امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1392 شهريور 8، 22:53)alone نوشته است: دلم ميخواد بنوووويسم ١ طووووماررررر !!!!! دربارررره همه چيز هم خوبي هم بدددي!!!! خيلي بده كه نتوني هيچ موقع از خودت بگي...: ((((( ...
این درد دل منه!
دلم گرفته همزمان خیلی چیزای دیگه که قدرت بیانشون نیست.
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

ی درددل متفاوت؛
آره با درددلای دیگه ام فرق میکنه
این دفه میخوام از زندگیم بگم
نمیدونم چرا ولی میخوام بگم
از اوضاع این روزام...........
شاید چون میخوام پسرا و دخترای گل کانون چشم و گوششون باز بشه
البته میدونم همتون گلید ولی خب شیطون یدفه میره تو جلد آدم.....
فقط از اونایی ک دارن این پستمو میخونن خواهش میکنم واسم دعا کنن....
راستی اگه پستم اشتباه بود و مشکل داشت میتونید حذفش کنید
من الان حالم زیاد مساعد نیست ک تشخیص بدم خوبه یا بد..........
راستش 5 ماه بود با اطلاع خانوادم با ی نفر واسه آشناییت بودم.....
واسه اینکه بیشتر همو بشناسیم
تو این مدت ایشون خیلی کارا کرد ک بهم ثابت کنه واقعا دوسم داره و میتونه خوشبختم کنه
انقدر با حرفاش و کاراش رو مخ خانوادم رفت ک مامانم میگفت دختر لگد به بخت خودت نزن
بسه آشناییت بیاید عقدتون کنیم
تو بلد نیستی چطوری رفتار کنی،یه دفه میترسم روآتون بهم باز بشه......
بهونه ای نداشتم ردش کنم ولی احساس خوبی نداشتم بهش
هربار به مادرم میگفتم مامان فقط یکم دیگه صبر کن زمان همه چی رو مشخص میکنه
ولی نمیدونستم این چیه ک زمان میخواد مشخصش کنه......
اوایل ک اصلا بهش توجه نمیکردم نه به خودش نه رفتاراش
خانوادم دعوام میکردن ک یکم بهش توجه کن
اون روزا خیلی سرم واسه درسو این چیزا شلوغ بود
به پدرومادرم گفته بود ک فلان شرکت واسه ماست و هرچن وقت ی بار باید از ایران برم و...
بابام میگفت خب از نظر مالی هم بهم میخوریم پس بخاطر داراییت نمیخوادت،خودتو میخواد..
ولی من گوشم به این حرفا بدهکار نبود.......
درست میگفتن چون اون همیشه بهم میگفت بابات حتی اگه از ارث محرومت کنم من بازم میخوامت......................
یجوری رفتار میکرد ک اصلا پول واسش مهم نبود
خلاصه بعد از اینکه سرم خلوت شد بهش توجه کردم
دیدم این حرفاش با عملش یکی نیست
شک کردم و ازش خواستم این دفه ک میره شرکت منم با خودش ببره
ولی پیچوندتم ولی خودم یبار رفتم
اولش ک همه قیافه هاشون مبهم بود ولی انگار بعد از چن مین یادشون افتاد ک باید هماهنگ باشن گفتن آره شرکت ماله اونه..........
میدونستم دروغه ولی خیلی سخت بود ثابت کردنش
به خانوادم روم نمیشد چیزی بگم
میگفتم اگه اون دروغ گفته باشه آبروی من میره
این حسو فقط کسی ک جای من باشه میتونه درک کنه و امیدوارم هیچکدومتون درکم نکنید....
خلاصه تا اینکه رفتم مشهد و از امام رضا خواستم ک کمکم کنه و همه چی خود ب خود ثابت بشه........
3شنبه بود ک بهم گفت بسه آشناییت بزار چن روز دیگه بیایم عقد کنیم و ..........
به خانودم گفتم قبول کردن ولی بازم من احساس خوبی نداشتم..........
ولی خب گفتم شاید ی درصد من اشتباه میکنم ..........
خدا جون اگه مشکل داره زودتر بهم ثابت بشه
4 شنبه بود ک ی خانومی بهم ز زد گفت شمارتو از تو گوشیه دوست پسرم برداشتم......17
اولش فکر کردم از بچه هاست دارن اذیتم میکنن
پرسیدم اسم پسره چیه؟؟ی اسم دیگه گفت(خیالم راحت شد گفت خب پس اشتباه گرفته)
ک ی دفه دختره گفت خانوم نشون ب اون نشون ک دیروز چنین اسایی بهت داده
نشون ب اون نشون ک امروز از صبح در دسترس نیست..چون پیشه من بود......
ی لحظه ماتم برد.......
همه مشخصات و حرفاش دقیقا واسه همین پسره ست........
یکم ک باهاش حرف زدم فهمیدم دقیقا حرفا و کارایی ک واسه من کرده و واسه اونم کرده حتی گریه هم کرده
اووووووووووه کلی اشک تمساح هم واسه من ریخت...........
تازه از این دختره خواستگاری هم کرده1276746pa51mbeg8j
خیلی سخته باورش ولی باور کردنش بهتر از باور نکردنشه.........
این خانوم بهم گفت ک ی خانوم مطلقه ست ...........
خدا خیرش بده همه ی دروغاشو بهم گفت
گفت چون بچه محلشونه میدونه...
ببخشیدا ولی گفت ی بچه گداست........
گفت هیچ شرکتی درکار نیست
حتی یبار نتونسته پاشو از تهران بیرون بزاره چ برسه سفرای خارجی داشته باشه...
گفت از شما پول نگرفته تا حالا؟؟گفتم نه
ولی یبار بهم گفت ی قرار داد بستم ک باید فسخش کنم ک مقداری پول باید بدم
ولی 500ت کم دارم
نمیخوام بابا اینا بفهمن یخورده داری بهم قرض بدی؟؟؟
منم خواستم بهش بدم ولی پشیمون شدم و گفتم نه ندارم........
گفت ولی از من حدودا 400ت گرفته
حتی پول بنزینشم من میدادم...........
خلاصه فرق منو این خانوم این بود ک ایشون خرجش میکرده و من نه(حتی نشده بود بریم بیرون و چیزی ازش بخوام و نخره...........)
ایشون مطلقه بود و من.............
نمیدونم چی بگم
ولی جلوی خانوادم قسم خوردم ک دیگه به هیچکس اعتماد نکنم
دیگه نمیخوام اسم ازدواجو بشنوم...........
میدونم مشخص شدن همه چی خواسته خدا بوده
بنظر من پداش ی سال و خورده ای پاکیه
داداش و خواهری ک میخوای همیشه عاقبت بخیر و خوشبخت و موفق باشی(تو همه مراحل زندگی)
پاک باش تا همه اینارو ببینی....53258zu2qvp1d9v
امروز با این خانوم قرار دارم باید یچیزایی به جفتمون ثابت بشه
خوده نامردشم میاد
ازتون میخوام واسم دعا کنید
معلوم نیست چ اتفاقایی بیفته.......
ولی امیدوارم شب بیام و بگم همه چی تموم شد و منم خوبم.......
واسم دعا کنید
اگه این پستمو گذاشتم چون میخوام اگه ی روزی خدایی نکرده خواستم به کسی اعتماد کنم بیام و این پستمو بخونم و منصرف بشم............
از شماهایی هم ک خوندید میخوام اون روز یادآوری کنید بهم..........
شرمنده زیاد حرف زدم
ولی خب باید میگفتم تا خالی بشم..
التماس دعا
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

 سپاس شده توسط
نقل قول: فکر کنمزمان کنکورم بود،17 سالگی حدودا
وقتی مثلا میرفتم سجده میگفتم یا فاطمه زهرا کمک کن قبول شم یا ....

همیشه بین قلب و عقلم جنگ بود، اگه خدا همه کارست پس اینا درخواست از غیر اون چی؟ خب شرک چی میتونه باشه؟ باز حرفم میخوردم میگفتم خدایا فلان چیز بهم بده

یکی گفت ائمه واسطه فیضن، خب خدا به موسی (ع)فرمود همه چیزت از من بخواه، واسط نذاشت...
شبکه های برادران اهل تسنن میدیدم، بعد 6-7 سال همین موضوع رو گفتن(شبکه های قوی و مستدلشون)...همین نکته رو اشاره کرد
ﻭَﻻَ ﺗَﺪْﻉُ ﻣِﻦ ﺩُﻭﻥِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻣَﺎ ﻻَ ﻳﻨﻔَﻌُﻚَ ﻭَﻻَ ﻳﻀُﺮُّﻙَ ﻓَﺈِﻥ ﻓَﻌَﻠْﺖَ ﻓَﺈِﻧَّﻚَ ﺇِﺫﺍً ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻈَّﺎﻟِﻤِﻴﻦَ


نمیدونم اما این روزا اشفتم اونم از نوع عقدتی...امیدوارم جواب بگیرم، چون نسل بعدی پرسش گرتر از ماهان و میخوام فرزندم دین انتخاب کنه نه ...



یاعلی
سلام
جوینده یابنده بودKhansariha (18)
با دفتر آیت الله مکارم تماس گرفتم و کلی شبه هام رو گفتم و بندگان خدا با صبوری جواب دادند
در پایان هم یک مقاله از سایت معظم له در مورد توسل و فلسفه آن از 

دید تشیع معرفی کردند البته استخراجی از منابع اهل تسنن، تا شبه باز پیش نیاد53258zu2qvp1d9v.. توسل یا شرک
یاعلی




[تصویر:  Untitled_1.png]
(1392 شهريور 9، 11:10)darling نوشته است: اگه این پستمو گذاشتم چون میخوام اگه ی روزی خدایی نکرده خواستم به کسی اعتماد کنم بیام و این پستمو بخونم و منصرف بشم............
از شماهایی هم ک خوندید میخوام اون روز یادآوری کنید بهم..........
شرمنده زیاد حرف زدم
ولی خب باید میگفتم تا خالی بشم..
التماس دعا
1744337bve7cd1t81
عجبا واقعا!!! ادم رو می ترسونید با داستانتون از ازدواج! 1744337bve7cd1t81
جمله ی اخرتون رو موافق نیستم. باید درست و به جا به ادمش اعتماد کنید. خوب این نشون می ده که شما زیاد نمی شناختین طرفتون رو. درسته دروغ می گفته ولی خوب بازم شناختتون خیلی کم بوده 1276746pa51mbeg8j وگرنه کار و محل زندگی رو که نمیشه دروغ گفت دیگه! 42

و نکته ای که خیلی مهمه!4fvfcja
پسرایی که قبل از ازدواج چشم چشم می کنن و به همه ی خواسته های دختر مورد علاقشون جواب مثبت می دن دو دسته ان :
یکی اونایی که زیادی عاشقن که بعد از ازدواج اینجوری نمی مونن و شروع دعواها میشه.
یکی اونایی که به دلیل اینکه دختره مثلا سرتره می خوان به زور بگیرنش4fvfcja که بازم بعد از ازدواج مشکل زیاد پیش می اد.

ان شالله که به خوبی و خوشی تموم میشه. 42 بازم خدا رو شکر که زود فهمیدید قبل از اینکه دیر بشه. 42
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

دارلینگ جان  تحقیق خیلی مهمه که باید به عهده خانواده باشه 

دکتر فرهنگ میگن که از 7 منبع باید تحقیق کرد!!!!! 

حالا از 7 تا منبع نه  حداقل محل کار و محل خونه که عادیه تحقیق کردنش....  شما 5 ماه رابطه داشتی بدون تحقیق؟؟؟

خیلی خطرناک بود ....  حواست به ارزش خودت باشه 53258zu2qvp1d9v

بی اعتمادم نباید باشی فقط اینکه زودباور نباش ... 

خدا هواتو داشته ... 1
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
(1392 شهريور 9، 14:45)Homa_a نوشته است: دارلینگ جان  تحقیق خیلی مهمه که باید به عهده خانواده باشه 

دکتر فرهنگ میگن که از 7 منبع باید تحقیق کرد!!!!! 

حالا از 7 تا منبع نه  حداقل محل کار و محل خونه که عادیه تحقیق کردنش....  شما 5 ماه رابطه داشتی بدون تحقیق؟؟؟

خیلی خطرناک بود ....  حواست به ارزش خودت باشه 53258zu2qvp1d9v

بی اعتمادم نباید باشی فقط اینکه زودباور نباش ... 

خدا هواتو داشته ... 1

عزیزم خدا کنه چنین آدمایی نصیب گرگ بیابون بشن......
راستش تحقیق هم رفتیم ولی.......
خیلی زرنگ بود خیلییییییییییییییییییییی....
همه جا هماهنگ بود....خونه ی اجاره ای و شرکت قلابی واسه یکی از دوستاش بود.....
------
بگذریم
امروز رفتم سر قرار حدودا ی ساعت و نیمه ک اومدم خونه
همه چی با خوبی تموم شد
کلی دلم واسه اون خانوم سوخت......
دومین شکست........
خدا عاقبتشو بخیر کنه.....
ولی این وسط اون باید ناراحت باشه ک جفتمونو از دست داد
راستی خودش سرقرارا نیومد چون میدونست خیلی بد ضایع میشه........
خلاصه همه چی تموم شد و الان خیلی خوبم
امیدوارم بعد از اینم خوب باشم
ممنون از کسایی ک دعام کردن
التماس دعا
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

سلام دارلینگ خانم. به قول بابا بزرگ خدا بیامرزم که همیشه میگفت: اگه بشر راست بگه میشه دردش رو درمان کرد ولی اگه دروغ بگه اصلا نمیشه براش کاری کرد. بازم الحمدالله که به این نکته پی بردین ولی همه ی انسان ها رو نباید به یه چشم نگاه کرد. همیشه نباید رفت اونجاهایی که اون میگه تحقیق کرد. یکی از اقوام میخواست ازدواج کنه طرف یکسال با ماشین افتاده بود دنبال این آشنای ما که ببینه کجا میره. کجا نمیره. خیلی تحقیق کرد. درسته گاهی اوقات آدم اشتباه می کنه ولی نباید وقتی یه کاری رو کرد دیگه به همه بدبین بشه. بالاخره احتیاط شرط اول زندگی هست .
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
و خداوند طلب را در دل نهاد تا بهانه ای باشد تا صدایش کنیم
گاهی وقتها یادمون میره
فراموش می کنیم که تنها از او بخواهیم نه از غیر او

مدتی بود که دلچسب به خدا توکل نکردم
دلم اشوب بود و فکرم دوان دوان
از خدا ارامش خواستم و برکت

خداوند قادر مطلق هست و ایمان داشتن به این مهم واقعا سخته
خدا را شکر این روزها دلم ارومه
امیدوارم بتونم تو همه زندگی واقعا به خدا توکل کنم و
ترسی نداشته باشم از غیر او
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

سلام دارلینگ خانوم ...
خدا رو شکر میکنم که خودش کمکتون کرد و  آگاهتون کرد ...53




و منم یه نکته ای به نکته های مستر فراسی اضافه کنم
بچه ها اصلا به عشق پسرها و دخترای زیر 20 و 21 سال اطمینان نکنید... مخصوصا پسراش 42
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
دارلینگ جان وقتی  ماجراتو خوندم خیلی خیلی ناراحت شدم و سرم درد گرفت چون چند وقت پیش تجربه اش کردم   دروغ را
و خیلی خوشحال شدم که  این شر بزرگ رفع شده برات
اما اون چه بیشتر ازش ناراحت شدم و برام سوال که چی میشه که انشاان ها انقدر رذل و پست و دروغگو میشن، مطمینا این دروغگویی با فطرت ما سازگار نیس؟/؟/
چرا این میشه ؟؟
برام قابل درک نیس یه نفر انقدر راحت بتونه دروغ بگه و خیانت کنه
من بهش فکر میکنم سرم درد میگیره بعد یه نفر به راحتی دروغ میگه:smiley-yell:1276746pa51mbeg8j

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
(1392 شهريور 9، 22:53)Mojтaba ρiloт نوشته است: سلام دارلینگ خانوم ...
خدا رو شکر میکنم که خودش کمکتون کرد و  آگاهتون کرد ...53




و منم یه نکته ای به نکته های مستر فراسی اضافه کنم
بچه ها اصلا به عشق پسرها و دخترای زیر 20 و 21 سال اطمینان نکنید... مخصوصا پسراش 42
بله کاملا درسته
بنظرم عشق حقیقی خیلی کمه
نمیخوام خاطرات تداعی بشه ولی ایشون ک 25سالش بود و........
خلاصه تو همه سنی از این قضایا هست.........
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

واااااي چه حس خوبي داره حرف زدن وو خالي شدددن اما من كه نميتونم!!! پس بيخيال......!!!!!!!53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


(1392 شهريور 9، 23:44)alone نوشته است: واااااي چه حس خوبي داره حرف زدن وو خالي شدددن اما من كه نميتونم!!! پس بيخيال......!!!!!!!53258zu2qvp1d9v

آخه چرا نمیتونی؟؟؟ 42
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
(1392 شهريور 10، 9:10)Homa_a نوشته است:
(1392 شهريور 9، 23:44)alone نوشته است: واااااي چه حس خوبي داره حرف زدن وو خالي شدددن اما من كه نميتونم!!! پس بيخيال......!!!!!!!53258zu2qvp1d9v

آخه چرا نمیتونی؟؟؟ 42
قــــــــــــــــــــــابل بیان نیســـــــــــــت53258zu2qvp1d9v1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


(1392 شهريور 10، 13:24)alone نوشته است:
(1392 شهريور 10، 9:10)Homa_a نوشته است:
(1392 شهريور 9، 23:44)alone نوشته است: واااااي چه حس خوبي داره حرف زدن وو خالي شدددن اما من كه نميتونم!!! پس بيخيال......!!!!!!!53258zu2qvp1d9v

آخه چرا نمیتونی؟؟؟ 42
قــــــــــــــــــــــابل بیان نیســـــــــــــت53258zu2qvp1d9v1276746pa51mbeg8j

الون جون روی یه برگه کاغذ بنویس برای خودت
امتحان کردم ،خیلی آرومم میکنه

یا تو سایتی که کسی نمیشناستت
یادمه یه بار یکی از دخترای نسیم که زیاد نمیشناختمش و فقط اسمش تو لیست یاهوم بود
اومد و کلی باهام درد و دل   کرد42
من فقط گوش دادم و نمی دونستم چی باید بگم
اما اون کلی آروم شده بود53258zu2qvp1d9v
خیالشم راحت بود که من نمیشناسمش4fvfcja
تو خودت نگه ندار Khansariha (18)
ان شاء الله خدا کمکت کنه آروم شی


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان