داستانهايي از شيطان ملعون

[Baby]

سلام
من تصميم دارم كه داستانهايي از شيطان رو تو اين فروم قرار بدم آخه يه كتاب درباره حيله ها و مكر شيطان خريدم ميخوام شما هم استفاده كنيد

[Baby]

صحبت ذوالنون مصري و شيطان

ذوالنون مصري كه يكي از عارفان بزرك بود نقل كرده كه در صحرا بودم وشيطان را ديدم كه 40 روز در حال سجده بود و سر از سجده بر نداشت!به او كفتم :اي مسكين!بعد از اين كه مورد بيزاري و لعنت خداوند قرار كرفتي،اين همه عبادت براي جه است؟شيطان جواب داد اي ذوالنون !اكر من از بندكي معزولم،او كه خداوندي معزول نيست،

[Baby]

خانه شيطان


احمد حرب كه يكي از زهاد)=زاهدان( و اهل دل وكشف بود صبحكاهي از بازاري در نيشابور عبور ميكرد ديد كه شيطان برجمي برافراشته و دوراو شياطين ديكر صف كشيده اند .احمد به او كفت اي بدبخت !به جه طمعي اينجا آمده اي؟شيطان جواب داد بازار دنيا خانه من است .به خانه خودم آمده ام؟احمد كفت:آنان آمده اند تا كسبي كنند و ناني براي رفاه زن و فرزند و زندكي خود به دست آورند.
شيطان جواب داد من هم ميكوشم تا يكي را به جهنم برسانم آنان به مال من دست زده اند و من نيز در سينه آنان دست ميزنم و وسوسه ميكنم.به آنان بكو از خانه من بيرون روند و ان را به من واكذارند تا من هم از سينهء آنها بيرون روم.
رسول خدا )ص( فرمود:شيطان با اولين كسي كه وارد بازار شود وارد و با آخرين كسي كه خارج شود او نيز خارج ميشود!

[Baby]

خواب شيطان

شهيد آيت الله دستغيب شيرازي در كتاب استعاذه آورده است:از شخص دانشمندي سوال كردند:آيا در اخباري كه به دست ما رسيده مطلبي درباره شيطان نقل شده كه بدانيم مثل انسان يا حيوان خواب دارد يا نه ؟مرد دانشمند با شنيدن اين جمله لبخندي زد و با جواب لطيفي كفت :اكر شيطان خواب داشت كه ما قدري راحت تر بوديم .ما خواب هستيم و او بيدار .او خواب ندارد بلكه هميشه در كمين انسان است.

[Baby]

شيطان باني عمل لواط

ابي بصير از حضرت امام محمد باقر)ع( يا حضرت امام جعفر صادق)ع(نقل كرد كه :شيطان به صورت يك جوان زيبايي در آمد و لباسي نيكو به تن كرد و ميان جوانان قوم لوط رفت و به آنها بيشنهاد نمود كه با او عمل لواط را انجام دهند زيرا اكر ميخواست كه خود با آنان اين كار را بكند قبول نميكردند.
وقتي كه مردم قوم لوط آن عمل زشت را با او انجام دادند لذت بردند و ياد كرفتند.شيطان بعد از اين كار فرار كرد و ازميانشان رفت اما اين عمل زشت در ميانشان رواج و رونق يافت تا جايي كه مردان زنان خود را ترك كردند.

[Baby]

ثروت و خوشحالي شيطان


ابن عباس كفته است كه اولين بول نقره و طلايي كه روي زمين سكه زدند مورد نظر شيطان قرار كرفت وآنها را برداشت و روي جشم هاي خود كذاشت و نيز به سينه جسباند و آنها را از سينه جدا كرد ودوباره به سينه جسباند و از شادي و شعف فرياد بر آورد و كفت شما دو تا)=نقره و طلا( نور جشم و ميوه دل منيد.من باكي ندارم جون بني آدم شما را دوست بدارند ديكر بتها را نبرستند.زيرا براي من همين كافي است كه شما را دوست دارند!

[Baby]

شيطان و قدرت شيطاني



مردي از اهل مصر خوشه انكوري نزد فرعون آورد و خواهش كرد تاآن را مرواريد سازد.فرعون آن را كرفت و به درون خانه خود رفت و در اين انديشه بود كه جطور خوشه انكور را ميتوان جواهر كرد؟در اين هنكام شيطان به خانه فرعون آمد و درب را كوبيد .فرعون صدا زد كيست؟
شيطان جواب داد خاك بر سر خدايي كه نمي داند در بشت درب خانه اش جه كسي است!شيطان داخل شد و خوشه انكور را از دست فرعون كرفت و اسمي از اسمهاي خداوند را بر آن خواند و آن خوشه جواهر شد!
و كفت :اي فرعون!انصاف بده من با اين فضل و كمال شايسته بندكي نبودم ولي تو با اين جهل و ناداني ادعاي خدايي ميكني؟
فرعون برسيد:جرا آدم را سجده نكردي و از دركاه قرب خدا رانده شدي؟
شيطان جواب داد زيرا ميدانستم كه صلب آدم كسي مثل تو عنصري بليد به وجود خواهد آمد!

[Baby]

شيطان فرعون را مسخره ميكند

شبي شيطان لعين براي حاجتي به درب خانه فرعون رفت و درب را كوبيد.فرعون از داخل منزل با صداي بلند كفت:كيستي؟آدمي هستي يا جن و جه مي خواهي ؟ شيطان بادي از مقعد)باسن(خود رها كرد و جواب داد اين باد به ريش كسي همجون تو باد كه ميكويي خدا هستم اما از بيرون خانه خود خبر نداري كه من كيستم،جيستم وجه ميخواهم!

[Baby]

يك بار جان ممنون از اظهار نظرت


1‏_‏ عربي نوشتن من به اين دليله كه من تمام روز با موبايل ميام اينجا)حداقل روزي10مرتبه(و وقت كافي براي استفاده از رايانه توي خونه ندارم_
2‏_باشه هر جور شما مايليد من اين فروم رو ديكه ادامه نميدم هر جي باشه شما سرور مايي!

[Baby]

/به دليل اينكه تعدادي از دوستان با ارسال بيام بنده را شرمنده كردند
اينجانب تصميم به ادامه و درج داستانهايي از شيطان دارم/


با تشكرbaby

[Baby]

شيطان و فرعون در حمام
روزي فرعون در حمام بود و شيطان به صورت انسان بر او وارد شد.فرعون از اينكه انساني بي اجازه وارد حمام شده بسيار عصباني شد و نسبت به او اعتراض كرد.
شيطان به او كفت:آيا مرا ميشناسي؟فرعون جواب داد:نه تو كيستي؟شيطان جواب داد:تو جطور مرا نميشناسي با اين كه تو خود مرا آفريده اي؟همين بيان شيطان مثل بادي كه به مشك كنند،فرعون را جنان مغرور كرد كه علنأ اعلام نمود كه :(انا ربكم الاعلي)يعني من خداي برتر شما هستم!

[Baby]

شيطان و دلالان


از شيطان سوال كردند كدام طايفه را بيشتر دوست داري؟جواب داد دلالان را !برسيدند به جه دليل؟ جواب داد زيرا من به همين مقدار كه دروغ ميكويند از ايشان راضي ام اما انها قسم دروغ را هم به سخنانشان اضافه ميكنند!

[Baby]

نكاه به نامحرم تيري از تيرهاي زهرآكين شيطان

مومني بود كه هميشه براي مسلمانان اذان ميداد و قريب 40سال ذان داد.روزي بعد از اتمام اذان جشمش به دختري افتاد كه در يكي از خانه هاي اطراف مسجد در حال شست و شوي سر و صورت خود بود.در آن لحظه نتوانست نكاه خود را كنترل كند و شيطان نيز او را وسوسه كرد و او را به ادامه نكاه تشويق و تحريص كرد و با ادامه نكاههاي شهوت آلود خود به تدريج به دختر دل بست.تا وقتي كه آن دختر در حياط بود موذن نيز با جشمانش او را تعقيب كرد .زماني كه دختر به اتاق رفت او نيز از بالا به بايين آمد و اسير شهوت خود شد و در دام شيطان افتاد كه رهايي از آن برايش ممكن نبود .
در روز بعد بجاي اينكه مانند هميشه براي نماز به مسجد برود به در خانه دختر رفت و در زد،ولي دختر در را باز كرد و جشمش به موذن مسلمان افتاد و با تعجب سوال كرد:جه كار داري؟موذن جواب داد براي ازدواج با دختر شما امده ام.صاحبخانه از اين بيشنهاد غرق در حيرت بود فكري كرد و كفت :ما مسلمان نيستيم و مذهب ما كفر است و بنا به آيين خود نميتوانيم دختر به مسلمان دهيم و هر كس كه بخواهد با ما وصلت كند بايد به آيين ما در آيد.موذن كه شهوت تمام وجودش را كرفته بود بعد از كمي تأمل جواب داد:حاضرم به دين شما درآيم!
سرانجام مراسم در آمدن موذن به دين كفار انجام شد و مراسم مهماني ازدواج نيز صورت كرفت .
حجله عروسي را در طبقه فوقاني ترتيب دادند و آقاي داماد با تمام شوق و با عجله يكي دو متر كه بالا رفت و زماني كه به آخر رسيد بايش لعزيد و از همانجا به وسط حياط افتاد و در دم جان داد و به كام دل خود نرسيد و در حالت كفر رخت از جهان بر بست!

[Baby]

تعريف و تمجيد شيطان از زنان

در ملاقاتي كه شيطان با حضرت يحيي داشت ضمن صحبتهاي زيادي كه با هم داشتند شيطان كفت اي بيامبر خدا!اميدوار كننده ترين جيزها نزد من وآن جيزهايي كه كمر را محكم ميكند و باعث روشني جشم من ميشود زنان هستند.
زيرا آنها وسيله كمراهي مردم و دام ها و تيرهايي هستند كه به خطا نميروند.اكر انان نبودند قدرت نداشتم كه يك نفر را هلاك كنم.به واسطه آنان است كه به مقصدميرسم و مردم را به مهلكه مي اندارم!

[Baby]

حضور شيطان هنكام فحش و ناسزاي آدميان
روزي رسول خدا)ص(با ابو بكر كنار هم نشسته بودند .در آن حال شخصي وارد شد و شروع به كرد به ابوبكر دشنام دادن.
رسول اكرم)ص(ساكت بود ونظاره ميكرد.وقتي شخص دشنام دهنده ساكت شد ابوبكر به دفاع از خود شروع به دشنام به ان شخص داد.
همين كه ابوبكر زبان به ناسزا به آن شخص باز كرد رسول خدا از جاي برخواست تا از نزد آنان دور شود و هنكامي كه برخواست به ابوبكر فرمود:
اي ابوبكر!
وقتي كه آن شخص به تو دشنام ميداد فرشته اي از جانب خداوند به دفاع از تو جواب او را ميداد اما وقتي كه تو شروع به دشنام كردي آن فرشته شما را ترك كرد و از نزد شما دور شدو به جاي او شيطان آمد و من هم در مجلسي كه شيطان در آن حضور داشته باشد نمينشينم.