی اگه من محکم باشم میتونم از بین مسیر های زندگی انتخاب کنم..

[سنــا]

تو ادبیات عرفانی ما خیلی اینا قشنگ گفته شده:

مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح

میدونی چرا نمی تونی چیزی رو انتخاب کنی.چون همش شلوغی (غلغله چنگ)  و اونوقتی که باید پاشی می خوابی.فرصت انتخاب رو از دست میدی

ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع/

از این پراکندگی ها دست بردار تا توی یه نقطه به نتیجه برسی

به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد

وقتی شیطان رفت، پیک الهی میاد

و این مهمه که من نقاط رو مدیریت کنم، قرآن خیلی نگرانه که ما تبعیت کنیم از هوی و هوسمون و غفلت کنیم  و دنیا رو برنداریم،
دنیا یعنی فضایی که من گیر لحظاتم و آخرت یعنی جایی که من تونستم تصمیم بگیرم و واقعا این یه سبکه برا زندگی