امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

درد و دل من با اعضای کانون:

نفس، نفس، هم نفسا
به همدیگه نفس بدیم
فردای روشن مال ماست
کافیه دست به دست بدیم

قدم، قدم، هم قدما
پشت و پناه هم باشیم
جاده به مقصد میرسه
کافیه هم قدم باشیم

وقتی دلا یکی باشن
سوز زمستونم باشه
گرمی به جونمون میده

مقصدمون یکی باشه
خارای این بیابونم
راهو نشونمون میده
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
(1391 بهمن 16، 14:29)خوشحال نوشته است: اره راست میگی حسین 422
هر کی یه جوره دیگه
من نمیتونم اینجوری باشم نمیتونم فراموش کنم
از اون آدماییم نیستم که هر روز عاشق یکی شم
به نظر من عشق مقدسه
نباید کثیفش کرد با این کارا
اگه عشق فقط مال خدا بود ازدواج کلا تو اسلام نهی میشد
عشق به خدا اصلا قضیش جداست نمیخوام قاطیش کنم
شما میگی با دوستام راجبش حرف میزنم کم میارن
بله اگه با منم حرف بزنی شاید تو 5 دقه تسلیم بشم
ولی یه احساسی تو دل آدمه که هیچکس نمیفهمه
جز اونی که همون حسو برات به وجود آورده....
داداش همه یه جورایی اون حس رو تجربه کردن



اون حسی که میگی دوست داشتنه
خیلی هامون تجربش کردیم
ما تو زندگیمون خیلی چیزا رو دوست داشتیم
از بچگی بگیر تا همین الان
از یه دوچرخه و پلی استیشن بگیر تا یه شخص خاص

ولی به مرور زمان اصلا شاید به کلی فراموش کردیم که یه روزی اون چیز رو میخواستیم
شاید بگی آخه این قضیه فرق داره
به نظر من هیچ فرقی نداره
فقط یه کوچولو شدتش بیشتره
و به خاطر همین فراموش کردنش یه خورده دیر تر میشه


تو درست میگی
عشق فقط مال خداست
اون حسی هم که بین آدما پیش میاد فقط و فقط دوست داشتنه
شاید بچه ها بگن دوست داشتن یا دوست داشتن شدید همون عشقه
ولی حاضرم خیلی ساده بهتون ثابت کنم که فرق دارن
زمین تا آسمون فرق دارن
دوست داشتن یه بخش خیلی خیلی کوچیک از عشقه
خیلی خیلی خیلی خیلی کوچیک

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
دائما یکسان نباشد حال دوران ... غم مخور 1
خوشا باران و وصف بی مثالش
تو این پروژه ای که هستم یه دوست خوب تر دارم،
چند وقتی هست هم اتاق هم هستیم.
شب ها توی اتاق، هر کی رو تخت ش، سرش تو لپ تاپش ...
ولی خب با هم حرف می زنیم، به هم نگاه می کنیم، با هم گوش می دهیم ...

تو این پروژه کاری که نکردیم نبود، تمومه دیگه. چند روز دیگه افتتاح می شه.
امروز گفتند یه چند متری لوله رو با پشم شیشه اینا عایق کاری کنیم. رفتم انبار وسایل کار بگیرم. دستکش که نداشتند،
ماسک هم فقط همین ماسک های الکی که برا آلودگی هوا می زنند، موجود بود. عجیب نبود، چند تا گرفتم.
یکی از همین ماسک ها رو دادم به همین دوست خوب ترم، خواست بزنه صورتش، گفتم:
یه بوسه گذاشتم توش، بگیرش Smiley-happy114
خندید،
خندیدم،
خندیدیمــ ...

عصری یکی دیگه از بچه ها، با همین دوستم داشت شوخی می کرد،
منم شیطونی م گل کرد، با اون یکی دوستم همراه شدم و این دوست خوب ترم رو کمی دست انداختیم.
البته شوخی بود.

امشب،
نگاه های زیادی بین مون رد و بدل نشد، نیز حرف هایی ...
دوستم انگاری ازم دلگیر شده،
من ِ بد ... 1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
یادمه روز اولی که رفتم خوابگاه چقدر بهم سخت گذشت!!!

چقدر گریه کردم!!

چقدر دلتنگ بودم!

یادمه هفته اولی که رفتم و خوابگاه موندم اون یه هفته به اندازه یه سااااااال واسم گذشت!!

چقدر سخت می گرفتم!!53258zu2qvp1d9v

ولی زمان گذشت.. گذشت و گذشت و با آدمای مختلفی آشنا شدم

یه وقتایی فکر می کنم این دو سال دوری از خانواده و زندگی کردن تو جمع واسم لازم بوده...

واسه اینکه بتونم خودم رو بشناسم.. باور کنید من تا حالا فکر نمی کردم اینقدررررررر به خانواده وابسته باشم!!

تو این دو سال تونستم به یه استقلال نسبی برسم

تو این دو سال فهمیدم که نباید به هر کسی اعتماد کرد و از روی ظاهرش در مورد باطنش تصمیم گرفت53258zu2qvp1d9v

چیزهایی دیدم و شنیدم که نمیتونستم باورشون کنم!!

تو این دو سال واقعا بزرگ شدم!

خیلی چیزااااا یاد گرفتم..

خدایا شکرت که این فرصت رو بهم دادی خدایا شکرت که احساس می کنم از این امتحانت سربلند بیرون اومدم

تو این دو سال شرایط و موقعیت گناه واسم کاملا مهیا بود ولی بارها و بارها جلوی نفسم رو گرفتم

خدایا شکرت که خودم به خودم اطمینان دارم که تو این مدت موقعیت گناه بود ولی هیچ غلطی نکردم...53258zu2qvp1d9v

خدایا شکرت..

حالا که هنوز یه هفته هم نشده که برگشتم خونه و از دوستای صمیمیم جدا شدم انقدرررر دلتنگشون هستم که حد نداره

دوستای خوبی پیدا کردم و جدایی ازشون واقعا واسم دردناکه

دو ، سه روزه همش کارم شده گریه کردن... دلتنگی و ...Tears

واقعا ما آدمها چقدر زود با همدیگه انس می گیریم... چقدر زود بهم وابسته میشیم ... چقدر زود رو هم دیگه تاثیر میذاریم...

دلتنگم...Tears

دلتنگ روزهای با هم بودن... دور هم بودن ... خوش گذروندن ها ... درد و دل های شبانه تو تاریکی... صدای موسیقی آروم شب تا صبح... دلتنگم ... Tears

چقدر زود این دوران دانشجویی پر خاطره ما تموم شد...

خدایا دلتنگم...Tears
[تصویر:  montada.rasoulallah.net-1315334274-U2520.gif]

«وَ اصْبِرْوا انَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»

و صبر كنيد كه خدا با صابران است. (سوره انفاق، آيه 46).


[تصویر:  nasimhayat.png]
این آبجی: رها_رها اولین کسی بود که وقتی وارد کانون شدم بهم پ.خ داد و بهم امید داد که توی کانون خودمو پیدا کنم...


اول فکر میکردم پسرن ولی بعدها فهمیدم که دخترن...


و امروز به طور کاملا اتفاقی پروفایلشون رو دیدم



دوتای آخر از آخرین پست هاشون رو خوندم...


و فقط میتونم بگم داغونم...


کانون دل بچه هاش آسمونیه اما رسمش مثل رسمه همه ی دنیاس...


خدایا خسته ام از رسم دنیا... خسته...


بسه دیگه... باز دوباره تو کانون اشکم دراومد...


واسه آبجیم دعا میکنم بهترین زندگی رو داشته باشه... شاد شاد باشه و دلش پاک... خدایا...
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
چقد امشب دلم گرفته یه حال عجیبی دارم گریم گرفته این روزا دارم سخت ترین روزای زندگیمو سپری میکنم،تنهای تنها.خدایا خودت میدونی که هیچ وقت از این وضعیتم از این سرنوشتم ننالیدم فقط کمکم کن کم نیارم مثل همیشه باشم.

[تصویر:  05_blue.png]
(1391 بهمن 16، 14:29)خوشحال نوشته است: اره راست میگی حسین 422
هر کی یه جوره دیگه
من نمیتونم اینجوری باشم نمیتونم فراموش کنم
از اون آدماییم نیستم که هر روز عاشق یکی شم
به نظر من عشق مقدسه
نباید کثیفش کرد با این کارا
اگه عشق فقط مال خدا بود ازدواج کلا تو اسلام نهی میشد
عشق به خدا اصلا قضیش جداست نمیخوام قاطیش کنم
شما میگی با دوستام راجبش حرف میزنم کم میارن
بله اگه با منم حرف بزنی شاید تو 5 دقه تسلیم بشم
ولی یه احساسی تو دل آدمه که هیچکس نمیفهمه
جز اونی که همون حسو برات به وجود آورده....
خوشحال خان همه ما یا تا الان عاشق شدیم یا در آینده میشیم یعنی کسی نیست که تو زندگیش تجربه نکرده باشه
شنیدی بعضیا میگن عشقشو جایگزین کردم!!؟؟یکم فکر کنیم اصن میشه عشقو جایگزین کرد!!!؟؟؟اونی که اینا میگن یه نوع عادته که زود فراموش میشه و جاش به یکی دیگه عادت میکنن
وگرنه کسایی بودن که سالیان سال گذشته هنوز نتونستن حتی فراموش کنن چه برسه به جایگزین کردن
داداشه من لازم نیست فراموشش کنی فقط لازمه اون عشقو بخاطره ها بسپاری
چون اگه بخوای فراموش کنی که دیگه چیزی از تجربه هاش یادت نمیمونه ....
به خاطره ها بسپارش که گاهی اوقات یادت بیوفته و دوباره تکراش نکنی....
یادمه سال دوم دبیرستان معلم جغرافیم یه جمله گفت
گفت :پارسال واسه عشق از دست رفته ام میگریستم و امسال به عقل از دست رفته پارسالم میخندم.....Khansariha (8)
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

1276746pa51mbeg8j........................................1276746pa51mbeg8j
1276746pa51mbeg8j............................1276746pa51mbeg8j:smiley-yell:
سانسور میشود
 عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
.
.
خدا رو شکر هر کم و کاستی هم تو زندگیمون هست اون دنیا خدا چند برابر جبران میکنه
.
 
[تصویر:  re850.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
جواب سانسور بالایی

آن را که منم خرقه , عریان نشود هر گز
وان را که منم چاره , بی چاره نخواهد شد
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1391 بهمن 17، 17:52)New milad نوشته است: سلام میلاد جان
آقا ی نکته که بحثش با سها خانوم شده تا کلا ی تغییری بدن، البته الان تاپیک چون بین دوترم یکم خوابیده، انشالله از 24 بهمن که منم ی سری کارا شخصیم رو انجام بدم سری جدید مشاوره تحصیلی با کمک خدا والبته حضور شما راه میندازیم
این ترم باس بترکونیمKhansariha (46)
.................
دوم اینکه برای برنامه ریزی بنظرم پیش کسایی بری که این راه رو رفتن بهتر
اونایی ک من ب شخص قبولشون دارم شدید و متوجه شدم برنامه دار زندگی میکنن

سها خانوم، خانوم بارونی..، و البته بهتر از همه خانوم نازی 1991، پیشنهاد من این

حداقل با و نفر آخر بحرفی، کمکت میکنه شدید(البته نظر شخصیم بود وممکن با شما فرق کن53258zu2qvp1d9v)


1-چجوری وقتتون و تنظیم می کنید برای کارهای روزمره؟
برگه کوچولو های لایتنر رو استفاده میکنم و مینویسم چه کارایی باس انجام بدم البته شب قبلش

2-به برنامه ریزی اعتقاد دارید؟
اوهوم،

3-چگونه برنامه ریزی می کنید؟روزانه یا یک سیر کلی دارید که همیشه اجراش می کنید؟
53258zu2qvp1d9vنماز صبحت بیاد رو فرم، زندگیت رو نظم میفته، قابل گفتن با جمله نیست باید حسش کنی

4-مطالعه چند ساعت از وقت آزادتون رو پر میکنه؟

الان که خونه ام 3 تا 4 ساعت درسی، 5 تا 15 دقیقه غیر درسی

5-به نظرتون مطالعه همزمان کتاب های مکمل نتیجه میده؟

اصلا نیاز، وقتی گرسنه ایم غذا میخوریم، روحمون هم غذا میخواد




[تصویر:  Untitled_1.png]
داداش حواسم بهت هست53258zu2qvp1d9v

قول میدم، اگه خدا کمک کن این ترم با اون سه ترم دیگه فرقداره عزیزمvarzeshvarzesh66

میترکونیم باهم، دست به دست هم




[تصویر:  Untitled_1.png]
من یه پیشنهاد دارم

بری کتابخونه برای درس

من توی خونه جا برای درس در سکوت کامل زیاد دارم اما خوب وسایل ارتباطی هم زیاده 4fvfcja
می رم اونجا هم درس خوندن بچه ها انگیزه بهم بده و هم از امکاناتم استفاده نکنم

همین پیشنهاد و به شما میکنم
خوشا باران و وصف بی مثالش
چقدر بده... 1276746pa51mbeg8j
تا زمانی که همه بهت احتیاج دارن، همش دور و برتن.
اما تا دیگه به دردشون نمیخوری، حتی سراغتم نمی گیرن.
نه ایمیلی، نه زنگی، نه اس ام اسی...
انگار نه انگار...
نمیگن اصلا کجایی؟ زنده ای؟ هستی؟ نیستی؟
اینه رسم رفاقت؟
شاید توقع بی جاست. نمی دونم...
اما هرچی هست، حس خیلی بدیه...
حسی که این چند وقته همش باهامه...
حسی که ازش خیلی متنفرم...
یه بنده خدایی می گفت: دیگه تو این دوره زمونه، رفاقتا هم بو گرفته...
اون موقع نفهمیدم چی میگه ولی حالا...
شاید حق با اون بود... 46
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
شده یهو در حالی که کاملا تو حالت عادّی هستین یه اتّفاقی بیفته که ناگهانی شروع کنین زار بزنین ؟
این حدیث قدسی خطاب به حضرت داوود رو که دیدم اینطوری شدم!

«يا داود بلغ اهل الارض اني حبيب من احبني و جليس من جالسني و مونس لمن انس بذکري و صاحب لمن صاحبني و مختار لمن اختارني و مطيع لمن اطاعني و ما احبني احد من خلقي عرفت ذلک من قلبه الا احببته حبا لايتقدمه احد من خلقي من طلبني بالحق وجدني و من طلبه غيري لم يجدني فارفضوا يا اهل الارض ما انتم عليه من غرورها و هلموا الي کرامتي و مصاحبتي و مجالستي و مؤانستي و آنسوا بي أو انسکم و اسارع الي محبتکم؛ خداوند به حضرت داود مي فرمايد: اي داود من دوست کسي هستم که مرا دوست بدارد، همنشين کسي هستم که با من همنشيني کند، مونس کسي هستم که با ذکر من مأنوس باشد، همراه کسي هستم که با من همراهي کند، برگزيده کسي هستم که مرا برگزيند، مطيع کسي هستم که از من اطاعت کند و دوست نمي دارد مرا هيچ کس از بندگانم که من اين دوستي را از قلب او بدانم مگر اين که او را دوست مي دارم دوست داشتني که هيچ کس از خلق من قبلا او را دوست نداشته هر کس به راستي مرا طلب کند خواهد يافت و هر کس غير مرا جستجو کند مرا نخواهد يافت. پس اي اهل زمين دور بيندازيد از خودتان آنچه را بر آن هستيد از غرور دنيايي و بشتابيد به سوي کرامت من و همراهي و همنشيني و انس با من و با من مأنوس شويد تا با شما انس بگيرم و بشتابم به سوي محبت شما» (الجواهر السنيه، ص 94 - بحارالانوار، ج 67، ص 25).

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان