امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

دلم خواب می خواهد،
خوابی بی پروا.
خوابی که چون آید، همراه ش شوم؛
بی هیچ اندیشه ای از این که کِی دوباره بیدار خواهم شد ...
53
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
سلام امیرحسین
اگه خواستی بری ورزش رزمی، قبلش یه پرس و جو کن. ورزشهایی که مشت و لکد تو صورت آدم می خوره (یعنی ورزشهای رزمی غیر کنترلی، مثل کونگ فو، کیوکوشین و ...) ممکنه باعث صدمه بشن. به نظرم قشنگترین ورزش دنیا پارکور هست (البته رزمی نیست)، اما امکان صدمه دیدن خیلی در اون زیاده. کشتی رو هم از سنین بالا نمیشه شروع کرد.
ورزش مورد علاقه خودم نینجوتسو هست. تنوع فنهاش خیلی بیشتر از کاراته و ... است. جالبترین قسمتش رزم با چوبه که معمولاً از لوله آب پلاستیکی استفاده می کنند تا صدمه نزنه. می تونی با استادت صحبت کنی و مثلاً یه جلسه در میون شرکت کنی. شنا هم ورزش خوبیه.
اگر هم فرصت نداری بری کلاس، یه طناب بخر، طناب بزن. یا مثلاً "دو" کار کن. مخصوصاً الآن هوا داره گرم میشه و شرایط برای ورزش در هوای آزاد مساعده.

سحرخیزی هم یادت نره. اصلاً روحیتو عوض می کنه. یه بطری آب معدنی هم کنارت باشه، مدام آب بخور (اینا که میگم رو امتحان کن)

موفق باشی
22
تقریبا 2 ساعت پیش بود ک دیدم
 ی شماره ناشناس بهم اس داده
باز کردم
دیدم همش فوشه 22
البته نصف بیشترش فوش و بقیه شم چرتو پرت ک 1000 بارم بخونی نمیفهمی چی نوشته
باور کنید تا الان چن بار خوندم متوجه نشدم چی نوشته
منظورش چی بوده!؟؟
تو اسش فقط اسم خواهرمو پدرمو آورده
فقط همینو فهمیدم و فوشاشو 22
پدر مادرم میگن طرف اشتباه اس داده 13
ولی مگه میشه!؟
حس من بهم دروغ نمیگه
حسم میگه به احتمال 80 درصد از فامیلامونه
بااین حال ز زدم به اون شمارهه
جالبش اینجا بود ک طرف آهنگ پیشوازش نوحه امام حسین بود 22
خب از طرفی فوش و دری وری و از طرفی نوحه امام حسین Tears
امام حسین خودت جوابشونو بده
خلاصه ز زدم بعد از چن تا بوق برداشت و هیچی نگفت 22
خانوادم ک میگن بیخیالش شو اشتباه گرفته
ولی من نه
یجوری پیداش میکنم
آخه بدبختی اینجاست ک پیش شماره طرف (911) ست یعنی از شماله
خب ما ک شمال کسیو نداریم 22
خیلی اعصابم خورده
فقط مونده اشکم در بیاد 1276746pa51mbeg8j
ببخشید زیاد حرف زدم
التماس دعا
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

سلام303

دارلینگ خانم به نظر من دنبالشو نگیرین، از این اتفاقا برا خیلیا میفته،

اول اینکه فکرتونو بذارین روی اینکه اشتباه بوده، حتی اگه به فرض هم به قول خودتون فامیل بوده

شما محلش نذارین، چون دقیقا اون طرف همینو میخواد که بره روی اعصاب شما،

بهترین کار بی تفاوتیه...
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
(1392 اسفند 6، 20:44)darling نوشته است: 22
تقریبا 2 ساعت پیش بود ک دیدم
 ی شماره ناشناس بهم اس داده
باز کردم
دیدم همش فوشه 22
البته نصف بیشترش فوش و بقیه شم چرتو پرت ک 1000 بارم بخونی نمیفهمی چی نوشته
باور کنید تا الان چن بار خوندم متوجه نشدم چی نوشته
منظورش چی بوده!؟؟
تو اسش فقط اسم خواهرمو پدرمو آورده
فقط همینو فهمیدم و فوشاشو 22
پدر مادرم میگن طرف اشتباه اس داده 13
ولی مگه میشه!؟
حس من بهم دروغ نمیگه
حسم میگه به احتمال 80 درصد از فامیلامونه
بااین حال ز زدم به اون شمارهه
جالبش اینجا بود ک طرف آهنگ پیشوازش نوحه امام حسین بود 22
خب از طرفی فوش و دری وری و از طرفی نوحه امام حسین Tears
امام حسین خودت جوابشونو بده
خلاصه ز زدم بعد از چن تا بوق برداشت و هیچی نگفت 22
خانوادم ک میگن بیخیالش شو اشتباه گرفته
ولی من نه
یجوری پیداش میکنم
آخه بدبختی اینجاست ک پیش شماره طرف (911) ست یعنی از شماله
خب ما ک شمال کسیو نداریم 22
خیلی اعصابم خورده
فقط مونده اشکم در بیاد 1276746pa51mbeg8j
ببخشید زیاد حرف زدم
التماس دعا

دارلینگ جان به نظر من هم مثل خانوادت که بهت گفتن اینه که بهش اصلا فکر نکنی حالا چه اشتباه فرستاده باشن برات و چه کاملا درست فرستاده باشن اصلا cheshmak 1

انقدر حساسیت نشون نده عزیزم... شاید از همین حساس بودنت داره استفاده میشه 1 البته سوء استفاده دیگه cheshmak

زنگ هم نزن به هیچ وجه واقعا به اون شماره... 1

اصلا مهم نیست واقعا... خب تو که به خودت شک نداری اصلا 1 پس برای چی به این چیزایی که نوشتن فکر کنی؟ 1
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش 

خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...

53

[تصویر:  bwgc4a4v29tlqllozxqq.jpg]
[تصویر:  nasimhayat.png]
خداجون خواهش میکنم آرومم کن
تصمیم گرفته بودم غصه نخورم
تصمیم گرفتم شاد باشم حتی بی دلیل
ولی دیروز...
دیروز همون خدا نشناسی ک 2 سال پیش باعث غصه هام شد رو دیدم
وای هیچ تغییری نکرده
پس اینکه میگن چوب خدا صدا نداره چیه؟!
حتی ی خراشم بهش نیفتاده
حتی مرگ خواهرشم نتونسه چیزی ازش کم کنه
با دیدنش خاطرات اون روزا زنده شد
و بازم نفرین پشت نفرین
خیلی خودمو کنترل کردم
اگه نزدیک دانشگاه نبودم
فشارای این 2 سالو روش خالی میکردم
چی بگم!؟
آرومم کن...........
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

توی یه برهه خاص از زندگی قرار دارم ، زمانیکه میتونه همه زندگیمو تغییر بده یعنی مسیر زندگیمو 

ای خدا ...

نمیدونم چه اتفاقی قراره بیوفته  نمیدونم حقیقت جریان چیه یعنی نمیدونم پشت پرده چه خبره 

اما خب خدا که میدونه  میخوام که بهش اعتماد کنم اما سخته ... 

اتفاقی که افتاده اینه که  مسیر زندگیمو خودم جرات کردم و تغییر دادم  کاری که درست بود رو با اینکه خیلی سخت بود ، انجام دادم.

البته لطف خدا بود

مدت زیادی نگذشت که درهای جدیدی به روم باز شد 

الان لطف و رحمت خدا رو به چشم دارم میبینم 

باور نمیکنم شاید

باور نمیکنم انقدر سریع الحساب باشه !

یعنی توقع نداشتم که اینقدر زیاد و اینقدر سریع خوبی رو به خودم برگردونه . واقعا چندین برابر!! 

بخاطر همینم هنوز شک دارم همه چیز به همین خوبی باشه که دارم میبینم ولی اگرم نباشه بازم لطف خداست .

اصلا اگه توی زندگی رنج نباشه که باید شک کنیم به خودمون  حتما خدا فراموشمون کرده! 

خدایا ازت رنج متعالی میخوام ... 

خدایا نمیدونم داری چه میکنی با دل من ....
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
اسفند 89 بود...4 اسفند بود که اومدم کانون....سه سال گذشت.سه سالی که به معنای واقعی کلمه گند زدم....نگاه کردن به این سال ها و ناامید نشدن،پس زدن این هجوم ناامیدی واقعا سخته.هیچ وقت نتونستم عمق حس های بدی رو که به خودم دارم و دلیل ش رو برای کسی توضیح بدم.بر خلاف گذشته توانایی بیان کردن خودم رو ندارم دیگه.دوست هم ندارم که خودم رو بیان کنم حتی...
تو این سه سال قدِ سی سال فرق کردم....
گاهی دلم عمیقا برای مریمِ چند سال پیش تنگ میشه....من امروز یه آدمِ کاملا متفاوت م و دل خورم از این همه تفاوت....


*در نهایت خودخواهی و انتقاد ناپذیری،هیچ گونه کامنت نصیحت گونه و سعی برای القای حس امیدواری پذیرفته نمی شود 1

[تصویر:  nasimhayat.png]
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ

آيا مردم پنداشتند همين كه گفتند ايمان آورديم به حال خود رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟؟

وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ

هر آينه مردمی را که پيش از آنها بودند آزموديم ، تا خدا کسانی را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگويان را بشناسد!!


آیات 1و 2 سوره عنکبوت

تفسیر:
بايد هم چنين باشد چرا كه در مقام ادعا هر كس مى تواند خود را برترين مؤ من ، بالاترين مجاهد، و فداكارترين انسان معرفى كند،
بايد وزن و قيمت و ارزش اين ادعاها از طريق آزمون روشن شود، بايد معلوم گردد تا چه اندازه نيات درونى و آمادگيهاى روحى با اين گفته ها هماهنگ يا ناهماهنگ است ؟

منبع
...
خدایا تو آزمایشت بدجور شکست خوردم !1276746pa51mbeg8j
هم جدل کردم،
هم صدام رو بلند کردم

کی میشه تموم شه این بحثای مسخره
البته اینا تموم شه،
یه چیز دیگه شروع میشه
من باید خودم رو اصلاح کنم

به قول یه بچه ها
ببین این بحثا ارزششو دارن؟
چه تاثیری روی ده سال دیگه ات داره؟

خدایا! با این اخلاق بد و بی دابی هام
بوی بهشت رو هم می ترسم نشنونم

آدمم کن،
از این وضع افتضاح خودم می ترسم.
تاپیکشو نتونستم پیدا کنم دیگه گفتم تو درد دل بگم
هر کی این پست رو میبینه برا شادی روح پدربزرگم که چند روزه فوت کرده یه فاتحه بخونه 46
ممنون 53

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

از امروز دیگه پشت دستمو داغ کردم تو دنیای مجازی با هیچ کس دوست نشم...

یک نفر با معرفت پیدا نکردم

کم از دست نزدیکان کشیدم ، این دوستی های مجازی هم غیر بی معرفتی چیز دیگه ای ازشون ندیدم

موفق باشید
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
گاهی گمان نمیکنی ولی میشود 

گاهی نمیشود که نمیشود 

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است 

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود 

گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست 

گاهی تمام شهر گدای تو میشود ... 


53258zu2qvp1d9v
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
دیرگاهیست در این تنهایی 
رنگ خاموشی در طرح لب است 
بانگی از دور مرا می خواند 
لیک پاهایم در قیر شب است. 


رخنه ای نیست در این تاریکی 
در و دیوار به هم پیوسته. 
سایه ای لغزد اگر روی زمین 
نقش وهمی است ز بندی رسته. 


نفس آدم ها 
سر به سر افسردست. 
روزگاریست در این گوشه ی پژمرده هوا 
هر نشاطی مردست . 


دست جادویی شب 
در به روی من و غم می بندد. 
می کنم هر چه تلاش 
او به من می خندد. 


نقش هایی که کشیدم در روز 
شب ز راه آمد و با دود اندود. 
طرح هایی که فکندم در شب 
روز پیدا شد و با پنجه زدود . 


دیرگاهیست که چون من همه را 
رنگ خاموشی ذر طرح لب است . 
جنبشی نیست در این خاموشی 
دست ها پاها در قیر شب است ...
امشب خیلی خیلی کم در مورد منظومه ی شمسی یه چیزایی خوندم،

حس کردم چقدر چیزهای مفید و علمی هست که ازش غافلم،

بیشتر درگیر ریاضیات شدم و از فیزیکیات و طبیعیات غافلم،

چقدر عجیب و هیچان انگیز و پر ماجراست این خلق عظیم و مدام.

و این هزارمین پست مرد مجاهد بود.

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام
چون در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان