1389 شهريور 31، 21:23
واقعا خوشحالم كه همه چي اوني كه ميخواستيم داره ميشه!
خواهش ميكنم سها خانوم
شما بزرگواريد و هرچي بگين ما روي حرف شما حرفي نميزنيم.
(1389 شهريور 31، 14:30)سها نوشته است: فقط يه چيزيميتونيم تا اواسط (تا روز 4 يا 5ام صبر كنيم) اگه خبري نشد حزب هاشون رو بين بچه ها تقسيم ميكنيم!
اول زندگي تو دليل غيبتش نوشته:
دلیل غیبت: دیگه برگشتی نمونده با خدا می مونم و عمری بندگی میکنم ومنت نمی کشم
حالا چي كار كنيم؟!!!!
باز دوباره يه چيز ديگه
آرزو هم 29 ام كه اومده كانون ديگه نيومده..
اگه تا فردا نياد چه كنيم؟!!!!
خوبه؟
من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است...
بیا ره توشه برداریم،قدم در راه بی برگشت بگذاریم...
ببینم آسمان هرجا؛آیا همین رنگ است؟