امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 3.89
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خوش‌آمد گویی به تازه واردها { سرپرست: همه‌ی کانونی‌ها :) }

#91
سلام بر R324 عزیز317
خوش آمدی!
برو تو 10 تازه نفس ثبت نام کن ببینم چی کار میکنی 41
10 تازه نفس
#92
سلام
من محمدم میخوام ترک کنم
#93
همین قدر بگم میخوام متحول بشم. از امروز تصمیم گرفتم.
#94
سلام متحول جان!317
خوش اومدی!41
از اسمه کاربریت پیداس که چی کاره ای!Khansariha (48)
همراه ما باش!
هر جا نتونستی بری جلو از بچه ها کمک بگیر!
#95
Khansariha (8)من دچار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل ازهر فریادی لازم است...

سلام به همه ی دوستان و همسفران عزیز،نمیدونم چی بگم یه جورایی احساس کوچیکی و خجالت میکنم(از خدا...)
و بندگان خدا TearsTearsTears

خوشحالم که اینجارو پیدا کردم و دست تک تک مسئولین این سایت رو می بوسم
Khansariha (8)


خوب گریه زاری بسه فقط دوستان بگن از کجا باید شروع کنمKhansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)
دوستدار شما
محمود
افتادن در گل ولاي ننگ نيست،ننگ در اين است كه در همانجا بمانيKhansariha (8)
#96
سلام به همه تازه واردای عزیز
نگران هیچی نباشین
مطمئن باشین که ترک میکنین....................از این به بعد به خودتون تلقین کنین که هر وقت اومدم نت فقط و فقط حق دارم بیام کانون
در پناه خدا
#97
سلام به همگی برو بچه های کانون من بهس میگم کنگره 87 (60).اینجا خیلی احساس نزدیکی میکنم.خدا کنه سال دیگه یک همچین موقه هایی بگم من شاگرد 1 ساله که پاکه پاکم!4242
#98
سلام شاگرد خوش آمدی!317
اول برو مسابقه 10 تازه نفس ثبت نام کن!Khansariha (48)
اونجا داداش رز و داداش آرمان هواتو دارن!

مسابقه 10 تازه نفس
#99
معلومه که رو شما حساب واز کردم اگه اینجوری نبود اینجا نمیومدم4fvfcja4fvfcjaKhansariha (48)31741
سلام پری خانوم
خوش آمدید!
کمک خواستید در خدمتم!

انشاالله بتونید ترک کنید!
سلام دوستان. عید سعید غدیر خم رو به همه تبریک میگم. از آشنایی با همتون خوشبختم.

منو تا اطلاع ثانوی همون "گل یخ" صدا بزنید. از خودم میگم، پسری هستم 23 ساله، اهل شمال پایتخت ولی با اصالت جنوب کشور (البته نه لب بندر! دویست سیصد کیلومتر بالاتر!)، و دانشجوی ترم 9 صنایع هستم.

از 12 سالگی گرفتار چنگال این عفریت کثیف شدم ... و تا امروز که 11 سال میگذره همچنان در بند ...

من بچه تنهایی بودم، گوشه گیر و منزوی. اهل معاشرت نبودم، اهل ورزش هم نبودم. درگیر مشکلات خانوادگی، با عقده بزرگ شدم. درسم خوب بود، اهل موسیقی هم بودم، شاگرد اول هم میشدم ولی کسی تحویلم نمیگرفت، احساس حقارت میکردم. به همین خاطر همش تو خودم بودم و فکر میکردم. تو رؤیاهایم به همه جا سیاحت میکردم، معاشرت میکردم، رئیس میشدم، حکومت میکردم، به سیارات دوردست سفر میکردم ... اما تو همین رؤیاها پایم به جاهایی باز شد که نباید میشد ... جاهایی رفتم که داغ به دلم گذاشت، کارهایی کردم که ننگ به دامانم نشاند.

درگیر شدم، گرفتار شدم، به درون گردابی سهمگین فرو رفتم که مرکزش ژرفای دوزخ بود. پایم در مردابی دهشتناک فرو رفت که فراخنایش ذلت بود ...

انواع عارضه‌ها به سراغم آمد، تأخیر در رشد، احساس خستگی مفرط و عقب ماندن، بیشتر در لاک خود فرو رفتن، آماج انواع تحقیرها و تمسخرها شدن، احساس ضعف و حقارت نسبت به دیگران ... همه در ازای لحظه‌ای سرخوشی و سرمستی با این عفریت پیر ددمنش!! از چه کس توقع داشتم مرا از درد دور کند؟ تو خودت درد و رنجی ای هیولای ملعون. تو خودت زهر حلاحلی. تو خودت آن جانور موذی هستی که با نیش وسوسه شیره ایمان و اعتقاد و نشاط و جوانی را از درون پیکری شاد و کارا و امیدوار بیرون میکشی. و یک جنازه پوسیده میگذاری. عجبا از این معامله که تو میکنی و شگفتا از من که به دلالی چون تو روی می‌آورم. ای دو صد ننگ و لعنت بر دلالی چون تو باد ای شیطان رجیم.

ایکاش فقط خودارضایی بود، بدون تخیلات گمراه کننده که ما برای فرار از بدتر به بد هم خشنودیم.

تمام اینها به کنار، افسردگی، لرزش دست، انواع دردهای نوروپاتیک (عصبی) و اختلالات خلق و خو و پرخاشگری را هم به اینها اضافه کن.

نه دیگه. این خیلی ستمه. من دیگه نمیخوام اینطوری حال کنم. دیگه این فازو دوست ندارم. دیگه نمیخوام اینجوری کام بگیرم. این بد حالیه. بد فازیه. مثل مولکول صابون که یه سرش تو آبه یه سرشم تو روغن، اینم همینه یه سرش تو فاز و حال و کامه، ولی اون سرش تو مصیبته، تو رذالته، تو پستیه. تو حیوانیته. تو کثافته.

خودارضایی اگر بدتر، مضرتر، ویرانگرتر و نابودکننده‌تر از اعتیاد به مواد مخدر نباشه، چیزی از اون کمتر نداره. من اسم کنگره 60 رو شنیده بودم، جایی که معتادهای سابق و آدمهای پاک امروز به بقیه معتادا کمک میکنن ترک کنن. از ته دل میخواستم همچین جایی برای امثال ما هم باشه. درست اومدم. برای همتون آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم همه در رسیدن به هدف مشترکمون موفق باشیم.

أ من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
یا الله یا رحمن یا رحیم
یا حامد بحق المحمد یا عالی بحق العلی یا فاطر بحق الفاطمه یا قدیم الاحسان بحق الحسین
و أکفنا یا قاضی الحاجات و یا کافی المهمات انک علی بکل شیءٍ قدیر

خدایا همه بیماران را شفا بده و همه ما را از معاصی حفظ کن.
4fvfcja

گل یخ جان در قدم اول سعی کن کلا تمام این رویا ها و تخیلاتی که داری رو از ذهنت دور کنی ، چون خیلی اثر مخرب دارن ،

تا اومدن سراغت بگو "حذف " و به چیز دیگه ای فکر کن.
(1388 آذر 15، 3:30)گل یخ نوشته است: ... همش تو خودم بودم و فکر میکردم. تو رؤیاهایم به همه جا سیاحت میکردم، معاشرت میکردم، رئیس میشدم، حکومت میکردم، به سیارات دوردست سفر میکردم ... اما تو همین رؤیاها پایم به جاهایی باز شد که نباید میشد ... جاهایی رفتم که داغ به دلم گذاشت، کارهایی کردم که ننگ به دامانم نشاند.

من هم یه مدت درگیر این خیالات بودم ، البته متوجه نمیشدم ، تا این که از سه سال پیش ، وقتی که یادگرفتم چطور اونها رو تشخیص بدم و چه اثرات بدی دارن ، دیگه از همچین رویاها و تخیلاتی نکردم ،
یکی از عوامل اصلی خود ارض..یت همینه ، چه بسا اثرش از خود ارض.. مخرب تر باشه ، و اول باید اونها رو بذاری کنار وگرنه موفق نمیشی.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
سلام بر تازه وارد جدید گل یخ
خوش اومدی
با انرژی به پیشششششششششششششششششششششششششششششششششششش317317317317
خوشا باران و وصف بی مثالش
Heart 
سلام گل یخ خان 303
منم مثله بقیه بچه ها از آشنایی با شما خوشحالم Khansariha (48)
درست گفتی اینجا دقیقا همونجاست
راستی چه قلمه خوبی داری دمت گرم 41
Khansariha (48)
سلام من حمید

یه مسافر

همین الانم عضو شدم و ....

اونجا هم برا حامی پست دادم !Khansariha (134)

شروع می کنیم ! varzesh41


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان