من تا شیرینی ندید تبریک نمی گم :smiley-yell:
1 سال گذشته اونوقت خشک و خالی میایند می گین ما یه ساله شدیم همین؟!
من اگه یه ساله بودم الان کل کانونو بستنی اونم چی از نوع سالار () مهمون می کردم.
.
.
حالا چون همه تبریک گفتند منم می گم مبارک باشه اما یادتون باشه خیلی خسیسید
بابا اون کسی که باید تشکر کنه ما هستیم نه اونا...یکسال زمان خیلی خیلی زیادیه و در مورد من خیلی خیلی سخت خواهد بود.میدونی البته اگر بیافتی تو روالش دیگه برات اسون میشه اما اگر یک محرک ببینی اونوقت تحملش خیلی سخت میشه...واقعا افرین به شما
تنها بنايي که هر چه بيشتر بلرزد محکمتر مي شود، دل آدمي است.
تنهای خوبم:
ممنونم ازت.. بابت همه چیز..بابت مهربونی ها و حمایتهایی که کردی که حضور تو و قدرتت خیلی جاها واسم الگو بود..
هورا جون:
ممنونم ازت...امیدوارم تثبیت بشه پاکی برام و برای تو هم اون روزای قشنگ برگردن..که میدونم میشه..
تواب جون:
عزیزم خیلی لطف داری و تو هم خیلی عالی داری پیش میری...حتما موفق میشی..
تایرد عزیز:
من تبریک بهت گفتم که..تو تاپیک بهترین ها....اما بازم و تا همیشه موفقیتت رو برات مبارک و همیشگی آرزو میکنم..
آقا رضا:
ممنونم....انشاالله سال دیگه همین موقع تولد یک سالگی شما رو بازم تو همین درد دل ها تبریک بگیم..و نیازی به تاپیک جدا نباشه..
آقا داود:
میشه ....برای همه ..تو هر شرایطی که باشن..مهم فقط خواستن هست و انتخاب درست برای برداشتن وسیله ها....ممنونم از تبریکتون..
آقا پدرام:
خیلی لطف کردین ... تبریک شما پذیرفته شد...
و من اصلا بی ادب نیستم...حق با آقا ققنوسه..ندیدم ....
آقای برنده:
من خیلی نمیرم جلو..ایستادم تا چراغ رو روشن نگه دارم ...شما خیالتون راحت...
انشاالله که هممون با موفق بودنمون یه شعاع نوری به چراغ کانون اضافه کنیم تا نورش تو تاریکی نت واسه بقیه هم نمایان بشه..
آقا میثم:
چرا نشه؟؟؟ فکر میکنین پارمیدا تنها من و سایر عزیزایی که موفق شدن چی کار کردن؟ همت..اراده..تلاش و صد البته توکل...انشاالله که موفق میشین..
و کشتیگیر خان:
دوست عزیز من و خست؟!! دور باد...
اگه اینجا شیرینی میدادم اسپم میشد....ممنونم از تبریکتون ...
و آرزو میکنم که به احسن حال برسین..
و
از سایر دوستان هم که
میخواستن تبریک بگن..روشون نشد..یا وقت نشد ..یا یادشون رفت ..
از دوستایی که خصوصی تبریک گفتن ..
یا حتی اونایی که اصلا نمیخواستن تبریک بگن..
هم تشکر میکنم
واز همه دعوت میکنم به تاپیک "بیاین از هم تشکر کنیم" یه سر بزنین..
سلام رفقا نمي دونم كدوم يك از شما تجربه منو داشتين ولي من در سن 5 - 6 سالگي با دخترعمم رابطه بدني داشتم به اسم بازي البته بازي نبود بلكه عشقبازي و نيمچه س ك س . اونم دقيقا هم سن خودم بود نمي دونم چرا اينكارا را ميكردم مني كه كه يه بچه بودم و هيچي ام نمي دونسم ولي يه لذت بسيار زيادي داشت خلاصه بعد از چند وقت ديگه بزررگ شديمو رابطمونو محدود كردن و منم اون موقع دوم راهنمايي بودم كه كم كم از مسايل جنسي سر دراوردم و بعدم خودارضايي لعنتيو از آخراي سوم راهنمايي شروع كردم كه اول خيلي زياد بود ولي شكر خدا تونسم كنترل كنمو نم نم كمش كردم و امسالم كه كنكور دادم و با اين انجمن آشنا شدم ايشاللا واسه هميشه اي لعنتي و لذت پوچشو بزارم كنار ولي سوالم اينه آيا او رابطه بچگيم تو خودارضايي بعدم تاثير داشته يا نه ؟؟! خوشحال ميشم بهم بگيد دوستون دارم ايشاللا همتون موفق باشين حسين19س
به حرص ارشربتي خوردم مگير از من كه بدكردم/ بيابان بود و تابستان و آب سرد واستسقا
امیدوارم حالت خوب باشه...گذشته اسمش روشه یعنی گذشته پس بیخیال شو و حالا رو دریاب ، به تصمیم بزرگی که الان گرفتی و می خوای بری به سوی خدا فکر کن
انشاء الله که کنکورتو به نحو احسن داده باشی و اون رشته ای که می خوای تو اون دانشگاهی که دوس داری قبول شی
ببین خودارضایی یه عادتیه که توی دوران بلوغ شکل پیدا می کنه اونی هم که شما می گی در اواخر سال سوم راهنمایی طبیعی هست برای پسرا،حتی خیلیا زودتر شروع کردن به این کار ، اون روابطی که در دوران کودکی داشتی هم فقط میتونه توی بلوغ زودرس تاثیر داشته باشه به نظر من...
ببین تو اصلا فکر نکن چطوری بوجود اومد ، چی تاثیری داشته ، اینا رو بریز دور به تصمیم الانت فکر کن که خیلی ارزش داره
سلام دوباره .1 هفته اس که انجام ندادم .الا تو دلتون میخندین .اما واقعا سخت بود
مخصوصا دیروز.
از صبح که پا شدم تا شب حالم خوب نبود!به هر چی فکر یا دست میذاشتم منحرف می شدم
حالا انشالله گوش شیطون کر میخام بجتگم ببینم این کابوس تموم میشه یا نه
یه دوستی ماهی یک بار می زد می گفت کابوس. پس من چی باید بگم !
مرگ .........
نه مرگم کمشه .....
رسول الله (ص): «المجاهد من جاهد نفسه فی الله»؛ مجاهد کسی است که برای خدا با نفس خود مبارزه کند.
برید کنار من اومدم...
هیچی دیگه نمیتونه جلوی ترکمو بگیره...
خدایا به امید تو...
راستی من یادم رفت از همه ی بچه هایی که منو همراهی کردن تشکر کنم .
یه دنیا ممنونم از همتون
رسول الله (ص): «المجاهد من جاهد نفسه فی الله»؛ مجاهد کسی است که برای خدا با نفس خود مبارزه کند.
برید کنار من اومدم...
هیچی دیگه نمیتونه جلوی ترکمو بگیره...
خدایا به امید تو...
مسعود جان چشم به هم بزنی این یه هفته میشه یه ماه و بعد یه سال و بعد ........ همین طوری پاک می مونی و روز به روز به خدا نزدیکتر میشی
یه هفته هم خیلی اراده می خواد پس معلومه که هنوز با اراده ای تبریک می گم
منم به سها تبریک میگم ، همینطور دعا میکنم این تجربه نصیب من و همه ی بچه های کانون بشه ، و خدا هممون رو پاک کنه و توبه مون رو قبول کنه .
ترک یک سال یه موفقیت بزرگه و واقعا جای تبریک و تشکر داره ، این میشه یه پله که به سمت پله های بالاتر موفقیت و پاکی حرکت کنی
ترک هدف خوبیه ، ولی هدف بالاتر ازدواجه این که ما در جهت فراهم اوردن زمینه هاش و مهارت هاش برای خودمون تلاش کنیم و اون رو نزدیک تر کنیم ، اون جاست که میتونیم آرامش واقعی رو تجربه کنیم ، و خودمون رو به خدا نزدیک تر کنیم و از کمربند پاکی و تقوا و توبه رو برای خودمون محکم تر کنیم .
این چیزیه که من براش دعا میکنم و این رو برای همه ی بچه های کانون از خدا میخوام .
خدایا برای همه ی بچه های کانون آرزوی تقوا و پاکی و آرامش دارم ،
و این که هر روز خودشون رو بیشتر و بهتر بشناسند
و این که واقعا از زندگی چی میخوان ،
ایمان و باور رو به توانایی و این که تو پشتشون هستی
خودت به بهترین سمت ها هدایتشون کن و بهترین ها رو براشون بخواه