عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فرازهایی از نهج البلاغه

#1
سلام به دوستاي عزيز
من علاقه خاصي به نهج البلاغه و سخنان حكمت آميز مولا علي (ع) دارم. هر كدومشون مثل يه مرواريد گرانبهاست. ما كه اين گنجينه هاي گرانبها رو داريم چرا ازشون استفاده نكنيم. به فكرم رسيد سخنان حكمت آميز مولا رو اينجا بياريم. من چند تا از اونا رو كه از بخش حكمتهاي نهج البلاغه گرفتم اينجا مي نويسم. از دوستاي ديگه هم خواهش مي كنم اين بخش حكمتها رو مطالعه كنن و بصورت انتخابي مواردي رو بيارن. اين كار مي تونه براي كسايي كه اين تاپيك رو مي خونن مفيد باشه.Smiley-face-thumb
امام علي (ع):
* همانا اين دلها همانند بدنها افسرده مي شوند، پس براي شادابي دلها، سخنان زيباي حكمت آميز را بجوييد.

* چقدر فاصله بين دو عمل دور است: عملي كه لذتش مي رود و كيفر آن مي ماند، و عملي كه رنج آن مي گذرد و پاداش آن ماندگار است!

* كسي كه خود را گرامي دارد، هوا و هوس را خوار شمارد.

* كمك الهي به اندازه نياز فرود مي آيد.

* انسان شكيبا پيروزي را از دست نمي دهد هر چند زمان آن طولاني باشد.

* هنگامي كه از چيزي مي ترسي، خود را در آن بيفكن، زيرا گاهي ترسيدن از چيزي، از خود آن سخت تر است.

* سلامت تن در دوري از حسادت است.

* سخت ترين گناه، آن كه گناهكار آنرا كوچك بشمارد.
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
 سپاس شده توسط
#2
با تشكر از امين عزيز، چند تا ديگه از حكمتهاي اميرالمومنين در نهج البلاغه رو ميارم اميدوارم خوشتون بياد:cheshmak

* از نافرماني خدا در خلوتها بپرهيزيد زيرا همان كه گواه است داوري كند.

* چون سختي ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاي بلا تنگ گردد، آسايش فرارسد.

* بخل ورزيدن كانون تمام عيبها و مهاري است كه انسان را به سوي هر بدي مي كشاند.

* جوينده چيزي يا به آن يا به برخي از آن خواهد رسيد.

* از حرام دنيا چشم بپوش تا خدا زشتي هاي آن را به تو نمايان كند، و غافل نباش تا لحظه اي از تو غفلت نشود.

* خداوند عقل را به انساني نداد جز آنكه روزي او را با كمك عقل نجات بخشيد.

* تقوا در راس همه ارزشهاي اخلاقي است.

* عقل تو را كفايت كند كه راه گمراهي را از رستگاري نشانت دهد.

* كسي كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نيكو گرداند، و كسي كه براي دين خود كار كند، خدا دنياي او را كفايت نمايد، و كسي كه ميان خود و خدا را نيكو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد.
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
 سپاس شده توسط
#3
عيد غدير، عيد ولايت اميرالمومنين رو به همه دوستاي خوبم تبريك ميگمMuscularKhansariha (48)Khansariha (48)317317317
53535353
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#4
سلام و با تشكر از آقا آرمان 303

تصميم گرفتم چند تا از سخنان قصار نهج البلاغه كه 5-6 سال پيش اون رو توي دفتري يادداشت كرده بودم،براتون بنويسم.

سخن از اميرالمومنين 299

در مورد رفاغت با احمق است،با احمق رفاقت مكن زيرا كارش را براي تو زيبا جلوه مي دهدو دوست مي دارد كه مثل او باشي.

وظيفه زنان 231

بهترين اخلاق زنان بدترين صفات مردان است:1-خودخواهي 2-ترس 3-بخل يا خسيس بودن

وقتي زن متكبر باشد به كسي غير از شوهرش تسليم نگرددو آنگاه كه بخيل باشد ثروت خودوشوهرش را حفظ مي كدوموقعي كه ترسوباشد از هر حادثه اي پرهيز مي نمايد.
#5
بندگان ممتاز خدا

دسته اي كه خدا را براي بدست آوردن سود عبادت مي كند كه عبادتشان عبادت تاجران است.
وجمعيتي كه خدا را از ترس عبادت مي كنند كه عبادتشان عبادت بندگان و غلامان است
ومردمي كه خدا را براي تشكر از او عبادت مي كنند عبادتشان عبادت آزادگان است.

رنج تحصيل 78

ارزش هر فردي به تخصص اوست.

مبارزه با غرور و مغرورسازان 80

امام علي (ع) به كسي كه در ستايش آن حضرت زياده روي كرده بودوعقيده اي به حضرت نداشت فرمودند:من پايين تر ازآن هستم كه تو مي گوييو بالاتر ازآن هستم كه در مغز خود ترسيم كرده اي.


راه رسيدن به حاجت 97

از سه راه به حاجت خود دست مي يابيم: 1-آن را كوچك بشماريم تا بزرگ جلوه شود 2-آن را مخفي نگه داريم تا خودش آشكار شود
#6
بهترين ها سخن 109

1-ثروتي نتيجه بخش تر از عقل نيست.
2-هيچ تنهايي وحشتناكتر از خود پسندي نيست.
3-هيچ عقلي بهتر از تدبيروفكر نيست.
4-هيچ شرافتي بهتر از پرهيزكاري نيست.
5-هيچ هم نشيني بهتر از خوش خلقي نيست.
6-هيچ ميراثي مانند ادب نيست.
7-هيچ رهبري بهتر از موفقيت نيست.
8-هيچ تجارتي بهتر از كار شايسته نيستو
9-هيچ محصولي بهتر از پاداش الهي نيست.
10-هيچ پرهيزكاري بهتر از توقف به هنگام شبهه نيست.
11-هيچ زهدي بهتر از پرهيز از حرام نيست.
12-هيچ علمي بهتر از تفكرو دقت نيست.
#7
خطبه 144
کجايند آن عقل ها که از چراغهاي هدايت خواستار روشني گردند ؟ و کجايند چشمهائي که به مناره ها و نشانه هاي تقوا دوخته شوند ؟ کجايند آن دلها که به خدا بخشيده شده اند و با يکديگر پيمان اطاعت خدا را بسته اند ؟ ولي افراد پست بر متاع پست دنيا ازدحام و براي به دست آوردن حرام به يکديگر پهلو مي زنند . پرچم بهشت و دوزخ در ديدگاه آنان برافراشته شده [ اما ] با اين حال روي خود را از بهشت گردانيده و با کردار خود به آتش روي آور شده اند . پروردگارشان آنها را به سوي [ سعادت ] فراخوانده [ ولي ] آنها پشت کرده فرار نموده اند و شيطان آنان را فراخوانده دعوتش را پذيرفته و بسويش شتابان حرکت کرده اند.
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#8
خطبه شماره 188 Khansariha (56)

اي مردم من شما را به تقوا و پرهيزکاري و شکر فراوان خداوند بر نعمتها و احسان و رحمتش که بر شما فروباريده است سفارش ميکنم چه بسيار نعمتهائي که ويژه شما قرار داده و شما را به رحمت خويش مورد عنايت خاص گردانيده : شما عيبهاي خود را آشکار کرديد و او پوشانيد و خويش را در معرض مواخذه او قرار داديد اما به شما مهلت داد بهترين اندرزدهنده شما را توصيه مي کنم که همواره به ياد مرگ باشيد و از آن کمتر غفلت کنيد چگونه از آن غافل مي مانيد در صورتي که او از شما غفلت نمي کند؟ و چگونه در چيزي طمع ميورزيد که به شما مهلت نخواهد داد.آن مردگاني که با چشم خود ديده ايد براي عبرت و اندرز شما کافي است آنهارا به گورستان حمل کردند اما نه اينکه خود بر مرکبي سوار شده باشند، و آنان را در ميان قبر قرار دادند اما بدون اينکه خود بتوانند در آن فرودآيند، آنقدر طول نکشيد که ] گوياآنان از مردم اين گيتي نبودند و عمري در آن نگذراندنداما از آن طرف ] گويا سراي آخرت همواره خانه آنها بوده آنها از آنجا که وطنشان بود [ دنيا ] وحشت نمودند و آن جا را که از آن وحشت داشتند وطن هميشگي انتخاب کردند به چيزهائي خود را مشغول ساختند که بالاخره از آنها جدا شدند اما آنچه را که مي بايست سرانجام به آن برسند ضايع ساختند نه قدرت دارند از اعمال قبيحي که انجام داده اند برکنار شوند و نه مي توانند کار نيکي بر نيکي هاي خود بيفزايند . به دنيا انس گرفته بودند مغرورشان ساخت و به آن اطمينان نموده بودند مغلوبشان نمود . زندگي زودگذر خداي شما را رحمت کند به سوي منازلي که ماموريد آنها را آباد کنيد و به آنها ترغيب و دعوت شده ايد بشتابيد و با صبر و استقامت بر اطاعت فرمان خداوند نعمتهاي او را بر خويش تمام گردانيد و از معصيت و نافرماني کناره گيري کنيد زيرا فردا به امروز نزديک است چه ساعات در روز به سرعت مي روند ؟ و چه روزها از ماه به سرعت مي گذرند ؟ و چه ماهها در سال و سالها در عمر با شتاب سپري مي شوند ؟
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#9
خطبه شماره 195

اي بندگان خدا آگاه باشيد خداوند شما را بيهوده نيافريده و مهمل و بدون سرپرست نگذاشته [4] از مقدار و اندازه نعمتش بر شما آگاه و احسان و نيکي خود را بر شما احصاء فرموده است بنابراين از او درخواست پيروزي بر دشمن و رستگاري کنيد [5] دست نياز را به سوي او دراز و عطا و بخشش را تنها از او بخواهيد قطعا ميان شما و او حجابي نيست [6] و دري بين او و شما بسته نشده است . او در همه جا در هر لحظه و هر ساعت [7] و با هر کس هست . عطا و بخشش از قدرت و دارائيش نمي کاهد [8] و سائلان نعمتش را تمام نمي کنند و عطاشدگان از خزائنش کم نمي کنند توجه به يک شخص وي را از ديگري غافل نمي سازد [9] و شنيدن صدائي او را از شنيدن صداي ديگري بازنمي دارد عطا و بخشش وي به کسي مانع از سلب نعمت از ديگري نمي شود [10] غضبش او را از رحمت بازنمي دارد و رحمتش او را از کيفر و عذاب غافل نمي سازد [11] پنهان بودنش [ از چشمها ] مانع از آشکاربودنش [ در پيشگاه عقل به خاطر آثارش ] نيست و ظاهربودنش [ در نزد خرد ] وي را از پنهان بودن [ از چشمها ] جدا نمي سازد [12] نزديک است و در عين حال دور ،بلندمرتبه است و در همين حال نزديک ،آشکار است و پنهان ، پنهان است و آشکار[13] از همه حساب مي کشد و کسي از او حساب نتواند خواست . موجودات را با [ نياز ] به فکر و انديشه نيافريده و از آنان به خاطر خستگي و تعب کمک نخواسته است . [14] اي بندگان خدا شما را به تقوا سفارش مي کنم که زمام عبادات و قوام زندگي پر سعادت به تقوا است [15] پس به وسيله هاي مطمئن متمسک شويد و به تقواي حقيقي چنگ زنيد که شما را به سرمنزل آرامش [16] و منزلگاههاي پر وسعت و قلعه هاي محکم و سراهاي عزت مي رساند 000 [1] [ اين مراحل سعادت را روزي به انسان مي بخشد که ] چشمها در آن روز خيره مي شود و از حرکت بازمي ايستد همه جا در نظر انسان تاريک و گله هاي شتر [ بهترين ثروت عرب ] و مال و اموال فراموش مي گردند [2] در صور دميده مي شود قلبهااز کار مي افتند زبانها بند مي آيد [3] کوههاي بلند و سنگهاي محکم به هم خورده آنچنان که قسمتهاي سخت و محکم [4] در هم ريخته نرم مي شوند جاي آنها چنان صاف و هموار مي گردد که گويا کوهي وجود نداشته است [5] [ در آنروز ] نه شفيعي است که شفاعت کند و نه دوستي که سودي بخشد و نه عذر موجهي که کيفر را برطرف سازد
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#10
خطبه شماره 199

نماز را به پا داريد محافظت آن را بر عهده گيريد زياد به آن توجه کنيد و فراوان نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرب جوئيد [12] زيرا نماز به عنوان فريضه واجب در اوقات مختلف شبانه روز بر مؤمنان مقرر شده است [13] مگر به پاسخ دوزخيان در برابر اين پرسش که چه چيز شما را به دوزخ کشانيده است گوش فرانداده ايد که مي گويند [14] ما از نمازگزاران نبوديم 000 نماز گناهان را همچون برگهاي پائيزي مي ريزد و غل و زنجيرهاي معاصي را از گردنها مي گشايد . [15] پيامبر ( ص ) نماز را به چشمه آب گرمي که [1] بر درب خانه کسي باشد و شبانه روزي پنج بار خود را در آن شتشو دهد تشبيه کرده است [2] که بدون ترديد چرک و آلودگي در بدن چنين کسي باقي نخواهد ماند [3] گروهي از مؤمنان که زينت و متاع اين جهان و چشم روشني آن يعني فرزندان و اموال آنان را به خود مشغول نداشته حق نماز را خوب شناخته اند [4] خداوند سبحان مي گويد : مرداني هستند که تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات بازنمي دارد [5] رسول خدا ( ص ) بعد از بشارت به بهشت خويش را در مورد نماز به تعب و مشقت انداخته بود [6] زيرا خداوند به او فرموده بود : خانواده خويش را به نماز فرمان ده و در برابر آن شکيبا باش [7] لذا آن حضرت پي در پي اهل بيت خود را به نماز امر مي کرد و خود نيز در انجام آن شکيبائي داشت .
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#11
خطبه شماره 204

خداي شما را رحمت کند آماده حرکت شويد که نداي رحيل و کوچ در ميان شما بلند شده است . علاقه به اقامت در دنيا را کم کنيد [5] و با تهيه زاد و توشه اعمال نيک به سوي آخرت بازگرديد که گردنه هاي سخت و دشوار [6] و سرمنزلهاي خوفناک در پيش داريد و بايد در آنها فرودآئيد و در آنجا توقف کنيد [7] آگاه باشيد که فاصله نگاههاي مرگ به شما کوتاه و نزديک است [8] و گويا مرگ چنگالهايش را در جان شما فروبرده کردارهاي بد مشکلات زندگي و کژيها و ناروائيها مرگ را از شما پنهان داشته اند [9] بنابر اين علائق و وابستگيهاي دنيا را از خويش کم کنيد و کمر خويش را با توشه تقوا محکم ببنديد [10] قسمتي از اين سخن قبلا گذشت ولي با اين روايت تفاوت داشت
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#12
خطبه 223

اي انسان چه چيز تو را بر گناه جرئت داده ؟ و چه چيز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته ؟ و چه چيز تو را بر هلاکت خويشتن علاقمند نموده است ؟ [4] مگر اين بيماري تو بهبودي نمي يابد ؟ و يا اين خوابت بيداري ندارد ؟ [5] چرا همانگونه که به ديگري رحم مي کني به خود رحم نمي کني ؟ تو که هرگاه کسي را در دل آفتاب سوزان بيابي بر او سايه مي افکني [6] و هرگاه بيماري را ببيني که سخت ناتوان گشته از روي رحم بر او مي گريي [7] پس چه چيز تو را بر اين بيماريت شکيبائي بخشيده ؟ و بر اين مصائبت صبور ساخته ؟ [8] و چه چيز تو را از گريه بر خويشتن تسلي داده ؟ در حالي که هيچ چيز براي تو عزيزتر از خودت نيست [9] و چگونه ترس از فرودآمدن بلا شب هنگام تو را بيدار نکرده ؟ با اينکه در درون معصيت و گناه غوطه وري و در زير سلطه و قدرت خداوند قرار داري [10] بيا اين بيماري دوري از خدا را با داروي تصميم و عزم راسخ مداوا کن و اين خواب غفلتي که چشمت را فراگرفته با بيداري برطرف ساز [11] بيا مطيع خداوند شو و به ياد او انس گير خوب تصور کن که به هنگام روي گردانيدنت از خدا [12] او با دادن نعمت به تو روي مي آورد به عفو و بخشش خويش دعوتت مي کند و تو را در زير پوشش فضل و برکات خود قرار مي دهد . [13] اما در عين حال تو همچنان به او پشت کرده و به ديگري روي مي آوري بلند مرتبه باد خداوندي که با اين قدرت عظيم کريم است [14] و اما تو با اين ضعف و حقارت چه بر معصيت او جرات ورزيده اي در صورتي که تو در کنف نعمتش قرار داري [1] و در فراخناي فضل و رحمتش در حرکتي اما او فضل خويش را از تو منع نکرده و پرده گناهانت را ندريده است [2] بلکه حتي يک چشم برهم زدن از دائره لطفش بيرون نبوده اي : يا در نعمتي قرار داري که به تو بخشيده [3] يا در گناهي که از آن پرده پوشي کرده و يا بلا و مصيبتي که از تو برطرف ساخته است بنگر اگر از در اطاعتش در مي آمدي ديگر چگونه بود ؟
صد هزاران دام و دانه است اي خدا ......... ما چو مرغان حريص بينوا
دم بدم پابسته دامي نويم............ هر يكي گر باز و سيمرغي شويم
#13
از نهج البلاغه :

به گذشته مرا برادر دینی بود که کوچکی دنیا در چشمش ، وی را در چشم من بزرگ ساخته بود ، از فرمانروایی شکم

بیرون بود و آنچه را که نمی یافت ، اشتها نمی آورد و آنگاه که می یافت ، بیش از اندازه نمیخورد . کسی را سرزنش

نمیکرد تا در وجود او برای خویش عذری یابد . از بیماری جز پس از بهبودی شکوه نمیکرد . و هر چه میگفت انجام همی

داد و آن نمیگفت که انجام نمی داد. و با آنکه در سخن گفتن چیره بود ، بر شکستن سکوت چیره نبود . بر شنیدن بیش

از گفتن حریص بود . و آن زمان که دو امر به خاطرش می آمد ، مینگریست تا کدام یک ار آن دو به هوس نزدیک تر است تا

از آن دوری کند. این گونه خلق و خوی را الترام کنید ، و در آنها با یکدیگر همچشمی ورزید . و اگر نتوانستید، بدانید که

اندک گرفتن از بسیار ، نیک تر از رها ساختن بسیار است .
سخنرانی دکتر علیرضا آزمندیان

از تجربه ی دیگران درس بگیر ، چون اینقدر عمر نمکنی که همه ی آنها را خود تجریه کنی .


#14
خطبه : 21

و من خطبة له ع و هي كلمة جامعة للعظة و الحكمة
فَإ نَّ الْغَايَةَ اءَمَامَكُمْ، وَ إ نَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ، تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإ نَّما يُنْتَظَرُ بِاءَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ.
اءَقُولُ: إ نَّ هذَا الْكَلامَ لَوْ وُزِنَ بَعْدَ كَلامِ اللّهِ سُبْحانَهُ، وَ بَعْدَ كَلامِ رَسُولِ اللّه ص بِكُلٍ كَلامٍ لَمالَ بِهِ راجحا وَ بَرَّزَ عَلَيْهِ سابِقا. فَاءَمَا قَوْلُهُ ع تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فما سُمِعَ كَلامُ اءَقَلُّ مِنْهُ مَسْمُوعا وَ لا اءَكْثَرُ مَحْصُولا، وَ ما اءَبْعَدَ غَوْرَها مِنْ كَلِمَةٍ، وَاءَنْقَعَ نُطْفَتَها مِنْ حِكْمَةٍ، وَ قَدْ نَبَّهْنا فِي كِتابِ الْخَصائِصِ عَلى عِظَمِ قَدْرِها وَ شَرَفِ جَوْهَرِها.



خطبه اى از آن حضرت (ع ) كه سخنى جامع در موعظه و حكمت است
آخرين منزل ، روياروى شماست و مرگ پشت سرتان . و با آواز خود شما را به پيش ‍ مى راند. سبكبار شويد تا برسيد. زيرا آنان كه از پيش رفته اند چشم به راه شما واپس ‍ ماندگان اند.
من مى گويم : اين كلام بعد از كلام خدا و كلام رسول اللّه (ص ) با كلام هركس كه سنجيده شود افزون آيد و بر او پيشى گيرد. عبارت : ((سبكبار شويد تا برسيد)) عبارتى است با كلمات اندك و معانى بسيار. كلام ژرف و سرشار از حكمت . ما در كتاب ((الخصايص )) به عظمت قدر و شرف و جوهر آن توجه داده ايم .
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
#15
حكمت : 105

وَ قَالَ ع :
لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ اءَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ الْقَلْبُ، وَ لَهُ مَوَادَّ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ اءَضْدَادا مِنْ خِلاَفِهَا، فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ اءَذَلَّهُ الطَّمَعُ وَ إِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ اءَهْلَكَهُ الْحِرْصُ، وَ إِنْ مَلَكَهُ الْيَأْسُ قَتَلَهُ الْاءَسَفُ وَ إِنْ عَرَضَ لَهُ الْغَضَبُ اشْتَدَّ بِهِ الْغَيْظُ، وَ إِنْ اءَسْعَدَهُ الرِّض ا نَسِيَ التَّحَفُّظَ وَ إِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ وَ إِنِ اتَّسَعَ لَهُ الْاءَمْنُ اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ وَ إِنْ اءَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ فَضَحَهُ الْجَزَعُ وَ إِنْ اءَفَادَ مَالاً اءَطْغَاهُ الْغِنَى وَ إِنْ عَضَّتْهُ الْفَاقَةُ شَغَلَهُ الْبَلاَءُ وَ إِنْ جَهَدَهُ الْجُوعُ قَعَدَتْ بِهِ الضَّعْفُ وَ إِنْ اءَفْرَطَ بِهِ الشِّبَعُ كَظَّتْهُ الْبِطْنَةُ، فَكُلُّ تَقْصِيرٍ بِهِ مُضِرُّ وَ كُلُّ إِفْرَاطٍ لَهُ مُفْسِدٌ.


و فرمود (ع ):
به رگ دل انسان ، پاره گوشتى آويخته است كه از شگفت ترين چيزهاست و آن قلب اوست كه در آن مايه هايى از حكمت است و مايه هايى ضد آن و خلاف آن . هرگاه اميدوارى به او روى آورد، آزمندى خوارش مى سازد و اگر آزمندى به او روى نهد حرص تباهش كند و اگر نوميدى بر آن دست يابد، تاءسف او را بكشد و اگر خشم بر او مسلط شود، كينه توزيش شدت گيرد و اگر خشنودى و رضا سبب سعادتش ‍ شود، خويشتنداريش را از دست بدهد و اگر وحشت گريبانش را بگيرد، حذر از كار به خود مشغولش دارد و اگر امن و آسايش نصيبش شود، غرور و غفلتش بربايد. اگر مالى بدستش افتد، بى نيازى به سركشيش ‍ وادارد. اگر مصيبتى به او رسد، بيتابى رسوايش گرداند و اگر به فقر دچار آيد، به بلا افتد، اگر گرسنگى او را بيازارد، ناتوانى از پايش در اندازد. اگر در سيرى افراط كند، پرى شكم آزارش دهد.اگر در كارى كوتاه آيد، زيان اوست و اگر از حد گذراند، مايه فسادش باشد.
مردن پايان تو نيست، آغازی دگر بايد تو را
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان