درد دل های شما

**((دیگه تمومه))** · 1389 مهر 28، 0:33

خالم برام یه خوابی دیده که باعث شد به خودم بیامو از اول شروع کنم
خواب دیده توی یه زیرزمینی بودیم همه ی فامیل که یه لشکر شمشیر به دست بهمون حمله میکنن و انگشتای منو قطع میکنن و لبای خالمو
خودش میگفت چون رژ غلیظ میزنه گناه میکنه که این خوابو دیده و احتمال میداد که به خاطر چت انگشتای منو قطع کردن....
خودم دلیلشو میدونم........این باعث شد بیشتر اون دنیارو باور کنم
اگه کسی معتقده این خوابا چرنده چیزی نگه لطفا...... 53258zu2qvp1d9v

**مجتبی**

(1389 مهر 28، 0:33)((دیگه تمومه)) نوشته است: خالم برام یه خوابی دیده که باعث شد به خودم بیامو از اول شروع کنم
خواب دیده توی یه زیرزمینی بودیم همه ی فامیل که یه لشکر شمشیر به دست بهمون حمله میکنن و انگشتای منو قطع میکنن و لبای خالمو
خودش میگفت چون رژ غلیظ میزنه گناه میکنه که این خوابو دیده و احتمال میداد که به خاطر چت انگشتای منو قطع کردن....
خودم دلیلشو میدونم........این باعث شد بیشتر اون دنیارو باور کنم
اگه کسی معتقده این خوابا چرنده چیزی نگه لطفا......

خوشحالم بر گشتی !!

**اقلیم بالا** · 1389 مهر 28، 1:24

chon gharar bar khodafeziye dige salam nemikonam

payami az dusti daryaft kardam ke ehsas kardam baraye kanun natunestam mofid baham
va ghezavat hayi dar morede nazaratam shod ke ehsas kardam harfam narahat konandast
vali khoda shahede hamishe hadafam in bud ke harfam na baraye saze mokhalef zadan balke baraye bayane nazaratam va sazandegiye bishtar bashe
amir hossein jan, pooriaye azzam shoma ha behtarin dustaye man tu kanun boodid
amir hossin jan shoma dadash kuchuluye dust dashtaniye khodami
ghararemun yadet nare
khub bekhun
sale dige ba ham tamrin mikonim

dustaye khubam midunam ta ye moddat ghayemaki miyam harfatuno mikhunam to ro khoda chizi nagid ke narahat besham. chon tu ye shahre garib tanham va delgirie mozaaf baram zajr avare

delam baratun kheili tang mishe
khoda negahdar
chizi nagid ke majbur be pasokh besham

faghat tu deletun begid khoda hafez

**akbar1** · 1389 مهر 28، 2:15

من بعد از اون که تصمیم گرفتم دوباره ترک کنم چند بار دچار لغزش شدم و این کار رو انجام دادم واقعا احساس ناراحتی شدیدی داشتم ولی خیلی سعی کردم جلوی خودم رو بگیرم ولی نمیدونم یکدفعه چی شدش و چرا این کار رو کردم

ولی الان یه بار دیگه تصمیم گرفتم الان فکر کنم 3 روزی شده و این بار عینا یه طور دیگه هست از روز دوم شروع کردم به ورزش کردن خیلی سخت بود و زود خسته میشدم ولی به خودم فشار اوردم تا اینکه انرژی رو خالی ک نم و روز سوم هم همینطو ر الان هم روز چهارم رفتم و اصلا به این موضوع دیگه فکر نمیکنم . نمیدونم واقعا کار بسیار سختی هست و چند بار توش شکست خو.ردم ولی امیدوارم این دفعه بتونم این کار رو انجام بدم چون الان دارم یه مسافرت خارج از کشور میرم و 1 هفته ای اونجا این کار رو نمیکنم و یه برنامه ریزی دقیق برای زندگی ام کردم . کلاس + ورزش دیدن فیلم و سریال و تقریبا تا ساعت 12 شب وقتم رو ÷ر کردم بر خلاف بقیه خودم رو محدود نمیکنم چون هر چی ادم محدود تر باشه دوست داره بره دنبال محدودیت ها الان اینترنت بدون فی ل تر دارم و تقریبا اکثر کانال های .... رو میتونم تو ماواره ببینم ولی چون میدونم اینها تو دسترسم هستند ÷س دلیلی نداره برم دنبالشون پ
نمیدونم شاید طرز فکر درستی نباشه ولی متاسفانه همین محدودیت ها همین مشکلات رو برای جوان های ایرانی بوجود اورده . ادم مذهبی نیستم زیاد هم خودم رو درگیر نمیکنم ارمان هایی تو زندگی دارم که فقط میخوام به اونها برسم

یکی از دلایل شکست چند بار من نبود یک برنامه دقیق بودش طوری که ممکن بود بیکار بشم و فکر و خیال منو ازار بده ولی الان احساس بهتری دارم . یه 10 روز دیگه از مسافرت برگشتم میام و خاطرات سفر و اگه شد یه سری عکس رو هم براتون میزارم 317

اونجا اینقدر کار هست برای خالی کردن انرژی که اصلا فکرم 1 درصد احتمال نداره به این سمت بره Khansariha (48)

**سها**

سلام
آقا محمد خودتون دارين ميگين احساس كردين!!! احساس ها كه هميشه درست نيستن.....
و قضاوت ها هميشه هست.....كه چندان مهم هم نيستن....مهم چيزه ديگه است كه خوتون خوب ميدونين....
مهم اينه كه شما خودتون از حرفاتون راضي باشين و اطمينان به صحتشون داشته باشين....كه شكر خدا دارين...

ديگه حرفي نميمونه.....

تاپيكتون منتظره ...."ادامه دارد..." آخرين ارسالتون اينو ميگه....
و ميزگرد حتما لازمتون داره ...
و تازه واردها به كسي با سابقه يك سال اونم بدون مسابقه و اينها حتما نياز پيدا ميكنن...
و منم دلم براتون تنگ ميشه...ميخوام سوالامو ازتون بپرسم ...
و نكنين اين كارا رو...
منطقي باشين ...

الان كه از خانواده دورين، دوستاي مجازيتون ميتونن شنونده باشن و احيانا كمك حال...از خودتون دريغ نكنين...

بياين ها...از همون اتاقي كه كشف كردين جون ميده واسه كانون اومدن.... cheshmak

موفق باشين و شاد..
در پناه خدا..
ياعلي.

(1389 مهر 28، 2:15)akbar1 نوشته است: ...
یکی از دلایل شکست چند بار من نبود یک برنامه دقیق بودش طوری که ممکن بود بیکار بشم و فکر و خیال منو ازار بده ولی الان احساس بهتری دارم .
...

سلام
ايني كه گفتين يكي از دلايل مهم هست....
خيلي عاليه كه بهش پي بردين .....و عالي تر اينكه دارين بهش غلبه ميكنين....

بازم تو رفتار و افكارتون بگردين..حتما نكات خوبي رو پيدا ميكنين و تلاشتون جهت دار ميشه...و موفقيت نزديك تر... cheshmak

سفرتون سلامت و خوش بگذره... 4fvfcja

موفق باشين و شاد..
ياعلي.

**هورا** · 1389 مهر 28، 11:38

سلام
آقا محمد با حرفای سها جون موافقم شدید
حیفه ها
ماها چه گناهی کردیم خبببب
همو ببخشین بیاین دیگه
مطمئنم سوتفاهمی بیش نبوده
باشه؟
بیا تا به افتخارت یه هورای جانانه بکشم
بیایااااا

**RELIFE**

سلام بچه ها
امیدوارم حال همه تون خوب باشه
و باعرض تبریک به بچه های کانون بخاطر برگشتن سها خانوم
و امیدوارم که دیگه کسی هوس رفتن از کانون به سرش نزنه
البته امیدوارم دلیلی نمونه که کسی بخواد به بهونه ی اون از کانون بره
که متاسفانه الان از اینجور دلیل ها تو کانون زیاده
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یاعلی133

**نیما-رستگار** · 1389 مهر 29، 10:31

نقل قول: اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یاعلی133

سلام RELIFE

133 یعنی چی ؟؟؟

**RELIFE** · 1389 مهر 29، 11:38

(1389 مهر 29، 10:31)امیرعلی نوشته است:
نقل قول: اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یاعلی133

سلام RELIFE

133 یعنی چی ؟؟؟

سلام امیرعلی جان
133 به حروف ابجد میشه عباس
110 میشه علی
135 هم میشه فاطمه
و چون من علاقه زیادی به حضرت علمدار دارم اونو آخر امضاهامو اس ام اس هام مینویسم

**shiny** · 1389 مهر 29، 12:31

من چرا اینهمه بد شانسم

**سها** · 1389 مهر 29، 12:54

(1389 مهر 29، 12:31)shiny نوشته است:

من چرا اینهمه بد شانسم

سلام
شايني جون چي شده؟؟؟؟؟
چرا بد شانس؟؟؟؟؟

منتظرم برام بگي چي شده ها..

ياعلي.

**jiju12** · 1389 مهر 30، 22:24

سلام بچه ها نمیدونم من یادتونه یا نه Tears

دلم تنگ شده بود واسه همتون برای اینجا... الانم دلم پر از غمه Tears

**نیما-رستگار** · 1389 مهر 30، 23:11

سلام jiju12

انشالله که دلت شاد باشه !

من تورو یه خورده یادمه !! 4fvfcja

**معین** · 1389 آبان 1، 1:00

یادش بخیر بچه که بودم به خودم میگفتم که مگه میشه آدما از روی خوشحالی هم گریه بکنن و حالا واقعا خدا رو شکر میکنم که شانسی آدرس کانون رو پیدا کردم الان قطره های اشک شوق توی چشام جمع شده حالا حس اونا رو میفهمم

شکرت خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا