1394 آذر 20، 23:17
(1394 آذر 20، 22:29)MAYSAM نوشته است: سلام دوباره من میخواستم فقط بگم که حدود 4سالی میشه به این عمل زشت مبتلاهستم وشاید مشکلم حاد باشه راستش رو بخواین من آدم منفی ای هستم و همیشه خانواده و دوستانم بهم اینو میگن یعنی به هیچ چیزی امید ندارم و همش خودمو از بقیه پایین تر میدونم خیلی تمرین کردم حل بشه ولی بازم نشدببینین..
این ویژگیتون خیلی میتونه به ضررتون باشه ، غیر درس بعدا تو اجتماع هم مشکل ساز میشه
اصلا یه مومن پر از امیده...ادم با امید هستش که زندس ..
شما ۶ ساعت بخون ولی با اعتماد به نفس و کلی انرژی خوب ، بازدش خیلی بیشتر از اونه که ۱۰ ساعت بخونی با فکر این که هیچی نمیفهمی
شما نیاز دارین از نظر انگیزشی ساپورت بشین ، میتونین به مشاورتون حرف بزنین و یا دوست و آشنایی که انرژی مثبته ، نیاز دارین هر چند وقت یه بار بهتون این حس القا شه شما توانمندین
یه چیزی
کسی که توامنده ، قدرت خوندن ساعت مطالعاتی بالا رو داره ، هدف داره و درس خوندن جز ارزش هاشه حیفه با القا کردن همچین حسایی الکی وقت و استعدادش و از دست بده
من خودم ادم مثبت نگریم ولی برعکس همت و تلاش کمه و اینم خوب نیست..
و این که..
فرض کنین...مرداده تازه شروع کردین برای خوندن..
چطور شروع میکنین که سال دیگه موقع انتخاب رشته حسرت نخورین؟
این حرفا اول به خودم
بعد به شما
ببینم چیکار میکنین
من هرگز نمی گویم در هیچ لحظهای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من میگویم: به امید بازگردیم، قبل از اینکه ناامیدی، نابودمان کند...
"نادر ابراهیمی"
وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً یَذهَبُ لَها بَهائی...
و مرا چندان به سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام را از میان ببرد.
"صحیفه سجادیه"
"نادر ابراهیمی"
وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً یَذهَبُ لَها بَهائی...
و مرا چندان به سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام را از میان ببرد.
"صحیفه سجادیه"