امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

التماس دعا
 سپاس شده توسط
عاشق خان
بازم سعی کن
انقدر میریم تا برسیم Hanghead 53

[تصویر:  nasimhayat.png]
چقدر این جمله هاش توی گوشمه!....از پروفایل aliunknown برداشتم!......



گاهی وقتا سر میزنم به انجمن های قدیمی که توشون بودم ، میبینم هیچ خبر خاصی نیست 1
همه میان یه سوالی میپرسن و میرن و دیگه هم برنمیگردن
هیچ جا کانون نمیشه .... هیچ جا ...




منم موافقم ...هیج کجا صمیمیت کانون رو نداره!.... Khansariha (18)
 سپاس شده توسط
اعتراف می کنم این اخرین تلاشم واسه ترکه این بار ایمان دارم که میشه.... ولی اینو میدونم که اخرین باره، اگه نشه من دیگه نیستم....خدایا خودت دستمو بگیر....
یادم نیست این حرفو کی زد و کی جواب داد

اما یه روزی یا شبی
یه کسی که حالش خیلی شب بود
پیام گذاشت که این آخرین تلاشم واسه ترکه نشه میرم نشد یعنی دیگه نمی شه

یکی بهش تشر زد گفت این حرف شیطونه تو نگو میخواد اینو بذاری آخرسن تلاش که بعدشم وسوسه ت کنه به شکست و تو ام بعدش ناامید مطلق شی
گفت با خودت بگو تا آخرین ثانیه عمرم تلاش می کنم

نمیدونم الان کجان
اما فک کنم منطق نفر دوم قابل بحث نیست نمی شه روش اما آورد

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
سلام دوستان من 4 ماه ترک کردم و  معنی واقعی زندگی رو چشیدم.   کلید پیروزیم هم بیکار نبودن بود مشغله داشتم و دوری از اینترنت    ولی به خاطر یه شوک روحی  علی رقم میلم باز لغزش داشتم الان اینجام که اینبار کمرش رو بشکنم 303
 سپاس شده توسط
لعنت به تواب 
لعنت به تواب 
لعنت به تواب
اقای تواب 
نگین اینجور
شما مخلوق خوب خدا هستی
روزگاری کسی بهم گفت چیکا یدونس توی کل دنیا پس انقدر ارزشمند بوده ک خدا از چیکا یدونه افریده 
یادم اومد ک باید انقدر تمممرین کنم انقدر بخورم زمین و بلند شم تا چیکا خالص بشه تا یاد بگیره تا راهش رو دیگه کج نره
امیدوارم برای شما هم روزی بیاد ک بگید چقدر خوبه ک ب دنیا اومدم خداروشکر ک افریده شدم
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
کاش یکی یه تاپیک راه مینداخت با این مضمون: الان به چی فکر میکنی!؟......یا "فکر میکنم که:..."

دارم فکر میکنم چرا یکی از این مدالای "بدون هیچ دلیل خاص؟ بهم نمیده!؟>.... 4chsmu1
 سپاس شده توسط
متاسفانه خیلی ها ظرفیت بها دادن رو ندارن!

دوبار که کوتاه میای ، دوبار که با کلام بهش محبت میکنی، دوبار که براش ارزش قائل میشی، دوبار آقا و بانو خطابش میکنی، یابو برش میداره، فکر میکنه خبریه!



(آرزویم، طلب جنبه ایست، برای آنان که فقدان آن را حس میکنند!)


پ ن: خطابم به آدمای دور و برمه، سو تفاهم نشه!.
(1396 شهريور 18، 1:10)smwarrior نوشته است: غمی که بعد خوشحالی میاد ...اصلا خوشحالی نمیخوام
چیه بابا
بمیرانم راحتم کن با این زندگی اَه
انّ مع العسر یسرا  و إنّ مع الیسر عسراً...نگران نباشین چون این نظام دنیاس. هیچی تا ابد پایدار نیست. 
توی غم غرق نشین و به خوشحالیاتون مغرور نشین. چون این نیز بگذرد
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
دیگه کم کم دارم فک می کنم کارم تمومه
بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفر
مرا ز خویش بگیر و مرا ز خویش ببر

مرا به حیطه محض حریق دعوت کن
به لحظه لحظه پیش از شروع خاکستر
[تصویر:  05_blue.png]


 سپاس شده توسط
ان مع العسر یسرا
وااااقعا همینه
همممیشه یادتون باشه این وضع بد دائمی نیس همونطور ک خوبش دائمی نیست همیشه همه چی در نوسانه تا ما اموزش ببینیم و تمرین داده بشیم برای خلوص
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
روزهای عجیبی است ... سرگردان و حیرانم ... گاه در میان آشوب های ذهنم چنان مغروق می شوم که همه چیز را از خاطر می برم ... خودم هم فراموش می شوم ... روز و شب بارها و بارها باید خود و مسیرم را برای خود تکرار کنم و گرنه هجوم بی مهابای افکار و احساسات و حالات خفه ام می کند !

 در این روزها بعد از سالها خودم را بیشتر و بیشتر گم شده حس میکنم ... شاید از این رو است که بیشتر به خودم نزدیک شده ام و تلاطم احوال را بیشتر ادراک می کنم ، مجموعه ای سیال از حالات و ادراکات و احساسات روز و شب بارها و بارها از من می گذرند ... سستی نهال وجودم را در این باد و بوران احوالات به خوبی حس میکنم ، هر کدام به یک سو تازه نهال وجودم را خم می کنند و به یک سمت می کشانند ... هر موسم به سمتی به تعظیم وا می دارندم ... چه دشوار است بر پای خود با استحکام ایستادن ، چه سهمگین است فشار ها و یورش ها .... باید از پی و بنیاد خود را تقویت کنم ...

تنها امیدم به نسیم حیات بخشی است که از جانب مشرق بر من اشراق می شود و چون آفتاب تابان ، به من نیرو می بخشد ... امیدم به همین امداد و الهام است از عالم غیب مشرق المشارق  ... سابقا بدان کم ایمان شده بودم و ضعف مرا تماما محاصره ساخته بود ، اما امروز تردید ندارم که خالی از پرتوی حمایت بخش حضرت نورالانوار ، زیست نتوان و نباد ... 

الهی به امید تو 53


من باید میزان هوشیاری ام در عمل رو مدام افزایش بدم
نباید بذارم هرنیرویی هر طرفی که میخواد بکشوندم
من  باید خودم باشم و مدام از خودم مراقبت کنم
من میتونم ، آره ...
چون من خدا رو دارم و اون کمکم میکنه
 سپاس شده توسط
به دلم نشست خععلی زیاد 

انسان فانی میشود که به بقا برسد ، محبت وقلب هرکجا رفت ، هستی انسان به همان جا می رود ...
با قلب خودت همنشین باش، اصل درون شماست ک قوی است ...


مرحوم_دولابی
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان