عزیز :.:.::. * شروع مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.

عزیز : .:.::. *  مسابقه #پاکی_رمضانConfetti * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مدیریت بعد از لغزش

سلام و درود

من بعد از تقریبا 6 ماه پاکی لغزش داشتم

واقعیتش اینه که اولش گیج شده بودم نمیدونستم چه حسی باید داشته باشم بعد که فکر کردم دیدم من الان صفر نیستم و تجربه 6 ماه پاکی رو با خودم دارم و واقعا نمیشه گفت صفر شدم.

توی این مسیر پایداری و استقامت هست که میتونه به ما کمک کنه من همون آدم پاک قبل از لغزش هستم از این اتفاق هم خیلی ناراحت نیستم چون همین الانش منی که سه بار در هفته این کار رو میکردم تبدیل شدم به کسی که 6 ماه تونسته پاک باشه

 من همون آدم هستم این اتفاق رو هم سعی میکنم تجزیه و تحلیلش کنم و سعی میکنم این فن شیطان رو هم خنثی کنم

من هنوز هم برنده هستم fly2
[تصویر:  2_3.png]
 گروه سرو  Khansariha (18)    کتابخونه  Khansariha (56) 
نام کاربری های قبلی : زندگی آزاد  -  یا امیرالمومنین
بعد از لغزش رو به راه نیستیم.
باید توبه و غسل کنیم و خودمون رو سرگرم با چیزهایی که حواس‌مون رو پرت می‌کنه.
از چیزهایی که خوددرگیری‌های بیشتر میاره هم دوری کنیم که کمک کنه به آروم شدن ذهن‌مون.
ارتباط‌های معنوی هم کمک می‌کنه خودمون رو تنها نبینیم و از قدرتی که بالاتر از اون نیست، کمک بگیریم.

اما بعد از یکی دو روز  که حال‌مون بهتر شد، باید بشینیم و فکر کنیم کجای کارمون اشتباه بوده.

چرا لغزش داشتی؟

1- شاید هیچ هدفی از ترک خودارضایی نداشتی. یا اگه اهدافی داشتی، اهداف به اندازه ی کافی محکم نبوده که تو رو نگه داره.
اگه این طور بوده، همین مدتی که پاک بودی رو هم هنر کردی.
باید بشینی و یک بار دیگه در خصوص انگیزه های محرکت برای ترک خ.ا فکر کنی.

2- شاید اهداف محکم داشتی، اما برنامه ای نداشتی.
زندگی ناسالم تو ادامه داشت و انتظار داشتی همین که هدف داری و بدون هیچ برنامه ای همه چیز عالی پیش بره.
در صورتی که اهداف زمانی اثربخشن که به دنباشون برنامه ای هم بیاد.

3- شاید برنامه هم داشتی. اما به برنامه هات عمل نکردی.
پس باید این بار اراده بیشتری به خرج بدی و یادت بمونه که نتیجه سستی در انجام برنامه ها چه چیزی هست.
تغییر زمانی رخ میده که عمل کننده باشیم؛ بهترین برنامه ها بدون عمل هیچ سودی به انسان نمی رسونن. 

4- شاید برنامه داشتی و به برنامه ها هم عمل می کردی اما برنامه ها درست چیده نشده بودن.
یه بُعد رو زیاد کرده بودی و از چند بعد دیگه جا مونده بودی. 
این بار باید برنامه بهتری رو تدارک ببینی و همه جانبه و متعادل در جوانب مختلف برنامه ریزی کنی.

5- شاید برنامه داشتی و به برنامه ها هم عمل می کردی و اتفاقا برنامه ها هم برنامه های درستی بوده، اما در یک آن دچار غفلت شدی.
اگه این طور بوده، یهو همه چیز رو به هم نریز. یهو بی خیال همه چی نشو. 
تو مسیر درست رو داشتی می رفتی و حالا با یک دست انداز مواجه شدی؛ دست اندازی به نام وسوسه های شیطان و لبیک گفتن نا به جا به اون.
تو این دست انداز باقی نمون. از جات پاشو، سریع پاچه های شلوارت رو بتکون و مسیر رو ادامه بده.
در یک لحظه تو غافل شدی، اما قرار نیست تا پایان غافل بمونی.

بعد از لغزش، حال آدم بده.
گریه کردن آدم رو آروم می‌کنه. خوابیدن هم کمک می‌کنه کمی آروم بگیریم و رها بشیم از احساس‌های بد.
صحبت با خدا و نماز خوندن و فیلم دیدن و پارک رفتن و چلوکباب خوردن هم باعث میشه روحیه‌مون رو تقویت کنیم و حال‌مون رو عوض.

اما بیشترین چیزی که آدم رو امیدوار می‌کنه، اینه که بدونه از کجا ضربه خورده.

لغزش‌های سریالی یک علتش قطعا خشم هست. از دست خودمون و شرایط‌‌مون عصبانی هستیم.
اما یکی دیگه از دلایلش هم سردرگمی و تشویش هست.
اگه بدونیم از کجا ضربه خوردیم، سردرگمی از بین میره. دریچه امیدی به رومون باز میشه که بتونیم دفعه‌های بعد جلوی اون ضربه رو بگیریم.
جلوی ضربه رو که بگیریم، موفق شدیم.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام بچها کمک نیاز دارم شرایط رندگیم خیلی بهم ریخته شده و هر روزم دارم بدتر میشه ناراحتی اعصاب پیدا کردم بخاطر این خ.ا لعنتی ارادم کامل از بین رفته یعنی الان قول میدم دو ساعت بعد یادم میره نمیدونم چی کنم تو برزخم الانم بعده چند روز باز انجامش دادم حالم از خودم بهم میخوره که اینقدر سستو بی ارادم از همه چیزو همه کس عقب موندم از همه لحاظ بزرگترین دشمنی رو خودم با خودم کردم که لعنت بر خودم Kill khodahafez
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
[تصویر:  05_blue.png]
[تصویر:  shine_light_backgrounds_vector_537230.jpg]
سلام سعید جان

قطعا برای پاکی پایدار نیاز به تلاشهای مستمر و ادامه‌داری داریم و جا زدن در این راه معنی نداره
باید بخوایم و پاش وایسیم

اما پیش از هر چیزی تو که انقدر خوب و مومنی، خیلی آروم و بدون استرس با خدا صحبت کن و ازش عذر بخواه
و دقت کن که هیچ هیییچ حرف بد و سرزنشی به خودت نکنی

تا وقتی که خودمون رو بی ارزش بدونیم، ممکنه آسیب زدن به خودمون برامون مهم نباشه
ما نباید خودمون رو تحقیر کنیم داداش
ببین چه خوب گفتی بزرگترین دشمنی رو با خودمون کردیم ..
نکته همینه
دشمنی نکنیم

خیلی زشته خدا انقدر ما رو دوست داشته باشه و بعد ما این رو یادمون بره
و ب خودمون احترام نذاریم

فقط ۳۰ ثانیه تامل کنیم
قبول داریم ما یه حقیقتی بالاتر از گناهانمون هستیم؟
و قبول داریم این حقیقت از خدای بدون شریکی که بزرگتر از اونیه که به وصف بیاد به ما عطا شده؟

خودارضایی خیلی زود بساطش رو جمع میکنه و از شهر و قلمرو وجود ما گورش رو گم میکنه
ما میمونیم و خودمون
تو مملکت وجودمون چطور میخوایم حکومت کنیم؟
با مهربونی و احترام و استحکام
یا
با خشونت و تحقیر و تحکم؟

راستی تو گروهای ترک منتظرتن بچه ها
شاید یه جشن پتو قسمتت شد
(1399 شهريور 7، 14:07)_رعنا_ نوشته است: ایها الناس Please
نمیدونم ۲ روزه یا سه روزه
دیگه اصلا نمیدونم روزی چند بار دارم میشکنم
نمیتونم  2

ویدئو های انگیزشی نگاه کن برای تقویت ارادت هر چقدر عزت نفسمونو بالا ببریم به همون اندازه شانسمون برا ترک بیشتر میشه
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
[تصویر:  05_blue.png]
[تصویر:  shine_light_backgrounds_vector_537230.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام به همه اعضا [تصویر:  20.gif] [تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif] [تصویر:  khansariha%20(60).gif]
باز هم شكست خوردم حتي اين بار دستم رو گذاشته بودم روي قران و قسم خورده بودم
دوستان من رد دادم اصلا نميدونم چيكار كنم
انگار از ته دلم نميتونم اين كار رو ترك كنم و نميتونم به خودم بفهمونم كه اين كار اشتباهه
دوستان لطفا كمكم كنين لطفاااا
ديگه ميخوام به پدر و مادرم بگم چون من خيلي وقته كه درگير اين كارم و احساس ميكنم كه مشكل خيلي جدي از لحاظ روحي و رواني دارم
يعني از ته دلم نميتونم قبول كنم كه اين كار اشتباهه و هيي بعد از مدتي بهش نياز پيدا ميكنم
من 8ساله كه درگير اين كارم
دوستان اگه كسي مشاور يا ايده يا نطري يا كمكي داره بهم بكنه جون من ديگه به آخر خط رسيدم
سال بعد قراره كنكور بدم و 3 سال هست كه ميخوام ترك كنم اما نميشه اصلا نميشه
يعني نميتونم از ته دلم تصميم به ترك اين عادت كنم
يعني من بايد خيلي اصولي درمان بشم
دوستان نظر شما چيه به خانواده ام بگم؟
چون من اصلا نميدونم زندگي بدون اين يعني چي و ميترسم بلايي سرم بياد 
و من نميتونم اينجوري ترك كنم چون بهش سخت نياز پيدا ميكنم
راه هزار كيلومتري با يك قدم شروع ميشود

از شكست نترسيداز اين بترسيد كه سال آينده همين جايي باشيد كه الان هستيد
شعري از سهراب سپهري ميگه كه:
آرزويم اين است آنچنان سير بخندي كه نداني غم چيست
دوستان بخنديم چون يكبار به دنيا آمديم و خوب زندگي كنيم چون هيچوقت ديروز در عمرتان ديگر تكرار نميشود

به اميد رسيدن به هدفم با تمام تلاش و عرق ريختن 303 303 Khansariha (56) Khansariha (46) 16 63 41 4fvfcja
دوستان لطفا نظر و فكر هاتون رو بهم بگين 
كسي تا حالا به پدر و مادرش گفته اين مشكلش رو ؟
ديگه منم مشكل دارم ميخوام به پدر و مادرم بگم چون اگه من نتونم مشكلم رو به پدر و مادرم بگم پس به كي بگم؟
نظر شما چيه؟
چون مشكل من خيلي جديه و مطمعنم بايد درمان جدي بشم
دوستان لطفا دستم رو بگيرين لطفااااا
راه هزار كيلومتري با يك قدم شروع ميشود

از شكست نترسيداز اين بترسيد كه سال آينده همين جايي باشيد كه الان هستيد
شعري از سهراب سپهري ميگه كه:
آرزويم اين است آنچنان سير بخندي كه نداني غم چيست
دوستان بخنديم چون يكبار به دنيا آمديم و خوب زندگي كنيم چون هيچوقت ديروز در عمرتان ديگر تكرار نميشود

به اميد رسيدن به هدفم با تمام تلاش و عرق ريختن 303 303 Khansariha (56) Khansariha (46) 16 63 41 4fvfcja
 سپاس شده توسط
اصلا دوستان نميتونم بيشتر از 20 روز برم چون خيلي بهش نياز پيدا ميكنم
راه هزار كيلومتري با يك قدم شروع ميشود

از شكست نترسيداز اين بترسيد كه سال آينده همين جايي باشيد كه الان هستيد
شعري از سهراب سپهري ميگه كه:
آرزويم اين است آنچنان سير بخندي كه نداني غم چيست
دوستان بخنديم چون يكبار به دنيا آمديم و خوب زندگي كنيم چون هيچوقت ديروز در عمرتان ديگر تكرار نميشود

به اميد رسيدن به هدفم با تمام تلاش و عرق ريختن 303 303 Khansariha (56) Khansariha (46) 16 63 41 4fvfcja
 سپاس شده توسط
خوب این دفعه بد شکستم ولی خداکریمه خدایا گنهکارم تو ببخش سعی کردم احساسی تصمیم نگیرم و منطقی برخورد کنم
تصمیم گرفتم برنامهریزی سالانه و ماهانه انجام بدم و روزانه
برای اهداف روزانه بجنگم تا به هدف ماهانه برسم به نظرم ترک راحت تر میشه
(1400 ارديبهشت 8، 22:34)yazahra نوشته است: خوب این دفعه بد شکستم ولی خداکریمه خدایا گنهکارم تو ببخش سعی کردم احساسی تصمیم نگیرم و منطقی برخورد کنم
تصمیم گرفتم برنامهریزی سالانه و ماهانه انجام بدم و روزانه
برای اهداف روزانه بجنگم تا به هدف ماهانه برسم به نظرم ترک راحت تر میشه

یکی از راه های دین داری، برنامه ریزی هست.
کمتر کسی میداند راز شکست های پی در پی خودارضایی را.
من راز آن را برایتان و برای همه کسانی که در راه ترک هستند و به خداوند و روز جزا ایمان دارند، فاش می کنم.
خودارضایی آخرین چیزیست که باید ترک کنید. شاید این جمله عجیب به نظر برسد اما حقیقت دارد. روزی میرسد که ناگهان شهوت بر شما غلبه می کند و ایمانتان را سست می کند و شیطان با نجوا هایش (که بر روی ناخودآگاه شما اثر می کند البته در این مورد نیز اطلاعاتی هست که نجوا های شیطان در کدام طول موج صوتی است که ما نمی توانیم بشنویم)، شما را به این کار دعوت می کند و شما لغزش می کنید و سقوط می کنید. اما باید سریع توبه کنید و از خداوند کمک بخواهید و به خداوند روی بیاورید. توبه نقشی سازنده در تربیت انسان دارد. زمانی که توبه کنید و اگر واقعی باشد و تا جای ممکن جلوی خود را بگیرید، خداوند گناه را میبخشد و آن را به حسنات تبدیل می کند (نوعی معجزه خداوند). اینکه گناه تبدیل به حسنات بشه برای ما قابل درک نیست اما چنین چیزی در عالم توسط خداوندی که تدبیر همه امور در دستان اوست انجام می شود. آن گاه از خداوند می خواهی، خدایا من گناه کردم چرا مرا مجازات نمی کنی در این دنیا؟ دلیلش این است که توبه کردی و به سمت خدا بازگشتی. دیگر نتیجه عملت به سویت بر نمیگردد. درواقع عمل زشتی مرتکب نشدی که گناه باشد و به سوی تو (عواقبش) برگردد و تو را در دنیا بیچاره سازد. ما در دنیا، نتیجه اعمالمان را میبینیم و در آخرت به صورت خیلی شدید تر آن را میبینیم.
بگذریم
ادامه می دهم. وقتی شکستی، بعد از توبه، باید فکر کنی که شیطان از کدام دریچه وارد وجودتان شده است و با شما نجوا کرده؟ درچه حسد؟ دریچه خشم؟ دریچه چشم چرانی؟ غرور؟ عصبانیت؟ عجول بودن؟ کینه؟ دشمنی؟ کدامیک؟ هرکسی می داند که دقیقا کدام قسمت نقطه ضعفش است. سعی کنید ابتدا هر کدام از این دریچه ها را ببندید. شاید بازم لغزش کنید اما سریع توبه کنید و درچه دیگری را ببندید. به جایی میرسید که میبینید چقدر دریچه برای شیطان باز بوده و آن ها را کنترل کردید. دیگر، شیطان با شما کاری ندارد چون شما به درجاتی از اخلاص رسیدید در مسیر عبادت خداوند و توبه، خودت را ساختی. مانند کربن سیاه رنگی که در فشار و دمای بالا، تبدیل به الماس درخشان و شفاف می شود. آن گاه که تمام دریچه ها بسته شدند، ترک عمل خودارضایی کاری دشوار نیست. فقط باید از تمام امکانات وجودی استفاده کنید و دریچه ها را باز نکنید و با سلاح ایمان و تقوا به جنگ با شیطان بروید. در این هنگام، روز های ترک را بشمارید. ناگهان میبینید یک سال ترک کردید! شمایی که هر روز چند بار خودارضایی می کردید.

از گام های شیطان پیروی کردید و به خودارضایی و تاریکی رسیدید. آن گاه گام های شیطان را معکوس کنید. ابتدا رذیلت های اخلاقی را پاک کنید و تبدیل شوید به عبدالله. آن گاه شیطان هیچ کاری با مومنان با اخلاص نخواهد داشت. دیگر شهوت منفی ندارید...


ضمنا یک راه برای وقتی که شهوت باعث از کار افتادن عقل و ایمانتان شد و ضربان قلبتان بالا رفت و میخواستید بروید و شرایط خودارضایی را مهیا کنید (عملیات شروع)، چندین نفس عمیق بکشید و فکر کنید که آدم های مومن و بی گناه زیادی در دنیا هستند، که هیچ گاه نتوانستند ازدواج کنند یا اصلا فرصت نکردند از لذت جنسی و نعمت های الهی در مسیر بندگی استفاده کنند. کسانی مثل تصویر زیر که همین امروز شهید شدند. به چهره معصومشان نگاه کنید. آیا آن ها تلف شدند؟ خیر. بدون شک خداوند ظالم نیست. پس خداوند می داند که در جهان دیگر، چگونه به بندگانش نعمت دهد. کسانی که از نعمت های این دنیا استفاده نکردند. شما از نعمت جنسی محروم نیستید اما باید در راه نیک از آن استفاده کنید. چرا به مردم پایین دست جامعه که فشار های شدید زندگی، لذت رابطه جنسی با همسرشان را ویران می کند، نمی نگرید؟ لذتی که پاک است؟ آن گاه شما در آسودگی، لذت را از راه گناه تجربه می کنید؟

دوستان من، صحبت های بسیاری دارم و قصد دارم در این انجمن، کمک حال مومنانی باشم که به خاطر خداوند و رسیدن به او و نیکی در دنیا و آخرت، حاضرند از لذت خود بگذرند...


تصویر زیر، برادر و خواهری هستند که توسط صهیونیست ها امروز شهید شدند. به گزارش خبرگذاری قدس، عکسی از خواهر و برادر 5 ساله فلسطینی که به دنبال حملات رژیم صهیونیستی در غزه شهید شدند.
[تصویر:  photo_2021_05_13_13_52_28.jpg]
سلام بچه ها
دیشب...
دیشب یه تیر از شیطون خوردم
اما من نزدیک به چهل روز جنگیدم و خدا در مقابل شیطون حفظم کرد. سه چهاربار نزدیک بود بلغزم که با ورزش و دستورالعمل ها خدا نجاتم داد.
الان وقت فحش دادن به خودم نیست. وقت فکر کردن به اینه که شیطون از کجا ضربه زد؟
چرا خودم در کمال آرامش شرایط تنهایی رو برای خودم آماده کردم. مثل قاتلای حرفه ای با آرامش کامل لپتاپ رو از کیف در آوردم و....
چرا؟ منی که تمام اون سی و چند روز (38 فکر کنم) حواسم کامل به شیطون بود و حتی کنترل نگاه و ذهن خوبی داشتم.
می دونم که قطعا شیطون سربازای حرفه ای ترش رو فرستاده. امام چرا من نفهمیدم؟ از کجا اومدن و کنترل ذهن و جسممو به دستشون گرفتن؟
هرچی فکر می کنم نمی فهمم.
امروزم همش دچار وسوسه بودم اما خدا مهارشون کرد. 
لعنت به ابلیس و بچه‌ها و سربازاش
نامیدی = شیطان
غرور = شیطان
ترس و امید = خدا.... 
بعد از شکست لطفا سریعا شرایطت رو عوض کن  Khansariha (69)
مودت رو بیار بالا 
بترس از سریالی شدن  Khansariha (56)
حالت رو خوب کن  Khansariha (69)
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان