فکر برتر

[chika]

«بسم الله الرحمن الرحیم»

سلام

اینجا درباره موضوعاتی میخوایم صحبت کنیم که خیلی باهاش روبرو میشیم

و

هرکدوم از ما یه راهکار متفاوت براش داریم

با بحث درباره راه حل های مختلف میتونیم بهترین راه رو در پیش بگیریم

و موقع روبرو شدن با مشکل ازش استفاده کنیم

به امید  زندگی بهتر و پاک تر

و دلی پر امید

و قدم هایی محکم و استوار برای رسیدن به بهترینهااااا

قوانین:

1) شرکت کردن همه اعضا در این بحث ها آزاد می باشد.
2) هر پستی خارج از بحث و اسپم بدون گفتن به شخص حذف می شود.
3) موضوع ها بین 1 الی 2 هفته ادامه پیدا می کنند.
4) رعایت ادب و احترام در نوشته ها الزامی است.
5) طرح موضوعات مورد بحث در اینجا، با تائید مدیر گروه های ترک صورت می گیرد.

لیست موضوعات:

1- ذهنت رو در برابر موضوعاتی که نباید بهشون فکر کنی چجوری کنترل میکنی؟؟

2- وقتی توی جو مغایر از اون چیزی که باید قرار میگیری (حضور الزامی باشه و نتونی نباشی) چجوری خودت رو کنترل میکنی؟؟؟ و چجوری اثرات بعدش رو از بین میبری؟؟

3- در جامعه ای که هستیم رابطه ها میتونن خوب باشن و میتونن بد باشن... تفاوتش به طرز رفتار ما هستش... رفتار درست برای برخورد با رابطه ای نادرست چیه؟
(مثلاً محیط کاری که همه نوع آدمی توش میاد و میره رودرواسی داری میخوای به شغلت آسیبی نرسه و میخوای به روحت هم آسیبی وارد نشه)

4- انسانها متفاوت آفریده شدند... به طبع نظرات هم متفاوت میشن... و همینطور عقاید...
مطمئناً پیش اومده که با عقیده ای مخالف عقیده ی خودت روبرو شدی و دفاع کردی... اکثراً این بحث ها نیتجه بخش نیست و اگر هم باشه زمان میبره
اگر این بحث با دوست خیلی خیلی صمیمی یا یه شخصیت خیلی نزدیک بهتون پیش بیاد... چجوری برخورد میکنی که هم فاصلتون زیاد نشه هم بتونین با هم کنار بیاین؟

5- همیشه پدر و مادر ها صلاح ما رو میخوان... اما اکثر مواقع انتظاراتشون از فرزندشون بالاست... و گاهی هم عقایدشون رو به فرزند تحمیل میکنند...
همه بچه ها میخوان پدر و مادرشون رو راضی نگه دارن... که خیلی جاها باعث میشه انسان دیگه خودش نباشه بلکه کسی باشه که اطرافیانش انتظار دارن...
برای اینکه هم خودت باشی هم پدر مادرت رو راضی نگه داری چکار میکنی؟ چجوری تصمیمی رو میگیری که پدر و مادرت باهاش مخالفن ؟ آیا از خواسته ات میزنی؟ تا کی حاضری از علایقت صرف نظر کنی؟
(فرض میکنیم با حرف منطقی هم راضی نمیشن)

6- همگی موقع تحریک، گفتند عقلمون از کار میفته و نمیفهمیم چی میشه...
راه حلتون برای به کار گرفتن تمام دانسته هایی که درباره رفع تحریک میدونید در بحران ها چیست؟ چجوری توی اون لحظه به خودتون می قبولونید که بااااید دست ازش بکشید؟؟

7- برای اینکه انگیزه های زندگیتون رو افزایش بدید چکار میکنین؟؟؟

8- همه ما عادت های زیادی داریم
یه سری خوب ، یه سری بد
یه روزی به خودمون میایم و میخوایم اون عادت بد رو حتی اگه نمیتونیم از بین ببریم کمش کنیم
چجوری براش برنامه ریزی میکنید؟
چه جوری خودتون رو راضی میکنید که اون برنامه ترک عادت رو انجام بدید؟
چجوری خودتون رو مصمم نگه میدارید؟

9- ما همیشه سعی میکنیم درباره چیزهایی که میخوایم خوب اطلاعات بدست بیاریم
برنامه ریزی کنیم و بعد از گذراندن راه های مختلف به نتیجه برسیم
چرا گاهی اوقات با اینکه اطلاعات و راهکارهای زیادی راجع به کاری بدست میاریم و همه جانبه روی هدف متمرکز میشیم ، به نتیجه ی دلخواهمون نمیرسیم؟؟

10- شک کردم دیگه به ترک
نه می تونم ترک کنم نه می تونم ترک نکنم
جای من بودی؟ به جایی برسی که شک کنی،
شک کردن به اینکه میشه، می تونم؟
به توان خودت در برابر خ ا شک کردی؟
با خودت گفتی که اینکار از توانایی من خارجه نمیشه که بشه؟
منو چه به ترک کردن؟

11- بعضی وقتا یادم میره چرا میخام ترک کنم و این خیلی خطرناکه
با اینکه خودم میدونم خ ا اشتباهه بازم میخام بهم یادآوری بشه که واقعا چرا باید ترکش کنیم؟

12- چرا من بعد از 40 روز پاکی دوباره تو باتلاق خ ا گیر کردم؟
چرا بعضی از بچه ها بعد چند ماه و شاید چند سال دوباره خ ا میکنن؟؟؟ واقعا چرا؟؟
چطور باید اثرات خ ا رو که باعث شکست دوباره میشه، از بین ببریم؟؟

13- انسان چطور می تونه با وجود مشکلات روحی و جسمی، همیشه با نشاط باشه؟
چرا ما بعضی وقتا توی انجام کارامون تنبلی می کنیم؟

14- چه راه‌کارهایی دارید که خودتون رو از گذشته‌ی تلخی که داشتید جدا کنید (کنار اومدن با مشکل) و از نو راهتون رو پیدا کنید؟
و برای تثبیت این راه جدید چه کارهایی می کنید؟

۱۵- آیا ترک مختص به یک سری افراد خاصه؟
اینکه آرمین کلی هدف داشته باشه، عاشق کلی هدف و طاهر کلی هدف؛ برای رسیدن به پاکی کافیه؟
من و تو خوب می دونیم آدم های زیادی اینجا اومدن و آدم های کمی با پاکی خارج شدن.
آیا آدم های موفق کانون متفاوتن؟
بارزترین ویژگی های اون ها چیه؟
این ویژگی ها ذاتیه یا کسب کردنی؟

۱۶- آیا تو خودت رو خوشبخت می دونی؟ اگر آره، چطور این اتفاق افتاده؟
اگر نه، چه چیزی یا چه چیزهایی توی زندگیت نیست که بودنشون برای احساس خوشبختی لازمه؟
چقدر از این احساس عدم خوشبختی واقعیه و چه قدرش ذهنیه؟
چقدر با خوشبختی فاصله داری؟

17- برای شکستن دیوار تنهایی چیکار باید بکنیم، از کجا باید شروع کنیم؟
چطور می تونیم رابطه ی دوستی خوب و مثبتی رو با دیگران ایجاد کنیم؟
مشکل ما کجاست که نمی تونیم دوست خوبی برای دیگران باشیم و دیگران رو برای دوستی انتخاب کنیم؟
(حالا طرف مقابل می تونه پدر، مادر، برادر، همکلاسی، همسایه یا .... باشه)

18- چی میشه که ما باورمون رو نسبت به حل شدن مشکلات از دست میدیم؟
مایی که یک کوه انگیزه بودیم، چی میشه که تبدیل به مشتی خاک (ناامیدی) میشیم؟
به نظرتون تو این شرایط چیکار میشه کرد؟
و چرا همیشه تو شرایط سخت این اتفاق برامون میوفته و ایمان ما نسبت به همه چیز دچار تردید میشه؟ ریشه اش کجاست؟

[chika]

شروع از 1تیـــــــــــــر

موضوع: ذهنت رو در برابر موضوعاتی که نباید بهشون فکر کنی چجوری کنترل میکنی؟؟

[تولد دوباره]

سلام به شما دوستان خوب

گفتن ذکر "بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم" به تعدادی که فکرم آرامش پیدا کنه وپناه بردن به خدا

دوستان خوبم منو تو دعاهاتون فراموش نکنید

[chika]

سلااااااااااااااااام
بحث از امروز شروع میشه
منتظر حضور گرمتون هستم
و منظور فقط فکرای محرک و مربوط به ترک نیست
هــــــــــــــــــــــــر فکری که میدونی نباید داشته باشی رو چجوری کنترل میکنی
:22:

[مجتبی]

با سلام ، 

مراقبه و ذکر خیلی اثر داره 

مراقبه مخصوصا برای ساعات تنهایی ، همیشه یه جدولی داشته باشه و بعضی از  راه هایی که عامل بهم خوردن فکر و ایجاد بی تمرکزی میشه رو مشخص کنه و براشون تصمیم بگیره ،  این جدول و برنامه رو هر روز پر کنه ، وقت تنهایی که شد دیگه برنامه داره ، بش میگن مراقبه ، اون وقت ها بیشتر حواسش هست . 

میگن مشارطه ، مراقبه ، محاسبه ، 
مشارطه یعنی شرط و برنامه 
مراقبه یعنی قول داده باشه و روی برنامه و قول هاش تمرکز کنه 
محاسبه یعنی آخر شب خودش رو بررسی کنه 


..............


همینطور برنامه ذکر هم توی تمرکز و تمیزی فکر خیلی اثر گذاره . 


......


این ها موارد عملی بود ، 

ولی یه سری موارد فکری و سبکی هست که توی برنامه نمی گنجه بلکه آدم باید سعی کنه این سبک و حالت ها رو در خودش بوجود بیاره ایشالله در ادامه بحث و بعد از نظر بچه ها  اونها رو هم خواهم گفت

[Alone man]

وقتی میخوام ذهنم رو خالی کنم از چیزی میزم و موزیک گوش میدم !
بعضی اوقات موثره
بعضی اوقات هم سعی میکنم به هدفی فکر کنم که میخوام یک روز بهش برسم
که راه حل دوم اثر بخش تر بوده برام

[سنــا]

من سعی میکنم رو ذهنم ریاست کنم.
یعنی تا میره یه جای بد سریع بهش میگم برگرد سرجات .تو در کنترل منی تا من اجازه ندم حق نداری جایی بری!
یعنی حسابی مراقب فکرم هستم تا از دستم در نره!

شاید یکم خنده دار باشه ولی روی من خیلی تاثیر داشته.

[milad+]

سلام

من وقتی میرم ورزش ، ذهنم تا یه مدت از هر نوع فکر و مشکلی پاک میشه و فکر میکنم تا حالا خیلی کمکم کرده
منظورم ورزش جمعی که با دوستام باشه مثل فوتبال

[منم منم]

ورزش كه خيلييييي موثره به نظر من 
ولي مثلا من خودم اگه موقعيت ورزش نداشته باشم ميرم تو حياط يه چرخي ميزنم ، يا مثلا پياده روي با يكي
كلا يه كاري ميكنم كه از جام تكون بخورم

[فاطیما]

سلام ولی من حتی با ذکر گفتن و ورزش هم نمی تونم فکرمو کنترل کنم من چیکار باید بکنم ؟؟؟

[سها]

سلام
فك كنم بشه با فك كردن ب چيزاي ديگه ..مسير رو عوض كرد..

مثلا همه ذهنمون ميشه ي چيزي.. بعد داريم اذيت ميشي. .. شايد چند ثانيه هم داشته باشيم واسه تصميم..
ناگهاني ب ي چيز ديگه فكر كنيم..

و مهمتر از اون با آگاهي اين كار رو بكنيم..
يعني دقيقا ب خودم بگم بنده خدا.. تو داري فكرتو عوض ميكني.. پس عوضش كن!
اينطوري حس ميكنم نتيجه بهتر باشه..

در پناه خدا..
ياعلي.

[chika]

من خیلی شیک ذهنما دعوا میکنم
یه تشر که بهش میرم اروم میشه


بعضی وقتا باهاش منطقی حرف میزنم میگم خب حالا که چی
ته این فکرت به کجا میرسی
بعد میبینم خو راست میگه دیگه فکر نمیکنم


و گاهی هم که دیگه حسابی رفتم تو فکر از روش گیوتین استفاده میشه
یهو طوفان به پا میشه و همه چی تموم میشه

:22:

[پشتکار]

سلام

وقتی هدف نداشته باشیم،به ذهن خود اجازه دادیم که هر چیزی فکر کند،حتی فکر به به گناهان کبیره مثل خ ا.

اگر هدف داشته باشیم،افکار ما جهت پیدا می کنند.

ترس از از یک فکر ذهن ما رو به سمت اون می کشونه در حالی که از اون فکر فرار می کنیم.با ایجاد اعتماد به نفس در خود در مورد اون فکر ،بعد از مدتی از شر اون افکار ناخواسته راحت میشیم.

تجربه ی من در مورد جلوگیری از افکاری ک منبع آن هوی نفس هست اینه که:

فکر خودم رو صفا میدم با ضعیف کردن هوی نفس،هوی نفسم رو با گرسنگی دادن و تشنگی ضعیف می کنم،بعد از این کار در خودم احساس اراده ی بیشتری می کنم،راحت دست به عمل می زنم و اعتمادبه نفسم بالا میره.گاهی از شدت کار کردن خسته می شم ولی کوچکترین مانعی از ناحیه نفس و افکار ممانع من نمیشه.مدام دوس دارم به کار ادامه بدم.

اما وقتی هوی نفسم آزاد باشه انگار زورم میاد که یه کاری انجام بدم،احساسات و افکار منفی منصرفم می کنن،خوشم نمیاد کاری انجام بدم،توی ذهنم مدام افکار منفی رفت و آمد می کنن.

پس تجربه ی من شد این چیزی که گفتم،نشونه جواب دادنش هم مدت پاک بودن من هست و گرنه شاید تا الان خ ا پدرم رو در آورده بود.

اگه چیز دیگه ای هم به ذهنم رسید خدمتتون عرض می کنم.

فعلا خداحافظ

[کریم]

و گاهی هم که دیگه حسابی رفتم تو فکر از روش گیوتین استفاده میشه
یهو طوفان به پا میشه و همه چی تموم میشه

سلام خانم چکاوک
این روش گیوتین چی هست؟

---

راستش اگه بخوم ذهنم رو کنترل کنم راحت می تونم این کار رو کنم. اما مشکل اینه که توی شرایط بحرانی کاملاً این رو نمی خوام. انگار نصف ذهن آدم می خواد پاک باشه و نصف دیگه دوست داره فکرها رو ادامه بده.

[chika]

اقا کریم 
روش گیوتین اینه که اون قسمتی از ذهن که میخواد ادامه نده یه لحظه غیرتی میشه و میزنه تمام اون قسمتی که میخواد اون فکرو ادامه بده نابود میکنه
گیوتین اون وسیله هست که قدیما باهاش سر مجرما رو میزدن یه لحظه بین مرگ و زندگی و بعد تمام
تصمیم اننی برای قطع فکر البته مصمم


بعضی وقتها هم میشه که لحظه ای ادم فکرش رو خالیه خالیه خالی میکنه 
این خیلی بهتره 
که ادم بتونه فکرش رو خالی کنه و جاش مثلاً کلمه الله رو بذاره 
جوری که هر جا رو نگاه میکنه اون کلمه رو ببینه 
اینم بارها مواقع بحرانی امتحان کردم و خیلی خوب بوده