عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مدیریت بعد از لغزش

#61
خدااا دیگه خسته شدم زندگیم جهنم شده من با اینکه فقط سه ماهه دچار این لعنتی شدم ولی خیلی روم تاثیر بد گذاشته همیشه خدا اعصابم خورده .. به شدت چشمام ضعیف شدن... و کمرم گاهی به شدت درد میکنه... زندگی زناشویی مونم دچار تزلزل شده ... حالم از خودم بهم میخوره .... فک نمیکردم اینقدر بی اراده باشم... تو مسابقه 10 روزه هم شکست خوردم<br />
انگار شیطون وقتی سراغم میاد و سوارم میشه تا به نتیجه نرسه ولم نمیکنه... و بعدش فقط خودم میمونم و کلی احساس ناراحتی و بغض..<br />
میدونم نباید به خودمون بد و بیراه بگیم ولی گاهی به خدا حقمون...<br />
خیلی خسته ام یا حال کاری رو ندارم یا مثل... به همه میپرم....واااای خداااااا<br />
خیر سرم مثلا نمازمم میخونم خدااااا چرا گرفتار شدم .... بدبختی های قبلیم بسه ام بود به خداااا<br />
کمکم کن خدااا دیگه نمیتونم تحمل کنم ....
 سپاس شده توسط
#62
سلام
خانم m12، به نظرم باید مشکلات رو دقیق شناسایی کنید و بنویسید (اگر نمی خواهید کسی آن ها را ببیند در یک فایل ورد رمزدار بنویسید). ببینید هر بار که شکست می خورید به طور دقیق و با جزئیات، چه عاملی اثر گذاشته اونو وارد فایل کنید. بعد از مدتی مثلاً یک هفته اصلی ترین عامل (پر تکرارترین) رو روش کار کنید تا به نتیجه برسید. البته پیروزی هاتون رو هم بنویسید. اینا خیلی روحیه بخش هستند. 

سعی کنید با جزئیات بنویسید، مثلاً عدم کنترل ذهن به خاطر فلان مسئله، عدم کنترل ذهن به خاطر X، یا ... 

ممکنه مجبور باشید تدریجی کار کنید. یعنی تا یک مدت فقط روی مسئله A کار کنید. بعد که حل شد، برید سراغ A,B و همینطور ادامه بدید. حل همه جانبه مسائل از نظرم کار بسیار سختیه.

شاید لازم باشه اصلاً دوره هایی مربوط به کنترل فکر یا تمرکز حواس یا ... را تهیه کنید و بگذرانید. در این موارد توی اینترنت می تونید راه حل ها و تمریناتی رو پیدا کنید. تعهد، استمرار و روزانه بودن تمرینات خیلی مهمه. به نظرم بهترین زمان برای این تمرینات اول صبح قبل از انجام هر کاری است. روزی نیم ساعت زودتر بلند شوید و تمرین کنید به نظرم مفیده. اول صبح علاوه بر اینکه انرژی بیشتری دارید تأثیر خوبی هم بر ادامه ی روز می گذارد.

ویژگیهای فردی خودتون هم در قواعد و قوانینی که برای ترک می گذارید لحاظ کنید؛ مثلاً من یک مقدار تنبل هستم و بنابراین اگر موانع ورود به اینترنت زیاد باشد از خیرش می گذرم! برای همین سعی می کنم فقط موقعی که کار مهم دارم، کابل اینترنت را وصل کنم.

در کل به نظرم حل ریشه ای مشکلات، به جای راه حل های مقطعی حتی با وجود گرفتن بخش زیادی از زمان شما خیلی موثره. وقت هایی رو که الان گذاشتید بعداً جبران می شن. ضمناً شما هم مدت خیلی کمی به این مشکل دچار شدید و کنترل راحت تری نسبت به خیلی از افراد که مدت زیادی درگیرش هستن می تونید داشته باشید.

ضمناً موفق ترین مدیرها در این دنیا شکست را تجربه کردند و می کنند. بنابراین برای هر شکست خودتان را سرزنش نکنید.
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
#63
خیلی خیلی ممنونم مطالبتون خیلی مفید و امید بخش بودند . ممنون که به فکرم بودید .53
 سپاس شده توسط
#64
من شکست خوردم . چه کار کنم حالا ؟ 
[تصویر:  ak6arnkh2l78taigily1.jpg]


53 53 « پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند در حالی که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند » 53 53


«شهید آوینی»


 سپاس شده توسط
#65
[dir=rtl]دوست عزیز به نظرم بهترین راه، شناخت دلیل اصلی شکستتون و کار روی اون هست. اگر مشکلتون بزرگ هست به نظرم باید تیکه تیکه روش کار کنید تا حل بشه.

مشورت با اعضای اینجا و تجربیاتشون خیلی کمک می کنه ولی مهمترین کسی که خودتون رو می شناسه خدا و خودتون هستید. [/dir]
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
#66
دوباره شکست خوردم
ولی نا امید نیستم اخه 15 روز خیلی خوب بودم
دارم روی خودم کار میکنم
ولی ذهنم هنوز اشفته است
 وقتی از نظر روحی داغونم خیلی ضعیف میشم و اراده ام رو از دست میدم
میخوام دوبارخه شروع کنم از اول
خدایاااا کمکم کن....
 سپاس شده توسط
#67
سلام به همه

حقیقتش من بعد از 2 ماه شکست خوردم یعنی بعد از چند سال این بهترین رکورد من بود.

 ببینید من خیلی کارها کردم و برای این دو ماه خوب بود ولی بعد از شکست حس میکنم دیگه جواب نمیده حس میکنم شیطان دیگه ول

کنم نیست کارهایی که میکردم برای ترک اینا بودن :هرشب قبل از خواب قرآن میخوندم

و بعضی وقتها صبحها هم میخوندم 2-نماز که کلآ اول وقت میخوندم . نماز صبح هم همینطور 

3-شب ها قبل از خواب صلوات برای دفع وسوسه شیطان میخوندم و آیت الکرسی سوره ناس و فلق وقدر 

و حمد و توحید و هر صبح نماز حدیث نفس میخوندم و گاهی اوقات یه سری ذکرهای دفع 

وسوسه شیطان میخوندم . وحتی چند وقت اخیر سوره هایی که باعث دفعه وسوسه شیطان میشه (مثل سوره لقمان) رو گوش میکردم.

حقیقتش من وقتی روی هدفم تمرکز کنم خیلی میتونم دوام بیارم ولی اگه هدفم گم بشه دیگه پیدا کردن همون هدف سخت میشه.

منتظر کمکتون هستم.


=========================================
عامل اصلی در شکست من :


1-تصورات ذهنی 2-خواب ظهر :یعنی دلیلی که باعث شد بعد 60 روز شکست بخورم همین بود 


ببینید وقتی ظهر میخوابم و بیدار میشم گرمای شدیدی تو بدنم بوجود میاد و خیلی وسوسه میشم.
 
احساس میکنم شیطان توی خوابم داره من رو وسوسه میکنه و وقتی بلند میشم حس شهوانی تمام وجودم رو گرفته
=======================================================================


بعضی موقع ها میگم من این همه کار انجام دادم بعد دو ماه شکست خوردم حس میکنم راهی نمونده.؟


منتظر کمکتون هستم.
 سپاس شده توسط
#68
سلام دوستان 4 ماه بود ترک کرده بود ولی این ماه  خیلی اذیت میشدم جوری که با دیدن کوچکترین چیزی خیلی تحریک میشدم متاسفانه بخاطر یه سری مشکلات بیشتر وقتا خونه ام البته باشگاه ثبت نام کرده و هفته ای 3 روز میرم باشگاه دوستان کمک کنید دیروز دیگه خود...... کردم چون خیلی سخت 
بود دیگه نمیتونستم تحمل کنم چیکار کنم خیلی بی جنبه شده بودم الان از یه چیز خیلی میترسم عوارض خودارضایی بعد 4 ماه دوباره اینکارو کردم برمیگردن 20  
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
#69
نقل قول:  بعد از شکست به هیچ وجه نباید نا امید شد.. باید توی این راه پر رو باشی.. دوباره از نو و عزمی جزم تر..

توبه کنیم و دوباره تلاش کنیم واسه پاکی و از تجربه های قبلیمون استفاده کنیم

به جای گریه و زاری باید به مبارزه ادامه بدم ، چون ممکنه یک ساعت بعد بازم وسوسه بیاد.
باید بلند شد و فکر کرد که حالا باید چی کار کرد.
 سپاس شده توسط
#70
ازکنار سجاده خاطراتمان میگذرم،

تنها سکوت مینوازد.. .

دستم گم کرده راهش را،بیهوده در جیبم میخزد.. .

پاهایم سنگین اند،بارغمی به دوش دارم.. .

با هرگام زیر پاهایم صدای خش خش ترک های روحم را میشنوم، و اشک هایم را پشت سر میگذارم.. .

در بدنم جریان دارد حضورت، اما با چشمم چیزی جز فاصله نیست.. .

دلم تنگ است از غرش بیگاه گناه آلودی که مدام صدایش در گوشم به انعکاس گذاشته میشود.. .

با خودم میگویم یادش بخیر من و تو و سجاده ای با طرح بارگاه یار خراسانی.. .

با هق هقم دیگر نواختنی نیست.. .

غصه نبودنت را بهانه ای کرده ام برای جنگ با اعور رجیم، اما مدام قامتم خم میشود، مدام سیلی میخورم،

مدام با گردوخاک گریه روحم را زنده به گور میکنم .. .

یادش بخیر شب قدر.. .با نگاه های حیران و مضطرب از خانه ات به خانه برگشتم، دل خوش بودم که در تقدیر امسال دیگر ردپایی از این گناه نیست، اما.. . دوباره عهدشکنی هایم دارند نفس تازه میکنند، دوباره وسوسه های نوشکفته ای دارند مثل خره به جانم می افتند و مرا در برزخ گناه این سو و آنسو میکشند.. .

یادش بخیر ، آن روز که زبانم به لکنت افتاده بود،و حرف ها قطره قطره از چشم هایم روان میشد، یا مونس من لا مونس له.. .(ای همدم کسی که همدمی ندارد).. .

سر آستین هایم از نم خاطرات با تو بودن خیس میشود، تمام زندگیم را بوی غربت و بی قراری گرفته است، آه هوا نیز مثل تو برایم یخ زده است.. .

چقدر سخت است به دوش کشیدن بار سنگین اولین عهدشکنی.. .

چقدر برایم دردناک است زرد شدن دانه های امیدی که در شب قدر در باغچه تقدیر امسالم کاشتم.. .

تمام بدنم به لرزه می افتد، فریاد هایم را در آغوش سکوت زنده میکنم،  وبه خاطرات نیم سوخته ای که از تو به یادگار دارم،گره میزنم.. . تکرار میکنم بودنت را،و از نبودنت تنها میسوزم.. .

از کنار سجاده خاطراتمان میگذرم،دلم را به یار خراسانی دخیل میبندم.. .

صدای هق هقی تنهایی سکوتم را میشکند.. .

یا طبیب من لا طبیب له.. .(ای طبیب کسی که درمانگری ندارد)

الغوث الغوث خلصنا من النار یارب.. .   1276746pa51mbeg8j
من به هیچکس نمیگویم دردم را.. .
اما خدایا تو که میدانی درمانم چیست؟؟؟
خیال شهادت مرا بیخیال همه عالم کرده.. .

[تصویر:  06ca6cbe4754ef55c017b7f3667777a4815463f5.png]
 سپاس شده توسط
#71
(1394 تير 29، 22:57)Mojтaba ρiloт نوشته است: اما اینو میخوام ازتون که با ناامیدی و سرزنش کردن خودمون هیچ چی بدست نمیاریم و عملا اون روزایی هم که قبلش پاک بودیمو به حراج میذاریم و مفت میفروشیم
 سپاس شده توسط
#72
شکست برای بار نمیدونم چندم!!!!!!!!!!!!

تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم

تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم

برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه

تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم
     
                                              پل الوار
#73
پریروز شکستم.دلم میخاست همه عالم و ادمو فحش بدم،دیروزم اینقد به خاطرش عصبانی بودم که دیگه از روی لجبازی و ناراحتی دوباره شکستم. از دیروزه همش عذاب وجدان دارم. مثل دیونه ها همش بغض میگیرتم و اشک تو چشام جمع میشه ولی گریم نمیگیره که سبک شم. جزوه هام الکی جلوم بازن و به جای درس خوندن همش میاد تو ذهنم که یهو چی شد که خراب کردم. من خیلی بد شدم خیلی...
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
 سپاس شده توسط
#74
(1395 فروردين 14، 19:11)Deril نوشته است: پریروز شکستم.دلم میخاست همه عالم و ادمو فحش بدم،دیروزم اینقد به خاطرش عصبانی بودم که دیگه از روی لجبازی و ناراحتی دوباره شکستم. از دیروزه همش عذاب وجدان دارم. مثل دیونه ها همش بغض میگیرتم و اشک تو چشام جمع میشه ولی گریم نمیگیره که سبک شم. جزوه هام الکی جلوم بازن و به جای درس خوندن همش میاد تو ذهنم که یهو چی شد که خراب کردم. من خیلی بد شدم خیلی...

خدا کمکتون میکنه. خدا معجزه میکنه. منم میترسم از هرلحظه خودم . بخدا هرروز که بیدار میشم میترسم نکنه امروز نتونم. درکتون میکنم دست خود ادم نیست . خودتونو فقط از شرایط دور کنید. ذهنتونو . اصلا و ابدا بهش فکر نکنین. که الان دلت میخواد س.ک .. داشته باشی و ... افکار منفیو دور بریزید. همه اینجا هزار بار شکست خوردیم ولی باز اومدیم از نو شروع کردیم. شماهم شروع کنید . شاید این شکست برای تقویت ارادتون بوده..موفق باشید
 سپاس شده توسط
#75
(1395 فروردين 14، 19:11)Deril نوشته است: پریروز شکستم.دلم میخاست همه عالم و ادمو فحش بدم،دیروزم اینقد به خاطرش عصبانی بودم که دیگه از روی لجبازی و ناراحتی دوباره شکستم. از دیروزه همش عذاب وجدان دارم. مثل دیونه ها همش بغض میگیرتم و اشک تو چشام جمع میشه ولی گریم نمیگیره که سبک شم. جزوه هام الکی جلوم بازن و به جای درس خوندن همش میاد تو ذهنم که یهو چی شد که خراب کردم. من خیلی بد شدم خیلی...

سلام دریل جان،
درکت می کنم رفیق! ببین ما باید بالاخره از این وضعیت نجات پیدا کنیم. به خاطر اینکه با مشکلات بسیار زیاد دنیوی رو به رو شده و از همه مهمتر توی اون دنیا عاقبت به خیر نمیشیم. پس باید هر طوری شده باهاش بجنگیم.
گاهی اوقات که به صورت خواسته یا نا خواسته چشم به عکس ها و فیلم ها میفته، خیلی خیلی خیلی سخته بتونم خودم رو جمع و جور کنم. پس بنابراین اصلا نباید به عکس و فیلم نگاه کنم. برای اینکه وسوسه نشم به عکس و فیلم نگاه کنم باید مراقب چشمم توی خیابون و فکرم باشم. می دونم سخته ولی شدنیه. البته مهار کردن چشم توی خیابون برام راحت تر از مهار کردن فکرم هست. ولی مهار کردن این دو موضوع مثل هل دادن ماشین میمونه. یعنی اینکه اول هل دادن سخته ولی وقتی کمی سرعت گرفت می تونی با وارد کردن فشار کم اون رو هل بدی. این موضوع و هر موضوع دیگه ای هم همینطوره. اولش آدم جونش به لبش میرسه ولی با تکرار و ممارست دیگه برات عادی میشه.
نمی دونم دفعات اول خ.ا خودت رو به یاد میاری یا نه. من که چهار ستون بدنم می لرزید و پیشونیم عرق می کرد وقتی چشمم به ..... می افتاد. ولی متاسفانه این زهر انقدر توی بدنمون وارد شده که الان انگار نه انگار نشستی داری فیلم کمدی می بینی یا فیلم ..... خب خارج کردن این زهر از بدن طول میکشه و یک شبه اتفاق نمی افته. ولی فکر کردن به اثرات فوق العاده ای که ترک این گناه توی دنیا و آخرتمون کار رو برای ما راحت تر می کنه.

موفق باشی رفیق گلم. 53
[تصویر:  photo_2018_02_20_19_03_36.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان