1400 آذر 18، 13:19
ویرایش شده
اعتراف می کنم انتخاب اسم این تاپیک کار سختی بود،
چون میخواستم یک فضای امنی درست کنم تا بتونیم دور هم درباره موضوع خودشناسی (و بعدش انشاءالله اگر عمری بود خودشکوفایی) صحبت کنیم و از ب بسم الله هم شروع کنیم تا همه استفاده کنن و هر کی هم حرفی داره راحت بزنه، لذا دنبال اسم ساده ای بودم که یک اسم خشک بی روح هم نباشه.
خب دوستان،
حالا که توی تاپیک خودشناسی کنار همیم می خوام یک حقیقت بزرگ رو بهتون بگم، که میتونید خودتون هم اونو امتحان کنین.
قصه زندگی آدم ها معمولاً ساده و تک خطیه. آدم ها به دنیا میان، به سبک همه بچگی میکنن نوجوون میشن یکسری کارهای متداول ازشون سر می زنه، جوون میشن باز همینطور، سر کار میرن ازدواج می کنن چند سال بعد بچه دار میشن، چند سال بعد بازنشسته میشن، نوه دار میشن، بعد هم می میرن همه عین هم.
به نظرتون چی باعث میشه زندگی کمی از این روتین یکنواخت دربیاد؟ چه چیزی ارزشش رو داره تا آدم براش وقت و انرژیشو تقدیم کنه؟
در کنار این آدم هایی که همه شون با همه تفاوت ها، پولدار و فقیر، از هر شغلی، هر جای دنیا، تو صف زندگین یکی عقب تر یکی جلوتر، یکی تو صف بوسنی قرار گرفته یکی تو صف ایران، اما آخر همه قراره یک خطی زندگی کنم و یک خطی بمیرن، قصه زندگی آدم ها متفاوت بوده. بعضی آدم ها لحظه لحظه زندگی براشون استفاده داشته و یک خطی نبوده. توی جاده زندگی، فقط گاز ندادن که زودتر برسن، که از هم جلو بزنن، که زودتر برسن، که به رخ بقیه بکشن قدرت ماشینشونو و فقط روبرو رو نگاه نکردن
بلکه بی خیال بقیه ماشین ها، وسعت زندگیشون رو زیاد کردن و سعی کردن از هر چه توی این جاده می بینن و هست لذت ببرن. گاهی بزنن کنار، یه چای بخورن، گاهی یه عکس یادگاری بگیرند...
بعضی آدما برعکس، زندگی لحظه لحظه ش براشون مثل یک هدیه ست که هر چی باشه بابتش خوشحالن. در این حد!
اینا دیوونن؟ سرخوشن؟ چی دیدن که اینجوری شدن؟!
بهم بگین به نظر شما زندگی ما با چی سرشار میشه و از تک خطی بودن درمیاد؟
زندگی با چی از این سطحی بودن های ملال آور، به معناهای عمیق تر می تونه برسه؟
نکات مهم این تاپیک
دوستان ما اینجاییم تا گفتگو و همفکری کنیم؛
پاسخ این سوال ها رو قبلاً خیلی ها تمام و کمال دادن.
ما کاری به اونها نداریم.
پس لطفاً نظرات شخصی خودتون رو بذارید و نه سخنان دیگران رو.
اگر هم مثلا جمله ای سخنی از یک بزرگی می خواید بذارید تنها در حالتی ممکنه که تفسیر شخصی خودتون رو زیرش بیارید. یعنی دلیل موافق بودن یا دلیل مخالف بودن.
توی این تاپیک قراره و می خوایم تمرین اندیشه ورزی داشته باشیم.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)