امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1392 خرداد 7، 23:32)می توانم نوشته است:
نقل قول: قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآيد (و همه جا را فراگيرد)، (1)

و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گيرد، (2)

كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است! (3)

اینا رو خدا به رسولش می گه

بنده گناهار می تونه به خودش بگیره؟

TearsTears



بله صد درصد باید به خودتون بگیرین ، 


منتها به رسول وجودتون ، 

ما توی باطن از طرف خدا رسول داریم ، هر وقت باش هستیم و بش توجه میکنیم و میبینیمش ، بش عمل میکنیم ، اونجا بهشته ، و رضایت الهی هست ، 

درواقع دوری از خشم و رضایت الهی همون نور رسول خدا یعنی حضرت محمد هست که توی وجود همه ما هست ، 


نور حضرت محمد و آل محمد ، توی فطرت ماست ، و برای تقویت و تشخیصش راه های مختلفی هست همون که بش میگن  هدایت یا ولایت ، با فهم خیر زندگی ، شناخت درست ، استفاده از نفس آدم های خوب ، و .... اونوقت طرف  نورمون از طرف کفر و شرکمون بیشتر میشه ، تا جاییکه یکپارچه محمدی بشیم . 

. ..

......................................................

اگه یکذره ، فقط یکذره این نور در وجود کسی باشه ، مثل ذره ای نور توی دریای تاریکی ، پیداست و آخرش طرف رو سمت نور می کشونه ، 

هر کار خیلی یا دوری ما از گناه ، در واقع همون نور هست ، یا همون شفاعت حضرت محمد هست ، منتها شفاعت کبری مال وقتی هست که قیامت ما بر پا میشه ، 

و قیامت وقتی بر پا میشه که ما یه کلاس ها و رشد هایی رو با زمان و یا از نظر وجودی طی کرده باشیم ، در واقع از نظر سنخیتی خیلی به حضرت محمد نزدیک شده باشیم ، 

اونوقت شفاعت کبری رخ میده ، اصلا قیامت و حشر همون نمایش وجود حضرت محمد هست ، 

در واقع این سیر رو ما داریم میکنیم ، خواهی نخواهی ، میگن : السلام هو تسلیم ، یعنی همین ، میشه این سیر رو خیلی خوب رفت یا میشه پشتتکی و با زور ببرنمون  پس تسلیم و پذیرا باش که وجودمون بر این اساسه  ، بهشت و خوشبختی و نور خدا ، هر جایی هست که نور حضرت محمد هست ، و همین طور رشد و پیشروی و اگه این رسول نباشه و بش عمل نکنیم ، بد حالی و احساس بد و بی خدایی ، خوشی تبدیل به آتش میشه ، 

کهکشان های قشنگ و عظیم رو دیدین ؟ همه اشون مشتقی از اسمای حضرت محمد هستند که خدا این اسما رو درون حضرت محمد و مقام انسانیتش قائم کرده ، 

به این عظمت ، این اسما دارن سیر میکنن و با زمان و شرایط پر نور تر میشن ، تا این که به خدا بر گردن ، 

تو این وسط ، ما میتونیم سیر کنیم ، و همزمان باشون با آرامش و زیبایی بریم جلو تا قیامت ، 

قیامت روزیه که این اسما در نهایت سیر و نورانیتشونن ، زمین هوشمند هم شده ، حتی پوست تسبیحش و هوشیاریش ، حتی بعضی از کافران هم با این که عقبکی سیر میکردن وجودشون  هشیار هست ، خوب و بد را عالی میفهمن ، میتونن نور حضرت زهرا را ببینن ، 

تا این که لحظه قیامت کبری رخ میده ، و اونجا شفاعت حضرت محمد و حضرت زهرا و امامان ، برای کسایی که آمادگی رو دارن جهش فوق العاده هست ، بشرطی که آمادگی داشته باشن ، کما این که همین الان هم میشه با هر کار خوب و خیری و خالصی ، یه نوری از اون شفاعت رو حس کرد ...... 


4fvfcja مثل یه قالی به هم بافتم ، عجب قالی شد!  ولی قرآن رو به این دید (یعنی خودتون  و خودشناسی ) ببینین خیلی قشنگه ، رسول شمایین ، کافر شمایین ، همشون توی وجود ما که کامل نیستیم هست ، تمام اشتباهات و راه های فهم و خیرمون توش گفته شده ، هر جا رسول هست ببینین چی گفته ، 

مثلا میگه : ما رسول رو جز به مهربانی و خیر رشد ندادیم 

این آیه یعنی اساس رشد  من (و همه انسان ها )  بر اساس حب و محبت رخ میده 


یا میگه : رسول خدا تصدیق کننده ی رسول ها و پیامبران قبلی هست ، 

این یعنی من اگه واقعا نور محمدی داشته باشم و بخوام به صلواتی که میگم عمل کنم ، خود به خود تصدیق کننده و قبول کننده ی کسایی میشم که با نور محمدیشون با من بر خورد دارن ، 

مثلا من نونوا هستم ، اگه نونوایی محله کناریمون نون ها ی خوبی داره ، این به یه تفسیری میشه از همین آیه ، یعنی محمدی میخوای باشی باید محمدی های دیگه رو تصدیق کنی ! 

یا توی خونه ، محل کار ، وقتی شریک جدید میاد ، قتی همکار جدید میاد ، تصدیق کننده اشون باشی ، نه این که مثلا برای فروش ماست خودت بگی ماست بقیه مغازه ها ترشه ، 

و خلاصه با این دید ایات قرآن خیلی راهنما و سازنده میشه . میگن دید معرفة النفس . 


.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
نمیدونم درددله یا مشکله!؟؟؟
همه چی شکر خداخوبه ها ولی این وسط منم ک تا اسم ازدواج میاد پر از استرس میشم
راستش میترسم ازش
هرکسی واسه خوشبختیش میجنگه واسه بدست آوردنش
ولی نمیدونم خوشبختیم کدومه!؟؟؟؟؟
میدونید چی میگم؟؟!
همه مون واسه ازدواج باید چشمو گوشمونو باز کنیم ولی کسی ک تو فامیل خواستگار داره و ردشم کرده بیشتر باید حواسشو جمع کنه
به نوعی دشمن شاد نشه
یه وقت فردا خدایی نکرده فامیل نگن حقشه خودش خوشبختیو نخواست و .......
فقط میتونم بگم واسم دعا کنید
دعا کنید هرچی صلاحه پیش بیاد ....
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

بازم؟؟؟اخه چرا131313
همینجوری زحماتم هدر میره همینجوریTearsTearsTearsTears

خدایا کمکم کن لطفاTearsTearsTearsTearsTearsTears
★  *  ★   اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم    ☆  ★  

خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم



[تصویر:  959266sk2bnp02of.png]
نقل قول: همه مون واسه ازدواج باید چشمو گوشمونو باز کنیم ولی کسی ک تو فامیل خواستگار داره و ردشم کرده بیشتر باید حواسشو جمع کنه 
به نوعی دشمن شاد نشه 
یه وقت فردا خدایی نکرده فامیل نگن حقشه خودش خوشبختیو نخواست و .......
ماشالا عجب اقوام فعالی دارین دارلینگ خانوم 4fvfcja
واقعا چه فرهنگی ـه که ما ها داریم ... از زمین خوردن هم خوشحال میشیم !!
همه هم همینجوریم ... نمیدونم چه شکلی این حس تومون هست
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
مدتیه این تاپیکو باز می کنم که چیزی بنویسم... 
اما نمی دونم چی...
می بندمش...
و باز از نو...
سکوت از نو...

سفره ی دلم بازه...
واسه اونی که همه سفره ها براش بازه...

می دونه حسمو...
می دونه حالمو...
می دونه خستم...
خیلیم خستم...

بی حکمت نیست...
من هنوز منتظرم...53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

از هرچی بی حجابه بدم میاد... :smiley-yell: 

امروز برای خودم متاسف شدم ... چرا شهری که پر است از امام زاده های بزرگوار .... از نظر فساد و فحشا در کشور مقام اول رو پیدا کرده... با دو سه ساعت گشت زنی این موضوع محسوسه.... حالم بهم خورد از اینکه بخوام برم بیرون دیگه ... حالم از تمام کثافت بازیا بهم میخوره .... هر طرف رو نگاه میکنی ... شیطون داره میچرخه ..... حیا دیگه تو گور پیدا شه .... تا کجا میخوایم بریم ... دیگه بدتر از اینم مگه میشه ... حالم ازین محیط آشغال بهم میخوره...  اهههه...
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


حتی حلقه هم خریده بودیم


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
آخه چی شد ک نشد اقا پشتکار؟1276746pa51mbeg8j53258zu2qvp1d9v

[تصویر:  nasimhayat.png]
مادرم مخالف بود

دیدش نسبت به اون منفی بود.

در حالی که یکی از بهترین دخترانی بود که تا حالا دیده بودم.

دختر بیچاره هنوز منو دوس داره و بهم زنگ می زنه

با هم صحبت می کنیم

دختر مظلومی بود


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
خوب با مادرتون صحبت کنید
بگید من اسم روش گذاشتم دلم نمیاد دیگه دور شم ازش53258zu2qvp1d9v

[تصویر:  nasimhayat.png]
خدا بر هر کاری تواناست


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
(1392 خرداد 9، 0:20)پشتکار نوشته است: مادرم مخالف بود
دیدش نسبت به اون منفی بود.
در حالی که یکی از بهترین دخترانی بود که تا حالا دیده بودم.
دختر بیچاره هنوز منو دوس داره و بهم زنگ می زنه
با هم صحبت می کنیم
دختر مظلومی بود
آقا پشتکار خب اول با مادرتون باید صحبت می کردین بعد از جلب کردن رضایتشون میرفتین سراغ دختر خانوم.اون دختر خانوم چه گناهی کرده؟42
الانم با مادرتون صحبت کنید راضیش کنین. 
البته از ته دل راضی بشه.
دل مادر رو راحت میشه راضی کرد. باهاش مهربون باشین و بهش بگین که مادرتونو بیشتر از همه دنیا دوست دارین
بگین هیچ کس رو به مادرتون ترجیح نمیدین رضایتش براتون خیلی مهمه. 
بعد هم ببینین چرا مخالفه آروم براش دلیل بیارین و دلشو نرم کنین.
از راه احساس مادرنه اش وارد بشین.
جواب میده.53258zu2qvp1d9v
تا تکلیفتون معلوم نشده هم نذارین باهاتون تماس بگیره تا بیشتر وابسته بشه.
توکل کنید به خدا، اگه واقعا قسمت هم باشین کارتون درست میشه. اگر نشد بدونین صلاحتون نبوده.53258zu2qvp1d9v
53
.
"!Be The Crazy Happy One"
.
[تصویر:  openpage_smile01_j_1448249f.png]
حاج آقای حق شناس رو گوش میدادم، رحمة الله علیه :

ساعات رجب رو مغتنم بشمرید

از اول شب تا آخر شب {ندا میدن}: آیا مستغفری هست؟
آیا کسی هست که حاجتی داشته باشه؟

از پروردگار خودش رو بخواهید ... اون هدایت خاصه را بخواهید

اینا رو حاج آقا داشتن میگفتن

خدا رحمتشون کنه
یک ساعت و نیمه منتظرم یکی از بچه ها (هر کدومشون...فرق نداره) آن بشه

یه مشورت میخواستم بگیرم

شرایط خیلی اضطراری ای بود

هیچ کی نیومد53258zu2qvp1d9v

بی خیال53258zu2qvp1d9v

امیدوارم کار اشتباهی نکنم

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
من آدم خوبی بودم.
 یعنی رابطم با خدا خوب بود.
سختی ها رو احساس نمیکردم، چون خدا رو داشتم.
صبور بودم، آروم بودم.
سرم رو میگرفتم بالا و با اطمینان میگفتم
خدایا با من اونکاری رو بکن که به تو نزدیکم میکنه.
به آینده امید داشتم، برای آخرتم برنامه داشتم.
و... و... و...
اما الان،
به خاطر خیلی چیزا من عوض شدم.
تقصیر من بوده یا خدا خواسته فرقی نداره. من عوض شدم.
بد شدم!
من، خدا توی زندگیم نیست، گم شده...

شاید خدا منو گم کرده. منو یادش رفته.
تا اینجاش مسئله ای نیست.
مشکل از جایی شروع میشه که من برام مهم نیست...
 که خدا منو یادش رفته یا نرفته...


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان