درد دل های شما

**پریا** · 1391 دي 22، 0:24

من از این فایلا که همه گوش دادن متحوّل شدن میخوام!
لینکش برام باز نمیشه

یه خیرخواه بیاد اینو یه جا دیگه هم آپلود کنه. بعد من متحوّل شدم ثوابش واسه اون 4fvfcja

**RaNg!N KaM00N** · 1391 دي 22، 0:27

http://wdl.persiangig.com/pages/download...-Javon.mp3
Khansariha (8)

**سنــا**

آخه چطور دلت میاد

چطوری میتونی اینقدر بی رحم باشی که خشمتو رو یه بچه ی خردسال خالی کنی

خدایا بعضی وقتا با دیدن این صحنه ها دلم به درد میاد

می خوای بچه اصلاح شه؟ صد بار کتک زدی اصلاح شد؟؟

یا اینکه می خوای خشم خودتو خالی کنی رو اون طفل معصوم؟

این تربیته ما داریم؟؟!!

خدایا کمکمون کن در آینده پدر و مادر خوبی برای بچه هامون باشیم .

کاش همه درک می کردن اینو

دختر امام راحل (قدس سره) نقل می کند که: در زمان طفولیت، روزی سر سفره غذا دستم را به داخل ماست زدم اما بلافاصله امام زد روی دستم و بعد بلافاصله انگشت مرا انداخت در دهان خودش و ماست را خورد و فرمود دخترم اگر به پشت دستت زدم نه بخاطر این بود که دوستت ندارم بلکه این کار شما، کار درستی نبود و تو باید این
ها
را یاد بگیری.
1

**سعیدسیزده** · 1391 دي 22، 11:51

شرمنده ایم آقا

آقای ما که نه، آقای خوبها. آقای خوبها، مولای خوبها شرمنده ایم.

بهت قول دادیم بشیم یارت، بشیم غمخوارت، ولی شدیم آینده دق. کاری کردیم که . . . [تصویر: c.gif]

شب های جمعه به فکر خیلی چیزها هستیم. به فکر اینکه فردا بریم کوه، تفریح کنیم، کارهای عقب افتادمون رو انجام بدیم. خونمون رو

تمیز کنیم. ولی از خیلی چیزای دیگه غافلیم. چرا ما اینقدر فراموش کاریم. دائم کوفی رو لعنت می کنیم به خاطر بی وفاییش. بایدم لعنت کنیم. ما که اهل کوفه نیستم!! [تصویر: c.gif]

یه نقل از sarbazmahdi.blogfa.com

با خود گفتم آقا جان دوستت دارم.یاد این نقل از
سید بن طاووس
افتادم.

که می فرماید روزی به سرداب آقاولی عصر در سامرا رفتم (همان که در تنهاسفرمان قسمت نشد زیارت کنیم)

می گوید:" پله ی اول ودوم را که رد کردم دیدم صدای
آقا
از پایین سرداب می آید مشغول دعا و مناجات، پایینتر نرفتم وهمانجا نشستم جانمان به قربانش در تمام مدت مشغول دعا برای شیعیانش بودند."

در همین حین بود که از حرفم شرمنده شدم .گفتم توکه ادعای دوست داشتن آقایت را می کنی برایش چه کرده ای.دوست داشتنت هم به درد خودت می خورد اگر دوستش داشتی که او این همه تنها وغریب نبود اگر دوستش داشتی که او پیغام نمی دادکه به شیعیانمان بگویید قلب مارا به درد نیاورند از خودم ناامید شدم گفتم همه ی اینها قبول اما آقا جان قلب من شدیدا به شما علاقه دارد.

**عمو سعید** · 1391 دي 22، 20:21

بابا یه امتحان مونده ....

ددددد بخون تمومش کن دیگه!

اه اه ااااااااااااااااه 4fvfcja

**Ma Sa** · 1391 دي 22، 20:43

عمو سعیدمنم همش یه امتحانم مونده ولی هیچی نمیخونم! 4fvfcja

داشتم فیلم سینمای حضرت محمدو میدیدم..
اون صحنش بود که پیامبر رفت کعبه همه بت هارو شکست..
مردم چه شور و شوقی کردن..
خیلی خوشم اومد..
دلم لرزید..
ته دلم گفتم کاش باشم و ببینم روزیو که بت های امروزی به دست مبارک آقامون میشکنن.. [تصویر: c.gif]

چه ذوقی کنیم اون روز..
اون روز دیگه ماپیروزیم..
یعنی میشه ببینم؟؟؟ [تصویر: c.gif]

اللهم عجل لولیک الفرج