درد دل های شما

[حمید خان]

مراسم تشییع 26 دانش آموز شهرستان بروجن



خدا به خونواده هاشون صبر بده


داداش حسین
مادر تنها کلمه ایست که من به شخصه هر چی بهش فکر میکنم میبینم نمیتونم حتی یه لحظه بدون اون زندگی کنم
انشالله هر چه سریعتر بهبود پیدا کنه
قدر مادرتون رو بدونید

[Ma Sa]

فکر نمیکنین میشه در عین سختگیری و جدی بودن مهربون هم بود؟
مثلا من بعضیا رو میشناسم که تو محیط کاری خیلیم جدین ولی خارج از اون مهربون و صمیمین...
یه استادیم داشتیم که انقدر مهربون و قابل احترام بود و انقدر آزادمون میگذاشت که خودمون خجالت میکشیدیم توکلاس درس نخونیم یا تقلب کنیم..
با اخلاقش تخسیرمون کرده بود..میدونین...جدی بودنشم مهربون بود...در صورتی که نسل ها با ما فاصله داشت ولی خیلی خوب رابطه برقرار کرده بود!
پس به نظر من میشه اینطوریم بود
هرچند خب سخته...هرکه بااحساس و مهربون باشه میشکنه...
شمام انقد حساس نباشین رو کارهای بعضیا...غصه دیگران رو نخورین
که کار میکنن یا نه...کارشونو درست انجام میدن یانه...با مردم باید کنار اومد وگرنه هیچکی اونطوری که ما دوست داریم نیست.

[Ma Sa]

بچه ها تو رو خدا برا مادرم دعا کنید

قلبش دوباره درد گرفت بردیمش دکتر

دکترا میگن دو تا از رگای قلبش یکی ۶۰ درصد یکی هم ۷۵ درصد بسته شده

تازه این به غیر از یه رگ دیگشه که عید امسال براش دو تا فنر تو دو قسمت همون رگ گذاشتن

میگن این فنر ها هم مثل اینکه خراب شدن

شرایط سختیه

ازتون خواهش می کنم براش دعا کنید

وای خدا! چقدر اینجا خبرای بد میبینه آدم!
داداش حسین ما از ته دل برا مامانتون دعا میکنیم!
انشاالله خدا شفاشون میده..همین فردا میاین مینویسین که حال مامانتون توپ توپ شده...

[مریم ..]

سلام خدا....

آمدیم چند کلمه مدل پریایی با شما حرف بزنیم.می دانیم ناشکری است؛تک تک کلماتی که قصد داریم بر زبان که نه،بر انگشت های مان بریزیم تا تایپ شود.گاهی وقت ها،مثل این روزها،دل ما هوایی می شود.بد فرم.خودت می دانی حال و روزش را.بهتر از هر کسی می دانی.اما باز هم می گویم.این جور وقت ها،ما دل مان پدر و مادرمان را نمی خواهد.دل مان بهانه ی کسان دیگری را می گیرد که نیستند....که خیلی وقت است که نیستند.دل مان هوای خواهر و برادرهای مان را می کند که دست روزگار برشان داشت و برد آن دور دورها.و ظاهرا هم حالا حالاها قصد برگرداندن شان را ندارد.دلمان هوای آن شب های آن سال های دور را می کند که همه دور هم،تا نیمه شب بیدار بودیم و حرف می زدیم و بحث می کردیم.چقدر هم از این که همیشه نظرات مان مخالف هم بود حرص می خوردیم.اما لذت بخش بود،بی نهایت....باز هم ناشکری است،اما از این جمع سه نفره خسته شده ام.کسل کننده می شود گاهی.هیجان حضور برادرهای مان چیز دیگری است.دل مان از آن شیطنت های سه چهار نفره می خواهد.از آن هایی که جیغ مامان را در بیاورد.

خدایا،حوصله ی هیچ چیز و هیچ کسی را ندارم.جز همان هایی که باید باشند و نیستند.جز همان هایی که هر کدام شان،تکه ای از روح م هستند و حالا هر کدام کلی فاصله دارند از من.

............

[محب الزهرا]

سلام فک کنم 2.3 روز بودم پس نزدم
یه راست اومد اینجا
دیگه درد و دل ندارم باورتون میشه
چی میخوایم واقعا از دنیا
هیچکس تو دنیا موندنی نیست دوستا و رفقا میان و میرن ولی تنها کسی که میمونه خدایه جیگر منه به خدا نفسم از جایه گرم در نمیاد چند تا از بچه ها میدونن مشکلایه گنده ای دارم که فقط خدا میتونه حلش کنه.
اشکال نداره این نیز میگذرد
وقتی خدا رو پشتتون حس کنید از همه چیز و همه کس بی نیاز میشید.
عشق همش کشکه فقط خدا رو عشقه و بس.لایق عشق من خداست فقط و فقط.پس
عاشقتم خدایا عاشقتم.

---

وای
هر کی این پستو خوند برا سلامتی دوباره و همیشگیه مامان حسین و همه مامانای دنیا یه حمد بخونه.

[Ma Sa]

هی....
هیچی!
هیچ اتفاق خاصی نیفتاده
فقط همینطوری دلم گرفته!
داداش خوشحال خیلی خوشحالم که شمام به این نتیجه رسیدین!
یادتونه قبلا یه بار بهتون گفته بودم لایق احساسات ما فقط خداس
منم تازه به این نتیجه رسیدم...

[محب الزهرا]

گل گفتی مهسا خانوم
برا چی دلتون گرفته الکی نداریم که انسان ذاتی شاد افریده شده چرا چون خدا به ادمایه شاد نزدیک تره مثل خوشحال
)به جان خودم بعضی موقع ها رو برگه های ازمون مینویسم خوشحال .داره اسم امیر حسین یادم میره(
دنیایه من هیچ کسو قبول نمیکنه دیگه.جز خدا فقط میخوام با خودش عشق کنم خیلی کیف میده.بعضی موقها کنه میشم یه چی ازش میخوام نمیده در حالی که خوبه ها کلا لج بازیاشم تو دادن حاجت دوس دارم.

[حسین چار دو دو]

خدایا همه مریضا رو شفا بده،خدایا همه مادرای مهربون رو شفا بده

بچه ها واقعا ممنونم ازتون

خیلی ماهید،خیلی نازید،داشتن شما ها رو نعمتی از طرف خدا میدونم

مادرم هم شکر خدا حالش بهتر شده،ولی دو هفته دیگه یه عمل خیلی سنگین داره

بازم ممنونم ازتون

[Ma Sa]

گل گفتی مهسا خانوم
برا چی دلتون گرفته الکی نداریم که انسان ذاتی شاد افریده شده چرا چون خدا به ادمایه شاد نزدیک تره مثل خوشحال
)به جان خودم بعضی موقع ها رو برگه های ازمون مینویسم خوشحال .داره اسم امیر حسین یادم میره(
دنیایه من هیچ کسو قبول نمیکنه دیگه.جز خدا فقط میخوام با خودش عشق کنم خیلی کیف میده.بعضی موقها کنه میشم یه چی ازش میخوام نمیده در حالی که خوبه ها کلا لج بازیاشم تو دادن حاجت دوس دارم.

نمیدونم چرا دلم میگیره...
شاید بخاطر گناه هامه...
شایدم بخاطر چیزها و کساییه که بهشون عادت دارم ولی در حال ترکشونم...
فقط میدونم کانون که میام دلتنگیام یادم میرن..
خوش بحالتون داداش خوشحال...چقدر خوبه که اینو تا این حد درک کردین...
من هنوز از خدا خیلی دورم!

---

خدایا همه مریضا رو شفا بده،خدایا همه مادرای مهربون رو شفا بده

بچه ها واقعا ممنونم ازتون

خیلی ماهید،خیلی نازید،داشتن شما ها رو نعمتی از طرف خدا میدونم

مادرم هم شکر خدا حالش بهتر شده،ولی دو هفته دیگه یه عمل خیلی سنگین داره

بازم ممنونم ازتون

خداروشکر که مادرتون خوبن..
ما کماکان مادرتون رو دعا میکنیم...
خدایا یار و یاور همه مادرها باش..
خدایا بچه که بودیم مامانامون مواظبمون بودن بزرگ که شدیم زورمون نمیرسه مواظب مامانامون باشیم..
خودت مواظب همه مامانای خوب دنیا باش..اللخصوص مامان داداش حسین
آمین

[محب الزهرا]

ههه
چی فک کردی راجع به من بابا من خودمو چسبوندم بهش.
ببین هیچی از گناه نگو به خدا قسم یه مدت افسرده شده بودم
میدونی چرا؟
هیچ گناهی نبود نکرده باشم ولی دیگه سعی کردم تکرار نشه ولی دروغ میگم خیلی تکرار شده.
ده دفعه خواستم برم کنترل نگاه ولی مگه میشه لا مصب اخر هفته میای میشی-7
دارم رو چشام کار میکنم.
من کارم یه جوریه روزی پونصد تا ادم میان چه جوری نیگا نکنم اخه.الان فعلا تنها دلیل ناناحتیم چشامن.

[یاس سفید]

خدایااااااااااا........
چرا تا زنده ایم روانمان را شاد نمیکنی؟!!!!
حتما باید بمیریم تا شادروان شویم!!!!!؟

[یاس سفید]

ای کاش میتونستم حکمت و عدالت خدا رو بفهمم.
ای کاش این دو تا مفهوم انقد واسم نا شناخته نبودن....

[می توانم]

اقای خوش حال
چ جالب
منم امشب داشتم با دوستان همین بحث رو می کردم
اینکه چرا می دونم فلان کار گناهه بده در حدم نیست و ... اما بازم اونی ک می دونم رو عمل نمی کنم

خیلی واسم سواله

و حقیقتش اینه ک هنوز به جواب دقیقی نرسیدم

اما خانوم اتریال حرف خوبی زدن

گفتن که قدمهات رو کوچولو کن و هر بار رو همون قدم تلاشت رو کن

من گفتم امیدوارم اخر ادم شم

یه حرف قشنگی زدن که : هر وقت و هر لحظه ک سعی کردی ادمی


واقعا خیلی ادم بهش فشار میاد ک گناه کنه اصلا گناه کردن فشارش بیشتره . گناه کلا خیلی فشار میاره

حتی واسه ادمایی مثل من ک خیلی هم مذهبی نیستم

از اون طرف می دونم ک باید به خدا نزدیک شم
می دونم چ حال خوبی داره
چند بار حسش کردم

اما بازم دور می شم
نمازم قضا می شه
و ...

اره باید تلاش کرد

نباید کم اورد

همین کنترل نگاهم خودش خیلی خوبه

من خودم امشب درباره یه اقای بازیگری با یه دوستم حرف زدم و تعریف قیافه ش رو کردم
حالا من خودم اصلا این جوری نیستم ها تو خیابون موقع دیدن فیلم کلا نگاه نمی کنم زیاد
ولی این بار بودم کلا درباره اون ادم خاص بله هستم
واسم سوال شد ک نگاه من حالا به این ادم طی دیدن فیلم هاش گناهه؟!
یه لحظه حس بدی از نگاه کردنش بهم دست داد
می خوام نگاهم رو رعایت کنم
اصلا یه جوریه
یکی یه جای دیگه ای من بخوام نگاه بدی کنم بهش اون بیچاره خودش بی خبر ...
ظلمه بهش به نظرم
نه تو مرام من نیستش
از این به بعد کنترل می کنم و اون اقا رو نگاه نمی کنم



الان اینم قدم محسوب می شه ؟!

[عمو سعید]

سلام دوستان

از ما و من حذر کن در خویشتن سفر کن

مانند جویباری بر قلب کوهساری

باید رسیده باشی من را ندیده باشی

از خود مکن کناره از خود مکن کناره

وقتی شدی روانه بر قلب بیکرانه

باید که راه باشی هرسو پنا ه باشی

باید که مرد گردی پیوسته درد گردی

العاقل و اشاره العاقل و اشاره

در رفتن و رسیدن هنگام خوشه چیدن

باید شکوه باشی همدرد کوه باشی

باید که رود باشی نبض سرود باشی

این است راه چاره این است راه چاره

وقتی که میتوانی ناگفته را بخوانی

خورشید را بچینی نادیده را ببینی

در خویشتن بمیری تا عرش پر بگیری

دیگر چرا نظاره دیگر چرا نظاره دیگر چرا نظاره

ترانه ی این شعر رو هم تو آرشیوم پیدا میکنم و تو تاپیک دانلود موسیقی میذارم ... بسیار زیباس

یا علی

[یاس سفید]

ای کاش میتونستم حکمت و عدالت خدا رو بفهمم.
ای کاش این دو تا مفهوم انقد واسم نا شناخته نبودن....

خواهرم ، چی شده ؟ اگه میشه یه کم توضیح بدین شاید تونستم کمکی کنم ؟

چیزی نیس فقط زیادی دلتنگم. از خودم بیزارم متنفرم از اینکه تو این دنیا گیر افتادم از اینکه مجبوری ب همه لبخند بزنی در حالی که دوس داری زار بزنی از این که تو تنهایی خودم دارم خفه میشم من از بیرون ک نگاه بشه بهم سرخوش ترین دختر دنیام اما از درون خیلی چیزا ازارم میده. اینکه همیشه اطرافیانتو دلداری بدی و سنگ صبورشون باشی اما خودت سنگ صبور نداشته باشی ب مرور زمان لهت میکنه اره خدا هست اون ب من نزدیکه ولی من از اون دورم........همه تا وقتی بهت نیاز دارن پیشت میمونن اما ب محض اینکه بتونن تو رو با ادم دیگه ای جایگزین میکنن سخته ، سخته ب همه بگی عدالت هست حکمت هست اما ته ته ذهنت بگی کوش کجاس!!! ی وقتایی ادم دوس داره پشت پرده رو ببینه تا پیش خودش دلش قرص باشه که اره عدالتی هم هست حکمتی هم هست...........
فک کنم زیادی چرت و پرت گفتم . یا علی