1393 مهر 23، 18:28
خيلي وقته كلاه قرمزي رو نديدم دلم كلاه قرمزي ميخواد
تست بازیگری پسرخاله
+ رامبد جوان: ...در می زنی، من مثلا یه خانومم، درو باز می کنم میگم بله... تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده...
* پسر خاله: می خواستم بگم اگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟
+ هر چی که دارمو ندارم...
* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!
+ دیگه هر چی که دارمو ندارمو از اینورو اونور می تونم جور بکنم...
* اگه بگن خودتونم روش سه تایی؟!
+ چرا آخه...؟
* مثلنه دیگه...
+ دیگه نمی دونم باید چی کار کنم...
* نمی دونی؟
+ نه !
*ولی خوشحال باش...هیچکدومشون نمی میرن... خودتم زنده می مونی... یه ماشین قراضه جایه باباتو ننتو خودت به باد رفت!... به درکــــــــ!
آقای مجری: چه کارِ خوبی انجام دادید تو این ایام ؟
فامیل دور: یه فرش ۹ متری رو خشک کردم.
آقای مجری: حالا بگید چه کارایِ بدی انجام دادید تا بهتون شیرینی بدم.
فامیل دور: یه فرش ۹ متری رو با سشوار خشک کردم.
فامیل دور: آقای مجری من با زوری که در این خر میبینم افق های روشنی در برابر خودم میبینم.
جیگر :
من خر نیستتتم !
من خر نیستتتتتم
من خر نیستتتتتتتتتتم
فامیل دور:
ببخشید جسارت کردم ، شما عقابی ، پروانه ای،
من خرم که با تو توی این خونه موندم . . .
کلاه قرمزی: الاغ جان ناراحت نشیا، ولی شما خانوادگی درس تون خوب نبود.
آقای مجری: دارید چیکار میکنید؟
پسر عمه زا: داریم میریم بیرون لپ تاپو خاموش کنیم
آقای مجری: لپ تاپ که اینجا رو میزه
کلاه قرمزی: آره. از برق در آوردیمش خاموش نشد ، داریم میریم فیوز رو قطع کنیم !
فامیل دور: آقای مجری یه چیزی بگم اصن باورتون نشه، من بچه بودم...
آقا مجری: خُب؟
فامیل دور: باورتون شد؟!
آقای مجری: بله باورم شد!
فامیل دور: چی جوری شما باورتون شد آقای مجری؟! من خودم باورم نمیشه!
آقای مجری: من دو ساعته دارم تو رو صدا می زنم . صدامو نشنیدی ؟
پسر عمه زا: چرا شنیدم
آقای مجری: پس چرا نیومدی؟
پسر عمه زا: اهمیت ندادم
پسرخاله توی دادگاه: یه مورچه یه دونه رو به دوش میکشه، باد میزنه و دونه رو میندازه، اتفاقه دیگه!
یه گربه لب حوض میخواد ماهی بگیره ، میفته تو حوض، هه هه اتفاقه دیگه میفته
اصلا اتفاق باید بیفته...
بچه ها رو به خاطر یه اتفاق نباید انداخت زندان.........!
آقای برق کار: اگه سیم لخت باشه چی میشه ؟
کلاه قرمزی: خوب سیم خجالت میکشه ...
ببعی: make a word with A
طناز طباطبایی: A Apple
ببعی: no. A Kaho
طناز طباطبایی: کاهو که فارسیه !
ببعی: no it is a international word
خداکه فقط متعلق به آدمهای خوب نیست.
خدا،خدای آدمهای خلافکارهم هست؛
فی الواقع؛ خداوند:
اِند لطافت،
اِند بخشش،
اِند بیخیال شدن،
اِند چشم پوشی،
و اِند رفاقت است!
خدا،خدای آدمهای خلافکارهم هست؛
فی الواقع؛ خداوند:
اِند لطافت،
اِند بخشش،
اِند بیخیال شدن،
اِند چشم پوشی،
و اِند رفاقت است!
[img=0x0]http://upload7.ir/uploads//e2a72accdf826b5b0dd982e270eacf86fa33222d.jpg[/img]
مسابقه كنترل نگاه و ذهن قرار عاشقي