1388 آبان 14، 20:31
ویرایش شده
ممنون من خوبم . شما خوب هستين انشاالله ؟
راستي كتابي كه داده بودين براي زيارت آل ياسين رو به زودي توي كانون ميذارم !
در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
ممنون من خوبم . شما خوب هستين انشاالله ؟
راستي كتابي كه داده بودين براي زيارت آل ياسين رو به زودي توي كانون ميذارم !
در پناه خدا !
1388 آبان 14، 20:39
(1388 آبان 14، 20:31)سايه88 نوشته است: سلام سها خانم !
ممنون من خوبم . شما خوب هستين انشاالله ؟
راستي كتابي كه داده بودين براي زيارت آل ياسين رو به زودي توي كانون ميذارم !
در پناه خدا !
شکر .....هم از اینکه شما خوبی...هم اینکه من هم خوبم...
من اون کارو به شما سپردم....دیگه هر گلی زدین به سر خودتون و کانون زدین..
صاحب اختیارین...
شب همگی خوش.
موفق باشین..یاعلی.
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)
1388 آبان 14، 20:49
بهترین ها!
بهترین مبارزه آن است که حریف از تو قوی تر باشد.
بهترین شوخی آن است که بدون تمسخر و تحقیردیگران باعث شادی جمع شوی.
بهترین نگاه آن است که تمام احساست را بدون بر زبان آوردن کلمه ای به طرف مقابل انتقال دهی.
بهترین همسفر آن است که در طول سفر فکر کنی یک نفری در عین دو یا چند نفر بودن.
بهترین بازی آن است که برد و باخت به اندازه نفس عمل برایت مهم نباشد.
بهترین آیینه وجدان آگاه توست.
بهترین شریک آن است که اصلا وجود نداشته باشد.
بهترین گذشت آن است که در موضع قدرت باشی و آن را انجام دهی.
بهترین ایده ها را احساس تو به تو هدیه میکند نه عقل تو.
بهترین راه حرف زدن،صریح و شفاف حرف زدن و پرهیز از حاشیه است.
بهترین مامن شانه های کسی است که از صمیم قلب دوستش داری.
بهترین نعمت بدون هیچ قید و شرطی سلامتی است و دل خوش.
بهترین جستجو کنکاش در وجودت خودت است.
بهترین عمل آن است که بدی را با نیکی جواب بدهی.
بهترین راه برای بدگویانت آن است که در عمل عکس آنجه را که گفته اند نشان بدهی نه در زبان.
بهترین راه فرار آن است که از جمع غیبت کنندگان بگریزی.
بهترین بزرگواری آن است که هرگز از بالا به کسی نگاه نکنی مگر آنکه بخواهی او را از زمین بلند کنی.
بهترین طرز فکر آن است که به دیگران بر اساس خصوصیات شخصیتی شان امتیاز بدهی نه بر اساس ظاهر و ثروت.
بهترین قدر دانی آن است که در آن افراط نباشد.
و...
بهترین مرگ آن است که جسمت از میان رفته باشد نه اسمت.
1388 آبان 14، 22:00
پست داداش رضا واقعا معرکه بود!
من که میخوام نجامش بدم!
بالاخره یه چیزی توش هست!
1388 آبان 14، 22:14
(1388 آبان 14، 0:08)TIRED نوشته است:نقل قول: چی شده تایرد خانوم(پارمیدا خانوم دیگه درست میگم؟؟؟)بله درسته شما هرچی دوست دارید صدام کنید!
داشتم و کنانون تند تند پست میذاشتم مامانم اومد وایساد بالا سرم زل زد به مانیتور قلبم داشت میومد تو دهنم فشارم رفت رو 1000 خدارو شکر سایت باشگاه مهندسینم باز بود 80 تا صفحه پشت سر هم باز کردم تا با ماله کانون قاطی بشه بعد شروع کردم تو اونحا تند تند پست زدن!
وای نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شانس آوردیا
من اگه یه روز بفهمم که یکی از اعضای خونوادم از مشکل من خبر داره میمیرم
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
1388 آبان 14، 22:23
من مامانم می دونه
تازه فکر کنم بابامم بدونه
وقتی یکی که دلسوزته بدونه بهت کمک می کنه تا حلش کنی
ما معمولا ترس های بیجایی داریم ... من وقتی می خواستم به مامانم بگم از ترس و شرم چنان گریه می کردم که مامانم هزاااار فکر ناجور کرد دربارم
باورتون نمیشه چقدر می لرزیدم و گریه می کردم وقتی داشتم بهش می گفتمراستش کلی ضد حال خوردم وقتی دیدم مامانم خیلی خونسرد برخورد کرد
البته دعوام کد که چرا بهش گفتم
گفت نباید گناهتو به کسی بگی و این خودش گناه داره
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13: 1388 آبان 14، 22:27
دارم شاخ در میارم از حرفت آبجی هورا
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
1388 آبان 14، 22:29
باور کن
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13: 1388 آبان 14، 22:32
بچه من ازتون کمک می خوام .
بازم چند روزه که واسه نماز صبح بیدار نمیشم
چی کار کنم ؟
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
1388 آبان 14، 22:32
منم اگه بدونن برام مسئله ای نیست!
که فکر کنم خودشون فهمیدن!
1388 آبان 14، 22:45
نمی دونم چی درسته و چی غلط،
دعام کنین،خواهش می کنم.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1388 آبان 14، 22:51 (1388 آبان 14، 22:32)deadbody نوشته است: باور می کنم . فقط عجیبه برام شاید چون شما دختری تونستی بگی
بچه من ازتون کمک می خوام .
بازم چند روزه که واسه نماز صبح بیدار نمیشم
چی کار کنم ؟
سلام دوست عزيز deadbody
من يه راهي بهت پيشنهاد مي دم خودمم انجام دادم / نتيجه ام گرفتم !
شما مي توني چندين ساعت بزاري براي نماز صبح !
مثلا 5 تا ساعت انتخاب كن
/ اگه خوابت سنگين تر تعداد بيشتري استفاده كن / بعد اون ها رو طي فواصل 5 دقيقه تنظيم كن يا 10 دقيقه كه اگه گرفتي يكيشو / بعدي بزنگه / دوباره دومي رو گرفتي سومي بزنه همين جور ادامه پيدا كنه تا بيدار بشي 
فقط ساعت ها رو كنارت نزار
1388 آبان 14، 22:53
فقط دعا کن،
تصمیم گیری برای آینده خیلی سخته،
موندم که چه باید بکنم،دعام کنین ازین آزمایش هم سربلند بیرون بیام
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1388 آبان 14، 22:55
ویرایش شده
ولی مشکل من اینه که من خوابگاهی هستم دوست ندارم هم اتاقیام اذیت بشن
بعدشم دوست ندارم با صدای ساعت از خواب پاشم دوست دارم صدای خدا منو از خواب بیدار کنه . هر شب آیه آخر سوره کهف می خونما ولی از بس گنهکارم صبح بیدار نمیشم
آقا مهدی یه خدا توکل کن. خدا کمکت می کنه
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
1388 آبان 14، 22:56
برات دعا می کنم ...
برای نماز صبح یه راه دیگه هم هست علاوه بر کوک کردن ساعت باید شب رو زودتر بخوابی (یعنی به موقع بخوابی) و موقع خواب 3 تا نفس عمیق بکشی و بگی فردا فلان ساعت بیدار میشم مطمئن باش همون موقع چشمات باز میشه خودبخود
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13: